eitaa logo
نفوس مطمئنه
525 دنبال‌کننده
946 عکس
617 ویدیو
91 فایل
🌸🍃﷽🍃🌸 تقدیم به روح همه شهدا خصوصا شهید فاطمی رفاقت با شهدا https://eitaa.com/fatemi48/279 داستانهای شهدا https://eitaa.com/fatemi48/280 روایتگری https://eitaa.com/fatemi48/979 @a_f_133
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅چرا در کارشان موفق بودند؟! ♦️سخنان ۲۸سال پیش سردار قاآنی در باب علت موفقیت شهدا 🔷چطور از ، آفریده می شود؟ فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi48/281
✋نگاه و گناه 🌹هر خانواده ای برای خودش رسم و رسومی دارد. ما قبل از عروسی، مراسمی زنانه برگزار می کنیم که معروف است به پاتختی. خانم ها جمع می شوند و در حضور عروس و داماد جشن می گیرند. مراسم شروع شده بود؛ اما هر چه اصرار می کردیم داخل خانه نمی آمد! به شوخی گفتم: همه که تو را نمی شناسند؛ شاید فکر کنند عیب و ایرادی داری! قبول نمی کرد. نمی توانست رو به روی آن همه نامحرم بنشیند. جلوی در ایستاد. می گفت: همین کفایت می کند. شهید حسن آقاسی زاده کتاب شهاب، ص 67،‌از زبان مادر شهید امیرالمومنین علی علیه السلام از علائم ايمان، انجام كارهاى شايسته است و چراغ نورانى آن عفت می باشد. بحار الأنوار، ج‏1، ص375 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋مقنعه هدیه ای یادم هست،{وقتی در لبنان بود} در یکی از سفرهایی که به روستاها می رفت، همراهش بودم. داخل ماشین، هدیه ای به من داد. اولین هدیه اش به من بود، و هنوز ازدواج نکرده بودیم. خیلی خوشحال شدم و همان جا باز کردم. دیدم روسری است. یک روسری قرمز، با گل های درشت. من جا خوردم، اما او لبخند زد؛ و به شیرینی گفت: «بچه ها دوست دارند شما را با روسری ببینند». از آن وقت روسری گذاشتم و مانده. من می دانستم بچه ها به حمله می کنند؛ که چرا شما خانمی را که حجاب ندارد، می آوری مؤسسه؟ می گفت:«ایشان خیلی خوبند؛ این طور که شما فکر می کنید، نیست. به خاطر شما می آیند مؤسسه، و می خواهند از شما یاد بگیرند. ان شاء الله خودمان بهش یاد می دهیم». نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست، فامیل و اقوامش آن چنانی اند؛ این ها خیلی روی من تأثیر گذاشت. او مرا مثل یک بچه کوچک، قدم به قدم جلو برد، به اسلام آورد. شهید دکتر مصطفی چمران نیمه پنهان ماه 1، ص 17 و 18 مقام معظم رهبری محيط تحصيل و جامعه بايد براى دختر و پسر، سالم و امن باشد و اسلام براى حفظ حدود اخلاقى و كمك به امنيت زن و مرد، حجاب را براى زن تعيين كرده است. بیانات در اجتماع شمار زيادى از بانوان مسلمان و انقلابى استان خوزستان https://eitaa.com/fatemi48/280
✋سرباز فراری! {... قبل از انقلاب بود که} باید برای ادامه خدمت، می رفت منزل جناب سرهنگ. همان اول، وضع زننده همسر او را که دید فرار کرد و برگشت به پادگان. هجده توالت بود که هر نوبت چهار نفر باید تمیزشان می کردند. عبدالحسین برای تنبیه، باید جور همه را می کشید. یک هفته بعد، سرهنگ رو کرد به او و گفت: دوست داری برگردی همان جا، مگر نه؟ تأثیری روی او نداشت! گفت: «اگر تا آخر خدمت مجبور باشم همه کثافت های توالت را در بشکه خالی کرده و به بیابان بریزم، باز هم آن جا پا نمی گذارم!» بیست روز دیگر به همان کار ادامه داد. مسئولان پادگان، خودشان خسته شدند و رهایش کردند. شهید عبدالحسین برونسی خاکهای نرم کوشک، صفحات 18 و 19 و 20 امیرالمومنین علی علیه السلام شيعيان من، مردمان شكيبا و دانشمند به خدا و دين خدايند. به طاعت و امر خدا عمل مي كنند، ... نَفس‏هاى عفيف و پاك دارند، ... اينان شيعيان پاك منند و برادران گرامى من می باشند. آگاه باشيد كه چقدر دلباخته و عاشق آنهايم. ارشاد القلوب، ترجمه رضايى، ج‏1، ص349 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋گلدسته عفاف گلدسته، چون تنها دخترم بود خیلی به او علاقه داشتم. یک بار که در زمان جنگ به خانه اش در دزفول رفته بودم، دیدم شب موقع خواب با پوشش کامل می خوابد! تعجب کردم؛ در آن هوای گرم جنوب، خوابیدن با لباس زیاد کار آسانی نبود! علت را که پرسیدم، گفت: «پدر جان، اینجا هر لحظه ممکن است بمباران شود؛ باید از هر نظر آمادگی داشته باشیم. ممکن است فردا صبح زنده نباشیم. پس باید پوشش کامل داشته باشیم تا وقتی ما را از زیر آوار خارج می-کنند، مشکلی وجود نداشته باشد.» شهید گلدسته محمدیان چهار فصل عشق، کنگره خراسان، ص68 امیرالمومنین علی علیه السلام حيا و عفت نيكو است و از زنان نيكوتر است. ارشاد القلوب، ترجمه مسترحمى، ج‏2، ص270 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋ماه را ببین! راه برایش مشخص بود. با منطقی که داشت، ساده و صمیمی نوشت: «خواهرم، راضیه جان! حجابت را خیلی محکم حفظ کن. به بعضی ها نگاه نکن که به پیروی از شیطان، وجود خودشان را مانند افساری برای او درست می کنند تا شیطان بتواند کارش را انجام دهد و این افسارها را به گردن بعضی ها بیندازد. نگاه نکن که اگر حجاب و فکر درست داشته باشی، مسخره ات می کنند؛ البته آنها شیطان هستند. شما به حضرت فاطمه س نگاه کن که چگونه زیست و چگونه خودش را حفظ کرد.» شهید سید محمدناصر علوی سیرت شهیدان، ص90 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همانا فاطمه س عفّت خويش را پاس داشت و خداوند متعال، نسل او را بر آتش حرام گرداند. كشف اليقين، ترجمه آژير، ص345 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋معیاری برای خواستن! وقت زن گرفتنش بود. خواهرم دوستی داشت که می خواست به او معرفی کند. دختر خوبی بود. برادرم رفت او را ببیند اما چشمش خورد به دختر خانمی که پوشش کاملی داشت. تحقیق کرد. دانشجوی فیزیک دانشگاه شریف بود. از حجاب او خوشش آمده بود. رفت خواستگاری اش. همین شد مقدمه ازدواجشان. شهید موسی کلانتری يادمان شهداي دولت جمهوري اسلامي ايران، شماره10، شهريورماه 1385، ص71 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می خواهيد بهترين زنان را معرفى كنم؟ گفتند: آرى يا رسول اللَّه. فرمود: بهترين زنان آن است كه با عاطفه و محبت و عفيف و پوشيده باشد، در خانواده‏اش عزيز و محترم و براى شوهر متواضع و فروتن باشد. با شوهر شوخ و مزاح گر و نسبت به ديگران(از مردان) مستور و خوددار باشد. مكارم الأخلاق، ترجمه مير باقرى، ج‏1، ص381 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋قول مجدد! «ملیحه جان! در این دنیا فقط پاکی، صداقت، ایمان، محبت به مردم، جان‌دادن در راه وطن و عبادت باقی می‌ماند! تا می‌توانی به مردم کمک کن. حجاب!!! حجاب را خیلی زیاد رعایت کن. اگر شده نان خشک بخور ولی دوستت، فامیلت، ... را که چیزی ندارد و کسی که بیچاره است را از بدبختی نجات بده. تا می‌توانی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو؛ از او بپرس که مثلاً چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر... ... ملیحه! به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می‌گویم شاید من مُردم؛ باید ملیحه‌ام همیشه خوشبخت باشد، هرگز اشتباه فکر نکند و همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند؛ چون جز این راه، راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد. ملیحه! باید مجدداً قول بدهی که همیشه باحجاب باشی، همیشه باایمان باشی، همیشه به مردم کمک کنی و به همه محبت کنی. در جوانی پاک‌بودن، شیوه پیغمبری است و راه خداست... شهید عباس بابایی یادمان سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی، شماره 33، مردادماه 1387، ص80 امیرالمومنین علی علیه السلام زكات زيبايى، عفّت و پاكدامنى است. غررالحکم، ص256 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋فروشی نیست! دختر یک آدم طاغوتی بود. یک روز آمد در مغازه. یادم نیست چه می خواست؛ ولی می دانم محمود چیزی به او نفروخت. دختر عصبانی شد، تهدید هم کرد حتی! شب با پدرش آمد دم خانه مان. نه گذاشت نه برداشت، محکم زد توی گوش محمود! محمود خواست جوابش را بدهد، پدرم نگذاشت. می دانست پدرش توی دم و دستگاه رژیم، برو بیایی دارد. هر جور بود قضیه را فیصله داد. دختره، دو سه بار دیگر هم آمد در مغازه. محمود چیزی به او نفروخت که نفروخت؛ می گفت: «ما به شما بی حجاب ها، هیچی نمی فروشیم.» شهید محمود کاوه ساکنان ملک اعظم1، منزل شهید کاوه، ص4 مقام معظم رهبری‌ بايد مسائل ارزشى اسلام در جامعه‌ ما احيا بشود و مسأله‌ حجاب، يك مسأله‌ ارزشى است. بيانات در ديدار اعضاي‌ شوراي‌ فرهنگي‌ و اجتماعي‌ زنان‌ و مسئولان‌ اولين‌ كنگره‌ حجاب‌ اسلامي، چهارم دی ماه 1370 https://eitaa.com/fatemi48/280
✋حساب حسابه و کاکا برادر! چند نفر با هم قدم می زدند و گفت وگو می کردند. بازار بحث و جدل های سیاسی و اعتقادی، حسابی داغ بود. حلقه هایی تشکیل می شد و چند ساعتی همه را مشغول می کرد. او هم برای خودش فکر و اندیشه ای داشت. از حرف حق کوتاه نمی آمد؛ اما این خصلت باعث نمی شد مثل خیلی دیگر از دانشجوهای دانشسرا، در چشم دخترهای بی حجاب بنشیند و بحث کند! رجایی، این جمع ها را که می دید، راهش را کج می کرد و می رفت. به حفظ حریم-ها معتقد بود. حضور در این نوع بحث ها را حرام می دانست. شهید محمدعلی رجایی خواندنی ها از زندگی یک رئیس جمهور، ص37 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اى فرزند آدم، از آنچه خدا حرام كرده اجتناب كن و عفّت داشته باش؛ تا از اهل عبادت خدا محسوب گردى.‏ ارشاد القلوب، ترجمه طباطبايى، ص75 https://eitaa.com/fatemi48/280
صادق آهنگران تو یه تیکه از شعرش می‌خونه، شمعِ شبهای دوعیجی می‌شدیم؛ میدونید این مصرع یعنی چی؟! عراق تو منطقه دوعیجی بمبِ فسفری مینداخت. فسفر وقتی با اکسیژن هوا ترکیب بشه شعله‌ور میشه، رزمنده ها که زیر این بمب ها گیر میکردن، فسفر به تن‌شون می‌چسبید، و با هیچ وسیله ای دیگه خاموش نمیشد و اونا می‌سوختن و می‌سوختن و می‌سوختن... و صبح، باد خاکستر هاشون رو می‌برد... به خدا قسم که ما خیلی مدیونیم! چه خون هایی ریخته شد تا ماها شاید بیدار بشیم، تا شاید بیایم پایِ کار..
هدایت شده از منبرک فاطمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞یک فیلم ۱۰۰ثانیه‌ای، از پربازدیدهای شبکه‌های اجتماعی شد! 📚 @fatemi222
♦️امام خمینی(ره): ماسرِسازش با کفر را نداریم! ——————- و سالها پیش پرچم را بر دوش گرفته اند.
آیت اللہ جوادی آملی: ما برای اینکه از برخوردار باشیم، باید در مسیر آنها حرکت کنیم و بدانیم، دعای شهدا، جزو دعاهای مستجاب است.... یاد با صلوات
🌹 🙂 💠 [ بعد از پایان عملیات ] ، شب آخری که در بودیم، با تاکید به همه ما گفته بود شما موظفید در بازگشت به شهر و دیارتان، پیش از هر کار دیگری، اوّل به زیارت خانواده های معظّم بروید. آقای سماوات یک لبخند قشنگی زد و پرسید: "این تعبیرِ را به کار برد؟" گفتم: "بله، عادت ندارد بگویند ملاقات با ." آقای سماوات گفت: "احسنت به این همه معرفت! همین است که این مرد را " " کرده. بسیار خوب، پس ما الآن تلفنی به منازل اطلاع می دهیم که قرار است شما به قول ؛ به زیارتشان بروید. 📘 برگرفته از کتاب جذاب و دوست داشتنی ، سرگذشت نامه سردار ، صفحه ۲۳۱ ✔️ 📸 اطلاعات عکس: خرداد ۱۳۶۱ ، پس از فتح خرمشهر، ، منزل سردار از راست: نفر دوم، سردار - نفر سوم، سردار نفر دوم از چپ: پدرِ
🌷 مرا بکشید ولی چادرم را برندارید!! 💥 طیبه واعظی دهنوی در سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن ۷ سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال ۱۳۵۰ طیبه با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد... 💥به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال ۱۳۵۴ به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در ۳۰ فرودین ۱۳۵۶ پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز کشته شد... در سال ۱۳۵۴ به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیر خواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند. روز سی ام فروردین ۵۶، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کرد. در بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحت‌نظر قرار می‌گیرد... 💥طبق قرار قبلی که ابراهیم و طیبه داشتند اگر ابراهیم دیر به خانه می آمد، طیبه می بایست اسناد و مدارک را می سوزاند و خانه را ترک می کرد. طیبه همین کار را انجام داد، غافل از آنکه خانه زیر نظر است... صبح بر سر قرار با برادرش مرتضی می رود، غافل از آنکه مأموران در پی او هستند. در قرار با مرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم را می گوید و بدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی می‌شود. سپس به خانه باز می گردد تا خانه را از نارنجک و اسلحه پاکسازی کند غافل از اینکه ساواک منتظر اوست... طیبه پس از اتمام فشنگ هایش به همراه فرزند چهار ماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دور شاهد ماجرا بود در دفاع از طیبه به مأموران شلیک می کند و در درگیری به شهادت می رسد. از خانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی را پیدا می کنند وبه خانه آنها می روند 💥فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدود سه ساعت مقاومت کرد اما او نیز به شهادت رسید. وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: 🌷 مرا بکشید ولی چادرم را برندارید... 💥طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از دو چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد ۵۶ زیر شکنجه به شهادت می رسند... روز سوم اردیبهشت روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند... محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد... 🌺....صاحب خانه اش گفته بود: طیبه که به خانه ما آمد ما سربرهنه و بی حجاب بودیم...😇 این قدر پند و نصیحت کرد و از قرآن و دعا برایمان گفت  تا دیگه نگذاشتیم یک تارموی مان پیدا شود...👌 🌺... که گرفته بودش و دستبند زده بود به دستانش گفته بود... " مرا بکشید اما را برندارید..."😰 برشی اززندگی شهیده انقلاب اسلامی:👇  "طیبه واعظی" ... ... ... همه از یڪ خانواده اند اما...! چفیه بردوش پرچم به دست و برسَر ِتوست اے .. وصیت شهدا و سلاح تودر برابر هجوم دشمن است. 💬 دختران هم می شوند 🔻جهیزیه👈 قالی می بافت به چه قشنگی، ولی درآمدش رو برای خودش خرج نمی کرد. هر چی از این راه در می آورد ، یا برای دخترای فقیر جهیزیه می خرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر. 🔅 حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت، البته با اجازه من. یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار. 🔅ازش پرسیدم : «چرا شب عیدی لباس نوت رو در آوردی؟» گفت:« وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم. همش فکر می کردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره... دیگه نمی پوشمش!» کتاب زندگی به سبک شهدا ناصرکاوه 🌷 ➖علت شهادت به دست ساواک، برگرفته ازکتاب، کفش های جامانده در ساحل
سید ابراهیم رئیسی، دقایقی پیش در وزارت‌کشور برای انتخابات ریاست‌جمهوری ثبت‌نام کرد...💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
💔به قنوت و رکوع و سجودتان سوگند؛ که نخواهیم گذاشت انقلاب دست نااهلان بیافتد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
💔هديه شهيد صياد شيرازى به شير بچه ❤️‍🔥سپهبد شهید علی صیاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش، محسن (بسیجی شهید محمد محسن روزی طلب) را در جبهه دید. گفت: این پسر بچه را بفرستید عقب، اینجا خطرناک است! 💔گفتیم: به قد و قواره کوچکش نگاه نکنید، این یک شیر بچه است، بی ترس برای شناسایی مى رود در دل دشمن! صیاد وقتی نتیجه کار محسن را دید، گفت: درجه های من را بردارید روی دوش این پسر چهارده ساله بگذارید! 🌹فهرست خاطرات شهدا https://eitaa.com/fatemi222/4587
🥀 سخت دلتنگ و غریبم... خمار جرعه ای "امن یجیبم" ... 🌜 خدایی بی قرارم... خدایا طاقت ماندن ندارم...😔 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭 🌹
🥀 سخت دلتنگ و غریبم... خمار جرعه ای "امن یجیبم" ... 🌜 خدایی بی قرارم... خدایا طاقت ماندن ندارم...😔 فراموش نڪنیم ڪہ ، از شرمندہ ایم😭