💠داستان
یکی از شاگردان شیخ انصاری(ره) می گوید زمانی که در نجف اشرف و نزد شیخ انصاری به تحصیل مشغول بودم، شبی شیطان را در خواب دیدم که طنابهای متعددی در دست داشت، پرسیدم: این بندها برای چیست؟ پاسخ داد اینها را به گردن مردم می اندازم و آنها را به سمت خویش می کشم و به دام می اندازم، هرکدام از این طنابها برای یک شخص است زنجیری را دیدم که کلفت بود شیطان گفت: روز گذشته این زنجیر را به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم و او را از اتاقش تا وسط کوچه کشیدم، ولی علی رغم زحمات زیادم، شیخ از قید رها شد و برگشت.
وقتی از خواب بیدار شدم، در تعبیر آن به فکر فرو رفتم. پیش خودم گفتم بهتر است که از خود شیخ تعبیرش را بپرسم از این رو، به حضور ایشان رسیدم، خواب خود را که برای ایشان تعریف کردم فرمودند: شیطان راست گفته است، زیرا آن ملعون می خواست مرا فریب دهد که به لطف خدا از دامش گریختم.
شیخ انصاری در تعبیر آن خواب گفت: دیروز، من پول نداشتم، اتفاقاً چیزی در منزل لازم داشتیم، با خود گفتم یک ریال از مال امام زمان(عج) نزدم موجود است و هنوز وقت مصرفش نرسیده است، به عنوان قرض برمی دارم و روزهای بعد ادا خواهم کرد. یک ریال برداشته از منزل خارج شدم، همین که خواستم پول را خرج کنم، با خودم گفتم از کجا معلوم که من بتوانم این قرض را ادا کنم؟ و در همین اندیشه و تردید بودم که تصمیم خود را گرفتم، چیزی نخریدم و به خانه برگشتم و پول را سرجای خود گذاشتم.
💠داستان
حالات امیرمؤمنان پیشوای حق بین ما بیانگر اهتمام آن امام همام به راه نداشتن تسویف در سیره و زندگی اوست. در یکی از شبها مال فراوانی را به محضرش آوردند، حضرت در همان لحظه فرمان تقسیم آنها را داد. بعضی از کسانی که در دام تسویف گرفتار بودند، عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! الان شب است، این کار را به فردا مؤکول کن. امیرالمؤمنین علیه السلام که شتاب در امر خیر را نیکو می دانست، فرمود: آیا ضمانت می کنید که تا فردا زنده بمانم؟! در پاسخ گفتند: این امر به دست ما نیست. پس آن حضرت شمعی طلبید و شبانه خود اموال را تقسیم کرد و به صاحبانش که فقرا و ایتام بودند، رسانید(۵)
💠داستان
مدتی بود که عده ای از بنی اسرائیل درختی را عبادت می کردند. عابدی که در آن نزدیکی منزل داشت، روزی متوجه این موضوع شد، تبری برداشت و به طرف آن درخت رفت، تا آن را قطع کند.
شیطان جلوی راهش را گرفت و گفت: چرا می خواهی عملی انجام دهی که برایت سودی ندارد، چرا برای کار بی فایده ای، دست از عبادت خود کشیده ای؟ پیوسته شیطان او را وسوسه کرد تا عابد را منصرف کند.
بالاخره کار به جدال کشید. عابد و شیطان با یکدیگر گلاویز شدند و پس از مختصر کشمکشی، شیطان مغلوب شد و بر زمین افتاد.
عابد روی سینه او نشست. شیطان گفت: مرا رها کن تا پیشنهادی بکنم؛ اگر نپسندیدی، آن گاه هر چه خواستی انجام بده!
عابد گفت: بگو!
شیطان گفت: تو مردی مستمندی، من روزی دو دینار برایت می آورم، تا صرف مخارج خود و دیگر مستمندان کنی، این کار برای تو از قطع نمودن درخت بهتر است. اگر موافقت کنی هر روز دو دینار از زیر بالش خود بر می داری.
عابد پیشنهاد شیطان را پذیرفت و از تصمیم خود منصرف شد. عابد روز اول و دوم همان طور که قرار بود، دو دینار را زیر بالش خود یافت؛ ولی روز سوم هر چه جست و جو کرد، چیزی نیافت.
عابد برای مرتبه دوم تبر را برداشت، تا درخت را قطع کند. او در بین راه دوباره با شیطان برخورد کرد. این بار نیز کار به جدال کشید؛ ولی بر عکس بار اول، عابد مغلوب شد و بر زمین افتاد. شیطان بر روی سینه اش نشست و گفت: اگر از قطع کردن درخت منصرف نشوی، هم اکنون تو را می کشم.
عابد در خواست کرد او را رها کند و از او پرسید: چه شد که مرتبه اول، مغلوب شدی و بار دوم غالب گردیدی؟
شیطان گفت: چون مرتبه اول برای خدا و با نیتی پاک آمدی، مرا مغلوب نمودی. ما را بر کسانی که برای خدا عملی انجام دهند، راهی نیست مرتبه دوم برای دینارها آمدی و این بود که مغلوب شدی(۶)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۷۶
۲.بحارالانوار، ج ۸۱ ، ص۱۰۰
۳.سیدبن طاووس،طرف من الأنباء و المناقب ، ج۱،ص۲۱۳
۴.میزان الحکمة، ج ۵، ص۹۱
۵. بحارالانوار، ج ۴۱، ص۴۳
۶.داستانها و پندها، ج ۴، ص ۱۴۴
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅@fatemi222
🔹آیتالله حائری شیرازی🔹
🔸تأثیر تبلیغ🔸
❇️ شما طلاب حتماً قضیۀ مرحوم کربلایی کاظم ساروقی خوانده اید. قبر ایشان در قبرستان حاج شیخ، نزدیک حرم مطهر است. مرحوم آیت الله العظمی نجفی جزء ادله ای که برای عدم تحریف کتاب الله می آورد این است که کربلایی کاظم که به طریق غیر عادی قرآن حفظش شده بود، همین قرآن فعلی را می خواند! آنقدر هم همراه این قضیه، قرائن وجود داشت مبنی بر اینکه این مسأله غیر عادی است، که حدی ندارد.
✳️ آیت الله مکارم شیرازی می گوید هر قرآنی به دست کربلایی کاظم می دادیم و می گفتیم فلان آیه، ایشان قرآن را باز می کرد و همان آیه آمده بود! این یعنی یک خبری است دیگر. هر وقت دعوتش می کردند و یک لقمۀ مشتبه ای خورده بود، می گفت که جلویم را پرده گرفت، سیاه شد. بعد می گفت تو که پولت مشتبه بود، چرا کربلایی کاظم را دعوت کردی؟ می رفت جایی و غذا را استفراغ می کرد!
❇️ کربلایی کاظم می گوید ماه رمضانی بود و مبلّغی آمد توی روستای ما. گفت: کسی که زکات ندهد، لباسش اشکال دارد. من به بابایم گفتم: «بابا زکات بده»، گفت: «من ندارم بدهم». گفتم: پس زمین سهم من را جدا کن. قبول کرد. سهم من را جدا کرد و من شروع کردم زکاتم را می دادم. بعد این جریان برایم پیش آمد!
✳️ ببینید؛ یک طلبه ای می رود تبلیغ می کند که معلوم نیست این طلبه، اصلاً حتی تا کتاب لمعه خوانده بود یا نه؟! یک طلبه رفته آن حرف را زده، او هم گیرنده اش قوی بوده و آن را گرفته. یعنی به این علم، عمل کرد. پس انسان وقتی می رود برای تبلیغ. از یک کلمۀ او ممکن است کربلایی کاظم پیدا بشود! همین برایش بس است! هزار تا مسخره هم که بکنند اشکالی ندارد. این زخم زبان ها، این زحمت ها، این ناراحتی ها، اینها را می دانید که خدا میبیند. شما وقتی فهمیدید این کار لازم است، باید انجامش داد. گاهی با یک کلام شما، یک نفر کربلایی کاظم پیدا می شود.
#فاطمیه #تبلیغ
@fatemi222
✏️آقای مدّاح، آقای منبری، آقای هیئتی!
خواندن روضهی در و دیوار در این ایّام، واجب است؛
امّا کافی نیست...
باید بگویی چه شد که دشمن جرأت کرد،
چنین جسارتی به دختر پیامبر(ص) روا دارد؟!
باید بگویی که حضرت زهرا(س)،
چهل شب به همراه امیرالمؤمنین(ع) و حسنین(ع)،
در خانهی مهاجرین و انصار رفت و از آنها خواست که حق را بگویند!
تا به آنچه در روز غدیر دیده بودند عمل کنند؛
تا سکوتشان را بشکنند و با بیطرفی، دشمن را یاری نکنند...
🍃امّا چه شد؟!
جز چهار پنج نفر،
بقیه پای کار نیامدند
و در لانههایشان خزیدند...
پس جرأت نانجیبها،
از بیجرأتی خواص بود،
از بیجرأتی کسانی بود که غدیر را دیدند،
اما سکوت کردند!
این چنین شد که زور لگد دشمن قوت گرفت
و دخت نبی را اینچنین بین در و دیوار... بگذریم!
آری گریه کن پای این روضهها،
امّا بدان که در این بزم،
جایی برای «بیطرفی» نیست...
التماس دعا
❇️ آیا بیدار کردن اعضای خانواده به خصوص بچه ها و همسر برای نماز صبح بر ما واجب است ؟ ❇️
⬅️ آیت الله خامنه ای: اگر به نحوی باشد که بیدار نکردن آنان موجب سبک شمردن نماز باشد لازم است.
⬅️ آیت الله مکارم شیرازی: واجب نیست مگر اینکه آنها عادت به ترک نماز صبح کنند و آن را سبک بشمارند، در این صورت واجب است به نحو مطلوبی آنها را بیدار کنند.
⬅️ آیت الله فاضل لنکرانی: اگر خود آن ها مراقب نماز هستند و بعضی وقت ها بیدار نشوند بیدار کردن آن ها واجب نیست لیکن اگر خودشان مراقب نیستند از باب امر به معروف و نهی از منکر باید آن ها را برای نماز بیدار کنید.
⬅️ آیت الله سیستانی: بیدار کردن فرزندان تحت تربیت واجب است.
⬅️ آیت الله شبیری زنجانی: اگر خواب ماندن شخص باعث می شود به این امر عادت کند یا به جهتی دیگر بیدار کردن او احسان به وی به حساب آید- مانند اینکه خواب ماندن وی بدون عذر باشد - بیدار کردن اشکال ندارد حتی اگر اذیت شود، ولی اگر خواب ماندن به صورت اتفاقی باشد و جهت راجحی نیز برای بیدار کردن نباشد، بیدار نمودن وی اگر مستلزم ایذا شود جایز نیست. نسبت به بیدار کردن کسانی که بالغ نشده اند در صورتی که تربیت وی متوقف بر این کار باشد حتی اگر اذیت شوند بیدار کردن آن ها اشکال ندارد.
#نماز #بیدارکردن #فرزندان
-------------------
📚 منبع:
استفتاء از سایت مراجع عظام تقلید
#احکام_شرعی
به ما در #خانه_امام بپیوندید👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانه امام
https://eitaa.com/joinchat/3738894447C8f37fe211f
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک ایتها الصدیقه الشهیده
سلام علیکم
عزاداری ها قبول باشه ان شاءالله
#حکاکی_اشک
#فاطمیه۱۴۴۴
📚 زخم زبان!
🔻روزهای پایانی عمر شریف حضرت زهرا سلام الله علیها با وخامت حال ایشان همراه بود.
🔸 در رابطه با این روزها نوشتهاند:
"و لزمت الفراش؛ سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار (القمي، الشيخ عباس) ، جلد : 7 ، صفحه : 122".
🔻این روزهای آخر، مردمی که مطمئن شده بودند دختر پیامبر رفتنی است! به عیادت میآمدند، یکبار زنهای مدینه آمدند.
🔺 اما حال خانم هر روز بدتر میشد تا جاییکه وقتی غاصبین حق آن بانو نیز برای اینکه در انظار خود را موجه جلوه دهند، به عیادت رفتند
🔺حضرت بعد از اینکه جواب سلام آنها را نداد و روی خود را برگرداند بعد از چند بار که رو برگرداند و آنها جا به جا میشدند، گویا دیگر توانی نداشتند و به کنیزان و زنان اطراف خود فرمودند:
🔻"حَوِّلنَ وجهی، روی مرا برگردانید؛ بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء (العلامة المجلسي) ، جلد : 43 ، صفحه : 203"
🔹اما چند روز آخر دیگر کسی برای عیادت پذیرفته نمیشد.
🔻یکبار عباس عموی پیامبر برای عیادت رفت و به او گفتند حال خانم وخیم است
" انها ثقیله، و لایدخل علیها نفر...
الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء(ع) نویسنده : الأنصاري الزنجاني، إسماعيل جلد : 14 صفحه: ۳۶"
🔺برگشت و به امیرالمومنین پیغام داد که اینطور که به نظر میرسد فاطمه رفتنی است! پس بیا برای مراسم ختم و تشییع جنازه و نمازش همه انصار و مهاجرین را جمع کنیم که باعث شکوه اسلام و دین میشود!
🔸"فإن كان من أمرها ما لا بد منه فأجمع أنا لك الفداء المهاجرين و الأنصار حتى يصيبوا الأجر حضورها و الصلاة عليها و في ذلك جمال للدين.، همان، ص۳۷"
🔻این از دلسوزی فامیل اما کسانی همبودند که زخم زبان زدند و دل اهل بیت پیغمبر را سوزاندند.
🔸دختر خلیفه اول برای عیادت آمد و او را هم راه ندادند او به پدر شکایت کرد و با اشاره به #تابوت حضرت زهرا سلام الله علیها به کنایه گفت:
🔺 "وَقَدْ جَعَلَتْ لَهَا مِثْلَ هَوْدَجِ الْعَرُوسِ ؛ السنن الكبرى (البيهقي، أبو بكر) ، جلد : 4 ، صفحه : 56) " برای او چیزی شبیه هودج عروس درست کردهاند.
🚦این زخم زبانها و کنایهها اگر به گوش اولاد فاطمه رسیده باشد چه دلی از آنها سوزانده و چه صبری داشته امیرالمومنین بر شنیدن این حرفها.
🔻و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
التماس دعا
با تشکر از برادر سید احمد ابوترابی
🌐@emame_setayesh
📌متن شبهه👇
کلیپ فضای مجازی👇
من این موها رو بکنم تو مشکل مملکت حل میشه دزدی و اختلاس کوفت زهرمار حل میشه ؟
📌 پاسخ به شبهه👇
🔰 شما موهاتون را بریزید بیرون مشکلات مملکت حل میشه؟
اختلاس و دزدی و... حل میشه؟
_نه
بنابراین مسئله حجاب ربطی به اختلاس و دزدی نداره
🔰جملات زیبا و دلنشین و با قافیه، لزوماً درست و منطقی نیستند. چه بسا زیباترین نثرها، خلاف عقل و منطق باشند، مثل این کلیپ
1️⃣ حقیقت دین، چیزی غیر از رفتار و کردار دینداران است.
👈 اگر همه نمازخوانها، دروغ بگویند، دلیل نمی شود که ما دیگر نماز نخوانیم چون نمازخوان ها دروغ می گویند.
ما باید نماز بخوانیم، دروغ هم نگوییم چون خدا گفته.
👈 اگر همه چادری ها گناه کار باشند، دلیل نمی شود که ما حجاب را کنار بگذاریم، حفظ حجاب واجب است چون خدا گفته.
👈 اگر همه حاجی های ریشی رباخوار باشند، ما حق نداریم ریش خود را از ته بتراشیم و حج را ترک کنیم. بلکه باید ببینیم دستور خدا چیست و به آن عمل کنیم.
2️⃣ کسی که همه دینداران را افرادی ریاکار می پندارد که در پشت لباس دیانت به گناه ها و خلافکاری های خود مشغول اند، سخت در اشتباه است.
👈 زیرا اولاً: همواره اکثریت دینداران انسانهایی هستند که به عقاید خود پایبندند و قابل اعتماد ترند. برای همین است که وقتی برخی افراد می خواهند خلاف کنند، با ریش و تسبیح و انگشتر خلاف می کنند تا بدین طریق اعتماد مردم را جلب کنند
👈 ثانیاً آمار جرم و جنایت در بین دینداران بسیار کمتر از کسانی است که هیچ پایبندی به دستورات دینی ندارند.
👈 ثالثاً بسیاری از کارهای خیر و انسان دوستانه، توسط مؤمنان و دینداران در جامعه انجام می شود: هزاران خیریه مردمی در کنار کمیته امداد امام، بهزیستی و گلریزانها و جشنواره های متعددی مانند جشن عاطفهها، جشن نیکوکاری و ...گروه های جهادی، صندوقهای قرض الحسنه مساجد، تهیه جهیزیه و ...معمولاً توسط مؤمنین انجام می شود.
👈رابعاً هرگاه پای امنیت و دفاع از ناموس و وطن و جنگ با دشمنان باشد، اکثراً از بین دینداران افرادی برای گذشتن از جان خود داوطلب می شوند.
3️⃣گناه، گناه است، چه بزرگ باشد چه بسیار کوچک.
نمیشود گفت چون فلانی دزد است حجاب را کنار بگذاریم
یا مثلا اکر به ناموس کسی تجاوز شد بگوییم اگر جلو این تجاوز را بگیرم مشکل دزدی حل میشود؟ پس اجازه دهند ناموس مردم تکه تکه شود!!!!
کسی که یک هزارتومانی می دزدد، گناهکار است و باید محاکمه شود، کسی هم که ده هزار میلیارد اختلاس می کند گناهکار است و باید محاکمه شود. نمی شود گفت گناه، آن اختلاس چند هزار میلیاردی است نه دزدی هزارتومانی. این منطق درستی در مواجهه با گناهان نیست.
✅اما دغدغه اصلی این کلیپ، برای مؤمنین و مسئولین جای تأمّل دارد:
🔹 دغدغه مطرح شده در این کلیپ این است که چرا مؤمنان یا مسئولین نسبت به گناهان و جرائم کوچک سخت گیر هستند و می خواهند همه را نهی از منکر کنند و آفتابه دزدها را محاکمه کنند اما نسبت به گناهان بزرگ و جرائم سنگین و مشکلات و معضلات اساسی ساکت هستند؟ این دغدغه، دغدغه درستی است.
اما این مشکل،فراگیر و عمومی نیست و نمی توان تمام دینداران را متهم به اینگونه رفتارها کرد
👈 در کشور ما دینداران انقلاب کردند، تا به جای آنکه یک مرد شرابخوار، زن باز بر مردم حکومت کند؛ یک انسان عادل با تقوا و پاکدست امورات مردم را به دست بگیرد.
👈 در کشور ما دینداران برای تحقق عدالت و از بین بردن فقر و فساد و فحشاء، انقلاب کردند.(البته می دانیم که هنوز تا تحقق کامل عدالت فاصله داریم اما در مسیر عدالتیم.)
👈 رهبر ما همواره به قوه قضائیه دستور می دهد که انقلابی عمل کند؛ یعنی در مقابل باندهای فساد و گردن کلفت ها کوتاه نیاید؛ الحمدلله دیدیم که در سالهای اخیر همین اتفاق هم افتاد و بسیاری از مجرمان یقه سفید مجازات شدند.
👈 مردم ما به خصوص دینداران در انتخابات 1400 شخصی را انتخاب کردند که شعارش عدالت خواهی و فساد ستیزی و مبارزه با فقر و تبعیض و اشرافی گری بود، نه کنسرت و اعتبار پاسپورت و ورزشگاه رفتن زنان و رفع فیلترینگ.
این یعنی مردم ما نسبت به این مسائل حساس هستند و برای رفع این مشکلات قدمی برداشته اند.
--------------------------
#شبهات
به ما در #خانه_امام بپیوندید👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانه امام
https://eitaa.com/joinchat/3738894447C8f37fe211f
✳ وظیفه دیگران در برابر ارشاد جاهل عبادات و نماز ✳
سؤال:
اگر کسی در نزد ما قرائت نمازش اشتباه باشد لازم است به او بگوییم؟
✅ پاسخ:
💠 آیت الله خامنه ای : اگر ناشی از جهل به حکم باشد ارشاد جاهل بنا براحتیاط واجب است در غیر اینصورت لازم نیست و شما وظیفهای ندارید.
💠 آیت الله وحید خراسانی : او را راهنمایی کنید.
💠 آیت الله مکارم شیرازی : کسانی که احکامی را نمی دانند لازم است آن احکام به آنها گوشزد شود.
💠 آیت الله فاضل لنکرانی : گفتن آن واجب نيست ولي اگر باروشي که ديگران نفهمد به او تذکر بدهيد کار خوبي است.
💠 آیت الله سیستانی : اگر از روی جهل به مسأله باشد بله.
#احکام_مکلف_جاهل
-------------------
📚 منبع:
استفتاء از سایت مراجع عظام تقلید
#احکام_شرعی
به ما در #خانه_امام بپیوندید👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانه امام
https://eitaa.com/joinchat/3738894447C8f37fe211f
🕌ایده کنشگری حوزه مساجد
🔸فراهم نمودن زمینه ای سالم برای آشنایی خانواده های دارای فرزند در شرف ازدواج با کمک مسجد
🔹توضیح تفصیلی
یکی از کارکردهای مهم مسجد واسطه گری در امر ازدواج است که از گذشته بین مردم وجود داشته و محتسبین در جامعه به چنین امری همت گمارده اند. مسجد به دلیل قداست و محل اعتماد بودن، می تواند جوانان در شرف ازدواج را شناسایی کرده و ضمن هماهنگی با خانوده ها، گزینه های مناسب و هم کفو را به یکدیگر معرفی نماید.
🔺مسئله
نگاه صرفا نمازخانه بودن مسجد از بین می رود و به مسجد به عنوان یک پناه گاه امن برای رفع مشکلات مختلف نگاه می شود. همچنین از نگرانی خانواده ها در مورد آشنایی با افراد و اعتماد به آنها در شرایط امروزی کاسته خواهد شد.
📌دستاورد ایده
۱.پیاده سازی فرهنگ ازدواج
۲.جلوگیری از ازدواج های بدون شناخت و ناموفق خیابانی
۳.زمینه سازی برای پیدا کردن زوج مناسب برای افرادی که توانایی این امر را ندارند و…
۴.تسریه در امر ازدواج و کاهش سن ازدواج
▫️بایدها
۱.تشکیل کانون ازدواج در مسجد
۲.نظارت امام جماعت بر کانون ازدواج مسجد
🔘نبایدها
۱.بدون اطلاع و یا هماهنگی خانواده ها اقدامی صورت نگیرد.
#مسجد
به ما در #خانه_امام بپیوندید👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانه امام
https://eitaa.com/joinchat/3738894447C8f37fe211f
🔻انفعال در مسجد، اغتشاش در محله:
مسجدی که نمازخانه شد!
🖊 مهدی جمشیدی
۱. اینک که غبارها فرونشستهاند، میتوان دربارۀ "بازسازیِ انقلابیِ ساختار فرهنگ" سخن گفت و به "کمکاریهای معرفتی" و "بیعملیهای فرهنگی" اشاره کرد. ریشۀ اصلیِ اغتشاش، خطای ما در غفلت از "جهاد تبیین" و "روشنگری" و "روایتگری" و "گفتمانسازی" بود و همۀ لایههای دیگری، فرع بر این امر بودند. مُشت، نمونۀ خروار است؛ میخواهم در این مجال مختصر، چند سطر دربارۀ یک "تجربۀ تلخ" بنویسم و گذشته را به کمک فهم و تحلیل امروز، فرابخوانم. تجربۀ "مسجد جامع نارمک".
۲. چند بار و از جمله یک سال پیش، جمعی از "جوانانِ مؤمنِ انقلابی"، در برابر امام جماعت این مسجد شوریدند و پرچم تحوّلخواهی را برافراشتند، امّا هر بار، با لطایفالحیل، به حاشیه رانده شدند. سخن این جوانِ ناراضی این بود که: اوّلاً، "امامت جماعت" در این مسجد، به "پیشنمازی" فروکاهیده شده است و "مسئولیّتهای اسلامی و انقلابی"، رها شدهاند و بهاینترتیب، "مسجد" نیز به "نمازخانه" تبدیل شده است. ثانیاً با وجود اینکه ظرفیّتهای انسانی و مالیِ در این مسجد، گسترده هستند، امّا از این توانمندیها برای فعّالیّت فرهنگی استفاده نمیشود و بخشهای مختلف مسجد، دچار "توقف" یا "کمکاریِ محسوس" شدهاند. ثالثاً، امام جماعت – بخوانید پیشنماز – نه اهل "کار فرهنگی در محله" است و از "برنامهریزیِ فرهنگی" خبر دارد و نه "میدان واقعی" در اختیار جوانِ مؤمنِ انقلابی قرار میدهد و نه دههها "تذکّر" و "امربهمعروف" نسبت به ایشان اثری داشته است. یک مسجد با "امکانها و قوّههای فراوان" از یک سو، و یک محلۀ "تشنه" و "رهاشده" از سوی دیگر.
۳. ما انتقاد خویش را به نزد "نهادهای فرهنگی" بردیم و گزارش دادیم که در این مسجد، چه میگذرد، از جمله به "مرکز رسیدگی به امور مساجد" مراجعه کردیم و ماجرای تلخِ "رهاشدگیِ فرهنگیِ محله" را شرح دادیم. رئیس این مرکز با گزارش جمعیِ ما در این مرحله و مراحل بعد، دریافت که امام جماعت این مسجد، سخت گرفتار "سستی" و "بیعملی" و "بیبرنامهگی" است و ازاینرو، نتوانست از وی دفاع کند و وعدۀ تغییر داد، اما نتوانست به وعدۀ خود عمل کند. بعدها استدلال شد که چنانچه به مطالبۀ شما پاسخ مثبت بدهیم، این "موجِ مطالبهگری" در مساجد دیگر نیز به راه خواهد افتاد، چنانکه هماکنون نیز در برخی از مساجد محله، جوانانِ انقلابی، برانگیخته و منتقد شدهاند و خواهان "تحوّل" هستند. بههرحال، کار به اینجا رسید که بعد از یکسال مبارزه و مطالبه و تحوّلخواهیِ جوانانِ انقلابی، دادستان محله، ما را به مسجد فراخواند و جلسهای با حضور دو طرف تشکیل داد و محترمانه و ملایم، جوانان را تهدید کرد که چنانچه در مسجد به مطالبهگریِ خویش ادامه بدهید، ناچارم که با شما "برخورد" کنم. در نهایت، جمع ما فروپاشید و پرچم به زمین افتاد.
۴. اغتشاشهای اخیر، افزون بر سطحهای خارجی و ملّی، "بافت محلی" نیز داشت و بر فریبخوردگیِ عدّهای از "نوجوانان" و "جوانان" تکیه داشت. حالآنکه چنانچه "مساجد"، بافت محلهها را در اختیار خویش گرفته بودند و بر محله، تسلّط داشتند و در اثر کار فرهنگیِ در طول دهههای گذشته، "هویّتسازی" و "مصونسازی" کرده بودند، هیچگاه به این حجم از کار امنیتی و نظامی و ... حاجت نبود. اغتشاش اخیر، حاکی از "عفونتهای فرهنگی" بود که در پیکر محلهها، نشست کرده بود. این عفونتها، ریشه در"کمکاری و رهاشدگیِ مساجد" نیز دارد. ما "مسجد" را باختهایم و در امتداد آن، "محله" و "مدرسه" و "گروههای خودجوشِ فرهنگی" را. مسجد، "قطبِ فرهنگیِ محله" بود و اینک، "نمازخانه" است. و "امام جماعت" نیز "پیشنماز". "امام جماعتِ غیرمیدانی"، هرچه که انقلاب به ما داده بود را یکجا از ما گرفت. ما دیروز این دردها را دریافتیم و برخاستیم و هشدار دادیم، امّا ملامت و طرد شدیم، و امروز، "دُملهای چرکین"، سر بر افراشتهاند. یک طرف، گیسوپراکنی است و سوی دیگر، عمامهپرانی. آن "اهمالکاریها" و "سستیها" و "محافظهکاریها"، این "ریزشها" و "هنجارشکنیها" و "ارزشستیزیها" را به دنبال داشت.
۵. اغتشاش، تمام شد. آن پیشنماز نیز، همچنان در مسجد جامعِ نارمک حضور دارد. نشان داد که قدرتِ سیاسیاش از جوانانِ مؤمنِ انقلابی، بسیار بیشتر است و با تکیه بر پشتوانههای نامرئیِ خویش، ماندنیست. در عین حال، مسجد جامعِ نارمک نیز همچنان "منفعل" و "بریده از میدان محله" و "غافل از صحنۀ جنگ نرم" است. جالب است بدانید که ایشان در شهرداری تهران در هر سه دورۀ مدیریّت قالیباف و حناچی و زاکانی حضور داشته و اینک نیز رئیس مرکز فعالیّتهای دینی در آنجاست که بودجههای میلیاردی دارد.
#امام_تراز
به ما در #خانه_امام بپیوندید👇
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانه امام
https://eitaa.com/joinchat/3738894447C8f37fe211f
#حضرت_زهرا_س_شهادت
یاس ها با افتخار از بودنش دم می زدند
روی زخم غربتش با بوسه مرهم می زدند
کوچه دلگیر از غم نامردمی ها گریه کرد
لحظه هایی که لگد بر یاس خاتم می زدند
کاش باران میزد آنجا آتشی بر پا نبود
آن دمی که شعله بر جسمی مکرم میزدند
میخ شد خاری به پهلوی گلی از جنس نور
در میان ضربه هایی که دمادم می زدند
قدسیان از حجم این غم در تلاطم های درد
هم صدای نی،نوای درد و ماتم می زدند
در غروبی شیشه عطری سرش گم میشد و
عاشقان بر جان خود عطر محرم میزدند
شاعر: #راضیه_کارگر_برزی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
بیدار می شوی سرِ شب تا سحر چرا
بی تاب می شوی دل شب اینقَدَر چرا
هنگام گریه هات نَفَس کم می آوری
زهرا شده نفس زدنت مختصر چرا
نامحرمی که نیست چرا رو گرفته ای؟
ابری سیاه مانده به روی قمر چرا
از آنچه آمده به سرت دم نمی زنی
باید بگیرم از دَرِ خانه خبر چرا
حرف دهان مردم شهر اینچنین شده
حیدر خودش نیامده در پشت در چرا
شش ماه انتظار من و تو به باد رفت
افتاده از درخت وجودت ثمر چرا
دیگر دفاع از منِ خونین جگر مکن
خود را زدی عزیز علی در خطر چرا
شال مرا گرفتی و دستت زِ دست رفت
در پیش من زدند تو را بیشتر چرا
آخر برای مُردنم این روضه کافی است
مادر زدن کنار نگاه پسر چرا
شاعر: #مجتبی_شکریان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
به اِذنِ الله امشب التجا بردم به درگاهی
که عزرائیل را راند از درش آن هم به اکراهی
بهشت آیینهای از خانهی صدیقهی کبراست
نباشد پیش بامش آسمان جز سقف کوتاهی
صراط المستقیم اینجاست، جبرائیل هم باشی
اگر راهی نداری بر در این خانه گمراهی
ندارد احتشام فضهاش را شاه بانویی
ندارد اعتبار سائل او را شهنشاهی
نمیخواهد دلی را بشکند از خیل مشتاقان
از این رو با ملائک هم تکلم میکند گاهی
گناهان پرده ای انداخت روی فطرتم اما
برایم نکتهای گفت از حدیثی پیر آگاهی
بگو بیچاره "یا فاطر به حق فاطمه العفو"
که تو با این چراغ آخر بیابی سوی او راهی
که هستی؟ ای که از نور توسل بر تو یا زهرا
عزیز مصریان شد یوسف افتاده در چاهی
به دنیا آمده مولا اگر در صحن بیت الله
تو هم در صحنهی محشر سوار ناقة اللهی
جهان از چادر خاکی تو چیزی نمیفهمد
چه درکی دارد از کوهی نگاه بستهی کاهی
مسیر آفرینش گم شد و تاریک شد دنیا
همین که بست راهت را میان کوچه گمراهی
تقاصی سخت خواهد داشت، خون مانده بر دیوار
یقین دارم که روزی میرسد از راه، خونخواهی
شاعر: #سیدمیلاد_حسنی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e