eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
969 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
✅روز ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ ساختمانی آتش گرفت. آتش‌نشان‌ها خود را به صحنه حادثه رساندند. وقتی که وارد محل حادثه می‌شوند و اعلام می کنند که کسی در نیست، امید ، یکی از آتش‌نشان‌های فداکار به داخل رفته و را در آنجا پیدا می‌کند. به خاطر شدت دود، خود را برداشته و روی صورت آن دختربچه می‌گذارد. 🔹اما وقتی از ساختمان خارج می‌شود به دلیل دود گرفتگی شدید به می‌رسد و ایثار او باقی می‌ماند. شهید امید عباسی اگر این کار را نمی‌کرد، کسی در این دنیا به خاطر کوتاهی او را نمی‌کرد. اما نشان داد که ایثار را از مکتب امام (علیه السلام) آموخته‌اند. اینها شیعیان امیرالمومنین (علیه السلام) هستند. ببینید اسلامی با مکتب امام حسین (علیه السلام) چه نیروهایی کرد. 🔹یکی از فرمانده‌هان دفاع مقدس تعریف می کند که در یکی از شبهای باید از محلی می‌گذشتیم و از طرفی نیروهایی که قرار بود سیم را برش بزنند شهید شده بودند و ما هم دیگر چیزی همراهمان نبود. بزرگواری در جمع ما ترکش خورده بود و روی زمین افتاده بود. این روحانی گفت من که دارم می‌شوم؛ روی خاردارها می‌خوابم شما از روی بدن من رد شوید. روی سیم‌های خاردار خوابید و هم به شهادت رسید. 🔹این ایثار جان است. ایثار جان را حاج مهدی انجام داد؛ وقتی به او گفتند: حاج مهدی، حمید به شهادت رسیده است. بذار جنازه‌اش را برگردانیم. گفت نه شود. اصرار کردند و گفتند حمید را برگردانید. مهدی باکری گفت اینها برادرهای من هستند آنها را می خواهید چه کنید؟ و هیچ وقت جنازه مطهر حاج حمید باکری برنگشت. مثل خود حاج مهدی باکری که جنازه اش هیچ وقت برنگشت. 🔹تعجب است که با این همه که ما داریم چرا بعضی از جوان‌های ما دنبال الگوهای غربی می گردند. چرا ها و بازیگران و خواننده ها را الگوی خودشان انتخاب می کنند. این الگوهایی که ما داریم را کجای دنیا دارند؟ این ایثار جان هست. 🔹حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «الإيثَارُ أَحْسَنُ الإحْسَانِ وَأَعْلَى مَرَاتِبِ الإيمَانِ»؛ بالاترینِ احسان ها، ایثار است و بالاترین مرتبه ایمان هم ایثار است. 🔹@fatemi24 🔸@fatemi5 🔹@a_fatemi24
باسمه تعالي ✅موضوع: عمل به تکلیف یکی دیگر از زیبایی‌های کربلا که آن را رقم زدند «عمل به تکلیف» است. ➕انسان زمانی که تکلیفش را ، مرحله بعد، عمل به تکلیف است، بدون توجه به نتیجه آن. اگر نتیجه مطلوب حاصل شد که چه بهتر، اما اگر نتیجه نداشت نیز انسان انجام وظیفه کرده است. 👌امام حسین (علیه‌السلام) و یارانش، اهل عمل و تکلیف بودند. این که نتیجه پیروزی است یا شکست، برای آنها نداشت. هر چند که انسان دوست دارد پیروز شود، اما آنچه که مهمتر از نتیجه است، این است که انسان به اش عمل کند. ✔️پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) به اندازه ای تلاش و کوشش نمودند که به وظیفه خود عمل کرده و مردم را هدایت کردند. که خداوند در قرآن کریم می فرماید: «طه* مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»؛ ای پیامبر ما قرآن را نازل نکردیم که تو خود را به سختی و مشقت بیندازی. ✔️پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی (علیه‌السلام) برای انجام وظیفه، این همه به خود می‌دادند. ✔️تمام ائمه (علیهم السلام) و همچنین حضرت امام خمینی (رحمت‌الله علیه) نیز همین‌طور بودند. الگوی حضرت امام (رحمت‌الله علیه)، پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امام حسین (علیه‌السلام) بودند و در جواب کسانی که به ایشان می‌گفتند: تلاش ، نهضت شما پیروز نمی شود، می فرمودند: ما به وظیفه خود عمل می کنیم. نه ذرّه ای کوتاه می آییم و نه ذرّه ای تندتر می رویم همان چیزی که وظیفه ما هست را انجام می دهیم. ✔️امروز هم باید هر کس وظیفه خود را بشناسد که چیست. اگر کسی وظیفه اش درس است، باید درس بخواند. یکی وظیفه اش این است در کار کند و یکی راننده تاکسی باشد؛ یکی مانند ها وظیفه اش خانه داری و فرزندپروری است. ✔️اگر هر کس به آن وظیفه ای که خداوند برایش مشخص کرده عمل کند، همان کاری را کرده است که اباعبدالله (علیه‌السلام) انجام داده است. ➕شهدای عزیزمان الگوی کامل وظیفه شناسی و عمل به آن بودند و آنچه که وظیفه شان بود را انجام دادند بدون اینکه و بهانه ای بیاورند که تازه کردیم و وظیفه ما جبهه رفتن نیست و… . ➖شهید حاج مصطفی پور سه روز بعد از ازدواجش به جبهه رفت و شهید شد. ➖شهید محمد علی کرامتی دو روز بعد از به جبهه رفت و شهید شد. ◀️هیچ عذر و بهانه ای نمی آوردند که مثلا فرزندی در راه داریم و… ؛ ➖هر زمان که وظیفه خود را تشخیص می دادند، آن را انجام می دادند. ➖شهید سجاد نیا که از شهدای بزرگ مدافع حرم استان گیلان هستند، شش ساعت قبل از تولد فرزندش، در سوریه به شهادت رسید. ⬅️شهدا نمی گفتند که الان مریض داریم. ➖دختر شهید حاج مهدی زین الدین به سختی مریض بود ولی همسر شهید زین الدین می گوید: وقتی که حاج مهدی به خانه آمد و اوضاع را دید گفت: در پیش داریم و باید برگردم جبهه. بعد هم به اتاق رفت و در را بست و کرد. ➖ این‌ها عاشق زن و فرزندانشان بودند اما به امام حسین (علیه‌السلام) و حضرت زینب (سلام‌الله علیها) و جمهوری اسلامی بیشتر داشتند. ⬅️نمی گفتند که برادرم در جبهه است یا شهید شده؛ ➖ برادر شهید حاج مهدی باکری توسط شهید شده بود و برادر در جبهه شهید شده بود، اما هم در جبهه ماند تا به رسید. ➖برادر حاج مصطفی ردّانی پور شده بود و خودش نیز در همان ترکش خورده بود، اما حاضر نشد به برگردد. ➖حاج مهدی زین الدّین با برادرش با هم به شهادت می رسند. دست حاج حسین در جبهه قطع شده بود اما همچنان در جبهه ماند و جنگید تا به شهادت رسیدند. ➖شهید مرتضی عطایی، از شهدای مدافع حرم، چندین بار ترکش خورده بود و جانباز بود، اما باز به صحنه نبرد برگشت و به شهادت رسید. ⬅️نمی گفتند که فصل است، برگردیم و درسمان را بخوانیم و تابستان به جبهه برویم؛ بلکه در همان زمان جبهه را وظیفه خود دانستند و رفتند. ➖شهید احسان قاسمیّه که از دانشجویان ممتاز دانشگاه بود، در زمان جنگ دانشگاه را کرد و به جبهه رفت و به شهادت رسید. ➖حاج مصطفی ردّانی پور نزد امام رفت و گفت: آقا من تکلیفم با خودم روشن نیست؛ نمی دانم الان اولویت است یا اینکه در جبهه بمانم. امام فرمودند همان جایی که هستی، بمان. ➖شهید نواب روزی به دیدار علامه رفتند. علامه امینی به ایشان گفتند: «من حیفم می‌آید از شما، ایران نمانید، شما را می‌کشند. بیایید برویم نجف درس بخوانید. با استعدادی که دارید پیشرفت می‌کنید، مرجع می‌شوید، آن وقت اقدام کنید. هزینه رفتن شما به نجف با من». نواب‌صفوی نگاهی به علامه‌امینی انداخت و مکث کرد و بعد گفت: «اسلام سرباز و درسخوان دارد، سگ [نگهبان] ندارد… من و برادرانم می‌خواهیم سگ اسلام باشیم …»
🌸🍃﷽🌸🍃 ✋ذکر شهدا 👌شهید مهدی باکری با اذکار و ادعیه آقا مهدی انس عجیبی با دعا و اذکار داشت. ⭕️برش اول: ۲۴ اسفند بود بود و قرار بود فردا به طرف اتوبان العماره بصره حرکت کنیم و در مسیر پلی را تصرف کرده و منفجرش کنیم. مهدی داشت پیش از غروب نصیحت هایش را می کرد. 👈می گفت: خدا یادتان نرود. یادم افتاد قبل از برگه هایی را آماده کرده بود. نوشته بود در زمان حرکت «لا حول و لا قوة الا بالله» بخوانیم و د رزمان درگیری «الله اکبر» و «لا اله الا الله». و حالا داشت یاد آوری می کرد. ⭕️برش دوم: پشت سیل بند دجله بودیم بدون هیچ جان پناه و سنگری و بدون مهمات. 🌹 از زمین و هوا آتش می بارید. حتی یک هواپیمای بزرگ آمد بالای سر ما. فکر کردیم مسافربری است؛ اما توپولف روشی بود. بشکه های بمب بر سر ما می انداخت. در این گیر و دار آقا مهدی کناری نشسته بود و زانوهایش را بغل کرده بود و می جنبید. رفتم پیشش. گفتم: چه کار کنیم آقا مهدی؟ گفت: ما که اینجا چیزی نداریم. فقط خدا را داریم. پس کن. ⭕️برش سوم: دم دمای شهادت هم آیه ای را که موقع سخنرانی می خواند را می گفت و شلیک می کرد: « الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه» که یک دفعه تیر خورد و افتاد. 🌹وقتی هم گذاشتیمش روی قایق که برش گردانیم عقب. دستهایش را به حالت دعا گرفته بود بالا و ذکر می گفت: یک چیزی مثل «الله الله الحمد لله» که موشک آرپی جی کل قایق را فرستاد هوا و آقا مهدی را رساند به خدا. 👈راوی: جمشید نظمی؛ هم رزم شهید کتاب به مجنون گفتم زنده بمان ؛ کتاب مهدی باکری، نوشته فرهاد خضری، نشر روایت فتح، صفحات ۲۷ @fatemi222