#تجربه_یک_مادر
سلام،بنده مادر سه کودک ۷ ساله،۴ ساله و ۸ ماهه هستم
دیشب
سردرد عجیبی مرا در برگرفت
کم کم تهوعی جانکاه هم ب کمکش آمد
من در بستر افتادم
دردمند و ناتوان
گریه گرسنگی فاطمه زهرا
محمد هادی ک ساعتها بی آب و غذا خوابیده بود
همسرم ک از صبح چیزی نخورده بود
و محمد مهدی ک از گرسنگی نان و حلوایی نذری ب دندان میکشید
همه را میدیدم ،میشنیدم
ولی توان حرکت نداشتم
دیشب هیچ کس در خانه ما شام نخورد
خانه بی زهرا قبرستان میشود
خصوصا اگر آن زهرا مادر باشد
خصوصا اگر در بستر افتاده باشد
خصوصا اگر پهلویش کبود باشد
خصوصا اگر ب تازگی محسنی را لای در ودیوار سقط کرده باشد
خانه بی مادر قبرستان میشود
وهمه با اشک های پنهانی اش اشک میریزند
و با دردهایش،بی زخم،درد می کشند
مادر ک باشی میفهمی اشک زینب یعنی مرگ
شمشیر ب اجبار در غلاف حیدر یعنی مرگ
نگاه معصومانه و پردرد حسن و حسین یعنی مرگ
مادر را درد نمیکشد
زخم از پا نمیاندازد
سقط زمینگیر نمیکند
ولی عشقی خانه نشین شده بله.
ولی کودکانی از خواب و خوراک افتاده بله.
اینجاست که مادر دنبال مادری لایق میگردد بعد خودش
ومن ب اندازه تمام سال های عمرم حضرت مادر را بابت این عمل نفهمیدم
و امروز صبح
دقیقا حوالی ۹_۱۰ صبح
بعد از پاشدن از بستر
فهمیدم
خانه بی مادر قبرستان است
و مادر تاب زنده ب گور کردن ندارد
#فرزندآوری_را_تا_میتوانید_تبلیغ_کنید😍
#پاسخ
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano