5⃣روایت پنجم:
👈در روایت هست جناب #شعیب(علیه السلام) آنقدر گریه کرد که کور شد.
خدا نور چشمش را به او برگرداند. دوباره گریه کرد و کور شد. خدا باز نور چشمش را به او برگرداند. دوباره نابینا شد. برای بار سوم که نابینا شد، طبق نقل دارد که خدا به او وعده داد و گفت اگر از جهنم می ترسی، امنیت می دهم. اگر بهشت می خواهی، تضمین کرد
کنم. کسی که امام حسین(علیه السلام) را می شناسد، فقط چشم را می خواهد که برای امام حسین(علیه السلام) گریه کند. به امام سجاد(علیه السلام) می گویند: بس است. آیا بس است؟ اگر تا قیامت هم برای امام حسین(علیه السلام) گریه کنیم، هیچی گریه نکرده ایم. اگر بر اثر مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریه کنیم تا جان بدهیم، کار مهمی نکرده ایم.
به خیمه های امام حسین(علیه السلام) هجوم بردند، بعد از اینکه کار را یک سره کردند و پیروز شدند.
خوب پیروز شدید دیگر، دست بردارید. نمی شود بگویی شیطان در عاشورا چه کرده. همۀ شهوات را در عاشورا آورده. امام حسین(علیه السلام) با تمام توان، عبادت و شیطان با همۀ توان، شهوات را یک جا جمع کردند.
او غضب ها را پدید آورده و امام حسین(علیه السلام) صبر کرده است.
طرف مقابل:
در زیارت جامعه می خوانیم:
«یَشْفِی أَبْنَاءُ الْعَوَاهِرِ غَلِیلَ الْفِسْقِ مِنْ وَرَعِکُمْ».[12]
این ناپاکان و ناپاک زادگان، سوزش فسق خودشان را از ورع شما تشفّی دادند. هرچه شما اهل وَرَع بودید، آن ها اهل فسق بودند.
این ها شعله های فسقشان را با انتقام گیری از ورع شما تشفی می دادند. هرچه امام حسین(علیه السلام) پاک بود، این ها ناپاک بودند. حالا می شود آدم گریه نکند؟
می شود بگوییم بس است؟ اگر کسی نفهمد که هیچ؛ ولی اگر کسی بفهمد، باید در مقابل این مصیبت ها گریه کند.
حالا می شود بفهمیم چرا حضرت زینب(سلام الله علیها) پیر و استخوان هایش آب شده بود؟
چرا قدش خمیده بود؟ هیچ بعید نیست این نقل درست باشد. وقتی حضرت به مدینه برگشت؛ نقل شده که عبدالله ابن جعفر، حضرت زینب(سلام الله علیها) را نشناخت. سراغ حضرت زینب(سلام الله علیها) را می گرفت.
به خاطر اینکه مصیبت هایی که حضرت زینب(سلام الله علیها) دیده، مصیبت های سنگینی بوده است. آن مصیبت با محبت معنا می شود. انسان به میزان محبت، مصیبتِ ولی خدا را می چشد. اگر چشید، چیز نابی است. اگر مصیبت آمد، خودِ مصیبت در وجود انسان غوغا و انسان را نورانی می کند. محبتی که حضرت زینب(سلام الله علیها) به امام حسین(علیه السلام) داشت، محبتی است که اصحاب و اهل بیت به امام حسین(علیه السلام) داشتند. آن ها مصیبت امام حسین(علیه السلام) را می فهمیدند.
====
ذکر مصیبت
نقل هست روزی که وارد کربلا شدند، بنا شد خیمه ها را بزنند. درخواست حضرت زینب(سلام الله علیها) این بود که خیمه مرا بالای بلندی بزنید. حضرت خیمه ها را بر خلاف رسم خیمه ها را در گودی زدند، ولی خیمه حضرت زینب(سلام الله علیها) را روی بلندی زدند. روز عاشورا دائم میدان را می دید. لذا شنیدید وقتی امام حسین(علیه السلام) بر بالین حضرت علی اکبر(علیه السلام) آمد، وقتی آن صحنه سنگین پیش آمد، یک دفعه دیدند یک بانوی بلند بالایی از خیمه ها بیرون آمد و هی فریاد می زند: «یا اخیا، و ابن اخیا». وقتی حضرت سید الشهدا(علیه السلام) به میدان رفت. هی می آمد بیرون را نگاه می کرد و دوباره برمی گشت به خیمه. یک لحظه دیگر صدای امام حسین(علیه السلام) را نشنید؛ آمد بالای بلندی نگاه کرد و دید واویلاست. حضرت در گودی قتلگاه روی زمین افتاده و مجروح شده است. حضرت در محاصره تیرها بود.
===
نقل است با هر نفسی که می کشید، خون از زره حضرت بیرون می زد. دشمن حضرت را محاصره کرده بود. دید همه دارند به امام حسین(علیه السلام) حمله می کنند.
آن هایی که اسلحه ندارند، دامن ها را پر از سنگ کردند و امام حسین(علیه السلام) را سنگ باران می کنند. این مصیبت های عظیم با حضرت زینب(سلام الله علیها) چه می کند؟
در گودی قتلگاه آمد و موانع را کنار زد و نمی دانم چه دید که با تعجب صدا زد:
«انت اخی؟ أ أنت ابن والدتی»؟ دید بدن سر ندارد.
یک عضو سالم در بدن نمانده است.
نقل است سی صد جراحت بر این اندام وارد شده بود
. غیر از اینکه این بدن زیر سم اسب ها رفته بود؛ حتی لباس کهنه را غارت کردند.
سپس حضرت زینب(سلام الله علیها) روضه خواند. ابتدا برای اینکه گلایه از خدا نشده باشد، کفران و ناسپاسی نباشد، دست ها را زیر بدن برد. این بدن پاره پاره را روی دست گرفت و عرض کرد: خدایا این قلیل قربانی را از آل رسول بپذیر؛ سپس یک گفت وگو با رسول خدا دارد:
«یا محمداه! صلى علیک ملائکة السماء هذا الحسین مرمل بالدماء مقطع الأعضاء و بناتک سبایا».
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
این کشتی شکسته به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
یا رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم)! این همان حسینی است که جایش روی دوش شما بود؛
این همان حسینی است که او را در آغوش می گرفتی؛
این همان عزیزی است که جایش روی سینه تو بود.
او را غرق در بوسه می کردی. حالا ببین یا رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم)!
یک عضو سالم برایش باقی نگذاشتند. بدنش غرق در خون است.
یا رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ببین لباس هایش را غارت کردند. یا رسول الله(صلّی الله علیه و آله سلّم) ببین دارند دختران تو را به اسارت می برند.
سپس یک روضه برای امام حسین(علیه السلام) خواند. یک طوری روضه خواند که حتی حیوانات هم گریه کردند. اشک از چشم شترها جاری شد.
«بأبی من لاغائب فیرتجى ، ولاجریح فیداوى ! بأبی من نفسی له الفداء! بأبی المهموم حتّى قضى ! بأبی العطشان حتّى مضى ».
ای به فدای آن آقایی که جراحت هایش، زخم هایی که بر بدنش وارد شده، التیام پذیر نیست؛
به فدای آن آقایی که سفرش برگشت ندارد؛ به فدای آن عزیزی که وقت رفتن تا دم آخر لبانش تشنه بود؛ به فدای عزیزی که تا آخرین لحظات غصه ها روی دلش سنگینی می کرد.
آن قدر گریه کرد، آن قدر در گودی قتلگاه برای امام حسین(علیه السلام) روضه خواند که دیدند حضرت سکینه(سلام الله علیها) صدا می زند: «بابا پاشو ببین دارند عمه ام را می زنند».
چون چاره نیست، می روم و می گذارمت
ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
========
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه..
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
@roze14
سلام بزرگواران
انشالله خداوند عزاداری ها رو قبول فرماید
اعزه محترم امیدست کوتاهی ها رو ببخشند
✍شب دوازدهم محرم ۱۴۰۰ 👇
👈شب شهادت امام سجاد علیه السلام
#منبرک_فاطمی
@fatemi222
◾️به بهانه شهادت امام سجاد علیه السلام مقداری مطالعه از زندگی این امام داشته باشیم.
🔰آیت الله مرعشی نجفی صحیفه شریفه سجادیه میگوید
https://eitaa.com/fatemi222/2495
🔰سخاوتمندي حضرت سجاد ع
https://eitaa.com/fatemi222/381
🔰سخاوتمندي حضرت سجاد ع
https://eitaa.com/fatemi222/381
🔰مدیریت زبان از نگاه امام #چهارم(ع)
https://eitaa.com/fatemi222/379
🔰زیادی سجده ها-انفاق پنهانی وگذشت و بخشش امام سجاد
https://eitaa.com/fatemi222/393
🔰نشانه های حضرت مهدی عج الله در بیان حضرت امام سجاد علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/548
https://eitaa.com/fatemi222/2500 صبور بودن
https://eitaa.com/fatemi222/2501 قناعت
🔰خوف از حساب روز قیامت
https://eitaa.com/fatemi222/2504
🔰وجه عمیق به بینوایان
https://eitaa.com/fatemi222/2505
🔰طبقات ششگانه مردم از منظر امام سجاد(ع)
https://eitaa.com/fatemi222/2510
◾️اشعار روضه
https://eitaa.com/fatemi222/1602
👇
https://eitaa.com/fatemi222/1600
👇
https://eitaa.com/fatemi222/1601
شعر مناجات با امام زمان(عج)
خواستم نزدیک تر باشم به آقایم نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بند ها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبه های جمعه را هی خواب می مانم ببخش
سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را می گویم اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
راه دیدار تو اینبار از حرم شد باز، حیف
خواستم تا محضر تو با سرم آیم نشد
گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسن
سر به خاک مقدمت ای یار می سایم، نشد
دائماً می چرخم آقا جان به دور معصیت
از دو چشم خیس تو هربار، پروایم نشد
کربلایم دیر شد، دارم خجالت می کشم
آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد؟
وحید محمدی
هر گاه زینب می خواست سوار بر محمل گردد، قمر بنی هاشم و علی اکبر و سیدالشهداء او را کمک می کردند تا به راحتی بر محمل سوار شود. عباس کمک او می کرد تا سوار گردد. علی اکبر طناب شتر را گرفته و سیدالشهداء کمر خواهر و دستهای او را می گرفت تا سوار محمل شود.اماوقتی اسراء را خواستند از کربلا به کوفه انتقال دهند، زینب تمام زنان و طفلان را سوار نمود و فقط خود ماند که سوار گردد.
یادش به دوران خوش وصل تلاقی نمود. برگشت و رو به مقتل شهدا صدا زد: «برادرم عباس!علی اکبر! برخیزید که وقت سواری آمده، مرا سوار بر محمل نمایید. برخیزید که که وقت اسیری رسیده است. حسینم برخیز!…»
انتخاب شفقنا از کتاب : فضایل و خصایص زینب کبری ( سلام الله علیها )
تو سر نداری، من سرِ رفتن ندارم
ماندی به رویِ خاك و عالم كربلا شد
بندِ دلم بودی و هر بندِ تن تو
انگار جایِ گندم ری آسیا شد
بی دردسر سرگرم سر بود و نشست و
آن قدر دست و پا زدی تا اینكه پا شد
یكبار بوسیدم گلویت را چگونه...
...جایِ همان بوسه دوازده ضربه جا شد
زینب زمین خورده ولی تو سنگ خوردی
این زخم ها از ضربه های بی هوا شد
آتش میان خیمه ی عباس افتاد
دستی كنار معجر من بی حیا شد
تو سر نداری دخترت معجر ندارد
یعنی بریدند و كشیدند و جدا شد
سوی شامم می برند این کوفیان با شور و شین
ای زمین کربلا جان تو جان حسین
آه و واویلا
ای زمین کربلا بودیم و ما مهمان تو
نه دمی خوردیم ز آب و نه جویی از نان تو
آه و واویلا
ای زمین کربلا، من شام ویران می روم
جان من اینجاست و من با جسم بی جان می روم
آفتابت ای زمین امروز و بس سوزان بود
جسم مجروح حسین روی تو عریان بود
آه و واویلا
ای زمین کربلا لب تشنه بودیم میهمان
تشنه اش مپسند و آبی بر گلوی او رسان
آفتابش این زمین در روز بس سوزان بود
جسم مجروح حسینم روی تو عریان بود
کاش در این دم بدی یک سایه بر این آفتاب
تانسوزد جسم عریان حسینم زآفتاب
آه و واویلا
پکرش آغشته بر خون است و در خاکش نکن
چون نسیم آید به زیر خار و خاشاکش نکن
این تن صد پاره اش افتاده بر روی زمین
طاقت جور و جفا دیگر ندارد بیش از این
ما که رفتیم ای زمین امشب حسین تنها بود
نی غلط گفتم که امشب ساربان اینجا بود
ای زمین گر ساربا خواهد کند دستش جدا
در تزلزل آیو مپسند این چو از راه وفا
ای زمین باشد حسینم عین و اکبر نور عین
نور عینم را جدا نگذار بسازم حسین
غنچه ی نشکفته را نگذار و کس خارش کند
خفته اصغر کس مباد از خواب و بیدارش کند
پیکر عباس مجروح است تو زخمش
حیف این گل می شود پمرده میان افتاب
می برم من نو عروس خسته ی نا شاد را
کن تو رنگین ای زمین از خون کف داماد را
جودیا آه از دمی کز ظلم و جور اشغیا
زینب مظلومه از نعش شه دین شد جدا
مرهم به زخم دل به جز از سوز آه نیست
روزی چو روزگار من از غم سیاه نیست
خواهم که سیر بینمت، آنگه سفر روم
باید چه چاره کرد؟ که تاب نگاه نیست
من با تو آمدم، بنگر با که می روم
جولان خصم هست ولیکن پناه نیست
رأس تو روی نیزه و خورشید بر فلک
با بودن تو، حاجت خورشید و ماه نیست
گفتم که خاک بر سر خود ریزم از فراق
جز سنگ و تیر و نیزه در این قتلگاه نیس
منبرک فاطمی
شعر مناجات با امام زمان(عج) خواستم نزدیک تر باشم به آقایم نشد تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد خواس
مناجات با امام زمان عجل الله👆
منبرک فاطمی
هر گاه زینب می خواست سوار بر محمل گردد، قمر بنی هاشم و علی اکبر و سیدالشهداء او را کمک می کردند تا ب
روضه و اشعار روز یازدهم محرم👆
منبرک فاطمی
◾️به بهانه شهادت امام سجاد علیه السلام مقداری مطالعه از زندگی این امام داشته باشیم. 🔰آیت الله مرع
شهادت امام سجاد علیه السلام
رفتار با کودک از منظر امام سجاد (ع)
https://eitaa.com/fatemi222/2506
حلم امام سجاد
https://eitaa.com/fatemi222/2499
◾️امام سجاد علیهالسلام
🔹علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، مشهور به امام سجاد و زین العابدین (۳۸- ۹۵ق)، چهارمین امام شیعیان. مدت امامت وی ۳۴ سال بود. امام سجاد(ع) در واقعه کربلا حضور داشت؛ ولی به علت بیماری، در جنگ شرکت نکرد. لشکر عمر بن سعد پس از شهادت امام حسین(ع) او را همراه اسیران کربلا به کوفه و شام بردند. خطبه امام سجاد در شام باعث آگاهی مردم از جایگاه اهل بیت شد.
🔹واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داد. مجموعه ادعیه و مناجات امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است. رسالة الحقوق، شامل ۵۰ حقّ از حقوق خدا و بندگان، مردم و حاکمان، والدین و فرزندان، همسایگان و ... از آثار اوست.
🔹بنابر روایات شیعه، امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک با سمّ به شهادت رسید. مدفن وی در قبرستان بقیع کنار قبر امام حسن مجتبی(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) است.
🔹امام سجاد(ع) دارای فضائل بسیاری بود. برای نمونه از عبادت و کمک به فقرای او موارد متعددی گزارش شده است. امام نزد اهل سنت نیز جایگاه والایی داشته و آنها علم و عبادت و ورع او را ستودهاند.
🔰قیامهای دوران امام سجاد(ع)
در دوران امام سجاد(ع) و پس از واقعه کربلا جنبشهای مختلفی صورت گرفت که مهمترین آنها عبارتند از:
🔹واقعه حره
بعد از واقعه کربلا در سال ۶۳ قمری، مردم مدینه علیه امویان قیام کردند که این قیام حوادثی در پی داشت و به واقعه حَرّه شهرت یافت.
مردم شهر با عبدالله بن حنظله -که پدرش حنظله به غسیل الملائکه معروف بود- بیعت کردند و بنی امیه را که شمار آنان به ۱۰۰۰ تن میرسید، نخست در خانه مروان بن حکم به محاصره افکندند، سپس از شهر بیرون راندند.
امام سجاد(ع) از آغاز شورش خود را کنارکشید و با مردم همراه نگشت، چون پایان کار را میدانست.
🔹در روزهای پرگیرودار واقعه حره، مروان بن حکم (از دشمنان اهل بیت(ع)) نزد عبدالله بن عمر رفت و از او خواست تا خانواده وی را نزد خود نگاه دارد، ولی عبدالله نپذیرفت. مروان چون از حمایت او ناامید شد پناه به امام سجاد(ع) برد. امام با بزرگواری خاص خود خواهش او را قبول فرمود و خانواده مروان را همراه با زن و فرزند خود به ینبع (چشمهساری نزدیک مدینه از جانب راست کوه رَضْویٰ) فرستاد.
🔹امام در این حادثه، ۴۰۰ خانواده را تحت کفالت خود گرفت و تا وقتی که لشکر مسلم بن عقبه (فرمانده لشکر یزید در واقعه حره) در مدینه بود هزینه آنان را میپرداخت.
🔹قیام توابین
نهضت توابین یکی دیگر از نهضتهای پس از واقعه کربلا بود که رهبری آن را سلیمان بن صرد خزاعی، به همراهی تنی چند از دیگر سرشناسان شیعه در کوفه بر عهده داشتند.
توابین در مجموع بر آن بودند تا در صورت پیروزی، امامت جامعه را به اهل بیت(ع) بسپارند و در آن زمان از نسل فاطمه(س)، کسی جز علی بن حسین(ع) برای این کار وجود نداشت؛ اما رابطه سیاسی خاصی بین امام سجاد(ع) و توابین وجود نداشته است.[نیازمند منبع]
🔹قیام مختار
قیام مختار سومین جنبش پس از واقعه کربلا است و درباره ارتباط امام سجاد(ع) با این جنبش ابهاماتی وجود دارد. گفته شده که مختار پس از آنکه موفق شد در کوفه، شیعیانی را به سوی خود جذب کند، از امام سجاد(ع) استمداد جست، اما امام روی خوش نشان نداد.
📌فضائل و مناقب
🔹عبادت
مالک بن انس میگوید: علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زین العابدین» میگویند.
ابن عبد ربّه نیز مینویسد: هنگامی که علی بن حسین آماده نماز میشد، لرزه عجیبی وجودش را فرا میگرفت. از ایشان در این باره سؤال شد، فرمود: «وای بر شما! آیا میدانید که من در برابر چه کسی میخواهم بایستم و در برابر چه کسی میخواهم مناجات کنم؟!»
همچنین از مالک بن انس نقل شده است هنگامی که علی بن حسین احرام بست، لبیک اللّهمّ لبیک را قرائت کرد و در همان لحظه، بیهوش شده و از مرکب خود به زمین افتاد.
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع)
🔹عبادت
💎امام سجاد (ع) سرچشمه کمالات انسانی
خداوند در حدیث لوح که آن نامه اى از سوى خدا به پیامبر اکرم(ص) است او را چنین معرفى کرده است: «سید العابدین و زین اولیائى الماضین; او آقاى عبادت کنندگان و زینت اولیاى پیشین من است.» یوسف بن اسباط مى گوید، پدرم گفت:
نیمه هاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین با خدا راز و نیاز مى کرد: «سجد وجهى متعفرا فى التراب لخالقى و حق له; صورتم خاک آلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.» به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض کردم: «اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مى دهى با این که خداوند تو را برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟» او با شنیدن این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر(ص) فرمود:
«هنگامى که روز قیامت برپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:
1- چشمى که از خوف خدا بگرید;
2- چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد;
3- چشمى که از حرامهاى خدا پوشیده شده باشد;
4- چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد... .»
عبادت امام سجاد(ع) پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود،او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مى کرد. ارتباط و پیوند او با خدا به گونه اى بود که روایت شده:
شبى براى عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و هم چنان به ستارگان مى نگریست ، و در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران و بهت زده در حالى که دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صداى اذان صبح را شنید.
فاطمه(س) یکى از دختران امیرمومنان على(ع) از جابربن عبدالله انصارى تقاضا کرد که نزد امام سجاد(ع) برود، به عنوان دلسوزى از آن حضرت بخواهد که جانش را از آسیب عبادت بسیار حفظ کند، زیرا او بر اثر عبادت بسیار، از ناحیه بینى و سر زانوها و کف دستها و پیشانى، آسیب سختى دیده بود، جابر نزد امام سجاد (ع) رفت و آن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.
امام سجاد (ع) به او فرمود: «اى همنشین رسول خدا(ص)! جدم رسول خدا(ص) آن قدر عبادت کرد که پاهایش ورم کرد، شخصى به او عرض کرد: چرا آنقدر به خود رنج مى دهى؟ فرمود: «افلا اکون عبدا شکورا; آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.» جابربه امام سجاد(ع) عرض کرد:
«جان عزیزت در خطر است، کمتر خود را در فشار قرار بده.» امام سجاد(ع) فرمود:
«یا جابر لا ازال على منهاج ابوى موتسیا بهما حتى القاهما; اى جابر همواره راه پدرانم (پیامبر و على) را مى پیمایم، و آنها را الگو قرار مى دهم تا به آنها بپیوندم.» صحیفه سجادیه، یکى از نمادهاى عرفانى و زاییده اندیشه هاى معرفتشناسى امام سجاد(ع) است که به عنوان زبور آل محمد(ص) شناخته شده، و با مطالعه آن، مى توان به عظمت بى کران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد.
#امام_سجاد_(ع)_سرچشمه_کمالات_انسانی
#منبرک_فاطمی
@fatemi222