💛👨🌾💛
🧡
🌷#شهید_عباس_بابایی
همسر شهید بابایی: عباس علاقه زیاد به اولاد داشت. به شوخی میگفت: «ما باید به تعداد چهارده معصوم، چهارده تا بچه داشته باشیم.» میگفت: «باید زودتر بچهدار شیم تا از چهل سالگی به بعد، صاحب عروس و داماد بشیم و از عمرمون استفاده کنیم»
به بچهها که میرسید، کاملاً بچه میشد. گاهی انقدر زیادهروی میکرد که من اعتراض میکردم و میگفتم: «ناسلامتی تو فرمانده عملیات نیروی هوایی هستی! اگه یکی، این ادا و اطوار تو رو ببینه، خوشآیند نیست.»
عباس جواب میداد: «برای من خوشحالی بچهها و تو مهمّه. بذار مردم هرچی دوست دارن بگن.»
#فرزند_آوری
#فرزند_بیشتر
╭═⊰🌸💠🌸⊱═╮
@farzande14
🌷#شهید_عباس_بابایی
همسر شهید بابایی: عباس علاقه زیاد به اولاد داشت. به شوخی میگفت: «ما باید به تعداد چهارده معصوم، چهارده تا بچه داشته باشیم.» میگفت: «باید زودتر بچهدار شیم تا از چهل سالگی به بعد، صاحب عروس و داماد بشیم و از عمرمون استفاده کنیم»
به بچهها که میرسید، کاملاً بچه میشد. گاهی انقدر زیادهروی میکرد که من اعتراض میکردم و میگفتم: «ناسلامتی تو فرمانده عملیات نیروی هوایی هستی! اگه یکی، این ادا و اطوار تو رو ببینه، خوشآیند نیست.»
عباس جواب میداد: «برای من خوشحالی بچهها و تو مهمّه. بذار مردم هرچی دوست دارن بگن.»
#فرزند_آوری
#فرزند_بیشتر
╭═⊰🌸💠🌸⊱═╮
@farzande14
💛👨🌾💛
🧡
🌷#شهید_عباس_بابایی
همسر شهید بابایی: عباس علاقه زیاد به اولاد داشت. به شوخی میگفت: «ما باید به تعداد چهارده معصوم، چهارده تا بچه داشته باشیم.» میگفت: «باید زودتر بچهدار شیم تا از چهل سالگی به بعد، صاحب عروس و داماد بشیم و از عمرمون استفاده کنیم»
به بچهها که میرسید، کاملاً بچه میشد. گاهی انقدر زیادهروی میکرد که من اعتراض میکردم و میگفتم: «ناسلامتی تو فرمانده عملیات نیروی هوایی هستی! اگه یکی، این ادا و اطوار تو رو ببینه، خوشآیند نیست.»
عباس جواب میداد: «برای من خوشحالی بچهها و تو مهمّه. بذار مردم هرچی دوست دارن بگن.»
#فرزند_آوری
#فرزند_بیشتر
https://eitaa.com/farzande14
✳️ دختر دولت و رحمت میآورد!
🔻 بچهٔ دختر را خیلی دوست داشت. میگفت: دختر دولت و رحمت برای خانه میآورد. موقع وضع حمل، من قزوین بودم و او دزفول. تلفنی مژدهٔ تولد اولین بچهمان را به او دادم. وقتی فهمیده بود بچه دختر است، پای تلفن سجدهٔ شکر کرده بود. وقتی آمد، بیمارستان بودم. یک کاغذنوشته بالای سر «سلما» گذاشت که «لطفاً مرا نبوسید!» خودش هم آنقدر دیوانهاش بود که دلش نمیآمد ببوسدش.
📚 از کتاب «آسمان؛ بابایی به روایت هسر شهید»
📖 ص ۲۶
❤️ #شهید_عباس_بابایی
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم