بسم الله الرحمن الرحیم
✍دهه دوم محرم
☑️راهی به قلب حسین علیه السلام
جلسه اول:
✋ارزش محبوب دل امام شدن
· 👌 هدف و ماهیت بحث:
👌ایجاد انگیزه در مخاطب جهت محبوب شدن در نزد امام با بیان آثار و برکات آن
👌انگیزه سازی:
در زمان امام رضا و #امام جواد فردي است به نام يونس بن عبدالرحمن که بسیار مورد توجه ائمه بوده، امام رضاعلیه السلام میفرماید:
👈يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ فِي زَمَانِهِ كَسَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ فِي زَمَانِهِ
👈يونس براي ائمه زمان خودش مانند سلمان براي پيامبر صلی الله علیه و آله بود.
👈یونس سي جلد كتاب دارد. امام جواد علیه السلام یکی از کتابهایش را از ابتدا تا انتها ورق میزدند، و برای هر صفحه، برای او طلب رحمت میکردند
👈فَجَعَلَ يَتَصَفَّحُهُ وَرَقَةً وَرَقَةً، حَتَّى أَتَى عَلَيْهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ، وَ جَعَلَ يَقُولُ:
رَحِمَ اللَّهُ يُونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ يُونُسَ، رَحِمَ اللَّهُ يُونُس.
👈چنین فردی طبیعتا باید خیلی #محبوب مردم باشد و در بین مردم جایگاه داشته باشد،
📌اما جالب است که بدانید از برخی روایات اینطور معلوم میشود که #غريب بود و مردم او را دوست نداشتند.
👌روزي یونس ميهمان امام رضا علیه السلام بود. عدهاي از اهل بصره نزد حضرت آمدند و اجازۀ #ورود خواستند. امام رضا علیه السلام از يونس خواستند كه در اتاق #مجاور بماند. و إيّاك أن تحرّك حتّى يؤذَن لك.
👈 آن عده بعد از احوالپرسي شروع به بدگويي از يونس كردند؛
امام علیه السلام سرشان را به زير انداخته بودند و چيزي نميفرمودند. چراکه حتي اين مقدار ظرفيت نداشتند كه امام علیه السلام در نزد آنان از يونس دفاع كنند.
👈بعد كه آن افراد رفتند، حضرت، يونس را صدا زدند.
👈فَخَرَجَ بَاكِياً فَقَالَ: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ إِنِّي أُحَامِي عَنْ هَذِهِ الْمَقَالَةِ وَ هَذِهِ حَالِي عِنْدَ أَصْحَابِي
👈يونس گريه ميكرد و ميگفت: آقا ميبينيد اینها که از شیعیان هستند، با من چه ميكنند؟
👌امام رضا علیه السلام فرمودند: يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً
👌چه اشكالي دارد؟ وقتي كه امام تو از تو راضي است. بگذار هر چه ميخواهند، بگويند.
👈يَا يُونُسُ حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا يَعْرِفُونَ، وَ اتْرُكْهُمْ مِمَّا لَا يَعْرِفُونَ
👌بعد حضرت به یونس فرمودند:
يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ قَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، أَوْ بَعْرَةٌ فَقَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ، هَلْ يَنْفَعُكَ ذَلِكَ شَيْئاً
👌اگر در دست راست تو مرواریدی باشد، و مردم بگویند: پشگل است، یا پشگلی در دست تو باشد، و مردم بگویند مروارید است، آیا تو را سودی میرساند؟
یونس گفت: خیر. حضرت فرمودند:
هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ
وضع تو هم اینگونه است
👌إِذْ كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ[۱]
👌وقتی تو بر راه صحیح هستی، و امامت از تو راضی است، سخن مردم ضرری به تو نمی شود.
👈شاید بشه گفت بهترین لحظه عمر انسان وقتی است که احساس می کند :
👈امامش از او راضی است، امامش مشتاق دیدار اوست ، امامش دلتنگ او است، امامش دوستدار اوست و خلاصه در یک کلام محبوب دل امام خود شده است و جایی تو دل امام خودش باز کرده.
☑️اقناع اندیشه :
🔹ارزش محبت آنقدر زیاد است که یک نفر آمد خدمت امام صادق علیه السلام و سؤال کرد:
🔹 آیا دوست داشتن جزئی از ایمان است؟ حضرت به او فرمودند:
وَ هَلِ الْإِيمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ[۱]
آیا ایمان چیزی جز دوست داشتن و دشمن داشتن است.
🔹در روایات دیگر هم این مضمون فراوان آمده که دین و حب از هم ناگسستنی هستند و حقیقت و ماهیت دین همان محبت است.
دین یعنی:
🔹دوست داشتن خدا و اولیاء خدابغض داشتن نسبت به دشمنان خدا
و دریک کلام:
🔹دین یعنی عشق به تمام خوبیها و بیزاری از تمام بدیها
اما چرا تمام دین خلاصه در محبت شده؟
🔹شاید اصلی ترین علت آن این باشد که محبت و علاقه سرچشمه تمام حرکات و سکنات انسان تمام کارها و فعالیت های کوچک و بزرگ انسان است.
🔹 از طرف می پرسی چرا این غذا را می خوری؟
می گوید دوست دارم. چرا فلان تیپ را می زنی یا فلان لباس را می پوشی؟ می گوید دوست دارم.
🔹چرا با فلانی رفت و آمد می کنی؟ می گوید دوست دارم. یا اگر بپرسی چرا به فلان مجلس نمی روی؟ یا چرا فلان فیلم را تماشا نمی کنی؟ می گوید از آن جلسه یا فیلم بدم می آید.
👇