✅دختر تحول افرین شام
• حال ا این اباعبدالله شجاع، معلوم هست اگر کسی دست پرورده چنین پدری باشد چقدر #شجاع میشود.
رقیه بن الحسین را شخصیتی بود که #تحول بزرگی در شام مرکز حکومت یزید ایجاد کرد.
▪️چه کسی باور میکرد که شام به دست یک دختر سه ساله #فتح شود؟ رقیه شجاع، دختر تحول افرین شام هست.
• امروز همه با احترام به حرم سه ساله در شام نگاه میکنند.
چقدر تحول، جایی که یک روزی مرکز ناسزا گفتن به امیرالمؤمنین بود الان ورق برگشته طور دیگری شده هست.
• چرا یزید #اهلبیت را برد خرابه؟ این کار یزید حساب شده بود. میخواست در تاریخ #ثبت شود که دیدی ما زینب خواهر حسین و فرزند حسین را در شام در #خرابه جا دادیم.
هرکسی از آیندگان که برای تماشای و دیدن ماجرای شام بیاید، بیاید این خرابه را به ببینید و اهلبیت حسین تا #قیامت #انگشت نما شوند؛
اما یک نفر #ورق را برگرداند تمام معادل ات یزید را عوض کرد. یک نفر داوطلب شد گفت خدایا من نمیگذارم این خرابه، خرابه بماند. به عمه ام بیاحترامی شده است.
➕من آثار جرم را از بین میبرم.
هرکسی آمد شام بیاید اینجا اما اینجا دیگر خرابه نیست اینجا حرم هست. فرش زیر پای شماست. با احترام و عزت با تو برخورد میکنند. کسی تازیانه نمیزند کسی زخمزبان نمیزند کسی مو نمیکشد.
اینجا موی بچه ها را شانه میکنند.
• وقتی خواستند بدن این سه ساله را غسل دهند، غسالِ گفت بگویید ببینم بزرگ این کاروان چه کسی هست گفتند زینب س گفت یا زینب تا نگویید این دختر با چه بیماری از دنیا رفته هست من او را غسل نمیدهم چطور مگر؟
آخر تمام بدن این دختر کبود شده است. حضرت بنابراین نقل فرموده باشند
بانوی غسالِ ! این سیاهیها جای تازیانههای مردم کوفه هست.
ال ا لعنه الله علی القوم الظالمین
15 الوقایع و الحواد ، ج 5 ، ص 81 .
اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم
دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرده گل روى تو از تابش خورشید
در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم
لبریز شد اى عمه دگر کاسه صبرم
بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم
نومید ز دیدار پدر گشته دل من
بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم
گردیم چون پروانه به گرد سر معشوق
چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم
این عقده مرا مى کشد اى عمه که باید
پیش نظر مردم بیگانه بگرییم
https://eitaa.com/fatemi5/1262
👌مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و امر به معروف و نهی از منکر
شیخ محمد تقی بافقی یکی از علمای بزرگ و جلیل القدر و صاحب #مقامات و کرامات و در امربه معروف و نهی از منکر بسیار #سختگیر و #شجاع و بی باک بود،
چنانکه در یکی از #حمامهای قدیم دید #سرهنگی ریشش را میتراشد.
🔹 نزدیک آمد و به او گفت: مگر نمی دانی که دراسلام تراشیدن ریش حرام و گناه است؟ چگونه به این گناه اقدام میکنی؟
🔸سرهنگ از جرأت و اهانت ایشان #عصبانی شد و کشیدهای به صورت شیخ زد و گفت: به توچه که من ریشم را میتراشم؟
🔹شیخ باکمال خونسردی مانند پدری دلسوز که فرزندش را نصیحت میکند، طرف دیگر صورتش را به سمت او گرفت و فرمود: یک #سیلی هم به این طرف صورتم بزن، ولی خواهش میکنم ریشت را نتراش.
🔸سرهنگ از مشاهده ی این حلم و موعظه خیرخواهانه از عمل خود پشیمان شد و از سلمانی حمام پرسید: این آقا کیست؟
🔸سلمانی گفت: این آقا شیخ محمد تقی بافقی است.
🔹سرهنگ چون شیخ را شناخت بیشتر ناراحت و پشیمان شد. آمد دست آقا را #ببوسد و عذرخواهی نمود وبعد به دست ایشان توبه کرد و بالاخره از نفس پاک شیخ عاقبت بخیر شد.
💐قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم): المؤمن مرآه اخیه یمیط عنه الذی
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: مؤمن برای برادر خویش همانند آیینه است که بدیها را از او دور میسازد.
@fatemi5