eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
16.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ستایش خانم و خواهر عزیزم که دوقلوی ۸ساله دارن وباید بادوا و درمون باردار بشن میخوام یه نصیحت خواهرانه کنم واز تجربه خودم بگم ؛ شما که یه دوقلوی سالم دارید خدا را شکر کنید پس اونهایی که‌ بچه ندارن و فقط یکی دارن و بچه دار نمیشن چی بگن صبور باشید و بسپرید دست خدا هر وقت زمانش رسید بهتون عطا میکنه پیشنهادم اینه بی خیال این دوا درمان پر هزينه بشید ولی به سلامتی خودتون و روان خودتون اهمیت بدید و خودتون با کارهای هنری یا هر کاری که دوست دارید سرگرم کنید و با دوقلوها وقت بزارید و خوش بگذرونید مثل درست کردن غذای مورد علاقشون یا تفریح مورد علاقشون خواهرم توکل کن به خدا و توسل به ائمه و دست دهنده و دل مهربان و بی کینه و حسد ببین خدا چطور معجزه تو زندگیت میاره ؛ خیر خواه دیگران باشید و برای همه دعا کنید ؛ واما تجربه خودم من هم یک گل پسر ۱۴ساله و پسر ۴ ماهه دارم خدارا شکر ؛ من ۸سال دوا درمون کردم و انتظار کشیدم تا بچه دوم را خدا داد بهمون ؛ مشکل اینجا بود که از بس گریه میکردم و غصه میخوردم و خودم را سرزنش می‌کردم که پسرم تنهاست و همه دارن باردان میشن و بچه دوم میارن و اونایی که سنشون از من کمتر بود ودیر ازدواج کرده بودن هم بچه دوم آورده بودن خیلی ناراحت میشدم و غصه میخوردم یه بار هم آی یو آی کردم و نتیجه نگرفتم ؛ بله دچار افسردگی شدید شده بودم روزبه روز حالم بدتر میشد بی قراری ها اضطراب و نگرانی و بی اعصابی و بی انرژی بودن و کلی مصیبت دیگه که نمیشه توصیف کرد زیر نظر دکتر اعصاب و روان دارو میخوردم و هنوز هم میخورم وخدا را شکر خیلی بهترم بعد زایمان هم دوباره بیماریم تشدید شد و پزشکم رو تازه عوض کردم که و با نسخه این پزشک حاذق خیلی بهترم و دارم روند درمانم را طی میکنم ؛ و خدارا شکر که اون روزای سخت گذشت و حالا به لطف خدا خوشبخت در کنار پسرام و شوهرم هستم ؛ صبور باشید و بدونید هیچ کار خدا بی حکمت نیست و بعد هر سختی آسانیه انشاالله حاجت روا بشید ؛ در ضمن به سادات خوبی کنید و ازشون بخوایید براتون دعا کنن خیلی تاثیر داره ؛ یا علی میپرسن تربیت بچه همسایه چیه دیگه؟ وقتی بچه همسایه میاد خونه شما ،شما با ادب باهاش حرف میزنی ،ملاحظه میکنی،حتی اگه عصبانی بشی خودداری و صبوری میکنی،همین صبوری و ملاحظه رو خانواده ها برای بچه های خودشون بخرج بدن بچه های خوبی تربیت میکنن اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano کلی شیرینی عید زدم با نکات مادرانه و همسرانه خنده دار😁👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
👌«همدم امروز ، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۶۶۲ من متولد سال ۱۳۷۱ هستم، سال ۸۸ عقد کردیم و ۸۹ عروسی گرفتیم و خونه مادر شوهرم زندگیمونو شروع کردیم. یه سال از عروسی مون گذشت و تصمیم گرفتیم بچه دار بشیم یه چند ماه گذشت ولی خبری از بچه و بارداری نبود، ایام محرم وصفر شد، مادر همسر مراسم روضه خوانی داشت، خونه ما طبقه بالا بود، پر از سیاهی کردیم در و دیوار رو، من و همسر متوسل شدیم به حضرت سیدالشهدا... همون روزا بود که رفتم آزمایش و جواب مثبت شد، همسرم اشک شوق می‌ریخت وقتی جواب آزمایش رو گرفت، حسین آقا رمضان سال ۹۱ به دنیا اومد. سال ۹۴ دوباره تصمیم گرفتم باردار بشم که بچه بعدی با حسین فاصله نداشته باشه و خدا رو شکر خدا بهمون لطف کرد و زینب خانم سال ۹۵ به دنیا اومد، دقیقا ۲۵ رجب آخه من خیلی دوست داشتم زایمان هام تو ماه رجب، شعبان و رمضان باشه. سال ۹۶ حسین می‌خواست بره پیش دبستانی، تو شهر مشهد به برکت وجود امام رضا جان مهدالرضا داره که خوب نسبت به جاهای دیگه هزینه نداره و آموزش های عالی داره ولی تو منطقه ما مهدالرضا نبود، با اقا جانمون امام رضا متوسل شدم و آستان قدس موافقت کردن و تو مسجد منطقه ما یه شعبه زدن و به شکلی معجزه وار شرایط فراهم شد من دوره ها رو گذرونم و خودم رو قبول کردن به عنوان مربی مهدالرضا که اطرافیانم اصلا باورشون نمیشد، همش رو از برکت آقا امام رضا نصیبم شد. سال ۹۶ دوتا بچه داشتم وحالا مربی هم شده بودم، اول سال تحصیلی بود که محسن حججی رو به اون نحو به شهادت رسوندن خیلی گریه میکردم، همسرم از این همه گریه من تعجب می‌کرد، میگفتم نگاه کن خوش به سعادت شون عجب فرزندی تربیت کردن. دلم میسوخت دوست داشتم از این بچه ها نصیب ما هم بشه، تو همین ایام بود که متوجه شدم باردارم من و همسرم شوکه شده بودیم، همسرم میگفت از بس که گریه کردی به حال این شهید حسرت خوردی میگفتم حالا که خدا خودش خواسته و داده ان شاالله مثل همین شهید حججی ها بشه. اون سال خیلی با امام رضا و حرم رفتن مانوس شدم، مادرای کلاسم هر وقت باهام در دل میکردن همه رو ارجاع میدادم حرم میگفتم هرچی میخواین برین پیش امام رضا علیه السلام... یه روز تو ایام بارداری به همسرم گفتم برم به امام رضا بگم که این بچه شب تولد خودتون به دنیا بیاد آقاجان، همسرم گفت نه اینجوری یه ماه زودتر میشه و بچه ضعیف ولی من دلم میخواست شب تولد امام رضا بدنیا بیاد. تو ماه هشت بارداری شرایط جوری شد که استراحت مطلق شدم، تکون نمیخوردم ولی همه چی خودش داشت انجام می‌شد، درد داشتم، کیسه آبم تو خونه پاره شد و وقتی رسیدم بیمارستان بچه به دنیا اومد، درست شب تولد اقا امام رضا، محمد رضا ما به دنیا اومد با وزن ۱،۸۰۰ گرم اصلا تو دستگاه هم نرفت. فردای اون شب خادم های حرم اومدن بیمارستان و برای همه بچه‌ها هدیه آوردن و براشون اذان واقامه گفتن، شادی تو بیمارستان پیچیده بود. سال ۱۴۰۰، همسرم گفتن باید یه بچه دیگه بیاریم، حضرت آقا تاکید دارن به فرزندآوری، الان مهم ترین وظیفه ما فرزند آوری... خیلی تلاش می‌کردم توی اقوام یا تو مهد با مادر بچه ها و یا هرکجا که با کسی هم صحبت می شدم در مورد بحران جمعیت و اهمیت فرزندآوری حرف بزنم. توکل به خدا کردیم و گفتم خدایا اینو برای خودت میارم، دی ماه ۱۴۰۰ تست بارداریم مثبت شد و برا بار چهارم باردار شدم، که خودش یک تبلیغ عملی بود. ۹ ماه دوران حاملگی گذشت، شهریور ماه ۱۴۰۱ تاریخ زایمانم بود، سحر ۱۴ شهریور درد داشتم رفتم بیمارستان گفتن علایم زایمان نداری، اومدم خونه، بعداز ظهر درد شدید داشتم با شوهرم رفتیم بیمارستان از خونه مون تا بیمارستان ۴۰ دقیقه راه بود، تو راه ترافیک بود و تصادف شده بود، منم از درد شدید فقط حضرت زهرا رو تو دلم صدا میزدم، بچه داشت بدنیا میومد و ما وسط انبوهی از ترافیک بودیم. بچه بدنیا اومد من فقط بهش نگاه می‌کردم، و همسرم داد می‌زد و گریه می‌کرد، تو اون شرایط هیچ کاری از دستمون بر نمیومد، فقط تلاش می کردیم به بیمارستان برسیم، تا اینکه رسیدیم بیمارستان، پرستارا میگفتن حالش خوبه ولی بعد فهمیدیم که بستری شده، گفتن چون تو ماشین به دنیا اومده، سرمای بسیار شدیدی خورده، خونریزی گوارش کرده اوضاعش اصلا خوب نیست. ایام اربعین بود و همه برای ما دست به دعا برداشته بودن... بعد از این موضوع ما امیدوار تر منتظر ماندیم، تا اینکه بعد از دوازده روز بستری بودن، دقیقا روز اربعین پرستارا بهم گفتن بیا بچه تو شیر بده همون پرستارایی که میگفتن این بچه اوضاعش اصلا خوب نیست، حالا میگفتن معجزه شده.... علی کوچولوی ما با توکل به خدا و توسل به ائمه و شهدا حالش خوب شد و بعد از ۲۱روز بستری به خونه برگشت والان علی ما شش ماهش و هر روز بهتر و شیرین تر از روز قبل... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
سوال ۱۵۲ سلام وفت من هفته ۱۳ هستم د دیابت بارداری گرفتم چکار کنم سر بچه اولم ماه آخر لب مرز بودم سر بچه دومم دیابت نگرفتم این سومی بعد گلوکز یه ساعته قندم ۱۷۷ بود نگرانم میپرسن تربیت بچه همسایه چیه دیگه؟ وقتی بچه همسایه میاد خونه شما ،شما با ادب باهاش حرف میزنی ،ملاحظه میکنی،حتی اگه عصبانی بشی خودداری و صبوری میکنی،همین صبوری و ملاحظه رو خانواده ها برای بچه های خودشون بخرج بدن بچه های خوبی تربیت میکنن اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano کلی شیرینی عید زدم با نکات مادرانه و همسرانه خنده دار😁👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
سلام آقای پوراحمد، به پیشنهاد همسرم اواخر اسفندماه قراره خانوادگی بریم اردوی راهیان نور. من موافق نبودم و میخواستم به تنهایی به این سفر برم اما چون دیدم همسرم خیلی علاقه دارن، همانطور که در مجموعه هنر مرد بودن مطرح کردید، با سلیقه خانومم همراهی کردم😉 ولی سوالم اینه که این سفر برای بچه ها سخت نیست؟ (ما ٣ پسر ١٠،٧ و ۴ ساله داریم) و اینکه نگرانم بچه ها از این اردو زده نشن. میخوام نظر شما رو نسبت به این اردو به همراه خانواده بدونم و اگر توصیه ای دارید لطفا مطرح کنید. از کلاسها و توصیه هاتون استفاده می‌کنیم. عاقبت تون بخیر 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
سوال ۱۵۳ سلام وفت من هفته ۱۳ هستم د دیابت بارداری گرفتم چکار کنم سر بچه اولم ماه آخر لب مرز بودم سر بچه دومم دیابت نگرفتم این سومی بعد گلوکز یه ساعته قندم ۱۷۷ بود نگرانم میپرسن تربیت بچه همسایه چیه دیگه؟ وقتی بچه همسایه میاد خونه شما ،شما با ادب باهاش حرف میزنی ،ملاحظه میکنی،حتی اگه عصبانی بشی خودداری و صبوری میکنی،همین صبوری و ملاحظه رو خانواده ها برای بچه های خودشون بخرج بدن بچه های خوبی تربیت میکنن اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano کلی شیرینی عید زدم با نکات مادرانه و همسرانه خنده دار😁👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
سوال ۱۵۴ سلام من یه سوال دارم خیلی نگرانم یه نوزاددوماهه دارم که سربارداریش کم کاری تیروییدداشتم ازدوماهگی یا سه ماهگی شروع کردم قرص خوردن الان که به دنیا اومده خیلی نگرانم که تیروییدم روش اثرگذاشته یانه اگه جوابموبدیدممنون میشم میپرسن تربیت بچه همسایه چیه دیگه؟ وقتی بچه همسایه میاد خونه شما ،شما با ادب باهاش حرف میزنی ،ملاحظه میکنی،حتی اگه عصبانی بشی خودداری و صبوری میکنی،همین صبوری و ملاحظه رو خانواده ها برای بچه های خودشون بخرج بدن بچه های خوبی تربیت میکنن اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano کلی شیرینی عید زدم با نکات مادرانه و همسرانه خنده دار😁👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
جواب سوال ۱۴۷ سلام خسته نباشید برای ایشون که گفتن عفونت ادرار دارن یه دامن پاشون کنم و با عنبر نسا خودشون رو دود بدن هر روز لباس زیر شون رو عوض کنن و وقتی میرن دستشویی حتما خودشون رو خشک کنن انشاالله که زودی خوب بشن میپرسن تربیت بچه همسایه چیه دیگه؟ وقتی بچه همسایه میاد خونه شما ،شما با ادب باهاش حرف میزنی ،ملاحظه میکنی،حتی اگه عصبانی بشی خودداری و صبوری میکنی،همین صبوری و ملاحظه رو خانواده ها برای بچه های خودشون بخرج بدن بچه های خوبی تربیت میکنن اول سرچ بعد سوال ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano کلی شیرینی عید زدم با نکات مادرانه و همسرانه خنده دار😁👇 http://eitaa.com/joinchat/192544789Ca024ccbaef
هدایت شده از 
آجیل شب عیدت رو تهیه نکردی؟😕 قیمت‌ها واقعا سر به فلک کشیده و به فکر خرید آجیل نیستی؟☹️ بیا اینجا علاوه بر محصولات طبیعی و ارگانیک، چند نمونه آجیل با قیمت‌های باورنکردنی داره😳😍👈 https://eitaa.com/joinchat/3919970601Ce2eb5dc83d
لعاب برنج 🍚 مناسب برای 👼 4-6 ماه به بالا 2⃣ قاشق غذا خوري برنج (خرده برنج شمالی بهتره👌) رو با يه ليوان آب،برای پخت بذارید.وقتی از آب برنج، 4قاشق غذا خوري باقی موند و خوب برنج حالت نرم پیدا کرد چیزی شبیه شله زرد😋 برنج و آبش را از صافي ريز طوری رد كنید كه فقط آب برنج رد شود و دانه های برنج پشت صافی باقی بمونه.از نمک اصـــــلا استفاده نکنید😐به این مواد میتوانید به اندازه یک حبه قند خرده نبات اضافه كنید و اجازه بدید کاملا حل بشه لعاب برنج اولین غذاییه که بچه 4-6 ماه با اون آشنا میشه 📝نكته: 1) بهتره غذای بچه رو با لعاب برنج شروع کنین.مزیت برنج اینه که خیلی کم حساسیت زاست و تقریباً نشاسته خالص است،بخاطر همین معده بچه به راحتی اونو هضم میکنه. برای اولین بار، نیم تا یک ساعت پس از شیرخوردن، لعاب برنجی تهیه کنین که کمی غلیظ تر از شیر مادر باشد و با قاشق مناسب اندازه دهن بچه یک قاشق لعاب برنج به او بدید. در روزهای بعد به مرور حجم و غلظت این غذا رو اضافه کنید (طی هفته اولِ به غذا افتادن بچه، از 1 قاشق به 5 قاشق غذا خوری برسه) و براساس تمایل بچه بهش غذا بدید. 2) لعاب برنج رو فقط هفته اول به کودک بدید بعد از هفته دوم فرنی رو شروع کنید. 🔆پزشک با توجه به وضعیت نوزاد موقع تولد، وزن کودک و میزان مصرف شیر نوزاد،پایان 4 یا 6 ماهگی را برای شروع غذای کمکی نوزاد تعیین میکنه. 😊دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱🦋 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما زیاد نمیریم شهر بازی عوضش شهربازیو میاریم خونمونمون😝😆 برای تهیه بلیط به باجه مراجعه کنید🤪 😊دوستاتون رو به کانال خانواده بزرگ ما دعوت کنید🌱🦋 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌بترسین از سقط جنین... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۶۶۳ من متولدم ۷۵ هستم. سال ۹۴ عقد کردم و سال ۹۵ هم با یک مراسم خانوادگی و کوچیک رفتیم سر خونه زندگیمون. آغاز زندگیم با ترم دوم دانشگاه همزمان بود، سخت بود ولی شیرین بود. خب راستش من تا شش ماه اول اصلا بچه دار شدن تو ذهنم نبود، جلوگیری هم نمی‌کردیم ولی برام، مادر شدن دور از ذهن بود. که دیگه بعد از یکسال کم کم دیدم چقدر دوست دارم مادر بشم. کمی بعد فشار فامیل و اطرافیان و خانواده همسرم برای بچه دار شدن شروع شد، که دیر شده بچه بیارید ،یهو دیگه بچه دار نمیشید و.... و بعضی با صراحت کلام بهم میگفتن برو دکتر شاید مشکل داشته باشی که بچه دار نمیشی. و من جوابم به همه این بود که هر موقع خدا بخواد، یقینا بهترین زمان رو انتخاب می‌کنه برای ورود یه فرشته کوچولو به زندگیمون. به هر نحوی بود تا سه سال بعد از ازدواجمون ما بچه دار نشدیم. البته ناگفته نماند پیگیری زیادی در ارتباط با بچه دار نشدنمون کردیم که واقعا بی نتیجه بود، اما در آخر رفتیم پیش یک دکتر طب سنتی، واقعا خدا خیرشون بده. ریشه ی مشکلمون رو متوجه شدن. متاسفانه استرس کاری همسرم خیلی بالاست و همین استرس هم باعث این اتفاق بود. که الحمدلله با یک دوره مصرف داروهای دکتر و تغییر رژیم غذایی رو به بهبودی رفت. من یادم نمیره عید نوروز سال ۹۸ بود، هر کسی برای بازدید عید میومد خونه مون می‌گفت چقققدر خونه تون آرامش داره. واقعا سخت بود ولی تمام تلاشمو کردم تعطیلات پر آرامشی داشته باشیم و به لطف خدا و نگاه ائمه علیهم السلام هم محقق شد. ما سال ۹۶ یعنی دو سال قبل بارداریم در سفر اربعین به سامرا هم مشرف شدیم، همونجا قرار گذاشتیم خدا هر چقدر بچه عنایت کنه به نیت یاری امام زمان نذر چهارده معصوم کنیم شون و همون ماه باردار شدم خیلی خوشحال بودیم. وقتی متوجه شدم باردارم به همسرم زنگ زدم که خبر بدم اصلا باورش نمیشد می‌گفت ممکنه اشتباهی شده باشه و دوباره آزمایش بده😅 و اشک شوق می‌ریخت. همونجا بچه مو به نیت یاری امام زمان نذر چهارده معصوم کردم. به هر حال ماه اول گذشت و ویار هام شروع شد و استراحت مطلق بودم تا غربالگری دوم همه چیز خوب بود تا اینکه سونوی رشد انتهای شش ماهگی دادم و توی اون سونو متوجه شدیم که اصطلاحا( آی،یو،جی،آر) شدم. سندرم جفت نارسانا. یک سندروم نادری هست که طی اون شریان‌های بند ناف خیلی باریک هستن و بچه خیلی کم تغذیه میشه. دو ماه آخر خیلی سخت گذشت. اصلا وزن نمی‌گرفت از طرفی مایع دور جنین هم خیلی خیلی کم بود و هر لحظه ممکن بود دکتر ختم حاملگی رو بده. ولی الحمدلله به خواست خدا فرشته کوچولوم، دخترم تا ۳۹هفته و ۴روز صبر کرد که با پای خودش تشریف فرما بشه😂😍 طبیعی دنیا اومد. سخت بود ولی شکر خدا همون طور که فکرشو میکردم شیرین بود. بعد از یکسال و نه ماه حس میکردم انگار دوباره باردارم، همون حالتهای بارداری اولم رو داشتم ولی هی خودمو میزدم به اون راه که نه بابا خبری نیست و ازین حرفا 😂 رفتم تست دادم دیدم نهههه واقعیه 😅 نه به اون انتظار بچه ی اولم نه به این شرایط الآنم. ولی از امام زمان خیلی تشکر کردم. بی تعارف بگم سر بارداری دومم، استرسای بی مورد و زیادی برای بچه اولم داشتم نگرانش بودم. ولی شکر خدا میبینم تموم اون استرسام بی مورد بوده و بهترین اتفاقی که می‌تونست برای دخترم بیفته همین تولد برادرش بوده شکر خدا. سر بارداری دومم باتجربه تر بودم. ویار های شدیدی داشتم ولی در کنارش سعی میکردم با دخترم وقت بگذرونم. فقط سختی این بارداریم این بود که دو ماه آخر کاملا استراحت مطلق بودم ،سر زایمانم دکتر گفت افتادگی رحم داری و باید ورزش کنی. شکر خدا به هر شکلی که بود پسرمم، طبیعی دنیا اومد. بچه های پشت هم داشتن سخته، خیلی هم سخته ولی خدا توانشو میده، کنارش شیرینی هاشم رخ نمایی میکنن. از خدا میخوام دامن همه ی مادران چشم انتظار سبز بشه. امید خیلی مهمه.💪 و به همه ی مادران توان روز افزون بده که یاوران حقیقی برای حضرت پرورش بدن. راستی گاهی توی خونه بچه‌ها رو سرباز کوچولوی امام زمان خطاب میکنم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
یروز من صورت دخترمو خودم کردم وقتی مهد رفت همه گفتن چطور تونستی ،گفتم اصلا کاری نداره یروزه یاد گرفتم از اونروز واسه مراسمات وجشن هاشون میرم روصورت تمام بچه ها نقاشی میکشم وخرج خودمو درمیارم ،من از ستاره خیلی هنرهارو یاد گرفتم یکیش گریم کودک هست مابقیش دکوپاژ ونقاشی پارچه وکوتاهی مو و..... https://eitaa.com/Amozeshgah_setareh/17644
دهه شصتی‌ها در حال خروج از سنین جوانی‼️ هشدار یک جمعیت شناس: 🔻تا آخر امسال تعداد جمعیت جوان کشور یعنی ۱۸ تا ۳۵ ساله‌ها، به حدود ۲۱ میلیون نفر می‌رسد. 🔻۱۰ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر از این جمعیت جوان ، مرد و ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر زن هستند. 🔻در این گروه سنی حدود ۱۳ میلیون مجرد داریم که پنج میلیون آن زن مجرد و حدود هشت میلیون نیز مرد مجرد هستند. 🔻دهه شصتی‌هایی که جمعیتشان زیاد بود در حال حاضر  از دوره سنی جوانی خارج شده و به بالای ۳۵ سال رسیده اند. 🔻نسبت به سال‌های قبل جمعیت جوان کم شده است. @farda_dir_ast
بر اساس روایات ،شب دوشنبه(امشب) یکی از زمانهای مناسب برای بارداری است. 💎شب دوشنبه: که در پی آن فرزند حافظ کتاب خدا و راضی به آنچه خداوند برايش مقدر کرده ، می شود.( وسائل الشيعه ؛ ج۷ ، باب ۱۹۰) @farda_dir_ast
آیینه ی ما... من ۴ فرزند دارم. اتفاقا امروز ظهر، صدای دوتا از بچه ها که راجع به یه مسئله ی خیلی ساده چند دقیقه داشتن بحث میکردن، منو عصبانی کرد، خواستم بیام واکنش نشون بدم که یادم اومد مربی تربیت اسلامی مدرسه ی دخترم بهم گفته بود، اصلا من نباید وارد ارتباط شون بشم و باید خود بچه ها بتونن خودشون رو مدیریت کنند. به خودم مسلط شدم و فقط گوش دادم ببینم چی میگن... لحن کلام، کلماتی که به کار میبردن و استدلال هاشون حین جر و بحث، دقیقا همون هایی بود که خودم در رفتار های ریز و درشت بچه ی اول، بهش هی تذکر میدادم و سعی میکردم هر چیزی رو با تذکر و نصیحت و توضیح دادن های فراوان بهش بفهمونم!!! اون دقیقا عین خودم شده بود! برای بچه های بعدی چون حساسیت هایی که به غلط روی اولی داشتم، دیگه وجود نداشتن، بشدت بچه های بعدی بیخیال تر، صبورتر و غیر درگیر تر شدن! راحت گذشت میکنن، راحت با هم میتونن کنار بیان و خیلی خوب همدیگه رو میتونن مدیریت کنن و سریع اختلاف شون به همکاری و محبت تبدیل میشه. به شما مادر عزیز و زحمت کش توصیه‌ میکنم اصلا نگران تربیت فرزند تون نباشید. بچه ها آیینه ی ما هستن ... میگن در ۷ سال اول باید مربی، خودش رو تربیت کنه، نه بچه رو! آرام باشید، صبور، بی حاشیه و کم حرف! همیشه لبخند بزنید بشدت شاد باشید و با بچه ها بازی کنید... می بینید که بهترین بچه ها رو خواهید داشت. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075