✋منادی و مدافع حجاب در دوران ستمشاهی
شهیده طیبه سادات زمانی موسوی گودینی، حجاب و پاسداری از آن را سرلوحه زندگی خود میدانست.
در دی ۱۳۵۴ به خاطر حجابش از مدرسه اخراج شد و همین میشود نقطه شروع مبارزاتش علیه رژیم ستمشاهی. بعدها با پافشاری خانواده، در مدرسه پذیرفتندش ولی با همان حجاب قبلی.
۲۵شهریور ۱۳۵۷ زمانی که زلزله طبس رخ داد، به همراه دوستانش بهعنوان نماینده امامخمینی به مدت یک ماه به یاری زلزلهزدگان شتافتند.
با ورود به دانشگاه، فعالیتهای مذهبی و سیاسی خود علیه رژیم پهلوی را آغاز کرد. در انجمنهای اسلامی دانشگاه شرکت میکرد و با پخش اعلامیهها و صحبتهای امامخمینی(ره) به روشنگری افکار عمومی میپرداخت و همیشه پای ثابت تظاهرات بود.
۲۶ دی ۵۶ که روز به اصطلاح آزادی زن اعلام شده بود، به همراه دیگر دانشجویان انقلابی به تظاهرات پرداخت و از حجاب، این ارزش الهی، حمایت کرد که دستگیر شدند اما بلافاصله با پیام آیتالله شیرازی آزاد گردیدند.
سرانجام در تظاهرات روز 17دی 1357 كنگاور به دست دژخیمان رژیم طاغوت به شهادت رسید.
بهعنوان یکی از منادیان و مدافعان حجاب شناخته شده بود و حاج آقا بزرگ کنگاوری در مراسم ختم ایشان گفت: من معتقدم که خون این سیده جوان رژیم شاه را از ریشه برخواهد کند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده حجاب در قلب اروپا
مروه شربینی به همراه خانوادهاش در شهر درسدن آلمان ساکن بود. روزی با پسرش در پارک مشغول بازی بود که یک آلمانی نژادپرست به او اهانت کرده و به دلیل حجابش، تروریست خطابش میکند. مروه از این اقدام نژادپرستانه شکایت میکند و دادگاه هم مجرم را به 750 یورو جریمه محکوم میکند.
مجرم درخواست استیناف داد و در دادگاه استیناف مرتکب جنایتی وحشیانه و خونبار شد. مرد نژادپرست آلمانی در دادگاه تجدیدنظر آلمان، بانوی محجبه ۳۱ ساله مصری را در حالی که سه ماهه باردار بود، با ۱۸ ضربه چاقو به شهادت رساند.
وقتی هم همسرش به کمکش رفت با شلیک پلیس آلمان به شدت زخمی شد. همه این اتفاقها جلوی چشم فرزند سه سالهشان رخ داد. قاتل بعدها و در پی اعتراضات جهانی گسترده به حبس ابد محکوم شد.
این خبر بعد از چند روز در مصر و کشورهای مسلمان دیگر مثل بمب صدا میکند و موج اعتراض همه جا را فرا میگیرد.
#مروه_شربینی بعد از شهادت بهعنوان شهیده حجاب و نماد اعتراض به اسلامستیزی غرب و نماد مبارزه با نژادپرستی علیه مسلمانان شهرت جهانی پیدا کرد.
همه ساله در اولین روز ماه ژوئیه(سالگرد شهادتش)، مسلمانان در نقاط مختلف جهان از جمله آلمان، یاد و خاطرهاش را گرامی میدارند. اخیراً هم انجمنهای اسلامی آلمان اول ژوئیه را بهعنوان روز مقابله با نژادپرستی علیه مسلمان انتخاب کردند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیدهای که با گره زدن چادرش، به شهادت رسید
نامش را میترا گذاشته بودند؛ اما بعد از انقلاب نام زینب را انتخاب کرد. در میان خانواده و دوستانش به رعایت حجاب مشهور بود.
شهیده زینب کمایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیتهای اسلامی و انقلابیاش به شکل مستمر آغاز شد و در کلاسهای مختلف عقیدتی و اخلاقی، دورههای بسیج، فعالیتهای انجمن اسلامی مدرسه به طور فعال شرکت داشت.
در تابستان سال 1360 به شاهینشهر اصفهان نقل مکان نمودند که گروهکهای ضدانقلاب و منافقین در آنجا بسیار فعالیت میکردند.
مبارزات وسیع خود را علیه بدحجابی و ضدانقلاب آغاز کرد. پول تو جیبیاش را جمع میکرد و با خرید گل و کتاب به #ملاقات جانبازان جنگ تحمیلی میرفت. در زمینههای مختلف به ویژه حجاب و حمایت از امام با آنها مصاحبه میکرد و در صبحگاه مدرسه یا در روزنامه دیواری منتشر مینمود.
نماز شبش ترک نمیشد. روزهای دوشنبه و پنجشنبه روزه میگرفت و افطار نان و نمک میخورد و میگفت: میخواهم مثل امام علی(ع) افطار کنم.
عاشق خدا بود. این جملهها بر سر برگ تمام دفترهایش دیده میشد: می خواهم لحظهای فراموش نکنم که در محضر خداوند هستم و هیچگاه گناه نکنم.
علاقه زیادی به شهدا داشت. هر بار که برای تشییع شهدا به گلزار شهیدان اصفهان میرفت، مقداری از خاک قبر شهید را میآورد و تبرکی نگه میداشت. هفت تا میوه کاج و هفت خاک تبرکی شهید را در بین وسایلش نگه میداشت. همیشه ساعتها سر قبر شهیده زهره بنیانیان مینشست و قرآن میخواند.
همیشه #غسل شهادت میکرد. قبل از شهادتش نیز غسل شهادت انجام داده بود.
فعالیتهای مذهبیاش مورد غضب منافقین قرار گرفت؛ به ویژه آنکه با وجود سن کم کتابهای شهید مطهری را میخواند و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرد و رسوایشان میساخت.
در آخرین روز از اسفند سال 1360 برای خواندن نماز مغرب و عشا به مسجد رفت که آخرین نماز زینبِ 15 ساله بود. هنگام بازگشت از مسجد توسط منافقین کوردل ربوده شد و با #گره زدن چادرش، این قهرمان بزرگ عرصه حجاب را خفه کرده و مظلومانه به شهادت رساندند.
پیکر مطهر شهیده زینب کمایی، سه روز بعد پیدا شد و با پیکرهای مطهر وغرق به خونِ 360 شهید عملیات فتحالمبین تشییع و در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیده حماسه ششم بهمن آمل
شهیده سیده طاهره هاشمی برخلاف همه بچهها که با لباس فرم به مدرسه میآمدند، چادر بر سر داشت و تنها دختر چادری مدرسه بود. پوشش عبارت بود از: یک روسری سرمهای، یک مانتوی معمولی، یک چادر مشکی ضخیم، یک کیف ساده که با قلاب بافته شده بود و یک کفش کتانی خیلی معمولی.
این شهیده مجاهد در جریان حماسه ششم بهمن مردم انقلابی و ولایتمدار شهر هزار سنگر آمل در سال 1360، در حال امدادرسانی به مردم رزمنده، در شرایطی که با یک عدد گیره، چادرش را به روسریاش محکم بسته بود تا از سرش نیفتد، توسط #معاندان_جنگل در چهارده سالگی به شهادت رسید. وقتی پیکرش را به منزل آوردند، هنوز چادرش محکم به روسریاش بسته بود.
✋شهیده حفظ پاکدامنی
شهیده معصومه آرامش که ساکن شهرستان بروجن بود، سال ۶۹ در سن ۱۷ سالگی جانش را فدای حفظ حجاب و عفاف و پاکدامنی نمود تا پرچم عزتش برافراشته بماند.
👌«در بروجن، شهری سنتی و صمیمی حدود ۶۰ کیلومتری شهرکرد به کتابخانهای زیبا و پربار میرسی که بر سینه آن نوشتهاند: کتابخانه معصومه آرامش.
میپرسی: معصومه کیست؟ میگویند: دختری که شهید عفاف خویش شد و مشهد او کتابخانه!!!
دختری که به قرآن عشق میورزید، شیفته نهجالبلاغه بود و فرصتهای خویش را پس از کلاس و مدرسه در کتابخانه میگذارند و با تأملهای ژرف به جستوجوی ناشناختهها میپرداخت و شور یافتن و تکاپوی فهمیدن قانون زندگیش بود.
چندینبار در شهرستان و استان در مسابقات نهجالبلاغه مقام آورده بود.
نوشتههای زیبا داشت و ناگهان...
یک روز در کتابخانه غرق مطالعه بود.کمکم خلوت کتابخانه مستخدم کتابخانه را که شراره شهوت از او جهنمی متحرک ساخته بود، برانگیخت تا به حریم عصمت و پاکی دختر دست تعدی بگشاید.
معصومه ناگهان او را مقابل خود دید. خواهش شیطانی شعله در چشمانش انداخته بود؛ چنگ انداخت و معصومه و عصمتش به مقابله ایستادند. کوشید تا خود را از چنگال او برهاند و این مقاومت او حماسه اخلاقی را رقم زد و معصومه «شهید پاکدامنی» خود شد.
#کارد به حلقومش نشست و او که با نهجالبلاغه انس داشت و شهید شمشیر را میشناخت حلقومش را به تیغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد.
چند روز بعد پیکر او که در چادر عفافش پیچیده و ضربات کارد جایجای بدن مطهرش را شکافته بود، در گوشهای پیدا شد و قاتل در میدان شهر به دار مجازات آویخته شد.»
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهیدهای از عراق
شهیده خالده ترکی عمران، معلمی از اهالی بصره عراق است. در 4 اپریل 2016 با ماشین شخصی روانه محل وظیفه بود که ماشینش نزدیک به او بر اثر یک انفجار تروریستی دچار حریق میگردد و آتش به ماشین او نیز میرسد.
خانم خالده درحالیکه لباسش آتش گرفته بود، از ماشین پیاده میشود؛ اما بعد از اینکه متوجه میشود که پوشاک تنش درحال سوختن است و جسمش عریان خواهد گشت، دوباره به طرف ماشینش برمیگردد و داخل ماشین مینشیند.
یکی از افراد پلیس درحالی که گریه میکرد با صدای بلند فریاد میزند که من مانند برادرت هستم، از ماشین پیاده شو، تو را با لباس خودم میپوشانم؛ او نمیپذیرد و سرافرازانه پرچم عزت و غیرت و عفاف برمیافرازد.
عراقیها به او لقب شهید شرف و ناموس دادند و در میدان هوایی بصره، اطراف ماشینش حفاظی کشیدند و بر فراز ماشینش تندیسی از شهیده حجاب و عفاف نصب کردند تا یادش جاویدان بماند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
#شهیده_خالده ترکی عمران
https://eitaa.com/fatemi48/422
✋شهدای گمنامِ قیام مسجد گوهرشاد
آیتالله سیدحسین قمی مرجع تقلید خراسانیان در باغ سراجالملکِ شهر ری بود که برای اخطار حضوری به رضاشاه درباره روند اقدامات ضددینی و ضدملی و به خصوص کشف حجاب راهی تهران شد؛ اما به دستور رضاشاه بازداشت و زندانی و بعدها به عراق تبعید شد. خبر بازداشت و زندانی شدن در ۱۵ تیر ۱۳۱۴ به مشهد رسید و شهر را متشنج کرد. در ۱۷ تیر تحصن مردم در مسجد گوهرشاد در اعتراض به بازداشت مرجع تقلیدشان و نیز سیاستهای ضددینی رضاشاه آغاز شد.
خبر بازداشت آیتالله قمی و تحصن مردم در مسجد گوهرشاد، در روستاهای پرتعداد اطراف مشهد انتشار یافت. جمعیت کثیری از ساکنان این روستاها به سوی مشهد حرکت کردند.
بهلول گنابادی سخنرانی در جمع مردم در اهمیت حجاب و عفاف داشت.
فرمانده وقت لشکر خراسان، دستور محاصره حرم مطهر را برای جلوگیری از ورود روستائیان به مسجد گوهرشاد صادر کرد. در روز ۱۹ تیر، مردم توانستند علیرغم گلولهباران جمعیت و شهادت برخی از حاضران، سدّ نیروهای رژیم را بشکنند و وارد حرم شوند.
بیشتر کسانی از اهالی مشهد که در تحصن حضور داشتند، شبها به منزل خود میرفتند و صبح به مسجد گوهرشاد بازمیگشتند؛ اما روستائیانی که از راه دور آمده بودند، شب را در مسجد گوهرشاد بیتوته میکردند. بنابراین، وقتی در نیمهشب ۲۱ تیر سال ۱۳۱۴، گلولهباران مسجد گوهرشاد آغاز شد و متحصنان از همه طرف هدف قرار گرفتند، بیشتر جمعیت حاضر در مسجد را روستاییان تشکیل میدادند.
به همین دلیل، بخش عمدهای از شهدا را نمیشد شناسایی کرد. طبق نقلهای مشهور حدود دو هزار نفر به شهادت رسیدند اما تا کنون شاید فقط دو، سه نام از شهدای قیام مسجد گوهرشاد منتشر شده باشد و بقیه گمنام هستند. البته همانهایی هم که نامشان منتشر شده، اغلب باز به نوعی شهید گمنام هستند؛ چرا که مزارشان مثل بقیه شهدا هنوز کشف نشده است.
در جریان قیام مسجد گوهرشاد، وحشیانه مردم را به خاک و خون کشیدند و حتی آنهایی که دستشان به ضریح امام رضا(ع) بود را به گلوله بستند به طوری که دور حرم آن حضرت جدول خون راه افتاد.
پیکرها را در کامیونها انداختند و بیشتر شهدا و زخمیها را بدون احراز هویت در گودالی بزرگ انداخته و تعداد انگشتشماری را هم در گورستان عمومی شهر و با عنوان «مجهولالهویه» دفن کردند. در میان پیکرها برخی افراد زنده بودند و بدون توجه به فریادهایشان مبنی بر زنده بودن در گور دستهجمعی قرار گرفته و شهید شدند.
با این اوصاف میتوان گفت که اغلب شهدای قیام مسجد گوهرشاد، شهدای گمنام و پیشتاز و پرچمدارِ دفاع از حجاب و عفاف و مبارزه با رژیم ستمشاهیِ ضددین و ضدحجاب هستند، آن هم شهدای گمنامِ خاص؛ چرا که در جوار غریبالغربا حضرت علیبنموسیالرضاالمرتضی(ع) به طرز فجیع و وحشتناکی به شهادت رسیده و خون پاکشان حرم رضوی را رنگین نموده است؛
از سوی دیگر بینام و نشان هم هستند، نه نامشان مشخص و اعلام گردیده و نه نشانی از محل خاکسپاریشان موجود است. بنابراین از مظلومترین و غریبترین و عزیزترین شهدا هستند.
#خاطرات_شهدا از عفاف و حجاب
https://eitaa.com/fatemi48/422
🔰مادران شهدا؛ گریه کنید
مادرم زمانی که خبر شهادتم را شنیدی گریه نکن
زمان تشییع و تدفینم گریه نکن
زمان خواندن وصیت نامه ام گریه نکن
فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت را فراموش می کنند
و زنان ما عفت را وقتی جامعه ما را بی غیرتی و بی حجابی گرفت
مادرم گریه کن…!!! که اسلام در خطر است …..
.
.
.
قسمتی از وصیت نامه شهید سعید زقاقی
https://eitaa.com/fatemi222
🔰امان از چادر؛ انسان را یاد چه خاطراتی که نمی اندازد
شهدا-حجاب
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:
یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.
وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم.
همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم… چادرم در مشتش بود که شهید شد.
از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.
🔰بی حجابان عاشق حسین ؛ نخوانند. خواهشاً
بنده اول هشدار بدهم ؛ کسانی که بی حجابند و چند لیتر برای اهل بیت امام حسین گریه می کنند و آقایانی که لعن یزید می گویند و حجاب همسرانشان بد است ، نخوانند ؛ وگرنه آن دنیا به امام حسین چه جوابی می دهند. حال هی بگویند: دلت پاک باشد
عصر عاشورا بود
حجاب از سر زنان و دختران حسینی ربوده شد
هنگامی که فاطمه صغری (که احتمالا همان رقیه است) بعد از شهادت پدر و سیلی خوردن از دست شمر و اصابت کعب نی به بازو و پاره شدن گوش ؛ عمه اش زینب را می بیند ؛ از هیچکدام از اینها شکایت نمی کند.
شکایت فاطمه صغری به عمه اش این است که می گوید :
” یا عمتاه هل من خرقه أستر بها رأسی عن أعین النظار “
ای عمه جان آیا پارچه ای هست که سر خود را از نامحرمان بپوشانم
[منبع :بحارالانوار؛جلد ۴۵؛صفحه ۶۱ ؛ بقیه الباب ۳۷ سائر ما جرى علیه بعد بیعه الناس لیزید بن معاویه إلى شهادته صلوات الله علیه]
و حضرت زینب سلام الله علیها در اولین جمله خطبه ی آتشین خود به یزید می فرماید:
أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ- تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ- وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا- قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ…
اى پسر آزادشدگان! آیا از عدالت تو است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جاى دهى و دختران پیامبر اسلام را به اسیرى ببرى و سوق دهى؟ تو چادرهاى ایشان را برداشتى، صورتهاى آنان را باز نمودى
[منبع :بحارالانوار؛جلد ۴۵؛صفحه ۱۳۴ ؛ باب ۳۹ الوقائع المتأخره عن قتله صلوات الله علیه إلى رجوع أهل البیت ع إلى المدینه …]
برادرم ! باور کن حتی یزید به حجاب زنانش حساس بود …
https://eitaa.com/fatemi222
🌹نسخهی اصلی زن زندگی آزادی
✅ زن ، زندگیاش را داد، تا ما آزاد باشیم 💔😢
#دفاع_مقدس
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#امام_زمان
آن روزها؛
رفیق،مادری هم میکرد!
لحظات آخر سر همرزمش را به زانو میکشاند و نوازشش میکرد و...قول شفاعت می گرفت ...
#وقت_وداع_یاران
صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش میخونه،
شمعِ شبهای دوعیجی میشدیم؛
میدونید این مصرع یعنی چی؟!
عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت.
فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه
شعلهور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب
ها گیر میکردن، فسفر به تنشون میچسبید،
و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمیشد و اونا
میسوختن و میسوختن و میسوختن...
و صبح، باد خاکستر هاشون رو میبرد...
به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم!
چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید
بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار..
#شهدا
#هفته_دفاع_مقدس
کتاب مدافعان حرم 1400 ناصرکاوه.pdf
31.62M
📗 #کتاب_مدافعان_حرم
☀️انتشار رایگان
👈 خاطراتی از ایثار و از خودگذشتگی های مدافعان حرم در عراق و سوریه ... تألیف #ناصرکاوه که بمناسبت فرارسیدن #هفته_دفاع_مقدس، تقدیم شما دوستان و عزیزان میشود. لطفا این کتاب را مطالعه کنید تا با حماسه و شجاعت مدافعان حرم بیشتر آشنا شوید و برای اینکه در ثواب آن شریک باشید، بی زحمت آنرا منتشر کنید.... شادی روح امام و شهدا و علی الخصوص، شهدای مدافع حرم، صلوات
فهرست خاطرات شهدا
https://eitaa.com/fatemi48/281