🌺#داستانک
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد.
ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟
زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان میبرد...
https://eitaa.com/joinchat/1177878662C3c68a6de45
کانال ایتا 👆
https://t.me/joinchat/38rZkhCzuJ5hZTU0
کانال تلگرام 👆
🏷 #داستانک
👤 آقازاده
شش فرزند قد و نیم قدش را بوسید و نوازش کرد. برای بار چندم عازم جبهه بود که در پاسخِ پرسش یکی از بستگانش گفت:
- اگه بهانه داشتن فرزند و یا پیر بودن پدر و مادر باشه! پس کی باید بره از اسلام و کشور دفاع کنه؟!
ساکش را برداشت، از زیر قرآن رد شد...
به عنوان رانندهٔ آمبولانس، وارد منطقه عملیاتی خیبر در جزیرهٔ مجنون شد. برای بار چندم، مجروحین را سوار کرد و می خواست به پشت جبهه برگردد که فرمانده گفت:
- کجا؟ جاده زیر آتیشه؟!
- باید برم! چن تا مجروح بد حال هست. هرکی عاشق خدا بشه، باید بسوزه و خاکستر شه...!
📖 زندگی نامه شهید جواد آقازاده
💠@farzandaneallame