#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است
من در میان جمع و دلم جای دیگر است
من در میان جمع و دلم سمت سامراست
آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است
دیری است رفته است و دگر و برنگشته است
دیری است آسمان دلم بیکبوتر است
او پیش رو نشسته و من کورم از گناه
او میزند صدایم و ما گوشمان کر است
آوارهایم در هیئات و شنیدهایم
در روضه احتمال حضورش قویتر است
شاید صدای گریهی آقا بلند شد
چون روضههای مادر او گریهآور است
در فاطمیه پهلوی او تیر میکشد
او نیز زخمی غم دیوار و آن در است
آقا سری بزن به مدینه نگاه کن
کوچه بدون تو صحرای محشر است
آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟
یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است
انگار در گلوی شما بغض میشود
آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است
اینجا برادران همه در فکر خنجرند
شکر خدا که یوسف ما بیبرادر است
گرچه پر از گناه ولی در رکابتان
آخر شهید میشوم، این حرف آخر است
شاعر: #عباس_احمدی
@fatemi222
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی #حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
هر وقت دل بهانه ی یاد تو را گرفت
شادی از آن بلند شد و غصه جا گرفت
ابریست آسمان دل بیقرار تو
بیخود نبود اگر که دوباره هوا گرفت
گفتم شبی شبیه تو گریه کنم ولی
چشمم ز اشک خشک شد آقا صدا گرفت
تو سوختی که سینه ام آتش گرفت و سوخت
تو روضه خوان شدی اگر این روضه پا گرفت
امروز هم بیا و بگو وای مادرم
آخر مریض خانه ی مولا شفا گرفت
راحت شدند اهل مدینه ز رفتنش
این خانه ی علیست که دیگر عزا گرفت
در آخرین وصیت زهرا دل علی
از روضۀ حسین و غم کربلا گرفت
شاعر: #محمدعلي_بياباني
@fatemi222