مقام مُخبِتین
قرآن کریم در وصف مؤمنین میفرماید از رسیدن به حق به اطمینان خاطر رسیدند
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُواْ إِلَى رَبِّهِمْ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
بى گمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و [با فروتنى] به سوى پروردگارشان آرام يافتند آنان اهل بهشتند و در آن جاودانه خواهند بود (هود23)
اخبات مقامی است که سالک در آن مقام از شر نفس در امان و از خطرات راه گذشته است. مخبتین کسانی هستند که در دارالامن توحید دارالاسالم دین وارد شده اند، بشارت آنان از این نظر است که تزلزل و اضطراب از آنها گرفته شده، غمی جز غم عشق حق ندارند. در قرآن در ذیل آیه فوق خدای متعال مخبتین را چنین توصیف میکند
مخبتین کسانی هستند که متذکر حق بوده در اقامه صلوه ساعی هستند. نسبت به آنچه پیش آید بردبارانه هر مصیبتی را تحمل میکنند، در نزد آنان نام خدا برده شود، دل آنان از هیبت جلال الهی میتپد. آنچه خدای متعال به آنها ارزانی داشته در راه خدا انفاق میکنند
الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَ الْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ (حج35)
این وصف همان کسانی است که به وصال حق رسیده، از شر نفس در امان هستند. به نور ایمان خاطری آسوده و دلی آرام دارند. از جمله اسلموا که در آیه قبل یش از مخبتین ذکر شده استفاده میشود که مخبتین به مقام تسلیم سیده دارای قلبی سلیم هستند. (سلوک عاشورایی، منزل سوم، آیت الله شیخ مجتبی تهرانی، ص27 )
مراتب و اوصاف مُخبتین
اخبات ابتدای مقام طمأنینه است، وارد شدن به مقام امنی است که برای شخص وارد رجوع و برگشتی نیست. (خواجه عبدالله انصاری در کتاب منازل السائرین) اخبات را به سه درجه تقسیم نموده و برای مخبتین در هر مقام اوصافی ذکر میکند
در درجه اول باید عصمت بر شهوت محیط شود، اراده بر غفلت غالب آید، طلب نسیان را از بین ببرد. در درجه دوم سبب بر اراده نقصانی وارد نیاورد، و اردات قلب را متوحش نسازد، فتنه سالک را از مسیرش منحرف نکند. در درجه سوم مدح و ذم نزد او یکسان باشد، ملامت نفس برای او مداوم باشد، چشم خطابین او بسته شده باشد... سالکی که به مقام اخبات وارد میگردد حالش چنین خواهد بود.
1- ملکه اجتناب از معصیت در او قوت گرفته شهوت را از خود دور و هوای باطل را از سر بدر میکند.
2- ارادهای که برای رسیدن به حق دارد از آن جهت که قوی است نمیگذارد غفلت دامنگیر او گردد.
3- شوق و اشتیاقی که از حق در وجود او هست نمیگذارد او از یاد حق غافل گردد.
4- اسباب عالم وجود بر اراده حقبین او نقصانی وارد نمیکند، چشم سبب بین او بسته و مسبب را میبیند و سبب را نمیبیند.
5- شرح صدری دارد که حوادث و عوارض که بر او وارد میشوند وی را متزلزل نمیکنند دلش محکم، قلبش قوی، خاطرش آرام است.
6- هیچ فتنه و بلایی وی را از راه راستی که طی میکند منحرف نمیسازد.
7- هر چه خلق درباره او بگویند گفته آنها در وجود او اثر نمیکند، مدحش کنند از مدح آنها شاد نمیشود، ذمش کنند دلگرفته و غمگین نمیگردد از ظلمت نفس رسته تحت تاثیر گفتمانهای خلق قرار نمیگیرد.
8- هر عملی انجام میدهد از نظر خود او مردود است. عملش نزد خودش وزنی ندارد، ملامت نفس نمیگذارد خودپسندی در او ظهور کند او دائما در ملامت و سرکوبی نفس است.
9- به امور عالم به نظر بیعیبی مینگرد، چشم عیببین او بسته، با چشم حقبین در عوالم خلقت خطایی نمیبیند (مقامات معنوی، محسن بینا، ج1 ، ص116)
#تواضع در مقابل خداوند
#مخبتین
https://eitaa.com/fatemi222/11014
سجده و تذلل برای خدا، داروی بیماری تکبر است
وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِکَةُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ (نحل/49)
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مى کنند و تکبر نمى ورزند.
سجده و تذلل برای خدا، داروی بیماری تکبر است
وَلِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِکَةُ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ (نحل/49)
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مى کنند و تکبر نمى ورزند.
(و لله یسجد ما فی السموات و ما فی الارض من دابه و الملئکه و هم لایستکبرون ):
(هر چه در آسمانها و زمین است از قبیل جنبندگان و فرشتگان همه برای خدا سجده می کنند و ایشان تکبر نمی ورزند)،حقیقت سجده نهایت درجه تذلل و تواضع در برابر عظمت و کبریائی خدا و ظهور همان تذلل ذاتی همه موجودات در برابر خالق یکتاست . می فرماید آنچه جنبنده در آسمانها و زمین هست در برابر خدا خضوع نموده و انقیاد ذاتی دارند وخدای متعال سزاوار ومحق است که پرستش و سجده شود.
در این آیه دلالتی وجود دارد بر اینکه در غیر کره زمین در کرات آسمانی دیگر نیز جنبدگانی موجود بوده و در آنجا سکونت و زندگی می نمایند. و آنگاه می فرماید فرشتگان نیز برای خدا سجده می کنند و هرگز از عبادت اوتکبر نمی ورزند(و حال آنکه مشرکان ملائکه را عبادت نموده و آنها را الهه می پندارند).
استکبار به معنای بزرگی و نشستن در موضعی است که انسان لیاقت آن راندارد، لذا استکبار همیشه مذموم است ، چه به نحو استکبار مخلوق در برابرمخلوق دیگر باشد و چه به معنای استکبار شخص در برابر خالق (اما تکبر فقط در مورد بنده مذموم است ، ولی در مورد خداوند، تکبر او به حق است ، چون هیچ موجودی از جهت عظمت و کبریا با او قابل سنجش نیست ).
و استکبار به مخلوقات از این جهت ناپسند است که همه مخلوقات درپیشگاه خداوند محتاج و فقیرند و هیچ یک مالک نفع و ضرری برای خودنمی باشند، لذا استکبار یکی بر دیگری ، تجاوز از حد خود و مصداق ظلم وطغیان است .
و استکبار مخلوق به خالق از این جهت ناپسند است که جز با فرض استقلال و غنای ذاتی تحقق نمی پذیرد و این فرض همانا غافل شدن از مقام پروردگاراست با آنکه نسبت میان عبد و پروردگارش نسبت فقر و غنا و ذلت و عزت است ، پس کبریا و علو مخصوص خداوند است و هر ادعای تکبری از جانب بنده نوعی یاغیگری در برابر خداست و این همان استکبار به حسب ذات است که به دنبال خود استکبار در عمل را می آورد،
بدین صورت که بنده امرپروردگارش را اطاعت نکند و از نهی او اجتناب ننماید، و این امر در موردملائکه به هیچ وجه مصداق نمی یابد، چون آنها هرگز از مقام پروردگارشان درغفلت نیستند و یاد و ذکر او را فراموش نمی کنند، نتیجتا دچار استکبار وگردنکشی نمی شوند.
#تواضع در مقابل خداوند
#مخبتین
https://eitaa.com/fatemi222/11014
:
🔹إِنَّهُ لَیُعجِبُنى أَن یَحمِلَ الرَّجُلُ الشَّى ءَ فى یَدِهِ یَکونُ مَهنَئا لأِهلِهِ یَدفَعُ بِهِ الکِبرَ عَن نَفسِهِ؛
🔹براستى که خوش دارم مرد با خوشحالى و افتخار چیزى را با دست خودش براى خانواده اش ببرد و بدین وسیله تکبر را از خود دور کند.
مجموعه ورام، ج1، ص201
🔹رسول خدا (ص) فرموده اند: «ایاکم و الکبر فان ابلیس حمله الکبر علی ان لایسجد لآدم؛ از تکبر بپرهیزید که ابلیس به خاطر تکبر از سجده کردن بر آدم خودداری کرد (و برای همیشه مطرود درگاه الهی شد)
امام على علیه السلام :
وَعَن ذلِکَ ما حَرَسَ اللّه عِبادَهُ المُؤمِنینَ بِالصَّلَواتِ وَالزَّکَواتِ وَمُجاهَدَةِ الصِّیامِ فِى الیّامِ المَفروضاتِ تَسکینا لأَطرافِهِم وَتَخشیعا لأَبصارِهِم وَتَذلیلاً لِنُفوسِهِم وَتَخفیضا لِقُلُوبِهِم وَإِذهابا لِلخُیَلاءِ عَنهُم... اُنظُروا إِلى ما فى هذِهِ الفعالِ مِن قَمعِ نَواجِمِ الفَخرِ وَقَدعِ طَوالِعِ الکِبرِ؛
🔹از این جاست که خداوند بندگان مؤمن خود را به وسیله نمازها و زکاتها و جدّیت در روزه دارى در روزهاى واجب، نگهبانى مى کند، زیرا که این امور باعث آرام شدن اعضاء و جوارح و خشوع دیدگان و فروتنى جانها و خضوع دلها و بیرون راندن کبر و نخوت از وجود آنان مى شود... بنگرید، که این اعمال چگونه نمودهاى فخر فروشى را در هم مى شکند و آثار و نشانه هاى تکبر را مى زداید!
نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص294
امام صادق علیه السلام:
لا یَدخُلُ الجَنَّهَ مَن فِی قَلبهِ مِثقالَ ذَرَّهٍ مِن کِبر؛
کسی که در قلبش به اندازه ذره ای کبر و خود بزرگ بینی باشد به بهشت وارد نمی شود.
الکافی(ط-اسلامی) ج2 ص310
#تواضع در مقابل خداوند
#مخبتین
https://eitaa.com/fatemi222/11014