منبرک فاطمی
🔰نقش نظام طاغوتی در ضعیف کردن جوامع 📌نظام امت و امامت، کاری جز قوی کردن جوامع ندارند و طاغویت عالم،
برنامه طاغوت
شهوت رانی
سقط جنین
منبرک فاطمی
تربیت دینی 📌تزریق محبت خدا: یکی دیگر از روش های تربیت دینی فرزندان ، #تزریق_مجبت خدا در وجود انها
تزریق محبت خدا در فرزندان 👆
منبرک فاطمی
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
منبرک فاطمی
بابای من بابای من بشنو دگر آوای من من دختر افسرده ام سیلی ز دشمن خورده ام از سر پریده هوش من
بابای من بشنو ذکر آوای من
منبرک فاطمی
اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم پژمرده گل روى تو از تابش خور
ای عمه بیاتاغریبانه بگیریم
منبرک فاطمی
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد از بس
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
✍ویژه نامه شب سوم ماه محرم
🔹احکام نماز قضای والدین
https://eitaa.com/fatemi222/4082
🔹چگونه فرزند حسینی داشته باشیم
https://eitaa.com/fatemi222/4084
🔹ده فرمان قرآنی تربیت فرزند
https://eitaa.com/fatemi222/4086
🔹نه نکته مهم تربیتی
https://eitaa.com/fatemi222/4092
🔹حقوق فرزندان بر والدین (هفده نکته)
https://eitaa.com/fatemi222/4093
🔹برنامه طاغوت(شهوت رانی,سقط جنین)
https://eitaa.com/fatemi222/4096
🔹تزریق محبت خدا در فرزندان
https://eitaa.com/fatemi222/4097
🔹آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
https://eitaa.com/fatemi222/476
🔹بابای من بشنو ذکر آوای من
https://eitaa.com/fatemi222/477
🔹مقتل سه ساله
https://eitaa.com/fatemi222/190
توئی ماه من و من چون ستاره
غمم گشته پدرجان بیشماره
اگر روی کبودم را تو دیدی
مکن دیگر نظر بر گوش پاره
***
بیا بشنو پدرجان صحبتم را
غم تو بُرده از کف طاقتم را
دو چشم خویش را یک لحظه وا کن
ببین سیلی چه کرده صورتم را
بر نیزهها از دور میدیدم سرت را
بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟
چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق
در خون رها وقتی که دیدم پیکرت را
ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه
یک بار میشد من ببوسم حنجرت را
بابا تو که گفتی به ما از گوشواره
همراه خود بردی چرا انگشترت را
با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه
دیدم کبودیهای چشم مادرت را
یک روز بودم یاس باغ آرزویت
حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را
◾️روضه شب سوم محرم ، روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
◾️یکی از سخت ترین و عاطفی ترین مراثی ، مرثیه اولیا مخدره حضرت رقیه بنت الحسین علیها السلام است
، در کتاب نفس المهموم شیخ عباس قمی به نقل از کتاب کامل بهایی نوشته عمادالدین طبری و او از کتاب الحاویه تألیف قاسم بن محمّد بن احمد مأمونى ( از دانشوران اهل سنت ) چنین نقل میکند ، که :
◾️برای حفظ امانتداری عین مطلب را از کتاب نفس المهموم (ص ۴۱۶ ) در این مجموعه قرار میدهم .
◾️کان للحسین علیه السلام بنت صغیره لها أربع سنین قامت لیله من منامها و قالت:
أین أبی الحسین علیه السلام برای امام حسین علیه السلام دختر کوچکی بود که چهار سال بیشتر نداشت ، از خواب بیدار شد وگفت پدرم حسین علیه السلام کجاست
◾️ فإنی رأیته الساعه فی المنام مضطربا شدیدا.
پدرم کجاست که من اکنون او را در خواب دیدم.
فلما سمعن النسوه ذلک بکین و بکى معهن سائر الأطفال و ارتفع العویل،
چون زنان این سخن بشنیدند گریستند و کودکان دیگر هم صدا به شیون بلند کردند .
فانتبه یزید من نومه و قال: ما الخبر؟ ففحصوا عن الواقعه و قصوها علیه،
یزید بیدار شد و پرسید:چهخبر است؟ تفحّص کردند و قضیه بازگفتند
فأمر بأن یذهبوا برأس أبیها إلیها فأتوا بالرأس الشریف و جعلوه فی حجرها،
یزید گفت:سر پدرش را نزد او ببرید ، سر پدر را آوردند و دردامنش نهادند تا نگاهش به سر افتاد گفت
فقالت: ما هذا راس ؟ این سر کیست قالوا: رأس أبیک.
گفتند : سر پدرت
ففزعت الصبیه و صاحت فمرضت و توفیت فی أیامها بالشام.
آن دختر را دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار شد در همان روزها در شام در گذشت.
و روی هذا الخبر فی بعض التألیفات بوجه أبسط و فیه: فجاؤوا بالرأس الشریف إلیها مغطى بمندیل دیبقی، فوضع بین یدیها و کشف الغطاء عنه فقالت:
و این روایت در بعض کتب مفصّلتر آمده است که بر آن سر شریف دستمال و پارچه ای افکندند و پیش آن دختر نهادند و روپوشاز آن برداشتند وپرسید
ما هذا الرأس؟
این سر ازآن کیست
قالوا: إنه رأس أبیک.
گفتند سر پدرت
فرفعته من الطست حاضنه له و هی تقول:
آن سر را از طشت برداشت و در دامن نهاد و مىگفت؟
یا أبتاه من ذا الذی خضبک بدمائک،؟
کیست که تو را به خون سرت خضاب کرده ؟
یا أبتاه من ذا الذی قطع وریدیک؟،
ای پدر چه کسی رگ گلوى تو را بریده
یا أبتاه من ذا الذی أیتمنی على صغر سنی؟،
اى پدر چه کسی مرا به این کوچکى یتیم کرد؟
یا أبتاه من بقی بعدک نرجوه؟،
اى پدر پس از تو به که امیدوار باشیم؟
یا أبتاه من للیتیمه حتى تکبر؟
اى پدر این دختر یتیم را که بزرگ کند ؟
و ذکر لها من هذه الکلمات
و از این قبیل سخنان نقل کند تا گوید
إلى أن قال:- ثم إنها وضعت فمها على فمه الشریف
دهان بر دهان شریف پدر نهاد
و بکت بکاء شدیدا حتى غشی علیها،
آنقدر گریه کرد چنانکه بیهوش افتاد .
فلما حرکوها فإذا هی قد فارقت روحها الدنیا.
او را حرکت دادند ولی او از دنیا رفته بود.
فلما رأى أهل البیت ما جرى علیها أعلوا بالبکاء و استجدوا العزاء،
و چون اهل بیت این بدیدند صدا بهگریه بلند کردند و داغشان تازه شد.
و کل من حضر من أهل دمشق فلم یر ذلک الیوم الا باک و باکیه.
هر کس از اهل دمشق بر آن آگاه شد زن یا مرد گریان شدند.