📜 در میان دعوت ها
👥 دعوت ها گاهى دشمنى است كه مى خواهد در معبد دوستى، تو را قربانى كند و گاهى، نيازمندى است كه مى خواهد با پشيزى تو را، خريدارى كند.
👥 دعوت ها گاهى بى خبرى است كه در عين بى طرفى، تو را به آنجايى مى برد كه تو را مى بلعد و حتى خودش هم در كام حادثه مى افتد.
👥 اين دعوت ها همه اش باطل است، محو است، كم كردن تو و نيست كردن توست.
👥 گاهى دعوت به زياد شدن، بارور شدن و هماهنگ با رشد كردن توست.
👥 مى خواهد خود تو زياد شوى، نه فقط علم تو يا ثروت تو يا قدرت تو.
👥 اگر خود تو؛ يعنى تمام وجود تو، هماهنگ، رشد كند ديگر بحرانى نيست و فاجعه اى نيست.
👥 مادام كه خود تو، هماهنگ رشد نكنى، مادام كه تو زياد نشده باشى، هر چيزى كه زياد كنى و هر چيزى كه در تو زياد شود، جز رنج و درد تو نيست.
👥 دعوت حق، دعوتى است كه تو را زياد مى كند و هماهنگ و در تمام ابعاد رشد مى دهد.
❛❛ عینصاد
📚 #روش_نقد_جلد_اول | ص ۹۲
#️⃣ #بریده_کتاب #دین_شناسی
@fatemi222
📜 شناخت، عقیده، حرکت
❇️ هر شناختى عقيده اى را به دنبال مى كشد و عقيده ها و عشق ها حركت و كوشش را سبز مى كنند.
❇️ هنگامى كه انسان عظمت خود را شناخت، به كم قانع نمى شود و حتى به بهشت دلخوش نمى گردد، كه: «رضوان من اللَّه اكبر».
❇️ هنگامى كه وسعت هستى را شناخت و دورى راه را شناخت، در تنگناى يك مرحله نمى ماند و آرام پيش نمى رود.
❇️ هنگامى كه دنيا را يك راه ديد، در آن نمى ايستد و هنگامى كه آن را كلاس ديد، از آن درس مى گيرد و هنگامى كه آن را كوره ديد، از دردهايش عقده نمى آورد.
❇️ هنگامى كه كارش را شناخت، بى كار نمى نشيند.
❇️ هنگامى كه جهتش را شناخت ديگر كند نمى رود و درنگ نمى كند؛ چون در كاروانِ متحركِ هستى، ركود و درنگ، كمتر از عقب گرد نيست و عقب گرد جز تنهايى نيست و تنهايى در راه و در كوير هستى جز هلاكت نيست.
❇️ بر پايه ى اين شناخت ها و اين عقيده ها بارهاى سنگين تكليف قرار مى گيرد.
❛❛ عینصاد
📚 #اندیشه_من | ص ۷۹
#️⃣ #بریده_کتاب #دین_شناسی
@fatemi222
📜روح هايى كه گسترده شده اند، دنيا برايشان تنگ مى شود و شوق پرواز پيدا مى كنند.
🔹آنهايى كه خدا را شناخته اند و به سمت او گرويده اند و عاشق او شده اند، همين عشق و همين احساس، درباره معاد هم در آنها تجسّم پيدا مى كند و به معاد معتقد مى شوند و نه تنها معاد را باور دارند و به آن «انّاً» عقيده مند هستند، بلكه در روح و در عمل و در تمام وجود آنها معاد جا پيدا مى كند و حتّى عشق به معاد و عشق به لقاء حق در خون آنها رخنه مى كند و به آن وسعتى مى رسند كه هستى براى آنها سجن و تنگ مى شود.
🔹روح هايى كه گسترده شده اند، دنيا برايشان تنگ مى شود و شوق پرواز پيدا مى كنند. آنها وطن را جاى ديگرى مى بينند و دنيا را راهى مى دانند كه مى خواهند تا آن منزل اصلى حركت كنند. آنها خود را طاير گلشن قدس و رهروى تا منزل عشق مى دانند و براى رسيدن به آن مقصد و پرواز در آن فضاست، كه شب و روز خود را فراموش مى كنند. عشق معاد در آنها رسوخ و شوق لقاء حق در آنها نفوذ پيدا مى كند.
🔹 اينها جبهه گيرى هايى است كه مى توانيم درباره معاد داشته باشيم و اين جبهه گيرى ها وابسته به آن اصل اساسى است.
❛❛ عینصاد
📚 #حیات_برتر | ص ۲۵
#⃣ #بریده_کتاب #دین_شناسی
@fatemi222
📜 ما وارث علی (ع) و فاطمه (س) هستیم!
◾️ شوخى نيست! علی علیه السلام را از بالاى دست هاى بلند رسول صلوات الله علیه به زير كشيدند و حتى فاطمه سلام الله علیها را به خون نشاندند و درب خانه اش را كه رسول باز گذاشته بود، هنگامى كه همه ى درها را بسته بود، بستند و شكستند.
◾️ تمامى امكانات مالى او را از خمس و فدك و ارث، ربودند و تمامى دوستانش را درو كردند و تمامى دشمنانش را جلو انداختند.
◾️ حتّى زمينه ى حكومت عادل او را با تبعيض و اشرافيت و بدعت، از ميان بردند و كردند آنچه كردند!
◾️ و ليكن با اين همه چه شد كه از زير پاى غاصبان تاريخ، تشيّع سبز سر برافراشت و تا امروز نبض زنده ى اسلام در سينه ى سرخ تشيع مى تپد؟
◾️ ما ديده ايم كه آنان قدرت ها را چگونه از داخل بدست آورده اند و قلعه هاى بلند را از داخل فتح كرده اند و باز ديده ايم كه چگونه مكتب هاى فكرى را با خناس هاشان به وسوسه انداخته اند.
◾️ ما ديده ايم كه چگونه مردها را از پشت خنجر زده اند و نامردها را بر خر مراد سوار كرده اند.
◾️ ما با همين چشم هاى كوچك خيانت هاى بزرگ و انحراف هاى بزرگتر و فاتحه خوانى هاى تاريخى را شاهد بوده ايم.
◾️ ولى باز همين ما وارث تشيع سبزى هستيم كه از حنجره هاى سرخ پيامش را شنيده ايم و همين ما وارث حيات و حماسه اى هستيم كه در دل ما شعله مى كشد و سردى قرنها و طوفان هزاره ها خاموشش نساخته است.
✍🏻 عینصاد
📚 #تقیه | ص ۱۷۴
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #دین_شناسی
✍فهرست منبرک فاطمی
https://eitaa.com/fatemi222/6618
📜 شور رفتن
▫️ارزش تو همان چيزى است كه در تو اثر مىگذارد، ترا شاد مىكند و يا رنج مىدهد!
▫️ او مىبيند كه از آبگوشت بىچربى و صندلى اول و سخنران اول بودن و ماهى بيست هزار تومان داشتن، شاد شده و رنجيده، ولى مىبيند كه آبگوشت نيست، كه صندلى نيست، كه پول نيست، كه از اينها فاصله دارد.
▫️ و اينجاست كه شور رفتن در او سبز مىشود. اين است كه احساس غربت او را فرا مىگيرد.
▫️ و اين است كه تنها مىشود و تنهايى و غربت و رفتن او را در خود مىگيرند و اين جاست كه اين وجود جارى شده و راه افتاده است.
▫️ و اين وجود جارى است كه ديگر اسير بازىها و بازيچهها نمىشود. اين وجود رونده به تمام نهادهاى راكد حركت مىدهد نه اين كه در پشت صندلىها و در دست دنيا، خودش به ركود برسد.
▫️ مادام كه اين جريان در كسى شكل نگيرد تمام شناخت مكاتب و جهانبينى و ايدئولوژى و تفسير و نهجالبلاغه مىشود بازيچهاى كه فقط براى نمايش دادن به كار مىرود؛ چون كسى كه بازيگرى را كنار نگذاشته هر چيزى در دست او بازيچه مىشود.
✍🏻 عینصاد
📚 #انتظار | ص ۶۳
#️⃣ #متن #بریده_کتاب #دین_شناسی
@fatemi222
📜 همه رهگذریم...
✏️ محبتهاى ما محدود است، غضبهاى ما محدود است. همت ما محدود است. دعاهاى ما محدود است. شادىهاى ما محدود است و تا اين حدود را نشكنيم به فضل عظيم حق راهى پيدا نمىكنيم.
✏️ او براى شكستن اين ديوارها با ما كلنجار مىرود، مبتلامان مىكند، زير و رويمان مىكند تا مگر با اين زير و رو شدنها همتى پيدا كنيم، دستى به دعا برداريم، لااقل بخواهيم كه خدايا! تو اين ديوارها را بشكن.
✏️ ما خيلى محدوديم. نمىخواهم به دروغ، به شعار تحريكتان كنم، نه، واقعش اين است كه ما روزهايى را در پيش داريم، زندگىهايى را در پيش داريم، ما عابر و رهگذر از دنياهايى هستيم كه لحظههايش از تمامى هستىاى كه در تصورمان مىگنجد بيشتر و عظيمتر است. براى آن روزها و لحظهها، كِى مىخواهيم كارى بكنيم؟!
✏️ گاهى كه با بعضى از دوستان دور هم جمع مىشويم و يكى از آنها استكان يا ظرفى را براى خودش مىشويد تا چاى يا غذايى بخورد. اين محدوديت است و درسِ محدوديت به ديگران دادن است، در حالى كه بعضى ديگر از همين رفقا را هم مىبينيم كه مىگويند اگر ظرفى داريد بدهيد تا بشويم. اينها درس توسعۀ همّت را به آدمى مىدهند.
✏️ وقتى همّتها توسه پيدا كنند، ديگر خواه و ناخواه، طرح تو، نقشۀ تو و عمل تو، محدود نمىماند. دعاى تو هم محدود نمىماند.
📄 برشی از کتاب
📚 خط انتقال معارف
#دین_شناسی
🍃🌹🍃
@fatemi222