eitaa logo
فاطمه‌ فرهادیان 🧕| روان درمانگر
1.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
627 ویدیو
131 فایل
رزرو مشاوره تلفنی،آنلاین وحضوری: @fa_far1 ادمین تبادلات @M81220 ✨️ #مشاور #روانشناس #مدرس https://zil.ink/fatemehfarhadiyan کلینیک یاس سپید مرکز مشاوره سماح مدیرگروه تخصصی مشاوره مآوا عضو بنیاد ملی نخبگان شماره نظام روانشناسی۶۰۲۲۹
مشاهده در ایتا
دانلود
و پاسخ برادرم ، تازه دانشجوی دانشگاهی شده که کار و خانه و مقداری حقوق او را تأمین می کند. در اردویی توسط روحانی کاروان با خانمی که یک سال و نیم از او است اشنا میشه و به پیشنهاد آن روحانی با هم به قصد ازدواج دوست می شوند. و الان به پدر مادرم فشار می اورد که برای خواستگاری اقدام کنند. خانواده دختر تقریبا مشکلی ندارن ولی خانواده ما اصلا قبول نمیکنن به چند دلیل: اول سن کم برادرم دوم دوستی که داشتن سوم عدم امادگی او برای ازدواج چهارم من که خواهر بزرگتر او هستم و ازدواج نکردم برادرم نمیخواهد گناه کند به همین دلیل اصرار دارد ولی خانواده به شدت مخالفند و تنش های زیادی در خانه داریم. پیشنهاد شما برای این موقعیت چیست؟ ✅ 👈سرکار خانم 🔹اولا: شما به عنوان « دختر خانواده » نباید در مدیریت خانواده و « ولایت پدر » کمترین دخالتی داشته باشید. مشاور یا فرد امینی را به آنان معرفی کنید تا والدین محترمتان، خودشان مسئله را مطرح و پیگیری کنند. 🔹ثانیا: به خاطر اینکه خداوند هر انسانی را « مختار » آفریده و سرنوشت او را به انتخاب خود او سپرده پس شما به عنوان « خواهر » مجاز نیستید در زندگی برادرتان « دخالت » کنید. 🔹ثالثا: در شرائط عادی بهتر است « سن و مدرک و قد » پسر کمتر از « سن و مدرک و قد » دختر نباشد. اما حالا که انتخاب صورت گرفته و فاصله سنی آنها زیاد نیست (اگر مدرک تحصیلی دختر بیشتر نباشد)(که احتمالا نیست) این نکته نباید مانع تلقی شود. 🔹رابعا: طبق فتوای غالب مراجع (تا آنجا که من دیده ام) صحبت دختر و پسر به قصد ازدواج محدودیت و ممنوعیت ندارد و خلاف شرع و حرام نیست. خصوصا که با وساطت و نظارت یک روحانی صورت گرفته. 🔹خامسا: به نظر می رسد « آماده نبودن» ، یک «بهانه» است زیرا هیچ دانشگاهی کلاس آموزش ازدواج ندارد و تلاشی برای « آماده سازی جوانان برای ازدواج » نمی کنند پس با افزایش سن جوانان ، آمادگی آنها بیشتر نمی شود. (این از عجایب مجلس ماست که نمایندگانش با هر چهار سال نمایندگی، بر مدرکشان افزوده می شود!!!!) 🔹سادسا: ازدواج از منظر قرآن، « واجب ترین تکلیف انسان» است و « انجام واجب» ربطی به رفتار دیگران ندارند (مثل نماز که موکول به نمازخواندن بزرگترها نیست) پس اینکه برادران و خواهران بزرگتر هنوز ازدواج نکرده اند (که به احتمال زیاد در انجام تکلیفشان قصور یا تقصیر دارند) هرگز مانع ازدواج کوچکترها نیست. (شاید بزرگترها هرگز نخواهند ازدواج کنند) بنابراین اقدام و تقاضای برادرتان « خلاف عقل و شرع و قانون » نیست. و العاقبه للمتقین. ۸•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
#مشاوره سلام.کانال شما رو پیدا کردم واقعا کانال مفید و پر محتوایی است. من دختری متولد ۷۱و مذهبی هستم. خاستگاران زیادی دارم. خاستگار اخیر پسری ۶۹ای هستش شغل کارمند بانک.پسری خوب و تقریبا مذهبی. یک جلسه همدیگر با خانواده امدن همدیگر را دیدیم ولی من حسی نداشتم.و رد دادم. ولی اون آقا هنوز هستن و هر هفته یه نفر رو میفرستن پیش پدر بنده. حالا من نمیدونم چکار کنم؟ سوال 👈کارشناس مشاوره: سلام عزیزم.دلیل رد شما فقط نداشتن حس بود؟ در این موارد سعی کنید چندجلسه باهم درکنار خانواده رفت و آمد داشته باشید برخی اوقات حس عشق و محبت در دیدارهای بعدی ایجاد می شود شما فرد بالغ و عاقلی هستید و موقعیت ازدواج در سن شما بسیار مطلوبه و از سوی دیگر اینکه پسر هم موقعیت خوبی داره پس حتما به ازدواج فکر کنید و اینکه خداوند از انسان خواسته که زوجیت تشکیل دهد و در کنار همسرش به کمال برسد... با توجه به تحقیقاتی که خانواده انجام دادن موقعیت پسر خوبه هم از لحاظ سنی و کاری و خانوادگی ولی وقتی همدیگرو دیدیم از لحاظ ظاهری ب دلم نبود و نمیدونم چکار بکنم فقط میگم خدایا کمکم کن یک نشانه ای به من نشان بده تا بهترین تصمیم بگیم. میترسم قدم جلو بزارم. نه گفتن خیلی برام راحتره نسبت به بله گفتن. استاد به نظر شما چکار کنم؟من علاقه برام مهمه... و اینجا رسم نداریم که دختر و پسر چند جلسه با هم باشن و حرف بزنن.. پاسخ 👈سرکارخانم ممنون از لطفی که به کانال و بنده دارید.. در این باره باید بگم؛ عقل و احساس هردو باید در انتخاب همسر وجود داشته باشد.گاهی شما با یک انتخاب کاملاً عاقلانه پیش می‌روید و کسی را می‌بینید و ازنظر عقلانی می‌پسندید منتها کششی نسبت به او ندارید؛ درواقع عقل شما فرد مقابل را ازنظر ، ، ، ، و... تأیید می‌کند اما شما جذب طرف مقابلتان نمی‌شوید آیا در این صورت می‌توانید با این فرد ازدواج کنید؟ در ازدواج کردن بی‌رحم باشید و به خاطر دلسوزی و ترحم باکسی ازدواج نکنید تا زمانیکه آن و ایجاد شود. اگر شما با فردی روبرو شدید که تمام ملاک‌های موردنظر شما را داراست اما هیچ حس و علاقه و کششی نسبت به او ندارید دست نگه‌دارید و اجازه دهید تا رابطه و شناخت شما برای ماه‌ها ادامه پیدا کند تا ببینید که آیا بین شما علاقه ایجاد می‌شود. سعی کنید زمان بیشتری را برای همدیگر بگذارید. اما اگر نشد عقل حکم میکند که این ازدواج منتفیه... همان طور که از ازدواج‌های عاشقانه بدون و عقل باید پرهیز کرد باید از ازدواج های بدون و عشق و علاقه هم دوری کرد. باید بدانید که و هم به‌تنهایی کافی نیست و ممکن است بعد از مدتی هورمون‌های مربوط به عشق مثل آکسی توسین، دوکامین و..فروکش ‌کند و قطعاً چنین اتفاقی خواهد افتاد. بنابراین هم و هم دو بال پرواز ما برای یک زندگی مشترک زیبا خواهد بود پس با انتخاب کنید و بادل خوش باشید. بنابراین تنها راه برای دست یافتن به یک ازدواج خوب و موفق و توازن  است ولی خیلی هم به خرج نهید در معیارهاتون که فرصت ها راهم از دست ندید. موفق باشید. •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
⭕️سوال سلام ممنون از کانال خوبتون من یه بچه حدود ۵ سال دارم که خیلی به من وابسته است. نه میتونم پیش کسی بذارمش نه میخوام اینقدر بهم وابسته باشه چکار کنم خوب بشه؟ در ضمن دروغ و حرف زشت هم از بقیه یاد گرفته چندتا چطور از سرش بندازم؟ سلام خدمت دوست گرامی... ⭕️پاسخ 👈سرکارخانم به سوال اولتون: ⚛علت های وابستگی کودک به مادر ❎هدایت نشدن دلبستگی در کودک به شکل صحیح دلبستگی خوب است اما وابستگی نه.. کودک برای کسب احساس امنیت دوست داره با اطرافیان ارتباط صمیمی برقرار کنه و از همین جا وابستگی شکل می گیره اما اگر دلبستگی در کودک به شکل صحیح هدایت بشه منجر به وابستگی نمیشه. اما اگر کودک در سالهای ابتدایی دلبستگی توام با امنیت را تجربه نکنه در بزرگسالی نمی تونه یک رابطه سالم عاطفی برقرار کنه. ❎رفع نشدن نیازهای عاطفی اگر نیازهای عاطفی کودک برطرف نشه و او احساس ایمنی نکنه دچار درماندگی و نوعی حالت وابستگی میشه. شخصیت های وابسته در سنین یک تا سه سالگی طرد شدگی را تجربه کرده اند. ❎محبت افراط گونه والدین رفتار والدین بر روی کودک بسیار اثرگذار است مثلا مادری که خودش دچار وابستگی باشد ، کودک او نیز دچار وابستگی میشه. این والدین با محبت افراط گونه برای از دست ندادن حمایت کودک اون را به خودشون وابسته می کنند تا کودک از کنار آنها جدا نشه. ❎مشکلات خانوادگی بسیاری از مشکلات زناشوئی عاملی در ایجاد ترس و عدم امنیت کودکه... که در بزرگسالی باعث وابستگی شدید کودک می شه. این حالات اگر ادامه پیدا کنه فرد دچار اختلال شخصیت وابسته می شه. افرادی که دچار این اختلال هستند به نوعی در انجام فعالیت های روزانه خودشون محتاج دیگران هستند،از دیگران متوقع بوده ومسئولیت های مهم زندگی را به دیگران محول می کنند. ❎تربیت نادرست والدین کودکی که در محیط امنی تربیت نشده است و احساس تنهایی دارد ، در معرض وابستگی قرار داره... همچنین کودکی که والدین او تمام کارهایش را انجام می دهند و او از استقلال می ترسه و از مسئولیت فرار می کنه و فاقد اعتماد به نفسه و دچار وابستگی می شه.... ❌وابستگی حالا یعنی چی اگر کودک از سن ۱۲ماهگی یا ۲۴ ماهگی به بعد به والدینش می چسبه و دوست نداره از اونها جدابشه از تنها موندن وحشت داره و دوست نداره تنها باشه(مثلا حتی در اتاق) و دوست داره همیشه همراه والدینش باشه وحتی مثلا وقتی مادر به دستشویی میره احساس ناراحتی و گریه میکنه و اگر در جمع همیشه مضطربه و با کارهایی مثل گریه و جیغ زدن جلب توجه میکنه اینها نشانه وابستگیه که حتما باید کنترل بشه وگرنه مشکلاتی در بزرگسالی به دنبال داره 🛑برای حل مشکل ✅کودک خود را برخی مواقع تنها بگذارید برای این که کودک شما بدونه همیشه در کنار او نیستید اون را از همان کودکی برای مدت زمانی کوتاه نزد فردی مطمئن مانند مادر خود بگذارید. به کودکتان بگید که برای چه از خانه خارج می شوید سپس درباره کارهایی که در نبود خودتان مثلا بگید من به خرید می روم و بعد از اینکه ناهارت را خوردی و مادر بزرگ برایت کتاب خواند بر می گردم. اگر بدون اطلاع قبلی خانه را ترک کنید، کودک فکر می کند که این کار در آینده هم تکرار خواهید کرد و او به شما بی اعتماد می شود. ✅با کودک قایم موشک بازی کنید با انجام این بازی ساده کودک اطمینان می یابد که دوباره می تواند افرادی را که دوستشان دارد را ببیند. ✅کودک را برای دوری از خود آماده کنید به کودکتان بگویید در نبود شما در خانه اتفاق بدی برای او نمی افته و او می تونه برخی از کارهای سرگرم کننده مثل دیدن فیلم و... را انجام بده. ✅خودتون را برای سروصدای کودک آماده کنید ممکنه در ابتدا کودک شما گریه و زاری کنه اما رفته رفته وقتی کودک متوجه بشه که در زمان غیبت شما می تونه به زندگی ادامه بده، گریه و فریادهای او کم میشه چون می داند مادرش دوباره باز خواهد گشت و با او بازی خواهد کرد‌ ❌و شما سعی کنید در این زمانها هرگز عصبانی نشوید. و پاسخ •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
⭕️#مشاور ادامه پاسخ به سوال دوستمون راجع به دادن فرزندان پاسخ مشاور 👈سرکار خانم یکی از عواملی که باعث می شود بچه ها از فحش استفاده کنند، جلب توجه است. کودك هرکاري می کند مادر نگاهش نمی کند ولی یک دفعه که میگم پدرگُل، همه ي توجه ها میاد طرف من! پس این کلمه براي جلب توجه خوبه! میره وسط مهمونی و مثلاً به مادربزرگش میگه حالا ده نفر بهش توجه می کنند: اه اه بی ادبی نکن، زشته، عیبه، یا همه می خندن! بچه که این حرف ها رو متوجه نمی شه فقط جلب توجه و احساس ها را درك می کنه با خودش میگه عجب کاري کردم ده نفر رو مشغول خودم کردم. بارها گفته ام که بچه هاي زیر شش سال درك انتزاعی ندارند. بچه ها هیچ درکی از بد و خوب و قول و آبرو و غیره ندارند ممکنه که وقتی ما این کلمات را به زبان می آوریم ظاهراً با عکس العمل کودك فکر کنیم که متوجه منظور ما شده اما در واقع کودك متوجه احساس و توجه ما میشه نه مفهوم حرف هاي ما. بچه ي زیر شش سال جز حواس پنجگانه هیچ چیز دیگري ندارد و مفاهیم انتزاعی هم با حواس پنجگانه درك نمی شوند بنابراین در این سن کودك هیچ درکی از این مفاهیم انتزاعی ندارد. وقتی به بچه می گوییم که قول بده دیگه این کاررا نکنی بچه با خودش فکر می کند که من چی باید بدم! اما دراثر فشار تکرار می کنه که باشه قول میدم و می بینه که به به با این حرف من مامان خندید و دفعات دیگه هم تکرار می کنه تا مادر را خوش حال کند. حاصل مراحل فهم و درك و مهارت و فرآیند و واژگان، شناخت است. حاصل شناخت و معرفت، عزت نفس کودك است. و بر پایه ي عزت نفس، اعتماد به نفس است یعنی شخصیت. نکته ي مهمی که در این جا مطرح می شود این است که عزت نفس کودکان برپایه ي اعتماد به نفس والدین شکل می گیرد. والدینی که متزلزل و ضعیف هستند و ایمان به روش خود ندارند و محکم نیستند عزت نفس کودك را تخریب می کنند. متزلزل بودن در مقابل بچه ها به آن ها آسیب می زند. ما همیشه گفتیم که حتی اگر اشتباه عمل کردید باز هم محکم باشید و نترسید چون عزت نفس شخصیت را می سازد. از کلمات در قالب شعر یا قصه یا گفتگو جهت تقویت شنیدن واژگان براي کودك استفاده می کنیم تا خزانه ي لغت بچه ها وسیع تر شود. به هر میزان که این خزانه وسیع تر باشد در سالهاي بعد کودك مفیدتر خواهد بود و قدرت تفهیم و تفهمشان بالا می رود. این مسئله از همین سن شروع می شود چون مغز بچه ها در این سن آماده ي یادگیري است. و به این نکته توجه کنید که مغز کودك زیر سه سال پنج فایل باز دارد یعنی در آن واحد با حواس پنج گانه اش هرچه بگیرد بلافاصله به ذهنش می رود و ضبط می شود. از سه سالگی تا هفت سالگی آرام آرام این فایل ها بسته می شود و فقط یک فایل باقی می ماند که در این زمان مطالب باید به نوبت وارد ذهن شوند به همین دلیل قدرت دریافت بچه ها با ما بزرگسالان اصلاً قابل مقایسه نیست. دیدید بچه ها هم بازي می کنند و هم تلویزیون نگاه می کنند و هم حواس و گوششان به تلفن صحبت کردن شما است و شما یک جمله اي پاي تلفن می گویید و می بینید چندوقت بعد فرزندتان آن جمله را تکرار کرد و حسابی تعجب می کنید که این بچه که مشغول بازي بود و حواسش به من نبود! ممکنه حواسشان نباشد اما اگر حتی یک گوششان هم بشنود کافی است. یا تلویزیون حرفی می زند، کودك یک دفعه هم بشنود کافی است تا آن را یاد بگیرد. خوب است که بچه ها خزانه ي لغات یا حرف بد داشته باشند! حرف بد بچه ها را نشنوید، کلمه ي زشت براي بچه ها مثل اسباب بازي جدید می ماند که جذاب و جدید است. بچه ها عاشق چیزهاي جدید هستند چون ذهنشان فعال است و کشف دارد مثلاً یک کلمه اي که ممکن است ناسزا هم باشد را تا به حال نشنیده اند یک دفعه در تلویزیون می شنوند بلافاصله آن را ضبط می کنند و تکرار می کنند. مهمترین عاملی که بچه ها کلمات زشت را زود یاد می گیرند به علت نو بودن آن ها است. اگر کودك زیر سه سال کلمه ي زشت به زبان آورد در اکثر مواقع سعی کنید که نشنوید و خود را به نشنیدن بزنید؛ براي سه تا چهار سال به بالا وقتی حرف بد زد او را به کناري ببرید و بگویید: عزیزم چی گفتی؟ گفتم پدر.... خوب از کی یاد گرفتی؟ کجا شنیدي؟ این حرف خوبی نیست و به این حرفها حرف بد یا فحش میگن من هم بلدم مثلاً مادر... هم میگن توله.... هم میگن! هروقت شنیدي بیا به خودم بگو من بهت یاد میدم چون من پونصدتا از اینا بلدم، بابا که هزارتا بلده. (تعجب نکنید مگر چند نفر از شما اصلاً فحش بلد نیستید و به کار نمی برید؟!) پدر و مادر مظهر قدرت و خداي بچه هستند پس از این که به بچه بگویید که بلد هستید نترسید چون پدرو مادر قدر همه چیز را می دانند حتی فحش. ببین عزیزم بلدیم ولی همه جا نمی گیم بیا الان با هم پدرگُل بازي کنیم، صندلی پدرگل، میزپدرگل، عروسک پدرگل، با این کار نو بودن این کلمه خاصیتش را براي بچه از دست می دهد و مستعمل می شود می رود و یکی دیگه یاد می گیرد.
و پاسخ سلام: سلام از مشاورتون یه سوال داشتم. من تو زندگی ام خیلی سختی کشیدم بعد از ازدواجم هم چون همسرم بی احساس و خسیس و ... بود باز دارم اذیت میشم. هیچ ارج و قربی پیش همسرم ندارم و حرف های من را اصلا اهمیت نمیده. واقعا از انتخابم پشیمون هستم. در مقابل خیلی از آقایون تو فامیل و دوست و آشنا هستند که هم بهم احترام می گذارند و هم تحسین میکنند فکر و کارهام را. دچار فکر منفی شدم و همه اش به شوهرم لعنت میفرستم. میخوام از این افکار منفی آزاد بشم و بتونم رفتارهای اشتباه شوهرم با خودم را تغییر بدم. اما احترام و علاقه که از بین بره دیگه انگار درست شدنی نیست. چکار کنم؟ پاسخ مشاور👈سرکارخانم با سلام یعنی شما توی خونه ایشون گرسنه میمونید؟ویا برهنه میمونید؟ ویا اگه مریض بشین خدای ناکرده دکتر نمیبره؟ویا اگه چیزی لازم باشه نمیخره براتون؟ اگر اینطوریه خب واقعا زندگی با یک فرد خسیس سخت و طاقت فرساست و افراد خسیس به بهانه آینده ای درخشان حال زندگی خود را خراب میکنند و اطرافیانشون را به مرداب می اندازند. فقط با قول لین و ظرافت بتونید کم کم روشون اثر بزارید نه با تحقیر و طعنه ...البته اگر خود طرف بخواهد تغییر کند . اما اگر واقعا این موارد ذکر شده نیست و برای شماچیزی کم نمی ذاره و همه چیز براتون فراهم میکنه و بخاطر شرایط سخت زندگی و قرض کمی دست تنگی میکنه ☘خب عزیزم داری حقش رو ضایع میکنی ایشون که داره نفقه شما رو پرداخت میکنه و نیازهای شما رو برطرف میکنه دیگه خسیس نیست ☘سعی کنید همیشه از زحمات ایشون تشکر کنید که این تشکر خودش حکم دوپینگ برای همسر رو داره و باعث میشه که بیشتر خدمت کنه چون میفهمه که وجودش برای شما مفید هست واین قدرت رو داره که نیازهای زن و فرزندانش رو برآورده کند . با محبت بیشتر ایشون را جذبش کنید ☘دیگه اینکه نیتت رو عوض کن وهر قدمی که بر میداری برای رضای خدا باشه تا مزدت رو خودش بده میدونی که خانه داری برای خانم حکم جهاد داره و اصلا با هربار جابجا کردن وسیله در منزل خداوند نگاهی از سر لطف به او دارد و مورد رحمت خداوند واقع میشود ☘شما تصور کن که کارگر خداوند هستی و اونی که قرار مزد بده خود خداوند هستش با این طرز تفکر هیچگاه احساس افسردگی و پوچی نمیکنی وبه خانه داری خودت مباهات میکنی و دیگه اصلا غر نمیزنی و هیچ توقعی هم از همسرت ندآری چون با خدا معامله کرده ای و با انجام کارهای خداپسندانه رضایت بدست میاری حتی اگر ازشما تشکر نکنه(گرچه تشکر از شما هم خودش بسیار برای ایجاد امید به زندگی در شماراهگشاست) اما اینکه مردان دیگر به شما اهمیت میدهند هرگز در شما ایجاد توهم نکنه مطمئن باشید دونفر که در کنار هم قرار بگیرند در مدت طولانی خب اصطکاک ها بیشتر میشه و خوبی ها کمتر دیده میشه البته اگر مهارت زندگی نداشته باشند... در مورد افکار منفی حتما وویس های رضایتمندی بارگزاری شده در اول کانال را گوش بدید... و در پایان تغییر را از خودمون شروع کنیم و انتظار تغییر در دیگران را به صفر برسونیم تا موفق بشیم.. افکار منفی مثل خوره جان و روح آدم را میخوره بدون هیچ سودی پس بهتره بخاطر آرامش خودمون هم شده کاری کنیم و از افکار آزار دهنده دوری کنیم و پاسخ با آرزوی توفیق •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
⭕️ سلام بنده 32 سالمه و حدودا 12 ساله که ازدواج کردم .به دلیل مشکلاتی که در دوران مجردی و بعد از ازدواجم داشتم .علی رغم ظاهر ارامم درون نا آرامی داشتم و این نا ارامی باعث شد که تو تربیت بچه هام زود از کوره در برم ... بعد از تولد پسر اولم در شرایط خوبی نبودم و با کوچکترین اشتباهش اونو خیییلی کتک میزدم الان بعد از گذشت 10 سال پسرم با دیدن کوچکترین رفتار که باب میلش نباش داداشش را همون جوری کتک میزنه و همون حرفای من که تو حالت عصبانیتم میزنم به برادرش میزنه . وقتی این رفتار هاشه میبینم از درون نابود میشم خیلی ناراحتم براش و همچنین از رفتارای خودم .ایا الان میشه کاری کرد که پرخاشگری اش کمتر بشه یا باید به روان پزشک مراجعه کنم . ممنون میشم اگر راهنماییم کنید . ممنون از کانال خوبتون 🌀پاسخ ما سرکار خانم باسلام خدمت خواهر خوبم اول اینکه خوشحالم که شما قبول دارید که اشتباه از خود شما بوده چون اونی که سرنوشت واینده ادم رو می سازه میشه گفت همون مادر هستش وباوجود اینکه حافظه تصویری کودکان بسیار فعال است وازاین طریق است که کودکان می اموزند پس باید مراقب رفتارها وگفتارهای خودمان باشیم اما نگران نباش چون فرزند شما در سن تربیت پذیری هستش یعنی همان هفت سال دوم اطاعتی که معصومین وهمچنین روانشناسی بیان کرده اند باید با عطوفت ومهربانی که در وجود خودتون نهادینه می کنید وقول لین ونرمش در گفتار وارامش دررفتار خلق نیکو را به دلبندتان آموزش بدهید 💖پس در مرحله اول باید روی خودتان کار کنید و 💖 در مرحله دوم با متانت . صبوری وارامش مسیر درست را به فرزندتان عملا اموزش بدهید تنها نصیحت به تنهایی کاربردی ندارد زیرا کودکان باهوش ما رفتار مارا زیر نظر دارند وبه ذهن میسپارند واجرایی میکنند 💖واز طرف دیگر اینکه چون دلبندتان درحال طی مسیر به سمت نوجوانی وساخت شخصیت خود میباشد سعی کنید با صبوری ومتانت مسیر درست را به وی نشان داده وکمک کنید تا درست را از نادرست تشخیص دهد ❌.هشدار ...طی همه مراحل مراقب باشید که گفتار شما تناقضی با رفتار شما نداشته باشد تا پذیرش فرزندتان بیشتر شود به واسطه یکدستی رفتار شما از دیگر راهکارها که عامل هدایت فرزندتان میشود ❌علاوه بر ارامش محیط خانه هماهنگ بودن شما با همسرتان در شیوه های تربیتی میباشد یعنی حرف شما یکی باشد واختلافی این بین نباشد وپدر جایگاه خودش را داشته باشد همراه بااحترام وهمچنین مادر هم جایگاه همراه با احتر ام خودش راداشته باشد.....‌درضمن محبت کردن به زیر دستان ومحبت به انان را با ذکر داستان ها و بازی نمایشی به فرزندتان اموزش دهید ....موفق باشی •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
سلام. خسته نباشید. من یه دختر ۴و نیم ساله دارم. چند تا مشکل باهاش دارم خواستم راهنماییم کنید. 🌀۱.خیلی حساسه و دربرابر کوچکترین اعتراضی مقاومت میکنه. یعنی حتی اگر بهش بگیم که فلان کلمه رو اشتباه گفتی بهش برمیخوره و قبول نمیکنه. یا کلا خیلی زود ناراحت میشه. البته خیلی بهتر شده ولی همچنان این مشکل و داره. 🌀۲. خیلی تنبله. به طوری که حتی برای غذا خوردن چند لقمه اول و که خیلی گرسنه است خودش میخوره ولی بعدش اگه ما بهش ندیم خودشم نمیخوره و میره. اگر بهش کاری بگم حتی در حد اینکه اون چند تا عروسک و بذار توی کمدت واقعا عزا میگیره. 🌀۳.در برابر بچه های هم سنش خیلی کوتاه میاد. یعنی هرچی هم اونا باهاش بدرفتاری کنن یا حقشو بخورن باز هم منتشونو میکشه. و به علاوه بلد نیست از خودش دفاع کنه. 🌀۴.جدیدا یه کم با بزرگتراش بد حرف میزنه یعنی مثلا خیلی محکم میگه نخیرم اینطوری نیست. یا مثلا با تکون دادن سرش خیلی محکم جواب میده. کلا هر حرفی بزنیم جواب میده. اگر ممکنه راهنماییم کنید. 🌐 پاسخ ما سرکار خانم باسلام ⭕️خواهر خوبم به نظرم شما کودک ۴ ساله تون رو خیلی بزرگ فرض کردین؛فراموش نکنید که ایشون هنوز یه کودک هستش که مفهوم خیلی چیز هارو درک نمیکنه .وبه فرموده پیامبرمون تو مرحله تربیتی ۷ سال اول سیادت قرارداره' نیازی به امر ونهی نیست وباید شما مادر پاسخگوی خوبی باشید.ودر واقع مراقب اعمال ورفتار خودت باشی چون کودک در حال فیلمبرداری از اعمال ورفتار شماست وبعد همون هارو اجرا میکنه پس کودک امر ونهی رو نمیفهمه.... ⭕️خواهر من اگه قدرت نه گفتن رو از کودکت بگیری ومجبور به اطاعتش کنید در واقع اعتماد به نفسش رو ازش میگیری ویه شخصیت توسری خور ازش میسازی تا دیگه نتونه از حق خودش دفاع کنه ودر برابر زور گویی دیگران کوتاه بیادپس لطفا اگه مخالفت کردونه گفت قبول کن چون لازمه این دورا از سنش هست تابتونه با اعتماد به نفس رشد کنه..... ⭕️واما بعد لطفا بیش از طاقت کودکتون کاری رو نخواهید که باعث دلزدگی واحساس بی دست وپایی اوشوید ؛شمادرغالب بازی وهمکاری بااون میتوانید مرتب بودن رو بهش آموزش بدین والبته در کنار مرتب بودن خودتون...‌در ضمن کودکان دراین سن زندگی وکارشون در قالب بازی هستش؛حتی غذاخوردن ؛پس صبور باشیدوباآرامش وبازی گونه غذایش روبدین والبته نه بیشتر ازظرفیت معده اش.اولین ومهمترین وظیفه شمافرزند پروری است پس صبورباشید.....موفق باشید. -پاسخ-مشاوره •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
⭕️من دختری 17 ساله هستم... تا مدتی پیش به ازدواج نگاه دیگه ای داشتم و همش بچگانه فکر میکردم و خصوصا اشتباهم این بود که برای فرار از شرایط خونه میخواستم ازدواج کنم... مدتی پیش الحمدالله ماجرایی شد که منو برد به سمت مطالعه و تحقیق.. واردکانال های ازدواج شدم، نظرات اهل بیت و مشاوران و روحانیون را در مورد ازدواج مطالعه کردم...و هرچه بیشتر پیش رفتم،بیشتر متوجه شدم که سنم مناسب ازدواجه... به همه اینها اضافه کنم که از نظر عقل و بصیرت با همسن های خودم متفاوتم...بهر حال، خیییلی مطالعه کردم و این در و اون در زدم تا رسیدم که سنم مناسبه... حالا مشکل فعلی اینه که خانواده ام راضی نیستن.... مادرم اصلا زیر بار نمیره و مدام میگه سنت کمه... با توجه به اینکه خانواده معمولی هم دارم(نه رومی و نه زنگی...متوسط....نه حزب الهی و نه کافر... زیاد از حد متعادلن و فکر میکنن من افراطیم..مفاهیمی که من الان درگیرشون هستم، مثل ولایت و ظهور و ومطالعه و علم و کار فرهنگی و جهاد در خانه ی همسر و .......اصلا مورد پسندشون نیست...) با توجه به چنین خانواده ای، چطور خانوادم رو راضی کنم که مجبور نباشم خیلی مفاهیمی که بهش اعتقادی ندارن براشون باز کنم؟؟ یعنی چطور بفهمونم که وقت ازدواجمه و خواستگار قبول کنن؟؟ این در شرایطیه که خوندم دختر از وقتی تو جامعه میره و ازش خواستگاری میشه وقت ازدواجشه و من با توجه به چهره ی زنانه ام، از پارسال درگیر این جریان بودم...بفرمایید نقش و وظیفه من چیه؟؟ 🌐پاسخ ما سرکار خانم 🌀سلام بانو اینکه احساس میکنید آمادگی برای ازدواج رو ازلحاظ سنی دارید خوبه 🌀 اما شرط ‌کافی نیست چون برای ازدواج باید بلوغ جسمی ؛ بلوغ عاطفی ؛بلوغ عقلی و......درکنار هم داشته باشید 🌀درضمن لازمه بعدی وجود خواستگار هستش اگه اونم جور بود 🌀شرط بعدی رضایت خانواده خصوصا پدر لازمه یک ازدواج موفق هستش که اونم بعد از تحقیق وبررسی کامل باید باشه چون ازدواج شوخی نیست وصحبت یک عمر زندگی بایک انتخاب اصلح هستش. 🌀 خب حالا اگه همه شرایط جوره باید ببینی چه کسی بیشتر ین نفوذ رو روی خانواده داره ومیتونه قانعشون کنه که شما موقع ازدواجتون شده ؛ حتی می تونید به اتفاق والدین به یه مشاور خوب ومتعهد نیز مراجعه کنید تا پدر مادر رو اگاهی بده وشمارو راهنمایی کنه ؛ در کل والدین به خاطر تجربه ای که دارندوهمچنین شناختی که از فرزندان دارند حرفی میزنند یا کاری میکنند .بد بچه ها رو نمیخوان ؛شما سعی کنید منطقی برخورد کنید که هیچ نوع ضرری نکنید چه در مورد ازدواج چه در مورد حفظ حرمت والدین ...مو فق باشید •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• (بهشت فیروزه‌ای) _ _ _ _ _🔹🔷🔹_ _ _ _ _ @beheshtfirozeii
⭕️ سلام بنده 32 سالمه و حدودا 12 ساله که ازدواج کردم .به دلیل مشکلاتی که در دوران مجردی و بعد از ازدواجم داشتم .علی رغم ظاهر ارامم درون نا آرامی داشتم و این نا ارامی باعث شد که تو تربیت بچه هام زود از کوره در برم ... بعد از تولد پسر اولم در شرایط خوبی نبودم و با کوچکترین اشتباهش اونو خیییلی کتک میزدم الان بعد از گذشت 10 سال پسرم با دیدن کوچکترین رفتار که باب میلش نباش داداشش را همون جوری کتک میزنه و همون حرفای من که تو حالت عصبانیتم میزنم به برادرش میزنه . وقتی این رفتار هاشه میبینم از درون نابود میشم خیلی ناراحتم براش و همچنین از رفتارای خودم .ایا الان میشه کاری کرد که پرخاشگری اش کمتر بشه یا باید به روان پزشک مراجعه کنم . ممنون میشم اگر راهنماییم کنید . ممنون از کانال خوبتون 🌀پاسخ ما سرکار خانم باسلام خدمت خواهر خوبم اول اینکه خوشحالم که شما قبول دارید که اشتباه از خود شما بوده چون اونی که سرنوشت واینده ادم رو می سازه میشه گفت همون مادر هستش وباوجود اینکه حافظه تصویری کودکان بسیار فعال است وازاین طریق است که کودکان می اموزند پس باید مراقب رفتارها وگفتارهای خودمان باشیم اما نگران نباش چون فرزند شما در سن تربیت پذیری هستش یعنی همان هفت سال دوم اطاعتی که معصومین وهمچنین روانشناسی بیان کرده اند باید با عطوفت ومهربانی که در وجود خودتون نهادینه می کنید وقول لین ونرمش در گفتار وارامش دررفتار خلق نیکو را به دلبندتان آموزش بدهید 💖پس در مرحله اول باید روی خودتان کار کنید و 💖 در مرحله دوم با متانت . صبوری وارامش مسیر درست را به فرزندتان عملا اموزش بدهید تنها نصیحت به تنهایی کاربردی ندارد زیرا کودکان باهوش ما رفتار مارا زیر نظر دارند وبه ذهن میسپارند واجرایی میکنند 💖واز طرف دیگر اینکه چون دلبندتان درحال طی مسیر به سمت نوجوانی وساخت شخصیت خود میباشد سعی کنید با صبوری ومتانت مسیر درست را به وی نشان داده وکمک کنید تا درست را از نادرست تشخیص دهد ❌.هشدار ...طی همه مراحل مراقب باشید که گفتار شما تناقضی با رفتار شما نداشته باشد تا پذیرش فرزندتان بیشتر شود به واسطه یکدستی رفتار شما از دیگر راهکارها که عامل هدایت فرزندتان میشود ❌علاوه بر ارامش محیط خانه هماهنگ بودن شما با همسرتان در شیوه های تربیتی میباشد یعنی حرف شما یکی باشد واختلافی این بین نباشد وپدر جایگاه خودش را داشته باشد همراه بااحترام وهمچنین مادر هم جایگاه همراه با احتر ام خودش راداشته باشد.....‌درضمن محبت کردن به زیر دستان ومحبت به انان را با ذکر داستان ها و بازی نمایشی به فرزندتان اموزش دهید ....موفق باشی (بهشت فیروزه‌ای) ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ Join🔜 @beheshtfirozeii 🌺🌿🌺🌿 https://eitaa.com/joinchat/1996423215Cd5dc68c0e6
سرکار خانم سلام به شما 🌸 ببینید دوست خوب، ازدواج کردن فقط و فقط با داشتن ، تصمیم ناپخته ایه. برای شکل گیری یک و به دنبال اون بروز رفتارهای مختلف از انسان ها در موقعیت های متفاوت، عوامل زیادی موثره که اعتقادات هست 🌼 البته خب اعتقادات چون بر همه جوانب زندگی میندازه تاثیرگذاری بیشتری داره ولی در نهایت، رفتار، از همه عوامل سازنده شخصیته، بخاطر همینه که دو نفر معتقد در یک موقعیت دوتا رفتار متفاوت دارن، دین برای جزئیات رفتار ما نداده، 🌸 اینکه ما بتونیم رو با و تطبیق بدیم به تشخیص ما بستگی داره و این میزان تشخیص نشون دهنده، درک، فهم ، هوش، مهارت‌ها و آگاهی های ورودی، روش های تربیتی و...ماست. در هرکدوم ازین موارد باعث نقصان در قدرت تشخیص ما میشه به خاطر همینه که تصمیمات و به دنبالش رفتار انسان ها با هم متفاوته، 🌼 و مسائل چیزی از هست فردی که این رو داشته باشه در هر قرار بگیره بهترین و سنجیده ترین فرد هست اگه فرد معتقدی هم باشه بیشترین رو با اعتقاداتش خواهد داشت چون کاملا و موشکافانه مسائل رو درک می‌کنه 🌸ولی گاهی این قدرت نصیب همه ما نمیشه یا به مثل کم کاری در پیگیری و کسب آگاهی، یا به مثل بهره هوشی کمتر، شخص نمیتونه اِشراف کافی بر همه جوانب مسائل داشته باشه و در نتیجه رفتار سنجیده و دقیقی از خودش بروز نمیده... 🌼و اما در رابطه با مسئله شما، بنابر اونچه که گفته شد نباید در از دیگران فکر کنید یعنی اینکه چون فلانی معتقد و مذهبی هست پس باید باشه و هیچ خطا و اشتباهی نکنه و اگه خطا و اشتباه کرد دیگه دینداریش به نمیخوره، 🌸نه اصلا اینجوری نیست، همانطور که در ابتدا گفتیم گاهی دلیلِ درکِ کمِ بعضی از افراد، یک دلیل انتسابی هست و دیگه نمیشه و بیشتر ازین نمیکشه پس بهترین انتخاب اینه که در برخورد با دیگران از همون ابتدا با این جلو بریم که انسان ها نیستن و ممکنه خیلی خطا، اشتباه یا بی برنامه‌گی ازشون ببینیم، 🌼ما باید همواره رفتار درست رو داشته باشیم تا دیگران یا حداقل بینمون کمتر بشه البته خب تعامل با باید از همه این حرفا باشه چون از همه جنبه های سیاسی و اجتماعی، خانوادگی و... که یک مرد داره اونچه که باید زندگی ما رو مدیریت و اداره کنه و مهر و محبت و رسیدگی او به ماست نه گرایش های سیاسی... 🌸پس بنابراین کار از اساس و ریشه باید اصلاح بشه، یعنی اینکه بیش از حد شما بر های سیاسی و اجتماعی مسئله که مسائل خانوادگیتون هست رو خدشه دار کرده، لزومی نداره شما بخواید سر هر مسئله ای بحثای کلامی سنگین داشته باشید تا به یک نتیجه واحد برسید، 🌼هر بحثی جای مخصوص به خودش رو می‌طلبه، توی خونه باشید و اجازه بدید همسرتونم بکنه، البته داشتن در مسائل سیاسی _اجتماعی، و همبستگی شمارو بیشتر میکنه ولی هرگز نباید یادتون بره که شما در قبال هم دیگه ای دارید که این ها اصلا جزء اون وظایف و حقوق نیست و اینکه پیشنهاد میکنم در ادامه، حتما تلفنی یا حضوری داشته باشید، موفق باشید.
معمولا مراجعین در پذیرش نقش رفتارهای مخربشان در درمان، مقاومت می کنند. و معمولا با یک زره پولادین وارد اتاق مشاوره می شوند. پاشنه آشیل آنها، یعنی همان نقطه ضربه زدن به آنها جهت شکست این دفاع ها، همین مقاومت آنهاست. هر کجا مراجع مقاومت کرد، نشانه نقاط گیرش است. به اصطلاح حتما ریگی به کفش دارد که مقاومت می کند. هر گاه مراجع مقاومت کرد به منزله این است که فرآیند مشاوره در جهت موفقیت آمیزی است. خنثی کردن این مقاومت دشوارترین کار مشاور است. مقاومت مراجع حاوی این پیام مهم است که من از هشیاری نسبت به این مسئله، احساس اضطراب می کنم. و لاجرم در صدد سرکوبی آن برمی آید. معمولا این چنین مراجعینی سعی می کنند از موضوع اصلی طفره بروند و بحث را به حاشیه بکشانند. به طور مثال در یکی از جلسات مشاوره با آقایی، هر وقت از مسئله رفتار مناسب با همسرش صحبت می شد، برآشفته می شد و عقب نشینی می کرد.هر موقع پرسیده میشد آیا شما با همسرتان رفتار مهربانانه و پر از عطوفت دارید آیا تاکنون با همسرتان به تنهایی مسافرت رفته‌اید که او دچار رفتارهای پرخاشگرانه یا انزواطلبانه نشود، واکنش مثبت نشان‌ می‌داد‌.(درصورتی که خانمش قبلا بازگو کرده بود که همسرش بعد از کار اصلا گفتگویی ندارد و مسافرتی در کار نبوده و..) بعد از تحلیل مقاومتش، مشخص شد که در این زمینه مشکل دارد. مشاور باید هر کجا با مقاومت مراجع مواجه شد آن را تجزیه و تحلیل کند. در زندگی روزمره هم اگر فردی نسبت به مسئله ای رفتاری افراطی نشان داد حاکی از مقاومت اوست. وقتی فردی به طور مثال نسبت به دیگران بدبین است و آنها را به رشوه گرفتن متهم می کند چه بسا در حال فرافکنی باشد و دقیقا خودش در همین نقطه گیر دارد. در مشاوره هم هر گونه رفتار افراطی و دفاعی مراجع، حاکی از مقاومت او نسبت به هشیاری شدن ناهشیاری است. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ Join🔜 @beheshtfirozeii 🌺🌿🌺🌿 https://eitaa.com/joinchat/1996423215Cd5dc68c0e6