🔹دریک کلام؛ این علاقه های ماست که #مسیر زندگی و حرکت ما را مشخص می کند، لذا علاقه ما به خوبیها است که آینده خوبی را برای ما به ارمغان می آورد و خود محبت، موتور محرکه انسان به سوی آن خوبی ها خواهد بود و بالعکس؛ علاقه به بدیها ما را به سمت بدیها سوق می دهد و در نهایت انسان به اسفل السافلین کشیده و شقی و بدبخت خواهد شد.
آنقدر در دین ما بحث محبت جایگاه دارد که ملاک ایمان محبت شدید به خداست.
وَ الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه[۲]
محبت آنقدر در دین جایگاه دارد که حتی اساس بهترین عبادات هم بر محور محبت تبیین شده است.
قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام
إِنَّ النَّاسَ يَعْبُدُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ:
فَطَبَقَةٌ يَعْبُدُونَهُ رَغْبَةً فِي ثَوَابِهِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْحُرَصَاءِ وَ هُوَ الطَّمَعُ
وَ آخَرُونَ يَعْبُدُونَهُ خَوْفاً مِنَ النَّارِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ هِيَ رَهْبَةٌ
وَ لَكِنِّي أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْكِرَامِ وَ هُوَ الْأَمْنُ
امام صادق علیه السلام فرمود:
مردم خداوند را سه گونه عبادت مىكنند
گروهى او را براى رسيدن به پاداش و ثواب پرستش مىنمايند اين را عبادت طمع مىگويند.
دستهاى خداوند را براى ترس عبادت مىكنند و اين عبادت بردگان مىباشد.
اما من او را براى محبت عبادت مىكنم و اين عبادت بزرگان مىباشد، كه آن را عبادت امن مىگويند.
از آیه مذکور قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ برمیاید که رسیدن به رابطه محبتی با خداوند متعال تنها از راه بدست آوردن رضایت امام میسر خواهد بود. بهترین و راحت ترین راه برای رسیدن به محبوبیت خداوند، برقراری رابطه محبتی با اهل بیت خصوصاً امام حسین علیه السلام است:
رَوَى سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ هُوَ يَقُولُ:
الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ابْنَايَ مَنْ أَحَبَّهُمَا أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ أَدْخَلَهُ الْجَنَّة[۳]
اگر بتوانیم در محبت به اباعبدالله علیه السلام تا جایی پیش برویم که رضایت و محبت ارباب بی کفن رو بدست بیاوریم، می توانیم به مقام محبوبیت الهی دست پیدا کنیم؛ چرا که محبت یک رابطه دو طرفه است و باید در محبت امام علیه السلام طوری تبعیت کنیم تا راهی به قلب حضرت پیدا نماییم که نتیجه آن محبوب خدا شدن خواهد بود:
فَمَنْ أَحَبَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَحَبَّهُ اللَّهُ تَعَالَى كَانَ مِنَ الْآمِنِينَ[۴]
اما برای رسیدن به مقام محبوبیت در نزد خدا و اهل بیتD باید هزینه بپردازیم :
در بسیاری از موارد رضایت امام علیه السلام با رضایت مردم تعارض پیدا میکنند!
و باید برای جلب رضایت ارباب رضایت مردم را فدا نمود.
در چنین مواقعی سخت است که انسان بتواند بر جو عمومی مقابل خود غلبه نماید و رضایت خدا و اهل بیت D را بدست بیاورد.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَكُونُوا إِخْوَانِي وَ أَصْحَابِي فَوَطِّنُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْعَدَاوَةِ وَ الْبَغْضَاءِ مِنَ النَّاسِ وَ إِلَّا فَلَسْتُمْ لِي بِأَصْحَابٍ[۵]
اگر خواستيد از برادران و اصحاب من باشيد، بايد خود را براى دشمنى و كينه مردم نسبت به خود آماده سازيد، و گر نه اصحاب من نيستيد.
شاید کسی بگوید خب ما طوری عمل میکنیم که هم رضایت امام علیه السلامرا بدست بیاریم و هم رضایت مردم را. این حرف خوبی است ولی در بسیاری از موارد این شدنی نیست.
مردى بحسين بن على علیه السلام نوشت :
يَا سَيِّدِي أَخْبِرْنِي بِخَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ مرا از خير دنيا و آخرت آگاه كن.
فَكَتَبَ إِلَيْهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ فَإِنَّهُ مَنْ طَلَبَ رِضَا اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَا النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَام[۶]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ اما بعد هر كه رضاى خدا جويد در برابر خشم مردم خدا امورش را كفايت كند و هر كه رضاى مردم جويد در برابر خشم خدا، خدا او را بمردم واگذارد و السلام.
آری آنچه ما عاشقان حسینی را به اربابمان می رساند ، جلب رضایت الهی و خشنودی ارباب است. نگران جایگاه اجتماعی خود هم نباشیم . چرا که با رسیدن به مقام محبوبیت الهی و راه پیداکردن به قلب ابی عبدالله علیه السلام خداوند محبت ما را در دل مردم خواهد انداخت.
🔰در این دوران چه بسیار #سربازان دلیری از سپاه و ارتش و بسیج که رشد نموده و تبدیل به فرماندهان برجستهای شده که از میان آنها جمعی شهید، جمعی #جانباز و جمعی آزاده گردیدند و تقدیرالهی براین پایه قرار گرفت که جمعی از آنها بمانند تا تربیتکننده نیروهای #جوان و مؤمن و انقلابی و سلحشوری باشند که راه و رسم مقاومت را همچنان زنده و مانا و پویا نگهدارند.
🔰در روزهای آغازین دفاع #مقدس، جوانی کرمانی و از خطّه کویر، به خیل عظیم رزمندگان پیوست. این جوان مؤمن و شجاع و هوشمند و تیزبین در طی چهل #سال آنچنان جلوه کرد و خوش درخشید و در مسیر کمال به پیش رفت که سرانجام سکّه تأسیس یک مکتب به نام او توسط رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی زده شد به گونهای که امروزه هر انسان آگاه و منصفی بر به کار بردن این واژه گرانسنگ و پر مغز و دقیق در خصوص آن سرباز اسلام و ولایت یعنی #سردار سرفراز اسلام «شهید سپهبد قاسم سلیمانی» گواهی میدهد و صحّه میگذارد.
🔰به راستی چه فرآیندی در زندگی یک انسان طی میشود که او را در قامت یک مکتب، فرازمند میکند؟ چه اتفاقاتی رخ میدهد که یک انسان به #تنهایی یک #مدرسه درسآموز میگردد؟ پاسخ روشن است.
🔰هرگاه انسان از #مدار فردیت خویش خارج گردد و سعه وجودی او آنقدر گسترش یابد که بر نفوس انسانها تأثیری قابل توجه در #مسیر کمال بگذارد او در واقع تبدیل به یک #مکتب شده است. آنگاه که منظومهای منسجم و جامع و متشکل از اجزای یک شخصیت رشدیافته در ابعاد مختلف و زمینههای گوناگون شکل میگیرد او به عنوان یک مکتب و یک الگو و یک #مدرسه درسآموز رخ مینماید.
🔰 و سردار دلها و قاسم عزیز ملتهای آگاه و آزاده این چنین بود. همانگونه که یار مخلص و همراه مؤمن و #شجاعش ابومهدی مهندس «که درودبیکران الهی بر او باد» این چنین بود.