#ارسالی_تنهامسیریها ❤️ مادرم تک فرزند بودند و از کودکی شاهد زحماتی که به تنهایی برای مراقبت از مادرش می کشید بودم. تمام سالهای بیماری و در بستر بودن مادرش دست تنها بود. تمام این تنهایی ها رو یک طرف دیدم اما روزی که مادربزرگم از دنیا رفتند تنهایی مادرم وحشتناک بود باوجودیکه خودشان 6 تا فرزند داشتند و الحمدلله همه مسئولیت پذیر و مهربان ولی هیچکس نمی توانست کاملا همدرد مادرم باشه😞😞 از همون روز تصمیم گرفتم که دخترم رو تنها نگذارم و به لطف خدا و امام عصر ارواحنا له الفدا الان صاحب 3 تا دختر و عطیه الهی هستم. 12 و 6و 4 ساله. روزی که متوجه بارداری سومم شدم اکثر اطرافیان نگاه خوبی نداشتند و حتی برای مراجعه به پزشک راحت نبودم و میترسیدم مسخره کنند.واقعا اون سالها جو بچه سوم حداقل اطراف ما غیر قابل تحمل بود😞😞 ولی خدارو شکر الان بچه هام زبانزد فامیل هستند از نظر ادب و آداب معاشرت و هوش و استقلال و ... . هر لقمه که براشون می گرفتم تو گوششان گفتم بخورید تا جون بگیرید برای سربازی آقا. آقا سرباز ضعیف نمی خواد. رو بحث دشمن شناسی باهاشون خیلی کار میکنم. شکستن هوای نفس رو همیشه باهم تمرین میکنیم.جالبه دختر سومی ازش پرسیدم مهمترین دشمن ما کیه جواب داد شیطان. خدارو بی نهایت بار شکر به خاطر این روزها. ببخشید طولانی شد

#ارسالی_تنهامسیریها سلام.خداقوت. ممنون از زحماتی که میکشید. خدا اجرتون بده. من۳۹سالمه و۴فرزند دارم.بزرگتره دختره۲۱ساله که ازدواج کرده وکوچکتره هم دختره۳ساله. ازاینکه به گفته حضرت آقا عمل کردم ودوتا آخری را آوردم خدارا شاکرم🙏 .دوستان وآشناهاسرزنشم میکردن والبته میکنن که چرا بچه آوردی وخودت را به سختی انداختی و....اما بهشون میگم سخته وتمام وقتم را بچه ها میگیرن اما وقتی باهم بازی میکنن ودنبال هم میرن تمام خستگیهام از بین میره😁.شوهرم خیلی آدم سرسختی بود😡.اما بعد از اومدن این دوتا وشیرین زبونیهاشون،با اینکه از سرکار خسته میاد امابلند میشه باهاشون بازی میکنه ومیخنده😍😍.خیلی خوش اخلاق شده😅.اگه دخترم ازدواج نکرده بود حتما یکی دیگه میاوردم☺️☺️ سخته اما واقعا سختیش لذت بخشه🌹🌹🌹

#ارسالی_تنهامسیریها ❤️ مادرم تک فرزند بودند و از کودکی شاهد زحماتی که به تنهایی برای مراقبت از مادرش می کشید بودم. تمام سالهای بیماری و در بستر بودن مادرش دست تنها بود. تمام این تنهایی ها رو یک طرف دیدم اما روزی که مادربزرگم از دنیا رفتند تنهایی مادرم وحشتناک بود باوجودیکه خودشان 6 تا فرزند داشتند و الحمدلله همه مسئولیت پذیر و مهربان ولی هیچکس نمی توانست کاملا همدرد مادرم باشه😞😞 از همون روز تصمیم گرفتم که دخترم رو تنها نگذارم و به لطف خدا و امام عصر ارواحنا له الفدا الان صاحب 3 تا دختر و عطیه الهی هستم. 12 و 6و 4 ساله. روزی که متوجه بارداری سومم شدم اکثر اطرافیان نگاه خوبی نداشتند و حتی برای مراجعه به پزشک راحت نبودم و میترسیدم مسخره کنند.واقعا اون سالها جو بچه سوم حداقل اطراف ما غیر قابل تحمل بود😞😞 ولی خدارو شکر الان بچه هام زبانزد فامیل هستند از نظر ادب و آداب معاشرت و هوش و استقلال و ... . هر لقمه که براشون می گرفتم تو گوششان گفتم بخورید تا جون بگیرید برای سربازی آقا. آقا سرباز ضعیف نمی خواد. رو بحث دشمن شناسی باهاشون خیلی کار میکنم. شکستن هوای نفس رو همیشه باهم تمرین میکنیم.جالبه دختر سومی ازش پرسیدم مهمترین دشمن ما کیه جواب داد شیطان. خدارو بی نهایت بار شکر به خاطر این روزها. ببخشید طولانی شد

#ارسالی_تنهامسیریها ❤️ مادرم تک فرزند بودند و از کودکی شاهد زحماتی که به تنهایی برای مراقبت از مادرش می کشید بودم. تمام سالهای بیماری و در بستر بودن مادرش دست تنها بود. تمام این تنهایی ها رو یک طرف دیدم اما روزی که مادربزرگم از دنیا رفتند تنهایی مادرم وحشتناک بود باوجودیکه خودشان 6 تا فرزند داشتند و الحمدلله همه مسئولیت پذیر و مهربان ولی هیچکس نمی توانست کاملا همدرد مادرم باشه😞😞 از همون روز تصمیم گرفتم که دخترم رو تنها نگذارم و به لطف خدا و امام عصر ارواحنا له الفدا الان صاحب 3 تا دختر و عطیه الهی هستم. 12 و 6و 4 ساله. روزی که متوجه بارداری سومم شدم اکثر اطرافیان نگاه خوبی نداشتند و حتی برای مراجعه به پزشک راحت نبودم و میترسیدم مسخره کنند.واقعا اون سالها جو بچه سوم حداقل اطراف ما غیر قابل تحمل بود😞😞 ولی خدارو شکر الان بچه هام زبانزد فامیل هستند از نظر ادب و آداب معاشرت و هوش و استقلال و ... . هر لقمه که براشون می گرفتم تو گوششان گفتم بخورید تا جون بگیرید برای سربازی آقا. آقا سرباز ضعیف نمی خواد. رو بحث دشمن شناسی باهاشون خیلی کار میکنم. شکستن هوای نفس رو همیشه باهم تمرین میکنیم.جالبه دختر سومی ازش پرسیدم مهمترین دشمن ما کیه جواب داد شیطان. خدارو بی نهایت بار شکر به خاطر این روزها. ببخشید طولانی شد

#ارسالی_تنهامسیریها 🌺 سلام خدمت همه تنهامسیری‌ها منم خواستم تجربه خودمو درباره فرزند زیاد بگم ما ۱۵ تا خواهر برادریم😍😍(خدا را شکر) وقتی میرفتیم مدرسه خیلی زیاد مورد تمسخر همکلاسی ها و معلمان قرار میگرفتیم من خب چون بچه بودم ناراحت میشدم وقتی به مادرم میگفتم بهم میگفت بهشون بگو :مگه لقمه سر سفره شما را میخوریم😁😏 وقتی مامانم پانزدهمی را باردار بود که دیگه هیچی زمین و زمان از خانواده ما حرف میزدن همسایه ها هر روز با یه دارو تشریف می‌آوردن برای کمک به سقط خواهرم😞اما مادرم زیر بار هیچ کدام از این حرفا نرفت و خدا را شکر خواهرمون سالم به دنیا اومد☺️ حالا بعد ۲۰ سال همون همسایه ها با حسرت به زندگی شاد پدر و مادرم نگاه میکنن..حتی اون مدیر مدرسه ای که ما را مسخره میکرد خودش با زبون خودش گف که چقدر خوبه مامانت اینقدر بچه داره خودشون تک و تنها توی خونه هاشون ولی پدر و مادر ما هر شب حداقل یکی از ما اونجاس موقع کار که بشه با هماهنگی هم میریم به کمک شون ...بلا به دور اگه مریض بشن هیچ ناراحتی ندارن که حالا کی بیاد پیش مون چه جوری بریم دکتر نمیگم سخت نبود دوران کودکی مون خیلی چیزها که بچه های تک فرزند داشتن و ما نداشتیم را دلمون میخواس ولی شیرین بود وبه شیرینی مهمونی های پرجمعیت الان مون هم می ارزه. حالا هم ما فرزندان شون میخوایم راه پدر و مادر مون را به یاری خدا ادامه بدیم💪