eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
16.8هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
67 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
ما زن و شوهرسالمی هستیم همسرم هم به شدت علاقه به فرزندان آوری زیاد داره... خودم هم خیلی طرفدار بچه زیاد هستم ..واصلن تک فرزندی رو قبول ندارم...همیشه وقتی مجرد بودم به این فکر میکردم که متاهل شدم حتمن 4تا بچه رو بیارم ...ولی خب نشده تا الان..خیلی به حرف رهبری هم مقید هستم در رابطه با فرزند آوری..ولی خب باور کنید بعضی چیزا خارج از اراده انسان هست...یعنی تا خود خدا نخاد نمیشه...انشاالله که خداوند دامن همه زنان سرزمینم رو با دادن اولاد صحیح و سالم وصالح سرسبز کنه...و همچنین من هم از چشم انتظاری دربیام...انشا الله سلام میکنم خدمت همه اعضای کانال وخواهر عزیزی که بچه آشناهشون تنبلی چم شدید داره،حتما حتما بخوان که بچشون چشمهاشو ورزش بده،چطور؟چیزهایی رو مثل نخود،وبیا و...دانهای تسبیح ومهره رابپاشن زمین وبه تعدادمشخص وباچشمه دنبالشون بگرون وپیداکنن واینکارو چند بار در روز تکرار کنن وتمرین کنن،همچنین باچشمها انگشت اشارشون را تعقیب کنن.ان شاالله مثمر ثمر باشه وخواهد بود یاعلی التماس دعا. فاطمه خانومم و داستان بارداری مامانم ،دردسرتون ندم رفتم خونه مامان سراسیمه درو باز کردن و با نگرانی زیاد فقط نگاه میکردن بدون حرفی 😢 منم حرفی نزدم فقط لبخند زدم☺️ دیدم رفتن نشستن به گریه کردن😳🤦‍♀😢صحنه غم انگیزی بود رفتم گفتم مادر من چیزی نشده قراره یه داداش یا خواهر واسه ما بیاری کجاش اینقدر ناراحت کننده س؟با گریه گفتن جواب مردمو چی بدم؟نمیگن زنه دو تا دااماد و نوه داره حامله شده؟گفتم به مردم چه ربطی داره؟ تو دلم قبول داشتم اما مجبور بودم آرومش کنم😞ادامه شو میگم😊 اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر ،فرزندان من برکت خونه ام هستند ،الحمدلله ،خدارو شکر میکنم از بابت وجودشون ارسالی اعضا فاطمه خانومم و داستان بارداری مامانم ،دردسرتون ندم رفتم خونه مامان سراسیمه درو باز کردن و با نگرانی زیاد فقط نگاه میکردن بدون حرفی 😢 منم حرفی نزدم فقط لبخند زدم☺️ دیدم رفتن نشستن به گریه کردن😳🤦‍♀😢صحنه غم انگیزی بود رفتم گفتم مادر من چیزی نشده قراره یه داداش یا خواهر واسه ما بیاری کجاش اینقدر ناراحت کننده س؟با گریه گفتن جواب مردمو چی بدم؟نمیگن زنه دو تا دااماد و نوه داره حامله شده؟گفتم به مردم چه ربطی داره؟ تو دلم قبول داشتم اما مجبور بودم آرومش کنم😞ادامه شو میگم😊 اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چگونه می‌توان عالم برزخ‌ را دید ؟ 🔺این قسمت: سعید 🔹تجربه گر این قسمت سعید خانی شبکه ۴ 💢لینک فیلم کامل: http://www.telewebion.com/episode/2552993 ┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @khandehpak
سلام من خانومی هستم که بچه م نمیتونه راه بره باز سوال داشتم .بچه ام مشکل داره تو راه رفتن گفتم بهتون.اینقدر باهوش و این سختر کرده .نمیتونم قانع اش کنم وقتی خودش بغض میکنه میگه نمیتونم راه برم یه مادر باید بمیره و...دوستی پیام دادند من سالم و بچه دیگه بیارم شما بگید چطوری .سالم بودم سر این مریض شدم مگه نمیگن بچه برکت .دوبار قبل از پسرم سقط کردم حاملگی مول گرفتم شبیه سرطان شد سر خودش دیابت بارداری گرفتم کبدم بزرگ شد و الان که هزارتا مشکل کمر درد و معده عصبی و...پسر سنگین ام باید بغل کنم .باورتون میشه خونه اقوام و مامان ام نمیخوام برم چون تک تک بچه ها جلو چشم ام بلند شدند و راه رفتند و من شکستم .این چه امتحانی تمام وجودم از غصه میسوز.بچه خواهرم اون هفته جلو چشمم راه میرفت این قدر بچه ام غصه خورد 😭😭😭😭😭.دیگه نمیخوام هیچ کسی رو ببینم .... شوهرم بدش نمیاد بچه دیگه هم داشته باشیم ولی جسم و روح من نمیکشه پسرم نیاز داره بهم .حتی خواهرم خوابدیده یه دختر هم دارم چند بار تو خواب گفته تا دخترت دنیا نیاد پسرت راه نخواهد رفت .من نمیتونم حامله بشم اینقدر ویار و خونریزی و..دارم تازه ترس از یه بچه دیگه اینطوری ......... از همه چیز بریده شدیم حتی مسجد حتی زیارت و...مسافرت و....هیچی دیگه نمیخوام و نمی رم..اینقدر از بچگی درد و دکتر کشیده حتی نمیتونم روند درمان اش برم کاردرمانی استرس شدید گرفته درحد تشنج .....همه در ها داره بسته میشه هر راهی رفتم بن بست درمان طلایی اش داره تموم میشه و هیچ کاری نمیتونم بکنم براش .من از خدا بچه خواستم بعد چهار سال سختی و مریضی .پس ان مع العسر یسرا خدا کو.............. فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
در جواب اون دوستی که بچه اشون فلج هست میخوام یه چیزی تعریف کنم. پدر و مادر همسر من یه دختر معلول ذهنی و جسمی دارن که الان ۴۰ سالشه. مادر همسرم تعریف میکرد می‌گفت نذری نیست که براش نکرده باشیم. چه قدر بردیمش مشهد، اندازه موهای سرش خرج دوا و دکترش کردیم اونم نه الان ۴۰ سال پیش که این قدر امکانات و پزشک نبود حتی پرونده پزشکیشو فرستادیم انگلیس ولی اونجام گفتن کاری نمیشه کرد. از غم این بچه موهای پدرشوهرم شروع می‌کنه به ریزش تا جایی که کچل میشن هر چی هم دکتر میرفتن بی فایده. حتی یکی از متخصصان مغز و اعصاب که بچه رو میبرن پیشش بهشون میگه بگذاریدش جلوی در مطب من و برید این برا شما فاییده نداره من زنگ میزنم از بهزیستی بیان ببرنش. که پدرشوهرم با ناراحتی از مطب میزنن بیرون میگن بچه ام رو بگذارم سر راه؟!!! که تا عمر دارم هر بچه معلول که ببینم بگم آیا بچه منه؟ چه طور اگه سالم بود خدا رو شکر میکردم حالا که این طوری بگذارم سر راه؟!! من همه تلاشم رو کردم دیگه هر طور خدا صلاح میدونه. و برمیگردن خونه. پزشک متخصص مو که برا ریزش میرفت پیشش بهش میگه مشکلت چیه؟ درمان تا حالا باید جواب داده باشه ولی نداده یعنی عصبیه. اونم جریان بچه رو براش تعریف می‌کنه. دکتره بهش میگه حالا که راضی شدی به رضای خدا تا کی میخوای بشینی نگاه این بچه کنی؟!! با منتظر موندن و گریه غصه درست نمیشه، زندگی جریان داره. بگذار یه بچه دیگه گیرت بیاد تا سرت گرم اون بشه و همین کار رو میکنن و بعد از اون دو تا بچه دیگه گیرشون میاد که خدا رو شکر هر دو سالم و موفق. یکی پزشک و همسر منم مهندس موفقی هست. پدر و مادر همسرم میگن خدا همیشه که برای تاوان و تنبیه به آدم بچه مریض یا ناخلف نمیده، گاهی برای سنجش معیار توکل و امتحان این کار رو می‌کنه. ولی میگن به چشم دیدیم و شدیداً به این معتقد هستیم که این بچه خیلی با روزی هست و ما تو زندگی هر چی داریم به خاطر پاکی این بچه است که خدا به زندگیمون برکت داده. هیچ وقت درنموندیمو... الان ۱۲ سال هست که من عروس این خانواده هستم هر سال برای این خواهر شوهرم تولد میگیرن. همیشه مرتب و... هیچ وقت ندیدم برای راحتی خودشون موهاشو پسرونه کوتاه کنن یا لباس بی کیفیت تنش کنن. خیلی بهش بها میدن و اینم بگم که این بچه خیلی مهربونه. خلاصه که از خدا اولاد سالم و صالح بخواییم ولی اگر این مشکلات پیش اومد طلبکار نباشیم. یادمون باشه در جهان هزاران هزار آدم با این شرایط ویژه وجود دارن و این مشکل فقط مال ما نیست. می‌دونم نگه داری از این فرشته ها سخته ولی دیدن لبخند رضایت خدا شیرینه. از خدا براتون دلی مملو از عشق و آرامش طلب میکنم فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
قسمت اول #خاطره_تجربه سلام خوب هستین ستایش خانم یادمه قبلا راجع به ابنکه دعا کنید خدا دامنمو سبز کنه
دوم دیگه از باردار شدن میترسیدم مونده بودم چکا کنم پیش هرمشاوری میرفتم فایده نداشت سعی کردم سرمو گرم کنم کلاس برم ولی ته دلم غصه بود که باهیچ چیزی خوشحال نمیشد همیشه با حسرت به اونایی که بعد من ازدواج کرده بودن و بچه دار شده بودن نگا می‌کردم حرف و حدیث فامیل هم که نگم باز جای شکرش باقی مونده بود که از فامیل به دور بودم و کمتر اذیت میشدم هرچند با تلفن و توی گروهای واتس اپ و تلگرام ترکش هاشون بهم اصابت میکرد وقتی خاستم برای بار دوم اقدام کنم باخودم گفتم این سری بی گدار به اب نزنم و ازقبل برم دکتر من چون زیاد با دکترهای شهری که زندگی میکردیم اشنا نبودم توی نت سرچ کردم دکتر زنان و ادرسی رو که زده بود رو رفتیم دیدیم بسته هس😕 خاستیم برگردیم که شوهرم گف یکی دیگه سمت چپه بریم اونجا وقتی رفتیم من گفتم نوبت میخام و اینا گفت اینجا مرکز ناباروریه😀 گفتم خب من سقط داشتم مدتیه که اقدام میکنم نمیشه عادت های ماهیانم هم نامنظمه😁 خلاصه هرچی عیب بود رو خودم گذاشتم تا شایذ ویزیتم کنن😜 بعد که داشت اطلاعات رو یادداشت میکرد واسه تشکیل پرونده گفت رو چه حسابی میگی عادت ماهیانت نامنظمه🤔 گفتم من قرار بود دوروز پیش عادت بشم ولی امروز عادت شدم🤓 که نگاهی عاقل اندر سفیهی انداخت که به این نمیگن نامنظم بودن😒 خلاصه منو ویزیت کردن وقتی رفتم پیش دکتر واسم سونو رنگی نوشت و واسه شوهرم ازمایش نطفه و کفت عادت ماهیانه بعدیت بیا رفتم انجام دادم و منتظر پریودی بعدیم که برم دکتر هرچی منتظر بودم دیدم خبری نیس بی بی چک زدم دیدم منفیه 😔😔 یادمه ایام فاطمیه اول بود خونه همسایمون روضع بود من رفتم نشسته بودم وسط یه هو ی خانمی گف که عزیزم برو تکیه بده به دیوار واسه بچت خوب نیس قیافه من این شکلی شده بود😶🙄 یه آن دلم گرفت گفتم یعنی میشه دوباره باردار بشمم بعد روضه رفتم خونه داشتم سرویس بهداشتی رو‌تمیز میکردم دیدم بی بی چکم رو سطل گذاشتم اومدم برش دارم ی هو دیدم عه دوتا خط شده😐😐 باخودم گفتم حتما خراب بوده و خیلی اعتنا نکردم فرداش که شد رفتیم هیأت بعد مراسم به شوهرم گفتم بیا بریم تست بارداری بدم وقتی جواب اومد دیدم مثبته زدم زیر گریه باورم نمیشد که دوباره باردارشدم😇😇☺️ ولی خب ترس از اتفاق قبلی رو هم داشتم و از قدیم گفتن از هرچیزی که بترسی سرت میاد باز دوباره سونو۱۸ هفتگی که رفتم این دفعه گفتن هیدروپس هس یعنی شکمش اب اورده و باید بری سقطش کنی ادامه دارد فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
#قسمت دوم دیگه از باردار شدن میترسیدم مونده بودم چکا کنم پیش هرمشاوری میرفتم فایده نداشت سعی کردم
قسمت سوم این دفعه اعتنایی نکردم گفتم اگه خدا خودش بخاد میگیره من دیگه جون بچمون رو نمی‌گیرم تا زمانی که قلبش میزنه واسش مادری میکنم بع طور اتفاقی یکی از دوستای همسرم اقایی رو‌معرفی کردن که با طب اسلامی درمان میکردن وقتی بهشون مراجعه کردیم گفتن این ها بخاطر صفرای بالای مادر هست میکف قبلی رو هم نباید سقط میکردی اونم قابل درمان بود خلاصه من درمان رو با طب اسلامی شروع کردم و دیگه سونو نرفتم تا ۸ماهگی وقتی رفتم دکتر بچه رو که دید گفت سالمه سالمه😍😍 خیلی خداروشکر کردم نمی‌دونستم حالا روند طبیعیه جنینیه خودش بود که اب درون شکمش دفع شده بود یا داروهای طب اسلامی کار خودشونو کردن به هرحال دیکه رفتیم سراغ سیسمونی خریدن و با ذوق و شوق توصیف ناپذیر ازینکه احساس میکردم دارم مادر میشم و هرشب خودمو درحال شیر دادن تصور میکردم خیلی حس خوبی بود تا محرم شدو چون هفته های اخر بودم تقریبا هرشب پیاده روی میکردم و یک روز درمیان برای نوار قلب جنین میرفتک چک میکردم شب عاشورا وقتی رفتم همه چیز خوب بود دهانه رحمم هم چک کرده بودن ۲سانت باز بود و کم کم وسایلای لازم رو اماده میکردم تو ساک میذاشتم هرسری درمیوردم دوباره چکشون میکردم خیلی ذوق داشتم همش باخودم میگفتم یعنی هفته دیگه بچم بغلمه؟ یعنی میشه بچمو خودم شیرش بدم خلاصه گذشت تا روز بعد عاشورا از خاب بیدار شدم دیدم شکمم سفت شده رفتم چیز شیرین خوردم دیدم بچه تکون نمیخوره هرچی راه رفتم دیدم نه تکون نمبخوره😰 سریع به شوهرم گفتم رفتیم بیمارستان دستگاه رو آوردن هرکاری میکردن صدای ❤️ بچه نمیومد😭😭 بچم تو۹ماهگی توی شکمم مرد😭😭😭 درواقع منم با بچم مردم تموم امید و آرزو هام پررشدن رفتن شوکه شده بودم اینکه چه اتفاقی افتاد تا دوروز قبل خوب بود همه چیزش عالی بود چرا ی دفعه این طوری شد😓 شوک خیلی بدی بهم وارد شد دوست داشتم همه اینا خاب باشه دوست داشتم بیدار بشم بگم چه کابوس مزخرفی ولی متاسفانه همه اینا واقعیت داشت و من تو فکر دردی بودم که باید میکشیدم بدون هیچ ثمری😭😔 ادامه دارد فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
1_1281028913.mp3
9.71M
سلام استاد آقایی هستم 35 ساله، یک پسر 9 ساله داریم و یک دختر 6 ساله. خانمم میگن آقای پوراحمد گفته بچه رو نباید کتک زد! راستش من وقتی عصبانی میشم پسرم رو کتک میزنم و پسرم هم خیلی ازم حساب میبره. البته خیلی نمی زنم معمولا یک دادی میزنم و نهایتا یه ضربه. خیلی هم جواب گرفتم. لطفا شنا بگید دلیل شما برای کتک نزدن چیه؟ 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
سلام خدمت دوستان خوب و ستایش خانم. خواهر عزیزی که گفتند بچه شون فلج مغزی هستش. هنوز دیر نشده کار درمانی رو شروع کنند. حتما راه میوفته. بچه خوهرمنم همین جوری بود با کار درمانی خیلی بهتر شد. خودشون هم تو خونه با دست و پاش کا ر کنند بعد از کار درمانی. امید تونو به خدا از دست ندید. نا امیدی از شیطانه. خدا به شما توانایی و قوت بده ان شاالله تا مشکلات رو پشت سر بزارید. قوی و با امید بخدا حرکت کنید و یه چیز دیگه که به نظرم اومد. تو مشهد کار درمانی هستش که کتر درمانگرش مهدی جواهریان هستش خیلی کارش عالیه فوق العاده هستند ایشون هرکی رفته پیش ایشون یکی دو ماهه جواب گرفته. دستشون هم سبکه. از راه دور میان برا کار درمانی بچه هاشون دستش خیلی خوبه فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام به ستایش خانم گل و بقیه دوستان من در حال اقدام ب بارداری هستم منتها آسم خفیف دارم و اسپری استفاده میکنم البته مواقعی که لازم هست و نفس تنگی دارم خاستم از دوستان بپرسم کسی بوده که با وجود داشتن آسم باردار و صاحب فرزند شده باشه؟؟ ممنون از پاسخگویی شما 🌺 فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
عرض سلام و احترام ستایش خانم؛ من از اون خانمی که بچه‌ی اولش رو سزارین شدند و بچه‌ی بعدی رو طبیعی زایمان کردند می‌خوام فامیل دکتر و آدرس و شماره ازشون بگیرم. لطف کنند در کانال بذارند.🙏 ان شاءالله من هم راهی بشم.😘 فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام خدا قوت بده بهتون عزاداری هاتون قبول ببخشید من سه تا پسر دارم ولی بازم بچه میخام ولی چون سزارین شدم دکترها منع میکنند شما دکتری سراغ دارید اصفهان که بشه بهش اعتماد کرد البته من اصلا قبول نمیکنم نظراتشونا و نظرم برای بارداری قطعیه سلام ممنونم از زحماتتون من قبلاً سوال کردم ولی جواب دریافت نکردم👆 من آزمایشات و عکس و ....انجام دادم خدا را شکر مشکلی نداشتم ولی میخام زایمان طبیعی انجام بدم تو خونه نظرتون چیه چون من دیدم مادرانی واقعا عالی زایمان کردند و خودم دوره هاش را رفتم چون اگر برم بیمارستان دوباره سزارین و..... فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام به اون مادری که بچه مریض دارن و همی اعضای گروه مادر عزیز منم مثل شما یه دختر سی پی دارم عزیزم درکت میکنم من هم وقتی فهمیدم دخترم سی پی شده خیلی داغون شدم ولی شوهرم همیشه امیدوار بود یادم میاد هیات رفته بودیم یه خانوم که از آشناها بود اومد جلو به من گفت بچه کیه من گفتم مال خودم قهه قهه خندید من دلم خیلی شکست بچه مو برداشتم اومدم بیرون تو خیابون سرگردون فقط گریه میکردم ولی هیچ وقت کفر نگفتم شوهرم همش دوست داشت بچه رو با خودش ببره هیات ولی من نمیزاشتم آخه چشمهای دخترم شدیدتر انحراف داشت ولی من هیچ وقت کفر نگفتم همیشه از خداوند شفای دخترم رو خواستم خواهر عزیز هیچ کار خداوند بی حکمت نیست اونقدر خودتو عذاب نده فقط توکل کن به خدا اینطوری هم خودت داغون میشه هم کاری که شده دیگه با غصه خوردن درست نمیشه. هر چه اعصاب خودت وبچه بهتر بشه زودتر جواب میگیری منم کار درمان گفت دخترت چیزی به عنوان تعادل نداره ومخچه ش مشکل داره خدا رو شکر راه افتاد هر چند مثل افراد معمولی راه نمیره ولی خدا رو شکر فعالیت داره به نظر من با مادرانی هم نوع خودت ارتباط بگیر خیلی به روحیه گرفتند کمک می‌کنه اون خانومی که گفتن یه بچه دیگه بیار من شرایط شما رو نمیدونم ولی اگر خودم به عقل الان خودم بودن بعد از دخترم بچه میاوردم چون هم برا بچه خوبه هم برا خود مادر هر چند سخته ولی ارزش داره حیف که دیگه شرایط سن ندارم انشا الله به حق امام زمان روز به روز به توانایی فرزند شما اضافه بشه وشفا کامل بگیره و به شما مادر صبر و اجر عنایت کنه وبرا دختر من که گفتارش هم مشکل داره دعا کنید 🤲وصلواتی برا خشنودی آقا امام زمان بفرسیم فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام هفته گذشته سقط داشتم دو ماهش بود،طبیعی سقط کردم.الان می‌خوام از قرص کمر استفاده کنم برابارداری بعدی.میخوام دوستان تجربیاتشونو در مورد نحوه استفاده و نتایج استفادشو در اختیار بزارن.چن مدت بعد سقط استفاده کنم و اینکه قبل پریود باشه باشه یابعدش،چن بار استفاده کنم؟و براتقویت خودم تو این مدت چیابخورم تا زودتر نتیجه بده و بچه سالم نصیب شه میخوام بعد پریودی دوباره اقدام کنم چون چهار سال نازایی داشتم.اماطبیعی باردارشدم فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام ستایش خانوم ما ۳ ساله عروسی کردیم یکساله اقدام میکنیم برای بچه خدا هنوز نخواسته😢 خیلی بهم میگن چرا بچه نمیارین حتی مادر خودم😔 خیلی سخته هی بهونه بتراشی هی دارم میگم درس دارم سرکارم سخته بچه نگه دارم😭 اما نمیدونن دلم پر میکشه برا بچه داده و نداده اش شکر🌺 خدا بحق حضرت زهرا اگه صلاح میدونه فرزندانی هم به ما عنایت کنه نوکر حضرت زهرا بشن. التماس دعا. م فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام خدا قوت اون خانومی که گفتن بچشون سی پی هست من ایشون رو درک میکنم واقعا شرایط سختیه بچه ی منم سی پی هست اون اوایل منم حس و حال شما رو داشتم همش داشتم به خدا و ائمه گله میکردم پر بودم از غصه و حسرت آخه ما که به جز خدا و ائمه پناهی نداریم اما همینطور که زمان میگذشت بیشتر به نعمت بودن پسرم پی میبردیم واقعا این بچه ها نعمتن فرشته ان خیلی سختی دارن خیلی اذیت میشیم ولی واقعا یک فرشته ی زمینی هستن این بچه ها برکت دارن مامانم همیشه بهم میگه خدا تو رو خیلی دوست داره که اینطوری امتحانت کرده به این فکر کن که حکمتی توش بوده ما چه میدونیم ما هیچچی نمیدونیم تنها کاری که از دستمون بر میاد صبره. همین صبر کردن ما رو به جاهای خوبی میبره به این فکر کن که خدا از بین این همه مادر ماها رو انتخاب کرده که از فرشته های زمینیش مراقبت کنیم به این فکر کن که بعضیا اصلا مادر نمیشن و هیچ وقت بچشونو بغل نمیکنن من حالتونو میفهمم منم چند سال طول کشید تا یکم آروم بشم. ان شاالله بچتون روز به روز بهتر بشه تحقیق کنید تا هر کاری از دستتون برمیاد براش انجام بدین. فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
قسمت سوم این دفعه اعتنایی نکردم گفتم اگه خدا خودش بخاد میگیره من دیگه جون بچمون رو نمی‌گیرم تا زمان
قسمت چهارم ازون جایی که خواهرم تو بیمارستان کار میکنه رفتم بیمارستان خواهرم اینا واقعا خدا اینجا واسم کم نذاشت دل پرسنل رو نرم کرده بود و هرچی میگفتم انجام میدادن چون که تجربه درد سقط رو داشتم ترس پیدا کرده بودم از تنها درد کشیدن لذا تموم فکو فامیلامون تو اتاق زایمان بودن بجز بابام🤣 مامانم خواهرام دخترعموی مامانم عمم .... واقعا زایمانم خیلی راحت بود ماما همراهم میکف اگه بچت زنده بود هنوز راحتر زایمان میکردی حالا وسط درد کشیدنم یاد عکس کارت ملیه خواهرم افتاده بودم و همزمان با درد خندم گرفته بود🤣🤣 خداروشکر زایمانم راحترازون چیزی که فکرشو میکردم بود هرچند جای خالی بچم زیادی تو چشم بود مخصوصا وقتی تو بیمارستان صدای گریه بچه های بقیه رو میشنیدم خیلی دلم گرفت وقتی برگشتم از بیمارستان رفتم خونه مامانم با تختو لباساش مواجه شدم زدم زیر گریه لباساش رو بغل گرفتمو دل سیر گریه کردم بماند که بعضی‌ها زنگ میزدن میخاستن دلداری بدن بدتر دل میسوزوندن تو اون اوضاع اصلا حالم مساعد نبود که جواب تلفن بدم اونوقت بعضی ها بجای اینکه درکم کنن نیش میردن میگفتن طوری جواب تلفن نمیدی انگار ما زدیم بچه تو‌شکمتو کشتیم😭 اوضاعم وقتی بدتر شد که برگشتم محل زندگی خودم باز من بودمو غربت😔 شوهرم خیلی هوامو داشت خدارو بابت اینکه هم همسر و خانواده همسر خوبی نصیبم کرده بود رو شکر میکنم چون خیلی از بقیه حرف میشنیدم مدتی گذشت و همسرم پیشنهاد داد که پیش روانپزشک برم منم قبول مردم از نظر روحی طوری به هم ریخته بودم که دچار نوعی فراموشی موقت شده بودم مثلا گوشیم زنگ میخورد واسه ی لحظه نمیدونستم این چیه یا یکبار کننرل تلویزیون دستم بود واسه ی لحظه یادم میرف چی هست و کاراییش چیه.... مدتی رو‌قرص میخوردم تقریبا خوب بود سال۹۸‌واقعا بدترین سال بود واسم هم بچمو از دست دادم هم شهید سلیمانی به شهادت رسیدن هم سال اغاز کرونا بود عید ۹۹رو بخاطر کرونا دیگه هیچ جا نرفتیم دیگه تقریبا مرده متحرک بودم قرنطینه هم باعث شد افسردگیم بیشتر بشه روزهام یکنواخت میگذشت به این فک میکردم که اکه پسرم زنده میموند تواین روزها سرگرمی خوبی میشد ولی .... بااینکه دارو مصرف میکردم ولی با دیدن بچه همسن بچم داغ دلم تازه میشد از نظر ایمانی و اعتقادی هم متزلل شده بودم شاید قضاوتم کنید ولی ی جورایی به خودم حق میدادم سر خدا غر بزنم با اهل بیت قهر کنم همش میگفتم مگه چی خاسته بودم ازتون میکفتم منکه همیشه تو مراسماتون میومدم حتی به غیر مسلمان هایی که شامل کرامتشون میشدن هم حسادت میکردم طوری بود که میگفتم خدا و اهل بیت غیرمسلمونارو بیشتراز من دوس داره محرم ۹۹ واقعا زده بودم به سیم اخر حتی توی یه مراسم هم شرکت نکرده بودم لج کرده بودم باخودم باخدا با اهل بیت میگفتم که گذشتم ازینکه دست خالی رد کردین حتی دستی رو که پر بود رو هم خالیش کردین و خیلی چرت و پرت دیگه ممکنه خیلیاتوت بگید که نباید این حرفا رو‌میزدم ولی ی جورایی حق بدین بد جوری دلخور شده بودم ادامه دارد... فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام وقتتون بخیر خدا قوت پیام این خانم رو دیدم و وااقعااا حرف دل بنده رو زدن و مشکل من رو دارن ای کاش هر کس قبل از نصیحت به این فکر کنه که بابا شاید طرف مقابل همه این حرف ها رو میدونه داره تلاش خودش رو میکنه ، بذار من با حرفم نمک به زخمش نپاشم شاید باورتون نشه ولی من تقریبا یک ساله که اومدم خونه خودم اما بهم میگن نازا درصورتیکه توی آزمایش و چکاپ ها چنین مشکلی نداشتم و فقط همسرم اصلا تمایل ندارن که مشاوره هم بهم گفتن باهاش راه بیام و خیلی اصرار نکنم ای کاش یک پویش(مثل همون عکس نوشته هایی که توی پروفایل میذاریم یا متن های جالبی که نشر میدیم) راه بیفته که تصمیم بگیریم خانمهایی که بچه ندارن رو به بهانه نصیحت کردن اذیت نکنیم حتی گاهی اوقات از نصیحت میگذره و تبدیل به توهین میشه اما جالبه همسرم حاضر نیستن تو جمع بگن من خودم بچه نمیخوام و در این بین فقط منم که دارم خورد میشم از برخورد و رفتار اطرافیان ای کاش کمی درک کنیم همدیگه رو فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام خانوما،من ۲۱سالمه و شوهرم ۳۰ ویه دختر ۳ساله هم داریم،وضع مالیمونم خوبه خداروشکر ،حالا شوهرم میگه بچه دوم بیاریم میگه فاصله ۳ سال بین فرزند اول ودوم خوبه منم اینو میدونم،ولی میگم چن سال بعد اخه فعلا خونمونو کامل نکردیم،وپیش مادرشوهرم زندگی میکنیم،از یه طرفیم نگرانم نکنه الان مخالفت کنم بعد چن سال حامله نشم خدایی نکرده،خانوما ی گل میشه منم راهنمایی کنید؟؟؟؟؟؟ اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام در مورد خانومی که گفتن بچه دندون در میاره، خودتون برای اینکه سینه تون زخم شده پماد شقاق سینه هیدرودرم بزنید گیاهی هم هست فقط قبل از شیردهی با آب ولرم بشورین خود شیر سینه رو هم روی سینه بذارین خشک بشه هم کمک کننده اس، در رابطه با کوچولوتون هم یه تیکه گوشت رو با چنگال رو گاز بگیرین تا آب بندازه خنک که شد به لثه هاش بکشید، لیموترش هم میگن خوبه ولی من همیشه کباب رو امتحان کردم و نتیجه هم داده (فقط مواظب باشین تکه گوشت ریز نباشه تو گلوش گیر کنه) فاطمه خانومم☺️ هیچی دیگه مامان بنده خدا با دلی پر غصه بلند شدن رفتن خونه ،تا چند روز به خواهرام که مجرد بودن نگفته بود بعد فکر کنم از حالتای مامان فهمیده بودن یکی از خواهرا با مامان قهر کرد😔غصه مامانم دوبرابر شد ،خواهرم گفته بود ما خجالت میکشیم وقتی شکمت بزرگ بشه دوستامون بفهمن😢(امان از فرهنگ غلط جامعه)از حاملگی پر غصه مامان میگم بازم اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
😳😱 جشن تولد دختر بی حجاب در غسالخانه که شب تولدش میمیره 😨😨 این فیلم زندگیمو عوض کرده خیلی وحشتناکه😰 کلیک کن تا پاک نشده😳❌😱 🔴 فقط یک تبلیغ نیست یک هشدار است🔴 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 فیلم سنجاقه👆👆
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 چرا تجربه گران مرگ تقریبی گزارش می‌کنند که به خانه ی اصلی و حقیقی مان رفته بودیم ؟ 🔺این قسمت: اسب بالدار 🔹تجربه گر امروز: خانم اعظم السادات موسوی 💢لینک فیلم کامل: https://www.telewebion.com/episode/2554165 ┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ @khandehpak
سلام خانمی که گفتن بچشون نمیتونه راه بره وخودشون هم مریضن اگر دکتر دلیل خاصی برای راه نرفتن بچتون نگفته میتونید طب سنتی مراجعه کنید هم برای خودتون هم برای بچتون چون واقعا در بعضی موارد داروهای شیمیایی نه تنها درمان نمیکنه بلکه عوارض زیادی هم دارن تمام مدارک پزشکی که مربوط به خودتون وبچتون هست رو هم همراه ببرید تا پزشک طب سنتی توهمون جلسه اول بهتر کمک کنه ودارو بده داستان بارداری مامان: همزمان با مامان خواهرمم حامله شده بود بچه اولشو،مامان با همون اوضاع روحی و جسمی بدی که داشت مجبور به تهیه سیسمونی خواهرم بود البته منم کمکش بودم،اما در خانواده کم بضاعت فکر تهیه پول برای سیسمونی خودش بزرگترین غصه بود که مامان تحمل میکرد(بمیرم برای مامانای پر غصه) اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام و خسته نباشید خدمت ستایش خانم عزیز و خواهرای گل گروه. یه سوال داشتم از خدمتتون میخواستم اونایی که تجربه دارن کمکم کنن.من پارسال باردار شدم ولی متاسفانه تو ۹ هفته ایست قلبی داشت که مجبور به کورتاژ شدم حالا به لطف خدا امسال دوباره باردارم و هشت هفته هستم دکتر بهم قرص آسپرین داده خودم نمیدونم غلظت خون دارم یا نه ولی قبل از بارداری مزاجمو اصلاح کردم.میخواستم بپرسم مصرف آسپرین تو دوران بارداری ضرر نداره؟ داستان بارداری مامان: همزمان با مامان خواهرمم حامله شده بود بچه اولشو،مامان با همون اوضاع روحی و جسمی بدی که داشت مجبور به تهیه سیسمونی خواهرم بود البته منم کمکش بودم،اما در خانواده کم بضاعت فکر تهیه پول برای سیسمونی خودش بزرگترین غصه بود که مامان تحمل میکرد(بمیرم برای مامانای پر غصه) اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
امشب رفتم اتاق دخترم رو مرتب کنم، دیدم تو کوله مدرسش پر لباس و روسری و چادر نمازشه( دخترم هفت سالشه و کلاس اولی) بهش میگم مامان اینا چیه تو کیفت😐 با یه قیافه 🤨این جوری برگشته میگه، لوازم شخصیمه آماده کردم هر وقت اذیتم کردی و دیگه نتونستم تحملت کنم بذارم 😳😳😳 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
سلام برای بچه هایی که موقع دندان در آوردن بی قراری میکنند چکاندن دو قطره روغن حنضل در گوش موثر است داستان بارداری مامان: همزمان با مامان خواهرمم حامله شده بود بچه اولشو،مامان با همون اوضاع روحی و جسمی بدی که داشت مجبور به تهیه سیسمونی خواهرم بود البته منم کمکش بودم،اما در خانواده کم بضاعت فکر تهیه پول برای سیسمونی خودش بزرگترین غصه بود که مامان تحمل میکرد(بمیرم برای مامانای پر غصه) اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام ستایش خانم خسته نباشید و ممنون بخاطر کانال خوبتون یه سوال از اعضای گروه من توی هفته 30 بارداری هستم فشار خون که دارم واین که الان هم دیابت بارداری گرفتم ودکتر گفته که تا یک ماه قرص متفورمین بخور وبعد ازمایش بده اگه بالا بود انسولین بهت بدم میخواستم بدونم که چی بخورم که قندم بالاتر نره وچه رژیم غذایی توی برنامه روزانه قرار بدم و التماس دعا از همگی ببخشید طولانی شد داستان بارداری مامان: همزمان با مامان خواهرمم حامله شده بود بچه اولشو،مامان با همون اوضاع روحی و جسمی بدی که داشت مجبور به تهیه سیسمونی خواهرم بود البته منم کمکش بودم،اما در خانواده کم بضاعت فکر تهیه پول برای سیسمونی خودش بزرگترین غصه بود که مامان تحمل میکرد(بمیرم برای مامانای پر غصه) اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام دوستان شوهر من اوایل ازدواج خیلی وضع مالیش خوب بود ورشکست شد بعد هم افسردگی گرفت با این که خیلی دلم بچه می خواست ولی هیچ وقت شرایطش را نداشت یه بار باردار شدم سقط شد در همون حین دوباره باردار شدم ورق زندگی من با اومدن این دختر عوض شد شوهرم شده بود همون شوهر قبلی، وضع مالیمون هم خوب شده بود موقع زایمان دکتر نیومد و من هیچ وقت دخترم را که شب شهادت حضرت زهرا به دنیا اومده بود ندیدم 😭😭از اون روز داغون شدم مرتب به کمدش سر می زنم عروسکش را بغل می کنم من هنوز تکون هاش را احساس می کنم سه ماه بعدش دوباره باردار شدم ولی اصلا حال خوبی نداشتم شوهرم هم اصلا رفتارش مثل قبلیه نبود که دوباره سقط شد شوهرم از دکتر شکایت کرد قصور پزشکی اثبات شد من بسیار برا بچه دار شدن تلاش می کنم همه آزمایش های سقط را می رم ولی شوهرم اصلا راغب نیست، ضمنا وضع مالیمون هم بعد از فوت بچه ام دوباره بد شد زندگیم دو روز خوبه چهار روز بده، همسرم تغییر کرده اصلا مقید نیست نماز نمی خونه می گه می خوام بزنم به دنده بی دینی تا شاید خدا بیشتر به من رو کرد شدیم دو تا غریبه و من خودم را با عروسک بچه ام سرگرم کردم هر روز عوضش می کنم و.....، شوهرم می گه من اصلا بچه نمی خوام ولی من فقط به امید بچه روزها را سپری می کنم می گم کاش هیچ وقت مادر نشده بودم، شوهرم برام هم خونه ای شده کاری به کار هم نداریم 😭😭 داستان بارداری مامان: همزمان با مامان خواهرمم حامله شده بود بچه اولشو،مامان با همون اوضاع روحی و جسمی بدی که داشت مجبور به تهیه سیسمونی خواهرم بود البته منم کمکش بودم،اما در خانواده کم بضاعت فکر تهیه پول برای سیسمونی خودش بزرگترین غصه بود که مامان تحمل میکرد(بمیرم برای مامانای پر غصه) اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام خانمی که بچه تون راه نمیره😔 اینجور که شما تعریف میکنید، استرس شما به بچه منتقل میشه... شما ببینید اون آدمای معلولی که کلی موفق شدن... اگه باهوشه، خدا روشکر کن که میفهمه میتونه نخبه بشه تو یه کاری تاثیر گذار باشه از هزار تا سالم تو جامعه اش... خیلی ناراحت کننده است ولی بخاطر بچه میگم خودتون رو ناراحت و افسرده نشون ندید، برا بچه ها خیلی چیزا اگه از ابتدا کار بشه میتونه عادی بشه یا راحت تر باهاش کنار بیان... بچه های شبیه خودش و موفق رو نشون بدید... و دوست بشید با این خانواده ها... بعدم همه میدونن یه بارداری با بارداری دیگه میتونه کاملا متفاوت باشه. داستان بارداری مامان: همزمان با مامان خواهرمم حامله شده بود بچه اولشو،مامان با همون اوضاع روحی و جسمی بدی که داشت مجبور به تهیه سیسمونی خواهرم بود البته منم کمکش بودم،اما در خانواده کم بضاعت فکر تهیه پول برای سیسمونی خودش بزرگترین غصه بود که مامان تحمل میکرد(بمیرم برای مامانای پر غصه) اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano