#سردارشهیدحاج_قاسم_سلیمانی👇
خود را مخاطب این تذکر رهبر معظم انقلاب میدانست که فروردين سال ۱۳۸۹ در ديدار نوروزي با شماري از مسئولان فرموده بود:👈 «از لحظه لحظه روزهاي مسئوليت من و شما سؤال خواهد شد... از ما سؤال ميكنند در فلان قضيه مسئوليتتان چه بود؟ جزئيات مسئوليت را بايد بدانيد. اگر ندانيم، سؤال ميكنند كه چرا نمیدانستي مسئوليت اين است؟ چه طور غفلت كردي؟ وقتي كه بدانيم، حالا اين مسئوليت را چطور ادا كرديد؟ طول ميكشد تا شرح بدهيم، تا بيان كنيم، تا عذر بياوريم و همه بدهكاريم».
حاج قاسم، شخصیت بسیار مهمی بود و توجیه داشت اگر شتابان با خودروهای شاسی بلند ضدگلوله عبور کند و آن قدر درگیر مسائل کلان باشد که مسائل جزئی دور و بر را نبیند. اما او مسلمان بود و پیام پیامبر اعظم (ص)، همواره در دل و جانش طنین انداز: « مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم».
یکی دو سال قبل از شهادت، در گرگ و میش صبح (حوالی پنج بامداد) و در روزی بارانی به محل کارش میرفت که متوجه خانوادهای کنار بلوار شد؛ خانوادهای پناه گرفته زیر چادری فرسوده. از حسین پورجعفری خواست که توقف کند. 👈صاحب خانه جوابشان کرده بود. اما اینجا چه میکردند؟ «گفتیم مسیر سپاهیهاست، شاید کسی به داد ما برسد». حاج قاسم به پورجعفری گفت «به حاج باقر خبر بده یک وانت بیاورد و اسباب و اثاثیه این بندگان خدا را بار بزند». بعد از آن هم، با شهردار تماس گرفت و بعد از شرح ماجرا گفت: «این بندگان خدا مستاصل هستند؛ وضعشان این طوری است. هر طور شده همین امروز برایشان یک سرپناه فراهم کن. همین امروزها!».
شاید برخی مسئولان فراموش کنند، اما او این تذکر رهبر انقلاب آویزه گوشش بود که؛ «مردم، عائله ما مسئولان هستند».... باران میبارید. سلیمانی، کلی مشغله و ماموریت مهم داشت. اما کدام کار، مهمتر از غمخواری و خدمت به مردم؟!
#کتاب_خاطرات_حاج_قاسم
#ناصرکاوه