#خاطره
آرایشگاه مردونه داشت یا همون پیرایشگاه 💇♂
#آدم_خوبی بود، با خُلق و خوی مذهبی.
در ایام محرّم هم گاهی تو مغازه اش مداحی میگذاشت. با مشتری هم خوب حساب میکرد تا کسی ناراضی از مغازه اش بیرون نره. 🤗
منم گاهی برای اصلاح، میرفتم پیش ایشون، آقای خیلی بی آزار و خَدومی بود.
فقط از یه مساله ای ناراحت بودم! اینکه چرا ایشون با این همه خوبی، موقع نماز ظهر و
عصر درب مغازه اش بازه؟!🙁 درصورتی که بغلِ مغازه اش هم #نماز_جماعت بود اما ایشون مغازه رو نمی بست!
✍ یه روز کاغذ و قلم برداشتم و بدون نام و نشون، ازش بابت همه خوبی هاش تشکر کردم و نوشتم «اما حیف! شما که
اینقدر خوب هستید که حتی در محرم و صفر، داخل مغازه مداحی میذارید، شما که امام حسین و این همه دوست دارید❣
⏪ ای کاش مثل #امام_حسین هم وقت نماز، مغازه تون رو می بستید و به جماعت می خواندید»🤔
یادم میاد که دو سـه خط، بیشتر نشد. سر صبح و در یه فرصتی که هنوز نیومده بود، یواشکی نامه رو انداختم داخل مغازه...
چند روز بعد که از اونجا رد میشدم اتفاقا موقع اذان ظهر بود، دیدم درب مغازه اش بسته است و نوشته به علت اقامه نماز جماعت... 👌😊
#ما_اثر_گذاریم
#همه_آمر_باشيم
➖➖➖➖➖
🆔 @Salehin_razavi
#خاطره ای از شهید «محسن ثابت»
پیش از عملیات كربلای 1، به رزمندگان لشكر5 نصر خراسان، و از جمله گردان روحالله چند روز مرخصی دادند.
من نیز همراه با شهید «محسن ثابت» به مشهد مقدس آمدم و سپس برای صله ارحام و دیدار اقوام به شهرستان بجنورد سفر كردیم.
اواخر خرداد ماه بود و هوا هم بسیار گرم، به همین دلیل، یکروز همراه تعدادی از دوستان #بسیجی برای آب تنی و شنا به محل استخر طبیعی«بِشقارداش» رفتیم.
برخی وارد آب شدیم، شهید محسن نیز آماده ورود به آب بود كه ناگهان حوله را به خود پیچید و سپس #لباس هایش را پوشید! علت این كار را جویا شدیم اشاره كرد به خانمهای نادانی كه آن سوی استخر ایستاده بودند و مردانِ شناگر را تماشا میكردند.
گفتم: به آنها تذكر داده شده ولی در عین حال باز هم به فضای ویژه مردان وارد میشوند! پس مقصر اصلی خودشان هستند.
لیكن شهید محسن این استدلال را ـ و بهعبارت بهتر این توجیه را ـ نپذیرفت و گفت: من شرم دارم از اینكه آنها به من #نگاه كنند و به واسطه من به گناه بیافتند.
به او گفتم: شما داخل آب شوید و تنها سر و گردنتان را بیرون آورید تا بدن شما را نبینند؛ ولی باز هم نپذیرفت.
چند روز بعد به جبهه بازگشتیم، #عشق به #شهادت و دیدار جمال الهی سراسر وجودش را فرا گرفته بود بهگونهای كه بعد از هر نماز برمیخاست و مشتاقانه دوستانش را در آغوش میكشید و از آنان التماس و خواهش میكرد كه برای شهید شدنش #دعا كنند.
سرانجام در عملیات کربلای یک ـ 11/4/65 ـ در تپههای قلاویزان (منطقه مهران) شهد شیرین شهادت را نوشید و فرشتهگون از عالم خاكی پركشید.
(کتاب امین، ج1، ص347 )
مزار #شهید #محسن #ثابت > مشهد مقدس، بهشت رضا، بلوك30، ردیف43، شماره 1
#عفت_شهدا
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
@efaf_amin
🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿
🔅🦋﷽🦋🔅
#خاطره
#سیره_شهدا🌷
🟢 تحلیل خاطره امر به معروف #شهید_محمد_حسین_حسینی
برای ماموریت اعزام شده بودند اهواز، با دوستش رفتند کنار پل کارون، وضعیت نامناسب پوشش خانوادهها، اون رو ناراحت کرد💔
به دوستش گفت: بیا بریم #عملیات_با_اسلحه_زبان🗣
✅ کشان کشان دوستش را برد طرف آن خانواده با #چهره_گشاده رفت سراغ پیرمردی که سرپرست خانواده بود و گفت:
🙋🏻♂آقای محترم هیچ میدونید که اینجا بوی #باروت_جنگ به مشام میرسد⁉️☄💥🔥میدونین اهواز ازشهرهای #خط_مقدم_دفاع_مقدسه❓
میدونید شما میزبان خوب رزمنده های اسلام هستید❓
👴 پیرمرد گفت: منظورتون چیه؟
حالا باید چیکار کنیم؟
_ بهش گفت: ما چیزی نمیخواهیم ازتون، فقط اومدیم ازتون خواهش کنیم، به احترام این رزمنده ها #ارزشهای_اسلام و #آرمانهای_اسلام رو رعایت کنید.🙏
پیرمرد دوزاریش افتاد و صورت محمد را بوسید😚 و گفت: به شرطی که شما هم در اون دنیا ما را #شفاعت کنید😉🤝
یعنی نور شهادت در چهره #شهید محمد حسین بوده✨️🌷
🔴 این خاطره، نکات خیلی زیادی داشت☝️
1⃣ نکته اول 👈 رفتن کنار پل کارون
(اولین نکته #حضور داشتن در نقاط آسیب دیده است)
حضور داشتن در پارکها، در معبر و محل گذر، در تالارها، در تفرجگاهها، در سینماها، خوبه مومنین حضور داشته باشند در این مکانها✌️
هی میرن میچپن در خانه و بعد میگویند جامعه خراب شده😒 باشیییییم که بتوانیم #تذکر بدهیم، برویم بیائیم، حضور داشته باشیم 👥👤👥👤👥
اینها هم میتوانستند بنشینند در سنگرشان تا صبح قرآن بخوانند 📖 بعد تا شب مفاتیح بخوانند و دوباره تا صبح قرآن بخوانند🤦♂️
اما چکار کردند؟!🚶♂🚶♂رفتند با هم کنار پل کارون، وضعیت نامناسبی که دیدند ناراحت شدند، ناراحتی کافی نیست ❎ 👈 به رفیقش هم گفت: بیا بریم، کشان کشان دوستش را برد!!
2⃣ نکته دوم 👈 #امر_به_معروف کردن با دیگران، دست دیگران را هم را بگیرید ببرید و در امر به معروف شریکشون کنید.
چون دفعه های اول فقط ناظره، فقط ساکته، ولی نگاه میکنن ببینن که میشود #تذکر داد و با زبون خوش تذکر به ثمر هم مینشینه ان شاءالله☺️
⬅️ بعد آمد چه کار کرد؟
رفت سراغ پیرمردی که #سرپرست_خانواده بود!
الناس علی ملوکهم...، علی دین پدربزرگهم، علی دین رئیسهم، مدیرهم😉
3⃣ نکته سوم 👈 بریم سراغ آن کسانی که #تمکن دارند، هر چند که ایشان میتوانستند به آن خانمی هم که مثلا حجابش نامناسب بود #تذکر بدهند، اشکالی ندارد🙌🏻
ولی مرد خانواده و مرد مسن و ریش سفید را به رسمیت شناخته و دیده که از طریق ایشان یا به واسطه ایشان، #تذکر داده بشه و خب تاثیرگذاریشون اینجا بیشتر بوده و از این روش استفاده کرده ✅
4⃣ نکته چهارم 👈 با روش شان و شخصیت قائل شدن به طرف مقابل، شروع کردند و بلافاصله نرفته سر اصل مطلب! قبلش یه تشکری کردند😊
با لفظ #آقای_محترم شروع کرده، با این الفاظ زیبا، بالاخره با تعریف کردن از او و تشکر کردن بابت پذیرایی از رزمندگان، که شما ما را مهمان خودتان کردین و ... بعد طرف میگه چیکار بکنیم؟؟😊
و اینکه میگه ما چیزی نمیخواهیم 🤷🏻♂
ببینید خیلی جالبه ها ...
(اتبعوا من لا یسعلکم اجرا) تبعیت کنید از کسی که اجری ازتون نمیخواهد!
5⃣ نکته پنجم 👈 هیچی نخواستن، خیلی مهم است عزیزان، یک جاهایی که میبینین نمیتونیم #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر کنیم برای این است که دستمان زیر منگنهی طرف مقابل، همون شخص بزرگوار هست.
ما هیچی نمیخواهیم از شما عزیزان، فقط اومدم از شما خواهش کنم🙏
شاید تو ذهن اون پیرمرد این بوده که الان این آقا میگه پیکنیکتون رو میشه بدید؟ الان میگه یک ذره از غذاتون میشه بدید؟ نمیدانم بالاخره یک خواسته ای یا پولی میشود کمک به رزمندگان کنید؟🤦🏻♂
🙏نه ما چیزی نمیخواهیم حاج آقا، فقط اومدیم خواهش کنیم #آرمانهای_اسلامی #ارزشهایی که بچه ها به خاطرش میخواهند بروند خط مقدم، اینها را رعایت کنید.
🟡 خیلی نکته مهمی است.☝️
6⃣ نکته ششم 👈 درسته که در امر و نهی بهتره حالت استعلا درش باشه، ولی بعضی وقتا که خواهش کردن اثرش بیشتر هست، میتوان خواهش کرد، مخصوصا ایشان که سنی ازشون گذشته بود👴
و بعد هم اینکه، تذکر زیبا چون از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.💘
پیر مرده بلند میشه صورتش رو میبوسه و التماس دعای شفاعت هم از او دارد😘
خدا کمک کند تمام این #ظرافتها رو بتوانیم مثل شهدا بلکه به مدد الهی و مدد شهدا، بهتر از شهدا در امر به معروف و نهی از منکرهامون به کار بگیریم🤲😊
🆔 @fatemi222
*┅═✧❁﷽❁✧═┅*
#خاطره
یه موتور گازی داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باهاش میومد مدرسه و برمیگشت.
یه روز عصر ...
که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت، رسید به چراغ قرمز🚦ترمز زد و ایستاد ‼️ یه نگاه به دور و برش کرد 👀 و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️🏼
نه وقت اذان ظهر بود، نه اذان مغرب 😳
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینها راه افتادن🚗 🚙 و رفتند، آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟؟!! حالتون خوب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید؟؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن😞 من دیدم تو روز روشن، جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌
به خودم گفتم چکار کنم که اینها حواسشون از اون خانوم پرت شه؟ دیدم این بهترین کاره! همین✌️🏼
برگی از خاطرات #شهید_مجید_زین_الدین🌷
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
https://eitaa.com/fatemi222/10600
فرازی از تفسیر ایات جزء (بیست وششم ) قران مجید
⚘⚘⚘⚘⚘⚘
🌸🍃﷽🍃🌸
✍️ خاطرهای با طعم مردار
🤔 نمیدونم چرا بعضیا وقتی میخوان #خاطره تعریف کنند، میشینند #غیبت این و اونو میکنند، ☜مثلا کارهای بیست سال قبل کسی روتعریف میکنند و میخندند!!! 😂
بعدشم فکر میکنند چون چند سال گذشته و الان به عنوان #خاطره دارند تعریف میکنند دیگه اشکال نداره و #غیبت نیست❗️😳
👇👇👇
✅ عزیزِ من!... یادآوری و بهزبون آوردن اون خاطرهای که شما الان باهاش خوشحالی و خندهات میگیره، داره #آبروی مومنی رو میبره❗️😰
👈شما داری #عیوب اون بندهخدا رو فاش میکنی و #آبروی مومنی رو میبری❗️🤦♂️
❌ با اینطوری #خاطره تعریف کردن، گوشت کسی رو نَجَوید❗️😖🤮
🕋 يا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا... لاٰ يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ تَوّٰابٌ رَحِيمٌ (حجرات/۱۲)
⚡️ اى کسانى که ایمان آورده اید .... بعضى از شما غیبت بعضى دیگر را نکند؛ آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟
از آن کراهت دارید. پس از خدا بترسید، که خدا توبه پذیر مهربان است.
✅ اگر میخواید #خاطره تعریف کنید📖🗣 اسم طرف رو نیارید که #غیبت نشه و آبروش نره❌
👈مجبور نیستید حتما شخصیتهای واقعی داستان رو معرفی کنید... 😂
که هم خودتون گناه کنید هم اونیکه داره خاطرهی شما رو گوش میده!
👇👇👇
✅ #امام_علی علیه السلام فرمودند:
💢شنوندهی #غیبت، مانند #غیبتکننده است!
📚میزان الحکمه، ج۸، ص۶۰۵
📚ویژه نامه ماه مبارک در لینک زیر
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/fatemi222/12485