🌹 سلام بر ابراهیم 🌹
#پارت40
این قسمت: شروع جنگ
راوی: تقی مسگرها
صبح روز دوشنبه سی و يكم شهريور 1359 بود. ابراهيم و برادرش را ديدم.
مشغول اثاث كشی بودند.
ســلام كردم وگفتم: امروز عصر قاســم با يك ماشــين تــداركات ميره كردستان ما هم همراهش هستيم.
با تعجب پرســيد: خبريه؟! گفتم: ممكنه دوباره درگيری بشــه. جواب داد: باشه اگر شد من هم ميام.
ظهر همان روز با حمله هواپيماهای عراق جنگ شروع شد. همه در خيابان به سمت آسمان نگاه میكردند.
ســاعت 4 عصر، سر خيابان بوديم. قاسم تشــكری با يك جيپ آهو، پر از ّمدل هم بود. من هم سوار شدم.
با وسايل تداركاتي آمد. موقع حركت ابراهيم هم رسيد و سوار شد. گفتم: داش ابرام مگه اثاث كشي نداشتيد؟!
گفت: اثاثها رو گذاشتيم خونه جديد و اومدم.
روز دوم جنگ بود. قبل از ظهر با ســختی بســيار و عبــور از چندين جاده خاكي رسيديم سرپل ذهاب.
هيچكس نميتوانست آنچه را ميبيند باور كند. مردم دستهدسته از شهر فرار ميكردند.
از داخل شهر صداي انفجار گلولههاي توپ و خمپاره شنيده ميشد.
مانــده بوديم چه كنيم. در ورودي شــهر از يك گردنه رد شــديم. از دور بچههاي ســپاه را ديديم كه دســت تكان ميدادند! گفتم: قاسم، بچهها اشاره ميكنند كه سريعتر بياييد!
يكدفعه ابراهيم گفت: اونجا رو! بعد سمت مقابل را نشان داد.
از پشت تپه تانكهاي عراقي كاملاً پيدا بود. مرتب شليك ميكردند. چند گلوله به اطراف ماشين اصابت كرد. ولي خداراشكر به خير گذشت.
از گردنه رد شديم. يكي از بچههاي سپاه جلو آمد و گفت: شما كي هستيد!؟
من مرتب اشاره ميكردم كه نياييد، اما شما گاز ميداديد!
قاسم پرسيد: اينجا چه خبره؟ فرمانده كيه؟!
آن رزمنده هم جواب داد: آقاي بروجردي تو شهر پيش بچههاست. امروز صبح عراقيها بيشتر شهر را گرفته بودند. اما با حمله بچهها عقب رفتند.
حركــت كرديم و رفتيم داخل شــهر، در يك جاي امن ماشــين را پارك كرديم. قاسم، همان جا دو ركعت نماز خواند!
ابراهيم جلو رفت و باتعجب پرســيد: قاســم، اين نماز چي بود؟! قاسم هم خيلي باآرامش گفت: تو كردســتان هميشــه از خدا میخواســتم كه وقتی با دشــمنان اســلام و انقلاب میجنگم اسير يا معلول نشــم. اما اين دفعه از خدا خواستم كه شهادت رو نصيبم كنه! ديگه تحمل دنيا رو ندارم!
ابراهيــم خيلي دقيق به حرفهاي او گــوش ميكرد. بعد با هم رفتيم پيش محمد بروجردي، ايشان از قبل قاسم را ميشناخت. خيلي خوشحال شد.
بعد از كمي صحبت، جائي را به ما نشان داد و گفت: دو گردان سرباز آن طرف رفتند و فرمانده ندارند. قاسم جان، برو ببين ميتوني اونها رو بياري تو شهر.
با هم رفتيم. آنجا پر از ســرباز بود. همه مســلح و آماده، ولي خيلي ترسيده بودند. اصلاً آمادگي چنين حملهای را از طرف عراق نداشتند.
#سلام_بر_ابراهیم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4771🔜
دروسی کھ نیاز بھ تمرین دارن، بیشتر تمرین کنید و دروسی کھ نیاز بھ استدلال و حفظ دارن، بیشتر مطالعه کنید.📋📍
#درسخوان 18
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4772🔜
•هرچندڪھ رسم است بگویند
°تبریڪ پسر را بھ پدرها🌱
•میلاد پدر بر تو مبارڪ
°اے آمدنت رأس خبــرها⚘
عیدتون مبارڪا✨
.
1_1279182815.mp3
15.3M
#خانواده_آسمانی ۵۱
#استاد_شجاعی
#آیتالله_دستغیب
⚜ زندگی مسیری است از *من* تا *خدا*
مسیری هزارپیچ و تاریک ، و تو در تو ... نه کسی را یارای رفتن هست ، و نه کسی را توان بهسلامت رسیدن!
مگر آنکه از همان نوری که قرآن در توصیف چهرهی بهشتیان، بکار برده است، همین جا، در متن همین زندگی، با خود به همراه داشته باشد!
این نور چیست؟
از کجا میآید ؟
چگونه راه *من* تا *خدا* را روشن و هموار میکند؟
#من_و_خانواده_آسمانی
#قرب_به_اهل_بیت علیهمالسلام
#هدف_خلقت
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4773🔜
#کنترل_ذهن برای تقرب 52
🔷 گفتیم که خیلی از برنامه های دین برای اصلاح ذهن و فکر انسان قرار داده شده.
💢 اگه دین یه برنامه ای بود که فقط رفتارهای ظاهری ما رو درست میکرد و کاری به کنترل ذهن نداشت، واقعا ناقص بود!
برای انسان، #ذهن موضوع بسیار مهم و اثر گذاری هست.
✅ اصلا آدمیزاد هست و اتفاقاتی که توی ذهنش رقم میخوره...
انسانه و اون چیزایی که توی ذهنش مرور میکنه.
✔️💥 اکثر وجود انسان در روحش و در بخش اندیشه و ذهنش متجلی میشه.
ما واقعا همه وجودمون، جسممون نیست.
به خاطر همین طبیعیه که دین برنامه های بزرگی برای رفتارهای درونی ما داشته باشه.
💢شروع هر گناهی اول توی ذهن رقم میخوره
✅ همه رفتارهایی خوب هم اول اونجا شکل میگیره.
کسی که کنترل ذهنش رو نداشته باشه واقعا یه آدم مریض هست.
⭕️ توی جسم هم اگه کسی کنترل برخی از اعضای خودش رو نداشته باشه میگن فلانی مریضه.
مثلا کسی کنترل آب دهانش رو نداشته باشه یا کنترل دست و پاش رو نداشته باشه
چنین آدمی رو زود میبرن جراحی میکنن تا اصلاح بشه. درسته؟
💢 چقدر بده که آدم کنترل اعضای بدنش رو نداشته باشه؟
- خیییلی!
حالا از اون بد تر اینه که آدم کنترل ذهنش رو نداشته باشه! درسته؟
- والا چی بگم حاج آقا! اممم، شاید!🤔
نشد دیگه!
✅ مگه نگفتیم ذهن انسان خیلی مهم تر از دست و پاش هست؟
پس کسی که کنترل ذهنش رو نداشته باشه خیلی داغون تر از کسی هست که کنترل دست و پاش رو نداره!👌
- بله راست میگید. این خیلی بدتره.😅
آفرین. خب بریم جلو!😊
#کنترل_ذهن
#پای_درس_استاد
#درس_پنجاه_ودوم
#قسمت_اول
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4774🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 شهر به شهر و کو به کو....
کردهامت جستجو....
#حضرت_معصومه (س)
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4775🔜
🌹سلام بر ابراهیم 🌹
#پارت41
قاسم و ابراهيم جلو رفتند و شروع به صحبت كردند. طوري با آنها حرف زدند كه خيلي از آنها غيرتي شدند.
َ
آخر صحبتها هم گفتند: هر كي مرده و غيرت داره و نميخواد دست اين بعثيها به ناموسش برسه با ما بياد.
سخنان آنها باعث شد كه تقريبا همه سربازها حركت كردند.
قاسم نيروها را آرايش داد و وارد شهر شديم. شروع كرديم به سنگربندي.
چند نفر از سربازها گفتند: ما توپ 106 هم داريم.
قاسم هم منطقه خوبي را پيدا كرد و نشان داد. توپها را به آنجا انتقال دادند و شروع به شليک کردند.
با شــليک چند گلوله توپ، تانكهاي عراقي عقب رفتند و پشــت مواضع مستقر شدند. بچههاي ما خيلي روحيه گرفتند.
غروب روز دوم جنگ بود. قاســم خانهاي را به عنوان مقر انتخاب كرد كه به ســنگر سربازها نزديكتر باشد. بعد به من گفت: برو به ابراهيم بگو بيا دعاي توسل بخوانيم.
شب چهارشنبه بود. من راه افتادم و قاسم مشغول نمازمغرب شد. هنوز زياد دور نشــده بودم كه يك گلوله خمپاره جلوي درب همان خانه منفجر شــد.
گفتم: خداراشكر قاسم رفت تو اتاق. اما با اين حال برگشتم. ابراهيم هم كه صداي انفجار را شنيده بود سريع به طرف ما آمد.
وارد اتاق شديم. چيزي كه ميديديم باورمان نميشد. يک تركش به اندازه دانه عدس از پنجره رد شده و به سينه قاسم خورده بود. قاسم در حال نماز به آرزويش رسيد!
محمد بروجردي با شــنيدن اين خبر خيلي ناراحت شد. آن شب كنار پيكر قاسم، دعاي توسل را خوانديم.
فردا جنازه قاسم را به سمت تهران راهي كرديم.
روز بعد رفتيم مقر فرماندهي. به ما گفتند: شما چند نفر مسئول انبار مهمات باشيد. بعد يك مدرسه را كه تقريبا پر از مهمات بود به ما تحويل دادند.
يك روز آنجا بوديم و چون امنيت نداشت، مهمات را از شهر خارج كردند.
ابراهيم به شوخي میگفت: بچهها اينجا زياد ياد خدا باشيد، چون اگه خمپاره بياد، هيچي از ما نميمونه!
وقتي انبار مهمات تخليه شد، به سمت خط مقدم درگيري رفتيم. سنگرها در غرب سرپلذهاب تشكيل شده بود.
چنــد تن از فرماندهان دوره ديده نظير اصغر وصالي و علي قرباني مســئول نيروهاي رزمنده شده بودند.
#سلام_بر_ابراهیم
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4776🔜
نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید
و برای بهتر شدنِ نقاط ضعف و پایداریِ
نقاط قوتِ خود تلاش کنید👩🏻🎓✅.
#درسخوان 19
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4777🔜
1_1281300998.mp3
13.49M
#خانواده_آسمانی ۵۲
#استاد_شجاعی
#آیتالله_دارستانی
#استاد_فرحزاد
✿ روند تولد سالم انسان به حیات ابدی، دقیقا شبیه روند تولد سالم یک جنین، به دنیاست!
حتما یک رحم امن، سالم، پاک در بطن یک مادر لازم است، که نطفه را به جنینی سالم تبدیل کرده و او را به دنیا تحویل دهد!
◇ بهترین رحم ، برای اینکه انسان در مدت زندگی دنیا، روح خود را در آن جایگزین نموده و در آن خوب و موفق رشد کرده، و بسلامت به ابدیت متولد شود، چیست؟
#من_و_خانواده_آسمانی
#قرب_به_اهل_بیتعلیهمالسلام
#هدف_خلقت
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚4778🔜