eitaa logo
منبرک فاطمی
6.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
940 ویدیو
1.3هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️امرمعروف و نهی منکر ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز @a_f_133 🔺فهرست + تبلیغات شما و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
💠قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ«69» بگو:در زمین بگردید پس بنگرید که فرجام گنه پیشگان چگونه بوده است. 💠وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمّا یَمْکُرُونَ«70» و بر(انحراف و عواقب شوم)آنان اندوه مخور و از آنچه مکر(و توطئه) می کنند،دلتنگ مباش. ✔️نکته ها: *قرآن بارها با جمله ی «سِیرُوا» یا «أَ فَلَمْ یَسِیرُوا» مردم را برای سیر در زمین تشویق کرده و در اکثر موارد برای انذار وهشدار وعبرت گرفتن از زندگی مجرمان بوده است. ✔️پیام ها: 1- بازدید از آثار بجا مانده از ستمگران تاریخ،یکی از ابزار رشد و است. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 2- تاریخ بشر،اصول،قانون و دارد که بر اساس آن اصول،عبرت های گذشته می تواند برای امروز درس باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 3- سفرها باید باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 4- حفظ آثار ،برای پندگیری آیندگان لازم است. «فَانْظُرُوا» 5-مناطقی که با قهر خدا قلع و قمع شده،مناطق ملی است و بازدید از آنها باید برای همگان بدون مانع باشد. سِیرُوا ... فَانْظُرُوا 6- مجرمان،بد عاقبت هستند. «عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ» (جرم پی در پی،سبب کفر و تکذیب می شود). 7- گناه،کیفر دنیوی و اخروی دارد.(مشت نمونه خروار است،قهر دنیوی را ببینید تا به قهر اخروی پی ببرید). «عاقِبَهُ الْمُجْرِمِینَ» 8-وقتی که عاقبت مجرمان، و قمع شدن است،چرا برای لجاجت و عنادآنان محزون باشیم؟ «لا تَحْزَنْ» 9- پیامبر حتّی برای دشمنان مکّار دلسوز بود. لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ ... یَمْکُرُونَ 10- پیامبران،تحت حمایت الهی هستند. «لا تَحْزَنْ - لا تَکُنْ» خداوند پیامبرش را تسلی می دهد. غم مخور زان رو که غمخوارت منم وز همه بدها نگهدارت منم از تو گر اغیار برتابند روی این جهان و آن جهان یارت منم 11- توان و ظرفیّت انسان ها حتّی انبیا،محدود است. «فِی ضَیْقٍ» نگرانی پیامبر اسلام از مؤثّر واقع شدن حیله ی کفّار و بی اثر ماندن خودش بود که خداوند به او اطمینان وتسلّی می دهد. «لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ» 12- دشمنان اسلام،دائماً مشغول و توطئه هستند. «یَمْکُرُونَ» وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ«71» و می گویند:اگر راست می گویید،این وعده(عذاب دنیا یا قیامت)کی خواهد بود؟ 💠قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ«72» بگو:چه بسا بخشی از آن عذابی را که با شتاب می خواهید،در پی شما باشد(و به شما برسد و خود خبر نداشته باشید). 💠وَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النّاسِ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَشْکُرُونَ«73» و البتّه پروردگار تو بر(این)مردم دارای بخشش است و لکن بیشترشان شکرگزار نیستند. 💠وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَعْلَمُ ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما یُعْلِنُونَ«74» و البتّه پروردگارت،آنچه را در سینه هاشان پنهان دارند و آنچه را آشکار می نمایند،(به خوبی)می داند. ✔️نکته ها: ⬅️هنگامی که انبیا مردم را در مورد قیامت یا قهر خداوند هشدار می دادند،مردم زمان وقوع قیامت را می خواستند ولی از آن جا که زمان قیامت را جز خدا کسی نمی داند،انبیا پاسخ نمی دادند و تنها نسبت به اصل قهر الهی به مردم هشدار می دادند،نه زمان آن. ⬅️آنچه در سینه هاست؛ «ما تُکِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از کارهای علنی؛ «ما یُعْلِنُونَ» آمده و این می تواند به چند دلیل باشد: الف:افکار و های درونی،انگیزه ی کارهای بیرونی است و لذا مقدّم شده است. ب:دانستن باطن افراد مهم تر از دانستن آنان است. ج:علم خداوند به اهداف و افکار باطنی،برای منکران معاد تهدید بیشتری دارد. ✔️پیام ها: 1- عذاب را مسخره می دانستند. «مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» 2- ندانستن جزئیّات یک ،دلیل بر انکار اصل آن نیست.(اگر زمان وقوع قیامت را نمی دانیم،اصل آن را تکذیب نکنیم). «مَتی هذَا الْوَعْدُ» 3- ریشه ی سؤال از زمان وقوع قیامت،شک در نبوّت است. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» 4- پاسخ دادن به هر لازم نیست.(کفّار از پیامبر می خواستند وقت عذاب را معیّن کند،ولی آن حضرت تعیین نمی کردند). «عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ» 5-عجله ی مردم در نزول عذاب بر کافران،حکمت خدا را تغییر نمی دهد. عَسی أَنْ یَکُونَ ... اَلَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ 6- دنیا جای کامل نیست. «بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ» 7- کیفرهای الهی دارای نظام و زمان بندی و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَکُمْ» 8-بیم و امید،در کنار هم سازنده است. رَدِفَ لَکُمْ ... إِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ 9- در پی بودن قهرالهی نسبت به کفّار حتمی نیست،آنان می توانند با توبه وتغییر موضع،نجات یابند. عَسی ... @FATEMI133
حکمت 477 نهج البلاغه: نکوهش کوچک شمردن گناه وَ قَالَ (عليه السلام): أَشَدُّ الذُّنُوبِ، مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ. ✅همه گناهان نسبت به شامخ الهى كبيره است زيرا هرقدر شخصى كه معصيتش مى شود بزرگ تر باشد معصيت، بزرگ تر خواهد بود و چون خداوند از هرچيز برتر و بالاتر است هر معصيتى در پيشگاهش عظيم است. ♦️البته اين سخن از يك نظر صحيح است ولى از يك نظر مى توان گناهان تفاوت گذاشت. گاهى ذات گناهان با هم متفاوت است; تفاوتى كه مثلاً در ميان زدن به يك شخص بى گناه يا او مى باشد و تفاوتى كه ميان زناى با غير محارم و زناى با محارم است. ♦️و گاه تفاوت به سبب اصرار يا ندامت و استغفار است. ممكن است كسى گناه اى انجام دهد ولى پشيمان شود و به درگاه خدا توبه كند اين گناه نسبت به گناه كسى كه صغيره اى را انجام مى دهد و اصرار بر آن دارد كوچك تر محسوب مى شود و گاهى اين تفاوت به سبب گناهكار است گاهى گناهكار گناه را با و وحشت و اضطراب انجام مى دهد و گاه با بى اعتنايى و كوچك شمردن گناه. به يقين دومى از اولى بزرگ تر است هرچند خودِ گناه هيچ تفاوتى نكند. 🔺امام عسکری(ع): کوچک شمردن گناهان خطرناک است. بعضی می گویند: گناه ما چیزی نیست. مثلاً یک حرفی می زند، می گویند: این حرف درست نیست. می گوید: شوخی کردم. حالا شوخی کردی یا جدی کردی، این حرف درست نبود. آقا من یک میخ طلایی بردارم در چشم کسی بزنم و کور شود. می گوید: کورم کردی. می گویم: طلا بود. حالا یا طلا بود یا میخ بود. من کور شدم. یا شوخی یا جدی نمی شود گفت: شوخی کردم. 🔻مقایسه گناهان بزرگ و گناهان کوچک مثلاً دخترخانمی حجابش خوب نیست، شرعی نیست. می گوییم: دخترخانم تو حجاب داری، یک کمی بهتر کن. می گوید: اینکه چیزی نیست. این خیلی مهم است، آدم می گوید: چیزی نیست این خیلی مهم است. یکوقت من یک سنگ یک کیلویی از دستم پرت می شود و روی پای شما می خورد. می گویم: معذرت می خواهم، ببخشید. با اینکه یک کیلو سنگ به پای شما خورد، اگر بگویم ببخشید، شما می بخشید. اما اگر یک شن از این شن هایی که به نان سنگک چسبیده به سر شما بزنم، برو بابا اینکه چیزی نیست! این را شما نمی بخشی. یک کیلو را می بخشی اما ... ♦️اين از يك نظر، ازنظر ديگر گناهى كه انسان درباره آن بى اعتناست به آسانى دامن او را مى گيرد و به او ضربه مى زند ولى گناهى كه در نظر او عظيم و خطرناك است كمتر به آن گرفتار مى شود. درست مثل اين كه انسان، دشمنى را كوچك بشمرد، از چنين دشمنى ممكن است به آسانى غافل شود و ضربه بخورد ولى از دشمنى كه او را بزرگ و خطرناك مى شمرد در امان بماند. ♦️در روايات اسلامى اين مسأله نيز به صورت گسترده آمده است. مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعه در ابواب جهاد نفس، بابى تحت عنوان «وجوب اجتناب المحقرات من الذنوب» ذكر كرده و در آن باب، چهارده روايت از معصومين(عليهم السلام) در همين زمينه آورده است. ازجمله در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: «لاَ تُحَقِّرُوا شَيْئاً مِنَ الشَّرِّ وَإِنْ صَغُرَ فِى أَعْيُنِكُمْ وَلاَ تَسْتَكْثِرُوا شَيْئاً مِنَ الْخَيْرِ وَإِنْ كَثُرَ فِى أَعْيُنِكُمْ فَإِنَّهُ لاَ كَبِيرَ مَعَ الاِسْتِغْفَارِ وَلاَ صَغِيرَ مَعَ الاِْصْرَارِ; چيزى از كار بد را كوچك نشمريد هرچند در نظر شما كوچك باشد و چيزى از كار نيك را بزرگ نشمريد هرچند در نظر شما بزرگ و فراوان باشد زيرا هيچ گناه كبيره اى با استغفار باقى نمى ماند و هيچ گناه صغيره اى با اصرار بر آن بخشوده نخواهد شد». ♦️از سويى ديگر هنگامى كه انسان درباره گناهى بى اعتنا باشد، آن گناه تكرار مى شود و روى هم انباشته مى گردد و تبديل به گناهى بسيار عظيم مى شود. همان گونه كه در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «إِيَّاكُمْ وَ مُحَقَّرَاتِ الذُّنُوبِ فَإِنَّ لَهَا مِنَ اللَّهِ طَالِباً وَ إِنَّهَا لَتَجْتَمِعُ عَلَى الْمَرْءِ حَتَّى تُهْلِكَهُ; از گناهان كوچك برحذر باشيد زيرا از سوى خدا درباره آن مطالبه مى شود و آن ها روى هم انباشته مى گردد تا انسان را هلاك كند».
امام سجاد(ع) به نقل از کتاب شریف کافی فرمودند: «لا عَملَ اِلّا بِنیَّةٍ»، یعنی عمل جز به نیت نیست. با تکیه به این روایت شریف به یک سؤال رایج و شبهه مشهور می‌توان پاسخ داد. 🔻برخی می‌پرسند اگر فرد کار انجام دهد تکلیف او چیست؟ مثلاً اگر فردی خدای نکرده دین نداشته باشد اما با خود جامعه بشریت را از سختی نجات دهد چگونه به حساب او رسیدگی می‌شود؟ 🔺پاسخ در همین بیان نورانی امام سجاد(ع) نهفته است. مهم در اسلام و ملاک قبولی عمل، هر فرد است. «اِنَّما یَتقَبّلُ الله مِنَ المُتَّقین؛ خدا تنها از می‌پذیرد(سوره مائده/ آیه ۲۷)»؛ اگر فردی با نیت الهی دست به کاری بزند پاداش اخروی هم برای او منظور می‌شود و اگر نیت او کسب یا به اثبات رساندن توانمندی خود در به ثمر رساندن یک کار و نظایر آن باشد به دیگری مورد محاسبه قرار می‌گیرد. 🔺البته از آنجایی که برابر آیه هفتم سوره مبارکه زلزال «فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَهُ» کار خیر هم انجام شود در دستگاه محاسبه الهی فراموش نمی‌شود، ممکن است در همین دنیا شود. مثلاً در روایات هست که به‌دلیل خوش‌برخوردی با و باز بودن در اتاق محل حکومت، حدود ۴۰۰ سال دیرتر به مبتلا شد. این هم یک نوع محاسبه است که خدای سبحان در همین دنیا کار را تمام می‌کند تا پاداش‌دهی به روز موکول نشود و در آن روز سراغ نیت بد و اعمال ناشایست بروند. این در حالی است که برای مؤمنان که نیت الهی دارند علاوه بر پاداش دنیوی، در قیامت نیز پاداش داده می‌شود. 🔻طبیعی است که اگر نیت فردی فقط کسب دنیا باشد، برابر آیه ۲۰ سوره مبارکه شوری در همین دنیا هم حساب می‌شود و از آخرت بی‎نصیب خواهد بود. «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ؛ كسى كه كشت آخرت بخواهد براى وى در كشته‏‌اش مى‏‌افزاييم و كسى كه كشت اين دنيا را بخواهد به او از آن مى‏‌دهيم ولى در آخرت او را نصيبى نيست». 🔺گاهی خدای سبحان با مرگ آسان، زندگی سرشار از و نظایر آن، در این دنیا می‌فرماید و او که نیت الهی نداشته پس از این تسویه حساب باید در انتظار رسیدگی به اعمال ناشایست و نیت سوء خود در روز قیامت باشد.
🔰پیامبر اکرم (ص): قالَ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى : لِيَأذَن بِحَربٍ مِنّي مَن آذى عَبدِيَ المُؤمِنَ ، وَليَأمَن مِن غَضَبي مَن أكرَمَ عَبدِيَ المُؤمِنَ . 🔺خداوند ـ تبارك و تعالى ـ فرمود : «هر كس بنده مؤمن مرا بيازارد ، به من اعلان مى دهد ، و هر كس بنده مؤمن مرا احترام كند ، از خشم من در امان است» . ➕مـی‌خواستم بـنشینم و همان‌جا زار زار کنم. برای یـک شـوخی بـی‌مورد سـال عبادت‌هایم را دادم. بـرای یـک بـی‌مورد، بـهترین اعمال من محو می‌شد. 🔺 چقدر حساب خدا دقیق است. چقدر کارهای نـاشایست را بـه حـساب شوخی انجام دادیم و حالا باید افسوس بخوریم. ➖در ایــن زمـان، جـوان پـشت مـیز گـفت: ایـنجاست که ساله منتظر شماست! این شخص اعـمال خوبی داشته و باید به برزخی برود، اما مـعطل شـماست. بـا گفتم: از چه کسی حرف می‌زنید؟ یـکی از پـیرمردهای مسجدمان را دیدم که در مـقابلم و در کـنار هـمان جـوان ایستاده. خیلی ابراز ارادت کرد و گفت: کجایی؟ چند ساله منتظرت هستم. بـعد از کمی صحبت، این پیرمرد ادامه داد: 👌زمانی که شـما در مـسجد و بـسیج، مـشغول فعالیت فرهنگی بـودید، را در جـمع بـه شما زدم. برای همین آمده‌ام که حلالم کنید. آن صـحنه برایمی‌ادآوری شد. من مشغول فعالیت در مـسجد بودم. کارهای فرهنگی بسیج و... این پیرمرد و چـند نـفر دیگر در نشسته بود. بعد پشت ســـر مـــن حـــرفی زد کــه واقــعیت نــداشت او بـه مـن بدی زد. او ما را زیر سؤال برد. عـجیب‌تر اینکه، زمانی این تهمت را به من زد که من ابــتدای در بـسیج بـود و نـوجوان بـودم!! آدم خـوبی بـود. اما من نامه اعمالم خیلی خالی شده بـود. بـه جـوان پـشت میز گفتم: 😊 درسته ایشان آدم خوبی است، اما من همین‌طوری نمی‌گذرم. دست من خــالی اســت. هــر چــه مــی‌توانی از او بـگیر.(۱) جـوان هـم رو بـه من کرد و گفت: این بنده خدا یک انجام داده که خیلی بابرکت بوده و ثواب زیادی برایش می‌آید. او یـک را در شـهرستان شما، خالصانه برای رضـای خدا ساخته که مردم از آنجا استفاده می‌کنند. اگـر بـخواهی ثواب کل حسینیه‌اش را از او می‌گیرم و در نــامه عــمل شــما مــی‌گذارم تـا او را بـبخشی. بـا خـودم گفتم: «ثواب ساخت یک حسینیه به‌خاطر یـک تـهمت؟! خـیلی خـوبه.» بـنده خدا این پیرمرد، خـیلی نـاراحت و افـسرده شـد، اما چاره‌ای نداشت. ثـواب یـک وقـف بـزرگ را به خاطر یک تهمت داد و رفـت بـه سـمت بـهشت بـرزخی. برای تهمت به یک نوجوان، یک حسینیه را که با اخلاص وقف کرده بود، داد و رفت! امـا تـمام حـواس مـن در آن لـحظه بـه این بود که وقتی کسی به‌خاطر تهمت به یک نوجوان، یک چنین خـیراتی را از دسـت مـی‌دهد، پـس مـا که هر روز و هـرشب پـشت سـر دیگران مشغول قضاوت کردن و حرف زدن هستیم چه عاقبتی خواهیم داشت؟! ما که بـه‌راحتی پـشت سـر مسئولین و دوستان و آشنایان خــــودمان هـــرچه مـــی‌خواهیم مـــی‌گوییم... بـاز جـوان پـشت مـیز به عظمت آبروی مؤمن اشاره کرد.(۲) ۱.تـازه معنای آیه ۳۷ سوره عبس را فهمیدم «هرکسی (در روز جــزا بـرای خـودش) گـرفتاری دارد و هـمان گـرفتاری خـودش بـرایش بـس اسـت و مـجال این نـــیست کــه بــه فــکر کــس دیــگری بــاشد.» ۲.آیـه ۱۹ سـوره نـور مـی‌فرماید: «کسانی که دوست دارنـد زشتی‌ها در میان مردم باایمان رواج یابد، برای آنــان در دنـیا و آخـرت عـذاب دردنـاکی اسـت ...» امـام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می‌فرماید: هر کس آنچه را درباره‌ی مؤمنی ببیند یا بشنود، برای دیــگران بــازگو کـند، از مـصادیق ایـن آیـه است کتاب سه دقیقه در قیامت https://eitaa.com/fatemi222/1991
▬📝 ﷽▬ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🌸 ✅زمان كنار گذاشتن و آن 1⃣👈آیت عظام ای و از 🌙 شب عید می تواند را بپردازد یا کنار بگذارد و بنابر احتیاط واجب، مکلف باید فطریه را پیش از نماز بدهد، ولی اگر نماز عید نمی خواند می تواند دادن فطریه را تا 🌕 تأخیر بیاندازد و در صورتی که دسترسی به فقیر دارد کنار گذاشتن فطریه، کافی نیست. 👌اما اگر تا ظهر دسترسی به نداشت، فطریه را بگذارد و هر گاه دسترسی پیدا کرد به فقیر بدهد و اگر کنار نگذاشته باشد نیز بنا بر احتیاط واجب نمی شود و باید با قصد و بدون نیت ادا و قضا، فطریه را بپردازد. 2⃣👈آیت الله اگر دسترسى به ندارد مى تواند مقدارى از مال خود را به نیت جدا کرده و براى که در نظر دارد یا براى هر مستحق کنار بگذارد و باید هر وقت که آن را مى دهد فطره نماید. 📗 : ۱.استفتائات دوازه مرجع احکام زکات فطره •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈
💙💜💙💜💙 💜💙💜💙 💙💜💙 💜💙 💙 💙دیگران را و به هر کسی که با کلام و یا نگاهش و یا عملش ما را آزار داده ، کنیم 💜استغفار کنیم که ان شاءالله اورا ببخشد ، تا خدا نیز مارا ببخشد 👌 💙 دارم این تاثیرات بسیار مثبتی در زندگی شما خواهد گذاشت باشد ما از خدا کرده ایم که به ما معرفتی بدهد که از کنده شویم و شویم 💜در لذتیست که در نیست 👌 بگذارید مردم هر چه می خواهند بگویند مگر مهم است؟🤔 💙 مگر قرار است ما با مردم به بهشت و یا با بدگویی آنان به جهنم برویم؟؟🤔 قرار است خدا ، مارا به بندگی مان محک بزند ، نه بندگان خدا اثرات زندگی با این تکلیف : 👇 1⃣ احساس 2⃣ پیروی از هوای نفس 3⃣پیروی از ی انبیاء 4⃣ داشتن آرام 5⃣ نداشتن هیچ گونه توقع از دیگران 6⃣احساس دوست داشتن دیگران 💜زندگی با این حس که فقط خدا برای من مهم است و من آنگونه زندگی می کنم که مورد توجه خداوند قرار گیرم نه توجه بندگان خدا ، آنچنان ارامشی را به شما هدیه میدهد ، ه که با هیچ چیز آن را عوض نخواهید کرد. 💙 میدانم که توجه بندگان خدا ، نه در این دنیا و نه در ان دنیا دردی را از من دوا نخواهد کرد. پس من مانند خدایم و امامانم ؛ را بزرگ می کنم و دیگران را می بخشم. 👌 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @fatemi222
بسم الله الرحمن الرحیم ✍ ✋خداوند درقرآن شرط عمل صالح را ایمان داند و می فرماید: 👈مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ : 👈هر کس از مرد و زن عمل شایسته کند،درحالی که مؤمن باشد او را زندگی نیکو دهیم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل می کرده اند می دهیم (آیه 97 نحل) 👌هر عمل ما سه جنبه دارد که مراقبت از هر سه جنبه ضروری است: 1⃣👈باید خود عمل خوب باشد و به تعبیر علماء اخلاق حسن فعلی داشته باشد. 2⃣👈چگونگی انجام عمل؛ برای این که هر کاری به نتیجه برسد و تأثیر آن احساس شود، باید مراقب بود که آن عمل به بهترین صورت انجام گیرد. مثلا در کمک به یک مستمند باید مراقب بود که آبرویش حفظ شود. 3⃣👈 نیت و انگیزه شخص عامل؛ مهمترین جنبه هر عملی، آن است باید عمل از سر صدق و اخلاص انجام شده به اهداف دنیوی و پست آلوده نگردد. 👌مشهورترین آموزه دینی که از پیامبر با کرامت اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رسیده این است که ارزش و بهای هر عملی به آن بستگی دارد لا عمل الا بنیه:؛(اصول کافی، ج 1، ص 70) و 👌ارزش رفتارها به نیت ها و تصمیم هاست «الاعمال بالنیات»، (دعائم الاسلام، ج 1، ص 4) 👌و لذا در مورد ضربه ای که امیر مؤمنان ( علیه السلام )  در جنگ خندق بر عمرو بن عبدود وارد آورد منجر به پیروزی اسلام گردید. پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: ضربه علی ( علیه السلام )  در روز خندق از عبادت جن و انس برتر بود و این به خاطر اخلاص عمیق علی ( علیه السلام )  در این عمل بود. پس هر عملی که این سه ویژگی در آن مورد توجه قرار گرفته، برترین اعمال است. 👌نتیجه اینکه ملاک عمل صالح همان وجه الله و تقرب جویی به خداست . @fatemi222
نیت در قرآن اثر نیت در اعمال‏ 🔺و لا جناح علیکم فیما عرضتم به من خطبه النساء أو أکنتم فی أنفسکم علم الله أنکم ستد کرونهن و لکن لا تواعدوهن سرا الا أن تقولوا قولا معروفا و لا تعزموا عقده النکاح حتی یبلغ الکتب أجله و اعملوا أن الله یعلم ما فی أنفسکم فاحذروه و اعملوا أن الله غفور حلیم(اسراء، آیه 84.)؛ 🔻و گناهی بر شما نیست که به طور کنایه، (از زنانی همسرانشان مرده‏اند) خواستگاری کنید، و یا در دل تصمیم بر این کار بگیرید (بدون اینکه آن را اظهار کنید). خداوند می‏دانست شما به یاد آنها خواهید افتاد؛ (و با خواسته طبیعی شما به شکل معقول، مخالفت نیست؛) ولی پنهانی با آنها قرار زناشویی نگذارید، مگر اینکه به طرز پسندیده‏ای (به طور کنایه) اظهار کنید! (ولی در هر حال،) اقدام به ازدواج ننمایید، تا عده آنها سرآید! و بدانید خداوند آنچه را در دل دارید، می‏داند! از مخالفت او بپرهیزید! و بدانید خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمی‏کند)! ✅نقش نیت در عبادات‏ 🔺ألیس علیک هداهم و لکن الله یهدی من یشاء و ما تنفقوا من خیر فلانفسکم و ما تنفقون الا ابتغا وجه الله و ما تنفقوا من خیر یوف الیکم و أنتم لا تظلمون( بقره، آیه 272.)؛ 🔻 هدایت آنها (به طور اجبار،) بر تو نیست؛ (بنابراین، ترک انفاق به غیر مسلمانان، برای اجبار به اسلام، صحیح نیست؛) ولی خداوند، هر که را بخواهد (و شایسته بداند)، هدایت می‏کند. و آنچه را از خوبیها و امنوال انفاق می‏کنید، برای خودتان است؛ (ولی) جز برای رضای خدا، انفاق نکنید! و آنچه از خوبیها انفاق می‏کنید، (پاداش آن) به طور کامل به شما داده می‏شود؛ و به شما ستم نخواهد شد. ✅علم الهی به نیت انسان‏ 🔺ربکم أعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صلحین فانه کان للاوبین غفورا(اسراء، آیه 25.)؛ 🔻پروردگار شما از درون دلهایتان آگاهتر است؛ (اگر لغزشی در این زمینه داشتید) هرگاه صالح باشید (و جبران کنید) او بازگشت کنندگان را می‏بخشد. ✅پاداش صدق نیت‏ 🔺لقد رضی الله عن المؤمنین اذ یبایعونک تحت الشجره فعلم ما فی قلوبهم فأنزل السکینه علیهم و أثبهم فتحا قریبا( فتح، آیه 18.)؛ 🔺خداوند از مؤمنان - هنگامی که در زیر آن درخت با تو بیعت کردند - راضی و خشنود شد؛ خدا آنچه را در دورن دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود می‏دانست؛ از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی بعنوان نصیب آنها فرمود. ✅پاداش نیت خوب یا بد 🔺لله ما فی السموت و ما فی الارض و ان تبودا ما فی أنفسکم أو تخفوه یحاسبکم به الله فیغفر لمن یشاء و یعذب من یشاء و الله علی کل شی‏ء قدیر(بقره، آیه 284.)؛ 🔺آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست. و (از این رو) اگر آنچه را در ئل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق محاسبه می‏کند. سپس هر کس را بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، می‏بخشد؛ و هر کس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات می‏کند. و خداوند به همه چیز قدرت دارد. ✅پاداش بر اساس نیت‏ 🔺و من یهاجر فی سبیل یجد فی الارض مرغما کثیرا و سعه و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع أجره علی الله و کان الله غفورا رحیما(نساء، آیه 100.)؛ 🔺کسی که در راه خدا هجرت کند، جاهای امن فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد. و هرکس بعنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او، از خانه خود بیرون رود، سپس مرگش فرا رسد، پاداش او بر خداست، و خداوند، آمرزنده و مهربان است. ✅اطلاع خدا از نیت انسان‏ 🔺و لا أقول لکم عندی خزائن الله و لا أعلم الغیب و لا أقول انی ملک و لا أقول للذین تزدری أعینکم لن یؤتیهم الله خیرا الله أعلم بما فی أنفسهم انی اذا لمن الظلمین( هود، آیه 31.)؛ 🔺من هرگز به شما نمی‏گویم خزائن الهی نزد من است! و غیب هم نمی‏دانم! و نمی‏گویم من فرشته‏ام! و (نیز) نمی‏گویم کسانی که در نظر شما خوار می‏آیند، خداوند خیری به آنها نخواهد داد؛ خدا از دل آنان آگاهتر است! (با این حال، اگر آنها را برانیم،) در این صورت از ستمکاران خواهم بود! https://eitaa.com/fatemi222/14651
✅اخبار از نیت وقتی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در بغداد تشریف داشتند، یکی از شیعیان عرض کرد: عبورم به میدان بغداد افتاد و جماعتی را دیدم، سؤال نمودم که چرا مردم اینجا جمع شده‌اند؟ گفتند: که اینجا شخص کافری می‌باشد که از نیت مردم خبر می‌دهد. من جلو رفتم او را همانطور که مردم گفتند، یافتم. حضرت این کلام را شنیدند، فرمود بیا با هم نزدش برویم که مار با او کاری است. چون حضرت بمیدان نزد آن کافر آمدند، او را به کناری از میدان بردند و از او سؤال کردند: از چه راهی این طریق را یاد گرفتی؟ گفت از طریق مخالفت نفس. فرمودند: تو در هر کاری مخالفت نفس می‌کنی، من ایمان و اسلام را بر تو عرضه می‌دارم ببین نفست قبول می‌کند؟ گفت: نه، فرمود: باید مخالفت با نفس کنی و اسلام را بپذیری. او اسلام را پذیرفت و از تابعین آن حضرت گردید. هر کس از نیت درون سؤال می‌کرد دیگر نمی‌توانست جواب بدهد، به حضرت شکایت کرد از این حکایت که در کفر می‌توانستم، الان نمی‌توانم با اینکه باید بهتر بدانم. فرمود: آن مزد زحمت نفس که در دنیا به تو عنایت می‌شد، الان که مسلمان شده ای مزد آن برای تو در آخرت ذخیره می‌شود. https://eitaa.com/fatemi222/14651
داستانها : ✅اصحاب علی (علیه السلام) 🔸هنگامی که امیر المومنین علی (علیه السلام) از جنگ صفین مراجعت می‏نمود، شخصی از اصحاب آن حضرت خدمت ایشان آمد و عرض کرد: یا امیر المؤمنین! دوست داشتم برادرم هم در این جنگ بود و به فیض درک رکاب شما نایل می‏شد. 🔸حضرت در جواب فرمود: بگو نیتش چیست؟ آیا این برادر تو معذور بود و نتوانست بیاید و در جنگ شرکت کند! و یا نه بدون عذری از شرکت در جنگ خودداری کرد و نیامد؟ اگر معذور نبود و نیامد و اگر عذری داشته که با ما باشد، پس با ما بوده است. آن مرد عرض کرد: بله، یا امیرالمؤمنین! اینطور بود یعنی نیتش این بود که با ما باشد. 🔸حضرت فرمودند: نه تنها برادر تو با ما بود، بلکه با ما بوده‏اند کسانی که هنوز در رحمهای مادرانند و افرادی که هنوز در اصلاب پدرانند. و تا دامنه قیامت اگر افرادی یافت شوند که واقعا از صمیم قلب و آرزویشان این باشد که ای کاش علی را درک می‏کردم و در رکاب او می‏جنگیدم، ما آنها را جزء اصحاب خود می‏شماریم(گفتارهای معنوی: 236 و 237.). https://eitaa.com/fatemi222/14651
✅هشام و فرزدق‏ 🔸هشام بن عبدالملک، با آنکه مقام ولایت عهدی داشت و آن روزگار - یعنی دهه اول قرن دوم هجری - از اوقاتی بود که حکومت اموی به اوج قدرت رسیده بود، هر خواست بعد از طواف کعبه، خود را به حجر الاسود برساند و با دست خود آن را لمس کند میسر نشد. همه مردم یک نوع جامه ساده که جامه ساده که جامه احرام بود پوشیده بودند، یک نوع سخن که ذکر خدا بود به زبان داشتند، یک نوع عمل می‏کردند. 🔸 چنان در احساسات پاک خود غرق بودند که نمی‏توانستند درباره شخصیت دنیایی هشام و مقام اجتماعی او بیندیشند. افراد و اشخاصی که او از شام با خود آورده بود تا حرمت و حشمت او را حفظ کنند، در مقابل ابهت و عظمت معنوی عمل حج، ناچیز به نظر می‏رسیدند. 🔸هشام هر چه کرد خود را به حجر الاسود برساند، و طبق آداب حج، آن را لمس کند، به علت کثرت و ازدحام مردم میسر نشد. ناچار برگشت، و در جای بلندی برایش کرسی گذاشتند. و او از بالای کرسی، به تماشای جمعیت پرداخت. شامیانی که همراهش آمده بودند دورش را گرفتند. 🔸آنها نیز به تماشای منظره پر ازدحام جمعیت پرداختند. در این میان، مردی در سیمای پرهیزکاران ظاهر شد. او نیز مانند همه یک جامه ساده بیشتر به تن نداشت؛ آثار عبادت و بندگی خدا بر چهره‏اش نمودار بود. اول رفت و به دور کعبه طواف کرد؛ بعد با قیافه‏ای آرام و قدمهایی مطمئن، به طرف حجر الاسود آمد. جمعیت با همه ازدحامی که بود، همینکه او را دیدند فورا کوچه دادند و او خود را به حجر الاسود نزدیک ساخت. 🔸 شامیان که این منظره را دیدند و قبلا دیده بودند که مقام ولایت عهد با آن اهمیت و طمطراق موفق نشده بود که خود را به حجرالاسود نزدیک کند، چشمهایش خیره شد و غرق در تعجب گشتند. یکی از آنها از هشام پرسید: این شخص کیست؟ هشام با آنکه کاملا آن شخص را می‏شناخت که علی بن الحسین زین العابدین است، خود را به ناشناسی زد و گفت: نمی‏شناسم. 🔸 در این هنگام چه کسی می‏توانست از ترس هشام که از شمشیرش خون می‏چکید، جرأت به خود داده و او را معرفی کند؟ ولی در همین وقت، همام بن غالب معروف به فرزدق شاعر زبردست و توانای عرب، با آنکه به واسطه کار و شغل و هنر مخصوصش بیش از هر کس دیگر می‏بایست حرمت و حشمت هشام را حفظ کند، چنان وجدانش تحریک شد و احساساتش به جوش آمد که فورا گفت: لکن من او را می‏شناسم؛ سپس به معرفی ساده قناعت نکرد، بر روی بلندی ایستاده و قصیده‏ای غرا - که از شاهکارهای ادبیات عرب است و فقط در مواقع حساس پر از هیجان که روح شاعر مثل دریا موج بزند می‏تواند چنان سخنی ابداع شود - بالبدیهه سرود و انشاء کرد. در ضمن اشعارش چنین گفت: این شخص کسی است که تمام سنگریزه‏های سرزمین بطحا او را می‏شناسند، این کعبه او را می‏شناسد، زمین حرم و زمین خارج حرم او را می‏شناسند. این فرزند بهترین بندگان خداست، این است آن پرهیزکار پاک پاکیزه مشهور. این که تو می‏گویی او را نمی‏شناسم، زیانی به او نمی‏رساند، اگر تو یک نفر، فرضا نشناسی، عرب و عجم او را می‏شناسند. 🔸هشام از شنیدن این قصیده و این منطق و این بیان، از خشم و غضب آتش گرفت، و دستور داد مستمری فرزدق را از بیت المال قطع کردند، و خودش را در عسفان بین مکه و مدینه زندانی کردند. ولی فرزدق هیچ اهمیتی به این حوادث - که در نتیجه شجاعت در اظهار عقیده برایش پیش آمده بود - نداد، نه به قطع حقوق و مستمری اهمیت داد و نه به زندانی شدن و در همان زندان نیز با انشاء اشعار آبدار از هجو و انتقاد هشام خودداری نمی‏کرد. 🔸علی بن الحسین (علیه السلام) مبلغی پول برای فرزدق - که راه درآمدش بسته شده بود - به زندان فرستاد. فرزدق از قبول آن امتناع کرد و گفت: من آن قصیده را فقط در راه عقیده و ایمان، و برای خدا انشاء کردم، و میل ندارم در مقابل آن پولی دریافت دارم. بار دوم علی بن الحسین، آن پول را برای فرزدق فرستاد، و به او پیغام داد که خداوند خودش از و قصد تو آگاه است، و تو را مطابق همان و قصدت پاداش نیک خواهد داد، تو اگر این کمک را بپذیری به اجر و پاداش تو در نزد خدا زیان نمی‏رساند. و فرزدق را قسم داد که حتما آن کمک را بپذیرد. فرزدق هم پذیرفت(بحارالانوار 11: 36.). https://eitaa.com/fatemi222/14651
✅اهمیت انگیزه و نیت‏ در فرهنگ قرآن و مکتب اهل بیت (علیهم السلام) به انگیزه و نیت عمل بهای اصلی داده شده است. تا آن جا که نیت مأمن برای انجام کار خیر با ارزش‏تر از عمل او شمرده شده است. از بسیاری کارهای انجام نشده، به خاطر انگیزه‏های مثبت ستایش شده و از بسیاری کارهای انجام گرفته، به خاطر انگیزه‏های منفی انتقاد شده است. ♦️چند نمونه از کارهایی که انجام نگرفته اما به دلیل نیت آن مورد ستایش و پاداش واقع شده است: - از اقدام حضرت ابراهیم برای قربانی کردن فرزند. قد صدقت الرؤیا - اویس قرنی برای دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه رفت و با آن که به دیدار حضرت مؤفق نشد اما زیارتش قبول شد، در مقابل، افرادی در کنار حضرت بودند و او را آزار می‏دادند. - گروهی از یاران پیامبر وسیله رفتن به جبهه نداشتند لذا ناراحت و گریان بودند. (توبه، 92) - افرادی که خدا بدی‏های آنان را به خوبی تبدیل می‏کند. یبدل الله سیئاتهم حسنات (فرقان، 70) - کسانی که چون با محبت اهل بیت (علیهم السلام) از دنیا رفتند پاداش شهید دریافت می‏کنند. من مات علی حب آل محمد مات شهیدا (بحارالانوار، ج 23، ص 233) - گروهی که پاداش چند برابر به آنان عطا می‏شود. أضعافا مضاعفه اما کارهای نیکی که مورد انتقاد واقع شده است: - کارهایی که با نیت فاسد و همراه با ریا و عجب باشد. الذین هم یراؤن ... فویل للمصلین (ماعون، 4) https://eitaa.com/fatemi222/14651
✅ابوعامر و مسجد ساختن قبل از اسلام یکی از رهبانان معروف ابوعامر راهب بود که لباس‌های خشن و درشت می‌پوشید و به ریاضت مشغول بوده و در میان اجتماع مورد احترام بود، تا آنکه پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه آمد و موقعیت او متزلزل شد. او در مقام مخالفت برآمد و جنگ احزاب و خندق را بوجود آورد؛ پس از شکست در این جنگ‌ها، با عده ای از منافقین مدینه همدست شد و به این فکر افتاد که پایگاهی در مدینه با کمک دوازده نفر از قبیله بنی غم، از جمله ثعلبه بن حاطب و معتب بن قشیر و نبتل بن حرث و… ایجاد کند. لذا نزدیک مسجد قبا مسجدی بنا کردند، وقتی ساختمان آن تمام شد عده ای به حضور پیامبر آمدند تا همانطور که مسجد قبا را افتتاح کرد این مسجد را هم افتتاح کند؛ و علت ساختن این مسجد را بیان کردند: که عده ای نمی‌توانند به مسجد شما بیایند، هوا هم گاهی سرد بارانی است و رفت آمد برایشان سخت است.! پیامبر فرمود: الان آماده سفر تبوک هستم، انشاءالله بعد می‌آیم و افتتاح می‌کنم. پس از مراجعت جنگ تبوک آن‌ها آمدند و پیشنهاد افتتاح و آمدن به مسجد را دادند. این وقت سه آیه سوره توبه نازل شد و از نیت سوء و کفر و تفریق آنان خبر داد؛ و پیامبر دو نفر از مسلمانان را فرستاد که مسجد ضرار را خراب کنند، و آنان بعد از خراب کردن، آن را به آتش سوزانیدند. https://eitaa.com/fatemi222/14651