فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدف پیامبر نابود کردن تمدن ایران بود! 😳
📍#حتما_ببینید پاسخ ای برای آدم های ابله همین پاسخ کوتاه کافی است.
#اسلام #پیامبر #ایران #دانشمندان_مسلمان
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
⭕️ *صفحهی اسرائیل به فارسی نیز وارد پروژهی #مهسا_سازی شد!*
#آرمیتا_گراوند
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
https://ble.ir/fastaghem_313
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
*سلام بر او که می گفت:*
*مسئولِ ما باید توالت بشوید؛تا آن غروری که درون اوست،بریزد.*
#حاج_همت
✅ *برای همه مسئولین شرکت ها، مدیرعامل ها، وزارت خانه ها، موسسات ، نهادها، دانشگاه ها ، هرسه قوه یا هرکه رییس و مدیر است فرستادشود*
⬅️ *انتشار دهید*
✍ ارجمندی(دانشگاه علم وصنعت ایران)
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
https://ble.ir/fastaghem_313
🇮🇷
🖼 *استادیوم دیرالزور سوریه هنگام حمله داعش در سال۲۰۱۷*
🍃🌹🍃
❌ *بلکه یه سریها بفهمن حاج قاسم چیکار کرد*
#حاج_قاسم | #شهید_سلیمانی
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
https://ble.ir/fastaghem_313
🔻اکثر انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه...!
✍فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم.
🔸 شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد
🔸استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند.
استاد به شاگرد گفت: اکثر انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه...!
👈 فاستقم کماامرت.
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
👈 هنوز تنهاست
سال به سال، ماه به ماه، روز به روز، ساعت به ساعت... سپری می شود!
و قلب های ما، در چرخ دنده های عادت زنگ میزند!
و هنوز مهدی فاطمه تنهاست...
مهدے جان ؛
جانم بہ فدایت آقا جان
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
👈 حتما تا آخر بخوانید
.حاج آقای قرائتی فرمود:
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ،
در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست
( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!!
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من این گونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همین طور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت :
حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همین طور هاج و واج پدرت را نگاه می کردم و در دلم به خودم می گفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه می کنی و همسرم با هق هق این گونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در می زند ،
من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آن که به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است
حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ،
لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید
و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم
همان گونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ،
همان گونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ،
و همان گونه که برای عاشورا سفره نذری می نداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده
و یک حسینی حسینی راستین بوده است .....
اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره
اگر لذت بردید به اشتراک بگذاريد!🌷🌷🌷🌷🌷🌷با ذکر 14 صلوات هدیه به فاطمه زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه ای.
اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
https://ble.ir/fastaghem_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 #کلیپ_نوشت | اینگونه دعای فرج بخوانید...
✅ حضرت آیتالله خامنهای: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم
✏️ با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید،
با همین زیارات مأثوری که هست یا حتّی با همین زبان معمولی خودتان با حضرت حرف بزنید. خدای متعال پیام شما را، و سخن دل و زبان شما را به آن بزرگوار میرسانَد، و آن بزرگوار مطّلع میشود.
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
https://ble.ir/fastaghem_313
Erfan Tahmasbi - Najla (128).mp3
3.5M
*اگه بیامو تو نباشی خب دلم تنگ میشه*
*اگه کسی جاتو ندونه همه جا جنگ میشه*
لشکر غموم همه دنیارو میگیره
جنگی که هیشکی به جز مو توش نمیره
مث کشتی زیر دریا نمیمونم نمیمیرم
تو چه جنگی داری با مو که تو شهر خوم اسیرم
مو یه روز قربونی تموم کارات میشم
لابه لای این همه کیش مو یه روز مات میشم
لشکر غموم همه دنیارو میگیره
جنگی که هیشکی به جز مو توش نمیره
مث کشتی زیر دریا نمیمونم نمیمیرم
#ارجمندی
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283
https://ble.ir/fastaghem_313
عاشق ومعشوق
🍂 «وقتی که پرواز میکنم حالتی دارم همانند یک نفر عاشق که به طرف معشوق خود میرود هر لحظه فکر میکنم که به معشوق خودم نزدیکتر میشوم و به آن آرزوی قلبی که دارم میرسم، ولی وقتی برمیگردم هرچند که پرواز موفقیتآمیز بوده است باز مقداری غمگین هستم، چون احساس میکنم هنوز آن طور که باید خالص نشدم تا مورد قبول دعوت خدا قرار بگیرم.»
✍ #شهید-شیرودی
👈 فاستقم کماامرت
https://eitaa.com/joinchat/1183252760C09ecf43283