#در_محضر_قرآن
#بهترینها
💠⇦از همه چیز، بهترینش رو میخوای⁉️
👇بسم الله..
.
💟⇦ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ طُوبَىٰ لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (رعد/۲۹)
✴️⇦ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩه، ﻭ اعمال ﺻﺎﻟﺢ ﺍﻧﺠﺎم ﺩهند، ﭘﺎﻛﻴﺰﻩﺗﺮﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻰ و ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻣﻬﺎ ﻧﺼﻴﺒﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
✍️کلمه «طُوبیٰ»، مؤنثِ «اطیب»، به معنای «بهترین» است.
✳️⇦در آیه، مصداق خاصی برای «بهترین» بیان نشده، تا شامل همه بهترینها بشه:
✅ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﻰ..
✅ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎ..
✅ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ..
✅ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ..
✅ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﻟﻄﺎﻑ ﺧﺎﺹ الهی..
✅و از همه مهمتر، بهترین سرانجام..
🔷🔹(وَ حُسْنُ مَآب)🔹🔷
🔔ﻫﻤﻪ ﺍین بهترینها ﺩﺭ ﮔﺮﻭ #ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ #ﻋﻤﻞ_ﺻﺎﻟﺢ ﺍﺳﺖ.
👈زندگیِ شیرینِ دنیا..
و عاقبتِ نیک در آخرت..👉
🌸🍃﷽🍃🌸
👌 تبدیل مجلس گناه به مجلس توبه به دست استاد موسیقی
🔸 آیه: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ طه/44
با او به نرمی سخن گوييد، شايد پند گيرد
📚 حکایت:
🔹شیخ محمود مفید نقل میفرمود: روزی جهانگیرخان با چند نفر از شاگردانش وارد قیصریه شدند. در آنجا در یکی از اتاقها سروصدای سازوآواز به گوششان خورد. یکی از شاگردان ایشان گفت: حضرت آقا ببینید!! اجازه بدهید من الان میروم و اینها را به هم میزنم. جهانگیرخان فرمود: قدری تأمل کنید.
🔹این طریق امربهمعروف و نهی از منکر نیست. شما الآن اگر بروید و این کار را بکنید، بالاخره فردا شما را مؤاخذه میکنند و اسباب توهین به اهل علم میشود. حالا بیائید همراه من که طریقه امربهمعروف و نهی از منکر را نشانتان بدهم. آنگاه جهانگیرخان با شاگردانش به آنجا رفته و پرده را عقب زده و فرمود: آقایان سلامعلیکم! میهمان میخواهید؟ چند نفر از افراد داخل دستپاچه شدند و رنگ از رخسارشان پرید و نگران شدند.
🔹جهانگیرخان فرمود: من نیامدهام مزاحم شما بشوم، حالا طلبهها و شاگردان جهانگیرخان هم همینطور مات و مبهوت ایستادهاند و تماشا میکنند. جهانگیرخان گفت: خوب آقایان داشتند فلان دستگاه موسیقی را میزدند، بزنید ببینم! آنها هم شروع کردند به نواختن.
جهانگیرخان شروع کرد به ایراد گرفتن و اینکه شما این دستگاه را دارید اشتباه میزنید. رو به آن دیگری کرد و فرمود: شما بزن ببینم و همینطور یک یک همه افراد داخل حجره آن دستگاه را زدند و جهانگیرخان هم یک یک ایرادشان را گفت. اهل حجره و آقایان طلاب همه مات و مبهوت گشتند و از مهارت و استادی جهانگیرخان در موسیقی شگفتزده شدند.
🔹آنگاه جناب جهانگیرخان رو به همه آنها کرد و فرمود: آقایان من هم مثل شما یک وقتی با این آلات سروکار داشتم و چنگی مینواختم و نسبت به همه انواع دستگاههای موسیقی مسلط بودم؛ اما درنهایت به این نتیجه رسیدم که عمر خود را تلف کردهام. آیا حیف این عمر نیست که آدم، خود را صرف این هرزهگیها و امور لغو و بیهوده نماید و شروع کرد به خواندن آیه و حدیث و آنقدر گفت و گفت تا اینکه مجلس سازوآواز، مبدل به مجلس توبه شد و همه سخت گریستند.
آنگاه افراد داخل حجره، شیشههای شراب را شکستند و اساس ضرب و سازوآواز را نیز درهم ریختند و مجلس، یک مجلس روحانی گشت. آنگاه جهانگیرخان در حقشان دعا کرد و فرمود: خدای شما را به توبهای که کردید، ببخشد و خدا ان شاء الله شما را موفق و مؤید گرداند. همانگونه که من هم از گذشته خود توبه کردم و به حمدالله موفق گشتم.1
هر نفس فرمان به نیکی دادهایم
پای حرف خویشتن استاده ایم
گمرهان را با نویدی چارهساز
داشتیم از کار ناشایست باز
🔹📖 با اقتباس و ویراست از کتاب نگاهی به احوال و آراء حکیم مدرس اصفهانی
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
#در_محضر_قرآن
#حکایت
@fatemi222