😊 #شوخ_طبعی | #زمان_جنگ
الَم شَنگه!
🔺 بچههای گردان دور او جمع شده بودند، من هم به طرفشان رفتم تا ببینم چه خبره. دیدم یکی از نیروها اَلَم شَنگه راه انداخته که اگه به من پایانی ندین، بیاجازه میرم اهواز!
🔹 ازش پرسیدم: چی شده برادر؟ قضیه چیه؟
🔸 اون بندۀ خدا هم گفت:
➖ به من گفتند برو جبهه، اسلام در خطره. اومدم اینجا، میبینم جان خودم در خطره😂😂
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🌹فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi222/4587
اینجا بیت شهداست☝️
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است