eitaa logo
رسانه تنهامسیر(۱۲ تا ۱۴سالگی)
823 دنبال‌کننده
526 عکس
353 ویدیو
3 فایل
۱۲ تا ۱۴ سالگی هر کسی #ویدیو_یا_شعر_یا_قصه_یا_کلیپ خوبی داره👌 که میخواد تو کانال گذاشته بشه و بقیه استفاده کنند به این آیدی بفرسته @labaick کانال جواهر الحیات @Javaher_Alhayat🍃🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
• . زمانہ لیاقت نداره؛ تو چرا باید محروم باشــے؟! . - حاج آقا پناهیانِ‌گرامے . 🍃 لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1109🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲ اقلاً برای چیزهای منطقی لج‌بازی کنید ... لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1110🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌺بسم اللّه الرحمن الرحیم🌺 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گویند مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند... کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید. 🔹طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها را بزاریم پشت منبر ، اون یکی گفت: نه ! اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره. 🔹گفتند: امتحانش میکنیم کفشایش را از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه. مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد. اونها کفشایش را برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند پس خوابه طلاها رو بزاریم پشت منبر...! 🔹بعد از رفتن آن دو مرد، مرد خوش باور بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو بردارد اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش را بدزدند...! ✔️و اين گونه است که انسان خیلی وقت‌ها در طول زندگی همه چیز خود را خودخواسته از دست می‌دهد از جمله زمان و فرصت‌ها.چرا که نگاه و توجهش به جایی است که نباید باشد. لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1111🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید. ✨ احزاب ۵۶ 🌸 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
52.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن آخرین فرستاده (میلاد پیامبر اکرم حضرت محمد ص) لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1112🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ اگر آدم لج بازی هستین، بدونین که لج بازی هم حدی داره... لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1113🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌸بسم اللّه الرحمن الرحیم🍃 .
سلااااااااااااااام✋ صبحتون بخیر😊 حال و احوال روبراهه؟ ببین رفیق! دیروز هر چی که بود گذشته،غصه ی دیروز بزار همونجا بمونه. امروزتو بساز با توکل به خدا.😍 بسم الله یاعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَه آلارم گوشی بازم شروع کرد 📱 (به خودم نهیب زدم هشدار تلفن همراه😑از جهت حفظ زبان وفرهنگ غنی فارسی.☺️) یواشکی سرمو از زیر پتو آوردم بیرون انگاری که تو میدون جنگم✊ اگه بیشتر بیرون بیام تیر میخورم💣💣💣 میخواستم نور تند خورشید🌞 به چشام نخوره چشامو نیمه باز کردم گوشیمو خاموش کردم. تو همون گوشه ی چشمم👀دیدم جناب پدر 👨تو چهار چوب در ایستاده! منم که از ادبم نگم براتون مث اینکه خمپاره شصت زده باشن😁 از جام به احترام جناب پدر بلند شدم اینقدر جوگیر شدم که سلام نظامی دادم✋👮‍♀ جونم بگه براتون که جناب پدر فرمودن: دلبندم 💗میدانم که شما همی خواب😴😴😴 را بر کار مقدم میشماری... آمّا😎 پاشو که روزتو خودت باید بسازی!موفقیت و خوشبختی دنبال کسی نمیاد...😉👌 پ.ن: چیه! نکنه توقع داشتین ادامه ی حرفهای بابامو به سبک بوستان سعدی بگم براتون😁 لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1114🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*📚از دزدی بادمجان تا ازدواج💍* *🕋ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب* یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام مسجد جامع توبه مشهور است. علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلا محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد. یکی از طلبه ها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود. دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعا گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست. بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود. شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه می دهد : این قصه واقعیت دارد و من کاملا اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری. این مسجد در یکی از محله های قدیمی واقع شده و در آنجا خانه ها به سبک قدیم به هم چسپیده و پشت بام های خانه ها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشت بام به همه محله رفت. این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانه های محله به راه افتاد. به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میامد. وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد. این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید. فورا خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجان های محشی (دلمه ای) قرار دارد ، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد یک گازی از آن گرفت تا می خواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد. باخودش گفت : پناه بر خدا. من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟ از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه می گوید وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند. یک زنی کاملا پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبت هایشان نشد. شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت. صدایش زد و گفت : تو متاهل هستی ؟ جوان گفت نه شیخ گفت : نمیخواهی زن بگیری؟ جوان خاموش ماند. شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟ جوان : پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم چگونه ازدواج کنم؟ شیخ گفت : این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشه ای از این مسجد نشسته و این زن خانه ی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است. اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعا همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟ جوان گفت : بله و رو به آن زن کرد و گفت : آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟ زن هم پاسخش مثبت بود. عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت : دست شوهرت را بگیر. دستش را گرفت و او را به طرف خانه اش راهنمایی کرد. وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهره اش برداشت. جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانه ای بود که واردش شده بود زن از او پرسید : چیزی میل داری برای خوردن؟ گفت : بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت : عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟ مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد. زن گفت این نتیجه امانت داری و تقوای توست. از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید. کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند. ترک گناه به عشق مولا🌸 سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚1115🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در آن روز [قیامت] زبانها و دست ها و پاهایشان [به حرف می آیند و] به اعمالی که مرتکب می شوند گواهی می دهند. ✨ نور، ۲۴ 🍃🌺🍃  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎊 گوش کن هفت آسمان در شور و حالی دیگرند 🎊 عرشیان و فرشیان نام محمد می‌برند 💐🍃💐🍃💐🍃 لینک کانال ۱۲تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry12_14 ═══••••••○○✿ 🔚🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا