میان این همه نوکر به فکر منم باش ؛
منی که از همه به جز تو عجیب خسته شدم :)
من به جاماندن از این قافله عادت کردم ؛
و شما را فقط از دور زیارت کردم !
نوش جانش بشود هر که حرم رفت حسین . .
خودمانیم ولی گاه حسادت کردم (:
نگارخونهیِرستاء | خوشنویسی
-
اربعین نیست حدیثی که فراموش شود ؛
شعلۀ عشق ، نه آن است که خاموش شود !
بعضی از گناهها انقدر تذکر داده نشده که اگر تذکر بدی ،
تو رو از جماعت ِافراطی حساب میکنند .
طفل را دست ِکسی غیر پدر نسپارند ؛
کار ما را که سپردند دو دنیا به علی 🤍 .
حسین جان ..
با تو خودم ُپیدا میکنم ؛ چشمام ُبرات دریا میکنم :))
هدایت شده از نگارخونهیِرستاء | خوشنویسی
به نام بهترین ِهدایتگران (:
من هنوز تو اون جمله ' بذار محرم برسه ، واست قیامت میکنم ' گیر کردم .
نگارخونهیِرستاء | خوشنویسی
- حرم؟
+ بازسازی روحیهی از دست رفته :))
هدایت شده از نگارخونهیِرستاء | خوشنویسی
به نام بهترین ِهدایتگران (:
نگارخونهیِرستاء | خوشنویسی
بعضیام رجایی حرف میزنن ؛ روحانی عمل میکنن .
بعضیامحاجقاسمحرفمیزنن ؛ روحاللهزمعملمیکنن .