52.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سینه زنی رزمندگان اسلام
مسجد تیپ الغدیر یزد / دوران جنگ تحمیلی
🎙ذاکر: برادر همتی خیرآبادی
https://eitaa.com/fatemi48
فوتبالیستی که فرمانده گردان توپخانه جوادالائمه شد❗️
https://eitaa.com/fatemi48
🚦شما پاسدارها اصلا می دانید جنگ چطور اتفاق می افتد؟
🔴 ۲۰ خرداد، سالروز عزل بنی صدر 🔴
حدود ۱ ماه قبل از شروع جنگ و قبل از اینکه ارتش عراق ارتفاع میمک را بگیرد، جلسه شورای عالی دفاع در کرمانشاه به ریاست بنی صدر، رئیس جمهور و فرمانده کل قوا تشکیل شد. در این جلسه آقای رجایی، نخست وزیر، سرهنگ فکوری ،وزیر دفاع و فرمانده نیروی هوایی ارتش، فلاحی ،رئیس ستاد مشترک ارتش و ظهیرنژاد، فرمانده نیروی زمینی ارتش حضور داشتند. جلسه در ستاد لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه تشکیل شد. از سپاه هم، محمد بروجردی، فرمانده سپاه غرب کشور، بنده در سمت فرماندهی عملیات سپاه کردستان و ناصر کاظمی شرکت داشتیم. سرگرد صیاد شیرازی و یکی دو نفر دیگر از عزیزان ارتش هم در جلسه بودند.
جناب صیاد شیرازی و من گزارشی دادیم و گفتیم عراق قصد حمله به ایران را دارد. بعد از اینکه نظرهایمان را دادیم، آقای بنی صدر حرفهای ما را رد کرد. من هنوز در حافظه ام باقی مانده است که ایشان گفت: شما پاسدارها اصلاً میدانید جنگ چطور اتفاق می افتد؟ باید موازنه قوا بین آمریکا و شوروی به هم بخورد تا جنگ شود. ایشان نظام دو قطبی را کلاسیک تعریف کرد و معتقد بود برای شروع جنگ باید موازنه میان دو قطب جهان به هم بریزد. یکی از فرماندهان محترم ارتش که حالا نمیخواهم اسم ببرم با اشاره به ناصر کاظمی گفت: جناب رئیس جمهور! اینها توده ای هستند که لباس سبز پاسداری را پوشیده اند و به بهانه ی جنگ میخواهند از ما سلاح و تجهیزات بگیرند. عراق جرأت نمیکند به ایران حمله کند، اگر هم حمله کرد ما دهنش را خرد میکنیم.
در آن جلسه جمعبندی آقای بنی صدر این بود که عراق حمله نخواهد کرد. بعد هم بلند شد و توی منطقه مرزی رفت و آنجا مصاحبه کرد که در روزنامه انقلاب اسلامی هم چاپ شد. گفت مردم،من الان در منطقه مرزی هستم و هیچ جنگی نیست! هیچ خبری نیست! تلویزیون ما هم مصاحبه را پخش کرد. سپاه به دلیل اطلاعاتی که داشت و آنچه می دید می دانست که عراق در منطقه غرب کشور آماده حمله به ایران است. حالا جنوب را من خبر ندارم، به هر حال اعلام کردیم ولی رئیس جمهور و عزیزان ارتش که نظامی بودند نپذیرفتند. آن زمان سپاه برای مقابله با ضد انقلاب مأموریت امنیتی داشت و در جنگ هیچ مسئولیتی نداشت. آقای بنی صدر گفت من به شما دستور میدهم امنیت کردستان را برقرار کنید و جنگ را به عهده ارتش بگذارید. بعد آن اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و عراق به ایران حمله کرد. این وضع ما بود.
پ.ن: روایت رحیم صفوی از جلسه با بنی صدر یکماه قبل از شروع جنگ
https://eitaa.com/fatemi48
🌷 ۲۰ خرداد ۱۳۶۵ - سالروز شهادت خلبان فریدون ذوالفقاری
https://eitaa.com/fatemi48
9.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📊 #اینفو_گرافیک
خلبان شهید فریدون ذوالفقاری
🕊🕊 شهادت: ۲۰ خرداد ۱۳۶۵
https://eitaa.com/fatemi48
Doc1 (2).pdf
11.4M
📗کتاب
« اذان صبح به وقت حلب »
🔹خاطرات،دستنوشته ها و تصاویر زیبا از جوان مومن انقلابی شهید ❤️عباس دانشگر
۴۰ صفحه مصور
https://eitaa.com/fatemi48
هدایت شده از تبیان گناباد
✍چند سوال از آقای جلیلی
https://eitaa.com/Tebyangonabad2/6617
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #موشن_گرافیک
🗓 ۲۱ خرداد ۱۳۶۴
شهادت خلبان محمدرضا آذرفر
https://eitaa.com/fatemi48
🌷 ۵۹/۳/۲۱ - سالروز شهادت موسی بختور و عباس فرحان اسدی
🌴 اولین شهدای #دفاع_مقدس
⏳ بیست و یکم خردادماه ۱۳۵۹ — صد روز قبل از شروع رسمی جنگ تحمیلی، دو تن از فرزندان قهرمان خرمشهر، شهیدان موسی بختور و عباس فرحان اسدی در حراست و پاسداری از مرز در درگیری با مزدوران عراقی به شهادت رسیدند.
این روز در حقیقت شروع #مقاومت_خرمشهر است؛ هر چند که یکسال قبل از آن نیز شیطنت هایی از سوی صدام صورت می گرفت؛ . . . هر روز به یک نحو و به یک بهانه ....
https://eitaa.com/fatemi48
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📷 فیلم سخنرانی صدام حسین — سه روز قبل از حمله عراق به ایران . . . و لغو قطعنامه الجزایر
https://eitaa.com/fatemi48
8.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم مستند | "پل خرمشهر" — که بر اثر آتش سنگین ارتش صدام، بخشی از آن تخریب شد و فرو ریخت🔥
📆 دوران اشغال خرمشهر توسط ارتش بعث عراق
https://eitaa.com/fatemi48
قوطی خالی کمپوت
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽﮐﺮﺩﯾﻢ، ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ و ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ خالی ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: «ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ و ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ آﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ. ﺣﺎﻻ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.»
ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ.
نقل از شهید حسین خرازی
https://eitaa.com/fatemi48