#نکته_ی_تربیتی حالا «رژیم مصرف رسانه ای» یعنی چی؟ ✅ سواد رسانه ای مثل رژیم غذایی میمونه که مراقب هست که چه موادی مناسب و چه موادی مضرند! ✅ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نباید مصرف کرد... ✅ تغذیه سالم یعنی مصرف به اندازه از همه گروه های غذایی و پرهیز از مواد زیان بار مثل چربی های اشباع شده،سیگار الکل، و مواد میکروبی و سمی... #فرزندان_و_رسانه 🌱

💫 #نکته_ی_تربیتی ✔️ در مصرف رسانه هم باید بدونیم هر فردی متناسب با سنش ، چه رسانه ای،و به چه نسبتی باید مصرف کنه تا سالم بمونه! #فرزندان_و_رسانه 💫

#نکته_ی_تربیتی 🔹واقعا ما چقدر از ویژگی های هر رسانه اطلاعات داریم؟ فوایدشون چیه؟ ضررهاشون چیه؟ ❌ رژیم مصرف رسانه ای یعنی یه سری از برنامه ها را اصلا نباید مصرف کرد... ✅ یعنی یه سری برنامه ها باید متناسب با سن و نیاز هر فرد باشه... 🔸مگه رسانه ها خوبی هم دارن؟؟ بله که دارن! ✓خیلی مهارت ها را آموزش میدن... ✓خلاقیت را بالا میبرن.. ✓چقدر اطلاعات ما روزانه از همین طریقه... ✓سرگرم کننده هستن... ❌اما چلو کباب را هم اگر زیادتر از حد نیازت بخوری حالتو بهم میزنه... #فرزندان_و_رسانه 🍔

#نکته_ی_تربیتی اینکه والدین روی مصرف رسانه های فرزندانشون نظارت کنند، کار سختیه! ✅ اول از همه باید رابطه پدر و مادر با فرزندانشون اون قدر خوب باشه که اعتماد کامل بچه را بدست اورده باشن! ✅ دوم پدر و مادر باید اطلاعات رسانه ایشون را بالا ببرن... ✅ به رده بندی سنی فیلما و بازی ها دقت کنن... ✅خودشون کنار بچه بشینن و دفعه اول نگاه کنن که چه پیامی اون رسانه داره، اون بازی یا اون فیلم و... ✅ زبان خوش فراموش نشه... و دو تا نکته مهم... #فرزندان_و_رسانه 🌸

#نکته_ی_تربیتی ✨ نکته خیلی طلایی اینکه خودشون چطوری از رسانه استفاده میکنن... چند ساعت در روز... چقدر مفید و چقدر فقط گشتن های بی مورد... ✨ یادتون باشه، شما مهمترین الگوهای تربیتی فرزندانتون هستین 💪 و نکته بعدی اینکه: 💥حضرت علی (ع) میفرمایند: هر کسی در برنامه ریزی عقب بماند، نابودی اش پیش می افتد. ✨ همیشه با برنامه باشین تا بچه هاتون هم این سبک زندگی را یاد بگیرن و برای وقتشون ارزش قائل بشن! #فرزندان_و_رسانه

#توصیه‌پزشکی‌بسیارمهم هرگز میوه را بصورت تازه مصرف نکنید مگر اینکه منم حضور داشته باشم

از شیرینی های زندگی متاهلی اونجاش که همسرت با یه فنجون چای میاد کنارت میشینه و میگه غصه نخوردرست میشه؛ من تا همیشه کنارتم

#نامه همسرم مرد زندگیم چراغ خانه ام عزیز دلم محرم رازم مرهم دردم همدم تنهاییام میخوام بدونی وقتی خونه نیستی ثانیه ها خیلی کند میگذره ، میخوام بدونی برای دیدن تو و لمس کردن دستان گرمت لحظه شماری میکنم 😍 و وقتی صدای در زدنتو میشنوم از خوشحالی سر از پا نمیشناسم 😇 عزیزدلم خیلی وقتا از خیلی چیزا دلم میگیره و این باعث میشه سرت غر بزنم و بداخلاق شم، خیلی وقتا خیلی سختیها رو بخاطر من تحمل کردی میخوام بدونی قدرتو میدونم و دوستت دارم و پای همه خوشیها و ناخوشیهات میمونم. تو همسر من نیستی تو همه وجودمی تو خود منی چگونه می توانم از تو دور شوم همسر عزيزم تو مردانه پای من بمان❤ من پای دنیایمان میمانم تو بخند من دنیا را می خندانم😊 تو بنشین من عشق را به دور تو می گردانم تو فقط عاشقانه دوستم داشته باش تا من عاشقانه برایت بمیرم دلم میخواهد تمام حس نابم را برایت بنویسم 📝 میدانی گاهی دلم میخواهد از شدت این دوست داشتن بمیرم احساس منو اندازه نگیر تو را بی اندازه دوست دارم قشنگترین بهونه زندگيم ❤️

#داستان جنگیدن با زندگی هر از چندگاهی، دختری به پدرش اعتراض می‌کرد که زندگی سختی دارد و نمی‌داند چه راهی رفته که باعث این مشکلات شده است. این دختر همیشه در زندگی در حال جنگ بود. به نظر می‌رسید هر مشکلی که حل می‌شود، یک مشکل دیگر به دنبالش می‌آید. پدرش که سرآشپز بود او را به آشپزخانه برد. او سه کتری را پر از آب کرد و هر کدام را روی دمای بالا قرار داد. زمانی که آب هر سه دیگ به جوش رسید، او سیب زمینی ها را در یک کتری ، تخم مرغ‌ها را در کتری دیگر و دانه های قهوه را در کتری سوم گذاشت. سپس ایستاد تا آن ها نیز آب پز شوند؛ بدون این که به دخترش چیزی بگوید. دختر غر می‌زد و بی صبرانه منتظر بود تا ببیند پدرش چه می‌کند. پس از بیست دقیقه، او گازها را خاموش کرد. پدر سیب زمینی ها را از قابلمه خارج کرد و داخل یک ظرف گذاشت. تخم مرغ ها را نیز خارج کرد و داخل یک ظرف گذاشت. او قهوه ها را نیز با ملاقه خارج کرد و آن را داخل یک فنجان ریخت سپس به سمت دخترش برگشت و از او پرسید: دخترم چی می‌بینی؟ دختر گفت: سیب زمینی، تخم مرغ و قهوه پدر گفت: بیشتر دقت کن و به سیب زمینی ها دست بزن. دختر این کار را کرد و فهمید که آن ها نرم شده اند سپس از دخترش خواست تا تخم مرغ ها را بشکند. زمانی که تخم مرغ ها را برداشت فهمید که تخم مرغ ها سفت شده اند. در نهایت، پدر از دخترش خواست که قهوه را بچشد. عطر خوش قهوه لبخند را به روی لب های دختر آورد. سپس از پدرش پرسید: پدر این کارها یعنی چه؟ پدرش گفت: سیب زمینی، تخم مرغ و قهوه، هر سه با یک ماده یعنی آب جوش مواجه شدند اما واکنش آن ها متفاوت بود. سیب زمینی سفت و سخت بود اما در آب جوش نرم و ضعیف شد. تخم مرغ شکننده بود و یک لایه نازک داشت که از مایع داخل محافظت می‌کرد، اما زمانی که با آب جوش مواجه شد، مایع داخل سفت گردید. با این حال، دانه قهوه خاص بود. وقتی با آب جوش مواجه شد، آب را تغییر داد و یک ماده جدید ایجاد کرد. تو کدام یک از این سه ماده ای؟! @fatemi24

ما در حالی که غمگین بودیم دیگران رو تسلی دادیم در حالی كه شكست خورده بوديم به ديگران اميد داديم، در حالی که نمیتوانستیم لبخند بزنیم دیگران رو خندوندیم؛ با ما از قوی بودن حرف نزنید.. 🌱