5⃣روایت پنجم:
👈در روایت هست جناب #شعیب(علیه السلام) آنقدر گریه کرد که کور شد.
خدا نور چشمش را به او برگرداند. دوباره گریه کرد و کور شد. خدا باز نور چشمش را به او برگرداند. دوباره نابینا شد. برای بار سوم که نابینا شد، طبق نقل دارد که خدا به او وعده داد و گفت اگر از جهنم می ترسی، امنیت می دهم. اگر بهشت می خواهی، تضمین کرد
کنم. کسی که امام حسین(علیه السلام) را می شناسد، فقط چشم را می خواهد که برای امام حسین(علیه السلام) گریه کند. به امام سجاد(علیه السلام) می گویند: بس است. آیا بس است؟ اگر تا قیامت هم برای امام حسین(علیه السلام) گریه کنیم، هیچی گریه نکرده ایم. اگر بر اثر مصیبت امام حسین(علیه السلام) گریه کنیم تا جان بدهیم، کار مهمی نکرده ایم.
به خیمه های امام حسین(علیه السلام) هجوم بردند، بعد از اینکه کار را یک سره کردند و پیروز شدند.
خوب پیروز شدید دیگر، دست بردارید. نمی شود بگویی شیطان در عاشورا چه کرده. همۀ شهوات را در عاشورا آورده. امام حسین(علیه السلام) با تمام توان، عبادت و شیطان با همۀ توان، شهوات را یک جا جمع کردند.
او غضب ها را پدید آورده و امام حسین(علیه السلام) صبر کرده است.
طرف مقابل:
در زیارت جامعه می خوانیم:
«یَشْفِی أَبْنَاءُ الْعَوَاهِرِ غَلِیلَ الْفِسْقِ مِنْ وَرَعِکُمْ».[12]
این ناپاکان و ناپاک زادگان، سوزش فسق خودشان را از ورع شما تشفّی دادند. هرچه شما اهل وَرَع بودید، آن ها اهل فسق بودند.
این ها شعله های فسقشان را با انتقام گیری از ورع شما تشفی می دادند. هرچه امام حسین(علیه السلام) پاک بود، این ها ناپاک بودند. حالا می شود آدم گریه نکند؟
می شود بگوییم بس است؟ اگر کسی نفهمد که هیچ؛ ولی اگر کسی بفهمد، باید در مقابل این مصیبت ها گریه کند.
حالا می شود بفهمیم چرا حضرت زینب(سلام الله علیها) پیر و استخوان هایش آب شده بود؟
چرا قدش خمیده بود؟ هیچ بعید نیست این نقل درست باشد. وقتی حضرت به مدینه برگشت؛ نقل شده که عبدالله ابن جعفر، حضرت زینب(سلام الله علیها) را نشناخت. سراغ حضرت زینب(سلام الله علیها) را می گرفت.
به خاطر اینکه مصیبت هایی که حضرت زینب(سلام الله علیها) دیده، مصیبت های سنگینی بوده است. آن مصیبت با محبت معنا می شود. انسان به میزان محبت، مصیبتِ ولی خدا را می چشد. اگر چشید، چیز نابی است. اگر مصیبت آمد، خودِ مصیبت در وجود انسان غوغا و انسان را نورانی می کند. محبتی که حضرت زینب(سلام الله علیها) به امام حسین(علیه السلام) داشت، محبتی است که اصحاب و اهل بیت به امام حسین(علیه السلام) داشتند. آن ها مصیبت امام حسین(علیه السلام) را می فهمیدند.
====
ذکر مصیبت
نقل هست روزی که وارد کربلا شدند، بنا شد خیمه ها را بزنند. درخواست حضرت زینب(سلام الله علیها) این بود که خیمه مرا بالای بلندی بزنید. حضرت خیمه ها را بر خلاف رسم خیمه ها را در گودی زدند، ولی خیمه حضرت زینب(سلام الله علیها) را روی بلندی زدند. روز عاشورا دائم میدان را می دید. لذا شنیدید وقتی امام حسین(علیه السلام) بر بالین حضرت علی اکبر(علیه السلام) آمد، وقتی آن صحنه سنگین پیش آمد، یک دفعه دیدند یک بانوی بلند بالایی از خیمه ها بیرون آمد و هی فریاد می زند: «یا اخیا، و ابن اخیا». وقتی حضرت سید الشهدا(علیه السلام) به میدان رفت. هی می آمد بیرون را نگاه می کرد و دوباره برمی گشت به خیمه. یک لحظه دیگر صدای امام حسین(علیه السلام) را نشنید؛ آمد بالای بلندی نگاه کرد و دید واویلاست. حضرت در گودی قتلگاه روی زمین افتاده و مجروح شده است. حضرت در محاصره تیرها بود.
===
نقل است با هر نفسی که می کشید، خون از زره حضرت بیرون می زد. دشمن حضرت را محاصره کرده بود. دید همه دارند به امام حسین(علیه السلام) حمله می کنند. آن هایی که اسلحه ندارند، دامن ها را پر از سنگ کردند و امام حسین(علیه السلام) را سنگ باران می کنند. این مصیبت های عظیم با حضرت زینب(سلام الله علیها) چه می کند؟ در گودی قتلگاه آمد و موانع را کنار زد و نمی دانم چه دید که با تعجب صدا زد: «انت اخی؟ أ أنت ابن والدتی»؟ دید بدن سر ندارد. یک عضو سالم در بدن نمانده است. نقل است سی صد جراحت بر این اندام وارد شده بود. غیر از اینکه این بدن زیر سم اسب ها رفته بود؛ حتی لباس کهنه را غارت کردند. سپس حضرت زینب(سلام الله علیها) روضه خواند. ابتدا برای اینکه گلایه از خدا نشده باشد، کفران و ناسپاسی نباشد، دست ها را زیر بدن برد. این بدن پاره پاره را روی دست گرفت و عرض کرد: خدایا این قلیل قربانی را از آل رسول بپذیر؛ سپس یک گفت وگو با رسول خدا دارد:
«یا محمداه! صلى علیک ملائکة السماء هذا الحسین مرمل بالدماء مقطع الأعضاء و بناتک سبایا».[13]
این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
این کشتی شکسته به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
✍ پیام های روایت راهبردی امام باقر (ع) درباره امر به معروف :
❗️بهانه تراشی و عذرآوری ریاکاران برای ترک امر به معروف در آخرالزمان
❗️غضب خدا بر تمام جامعه و هلاکت خوبان با فاسقان به سبب ترک امر به معروف و نهی از منکر
🌺فواید ، آثار و برکات امر به معروف
📜داستان عذاب خوبان قوم حضرت شعیب(ع) به سبب #مماشات با اهل معصیت
✨ امام محمدباقر (علیه السلام) میفرمایند :
🔹در آخرالزمان مردمی خواهند بود که از گروه خاصی پيروی ميکنند که #رياکارند و تظاهر ميکنند که قاری و اهل عبادت اند.
آنان تازه کار و ساده لوح اند، نه امر به معروفی را بر خود واجب میدانند نه نهی از منکری را مگر زمانی که از ضرر و زيان محفوظ باشند؛ پيوسته در اين راه برای خود عذر و بهانه ميتراشند. اينان اشتباهات و لغزشهایی را که در رفتار و گفتار عالمان حقيقی رخ داده است، پی میگیرند؛ در انظار مردم به نماز و روزه، و اعمالی که برای مال و جانشان #خطری ندارد، روی میآورند.
🔹اگر زمانی شرايطی پيش آيد که نماز خواندن هم سبب بروز مشکلی برای مالها و بدن هايشان شود، نماز را نيز ترک ميکنند همان گونه که کامل ترين و والاترين فرايض را ترک کردند.
🔹همانا امر به معروف و نهي از منکر فريضه عظيمی است که اقامه دیگر فرايض به آن وابسته است.
زمانی که مردم اينگونه شدند و دنباله رو چنين افرادی گشتند ، غضب خدا بر آنان کامل ميشود و خداوند همه مردم را عقوبت ميکند؛ بدين ترتيب "نيکوکاران همراه با فاسقان و کودکان نيز همراه با بزرگترها هلاک خواهند شد"
✅ امر به معروف و نهي از منکر راه و روش و شيوه صالحان و فريضه بزرگی است که اقامه واجبات ديگر نيز در گرو عمل به آن است. امنيت راهها در سايه امر به معروف حاصل میشود، کسبها در سايه آن حلال میگردند. حق به صاحبش برمیگردد و سبب عمران و آبادانی زمين میشود.
در سايه امر به معروف و نهی از منکر، دشمنان نيز به رعايت انصاف وادار ميشوند و کارها به سامان ميرسد.
با قلب خود انکار کنيد و با #زبانتان با آنان سخن گوييد و به پيشانی آنها بزنيد و از ملامت ملامتگران نهراسيد؛ اگر بهسوی حق برگشتند و از گناهان خود توبه کردند، ديگر سرزنش آنان سزاوار نيست. همانا اشکال متوجه کسانی است که به مردم ستم روا ميدارند و در روی زمين به ناحق سرکشی ميکنند. در اينجا با آنان #جهاد کنيد، آنان را از عمق دل، دشمن بداريد و در اين امر، نه در پی کسب قدرت و مال باشيد، و نه بخواهيد از روی سرکشی بر ديگران پيروز شويد تا سر به فرمان خدا بگذارند، و بر اساس طاعت الهي سلوک کنند.
🔶 (ایشان در ادامه) فرمود: خداوند به #شعيب پيامبر(عليه السلام) وحی کرد: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم کرد که چهل هزار نفرشان اهل معصيت و گناهاند و شصت هزار نفرشان هم از خوبان قوم تو هستند.
شعيب(ع) عرض کرد: خداوندا، برای آن اشرار جز اين انتظار نيست؛ اما چرا آن #خوبان عذاب ميگردند؟
پس خداوند وحی فرمود:
" چون در مقابل اهل معصيت #مماشات به خرج دادند و به دلیل غضب من، غضبناک نشدند"
(📚الفروع من الکافی ، ج۵، باب الامر بالمعروف و النهي عن المنکر ، روايت ۱)
https://eitaa.com/fatemi5