↩️نظام همیشه جوان
من و شما به عنوان مسؤولان كشور وظیفه مان در باب امر به معروف و نهى از منكر سنگین تر است. باید از شیوه ها و وسایلِ مناسب استفاده كنیم؛
اما آحاد مردم هم وظیفه دارند. با چهار تا مقاله در فلان روزنامه، واجب امر به معروف نه از وجوب مى افتد، نه ارزش تأثیرگذاریش ساقط مى شود. قوام و رشد و كمال و صلاح، وابسته ى به امر به معروف و نهى از منكر است.
این هاست كه نظام را همیشه جوان نگه مى دارد. حال كه نظام ما بیست و یك ساله و جوان است و در مقایسه ى با نظام فرتوت هفتاد و چندساله ى پیر كمونیستى در شوروى به طور طبیعى هم جوان است؛ اما اگر صد سال هم بر چنین نظامى بگذرد، چنانچه امر به معروف باشد و شما وظیفه ى خودتان بدانید كه اگر منكر تأثیر را در هر شخصى دیدید، او را از این منكر نهى كنید، آنگاه این نظام اسلامى، همیشه تر و تازه و با طراوت و شاداب مى ماند.
📚واجب فراموش شده ص34
https://eitaa.com/fatemi5/3576
۳ دی ۱۴۰۲
↩️نمی گويید، خیال می کنید نمی شود
سؤال: لطفاً بفرمایید آیا در زمینه فرهنگى، اقدام انقلابى را صلاح مى دانید؟ به عبارت دیگر، در زمینه فسق و فجور، آیا برخورد فیزیكى را در مواردى كه مسؤولان كوتاه آمده و به وظیفه خود عمل نمى كنند، صلاح مى دانید؟
جواب: نه. شما شرعاً به هیچ وجه موظّف به برخورد فیزیكى با منكر نیستید؛ شما فقط موظّف به گفتن هستید. شما چه كار دارید؛ حرف خود را بگویید. شما نمى گویید، خیال مى كنید كه اگر بگویید، نمى شود.
امتحان كنید، بگویید؛ بارها هم بگویید. البته یك نفر بگوید، معلوم است كه اثر نمى كند. دیگران را وادار كنید بگویند. خودِ گفتن، اثرش به مراتب از مشت بیشتر است؛ حتّى گاهى از اخم هم اثرش بیشتر است؛ با این كه اخم اثر سازنده دارد و مثل مشت نیست. به هرحال، در نهى از منكر، اگر برخورد فیزیكى لازم باشد، كار حكومت است، نه كار مردم.
📚واجب فراموش شده ص35
https://eitaa.com/fatemi5/3576
۳ دی ۱۴۰۲
تکلیف بزرگ
فصل سوم کتاب واجب فراموش شده تاثیرات امر به معروف https://eitaa.com/fatemi5/3576
✅فصل سوم کتاب واجب فراموش شده ( تاثیرات امر به معروف)
https://eitaa.com/fatemi5/3687
↩️احتمال تأثیر همه جا قطعی است
https://eitaa.com/fatemi5/3688
↩️واقعاً معجزه مى كند
https://eitaa.com/fatemi5/3689
↩️انزوای گناه
https://eitaa.com/fatemi5/3690
↩️امر و نهی ارزشمندتر
https://eitaa.com/fatemi5/3691
↩️کمک به محدود كردنِ بدى و شرّ
https://eitaa.com/fatemi5/3692
↩️ نگذاريم منكر « » معروف « و » معروف « » منكر شود
https://eitaa.com/fatemi5/3693
↩️گناه همیشه گناه بماند
https://eitaa.com/fatemi5/3694
↩️فسادی از اين بالاتر در اين دنیا نیست
https://eitaa.com/fatemi5/3695
↩️نقش تربیتی امر به معروف در سیر لقاءاللّه
https://eitaa.com/fatemi5/3696
↩️خودسازی در عرصه سیاسی
https://eitaa.com/fatemi5/3697
↩️بهترين دفاع، حمله است
https://eitaa.com/fatemi5/3698
↩️شکست ناپذير
https://eitaa.com/fatemi5/3699
↩️لبیگ گويان دعوت به امر به معروف
https://eitaa.com/fatemi5/3700
↩️نظام همیشه جوان
https://eitaa.com/fatemi5/3701
↩️نمی گويید، خیال می کنید نمی شود
https://eitaa.com/fatemi5/3702
۳ دی ۱۴۰۲
تکلیف بزرگ
✅فصل سوم کتاب واجب فراموش شده ( تاثیرات امر به معروف) https://eitaa.com/fatemi5/3687 ↩️احتمال تأثیر
سلام
فصل سوم کتاب واجب فراموش شده ( تاثیرات امر به معروف)👆
لطفا منتشر بفرمایید و در ثواب نشر و مطالعه شریک باشید
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
۳ دی ۱۴۰۲
۳ دی ۱۴۰۲
ماجرای یک تحول | یک تذکر متفاوت زندگی «افسانه» را تغییر داد
به برکت این روزها گوش شنوایی برای روایتی متفاوت از یک دلدادگی به حضرت ابوالفضل(ع) شدیم، روایتی که حکایت از تحول یک نوجوان 17 ساله دارد و تجربهای است از یک دگرگونی که در دل عزاداریها و در کوچهها و تکیهها شکل گرفته است.
تذکر لسانی یکی از وظایف همه ما در برخورد با منکر است که متأسفانه بیتفاوتیهایی نسبت به آن ایجاد شده در حالی که گاهی یک تذکر میتواند زندگی یک فرد را تغییر دهد، مانند جملاتی که زندگی «افسانه»، سوژه روایت امروز ما را که مایل به ابراز هویتش نبود به بهترین نحو تغییر داد.
به برکت این روزها گوش شنوایی برای روایتی متفاوت از یک دلدادگی به حضرت ابوالفضل(ع) شدیم، روایتی که حکایت از تحول یک نوجوان 17 ساله دارد و تجربهای است از یک دگرگونی که در دل عزاداریها و در کوچهها و تکیهها شکل گرفته است.
روایت «افسانه»
امروز پای روایت «افسانه» نشستم و خودش راوی ماجرای زندگیاش و عنایتی که به او میشود، بود:
همیشه محرم را دوست داشتم و تنها دلیلش دورهمیهایی بود که به واسطه عزاداری داشتیم، چراکه در این ایام بیشتر دور هم جمع میشدیم تا به هیئت برویم، امام حسین(ع) را نمیفهمیدم و اعتقاد قوی نسبت به ایشان نداشتم و تنها حضور در خیابان با دوستان و یا خانوادهام و دیدن دستههای عزاداری برایم لذتبخش بود.
در برابر تذکرها داد و بیداد میکردم
لباس پوشیدنم آزادانه بود و موهایم را از جلو و عقب به نمایش میگذاشتم و مانتوهای کوتاه و تنگ را ترجیح میدادم و با این وضع چندین بار مورد تذکر قرار گرفتم و در جواب همه این تذکرها تنها داد و بیداد کرده بودم که مدل پوشش من به کسی ربطی ندارد، در ذهنم تذکر دادن یک نفر حک شده بود که با لحن بدی از من خواسته بود موهایم را بپوشانم و من پس از آن همیشه یک عکسالعمل تدافعی شدید در برابر اینگونه رفتارها نسبت به خودم داشتم.
همیشه دوست داشتم که همه از زیباییام تعریف کنند و مورد توجه همه قرار بگیرم و برخی از اطرافیانم نیز همچنین وضعیتی داشتند.
شب تاسوعای سال 96 بود که به همراه خانوادهام به دیدن هیئتها در کنار مسجد امام حسین(ع) رفته بودیم و در گوشهای از پیادهرو نشستیم، مداح هیئتی که عبور میکرد در حال خواندن حکایت گفتوگوی امام حسین(ع) با برادرشان حضرت ابوالفضل بود، تمام ذهنم از اطراف به سمت شنیدن این مداحی رفت و حتی کمی شالم را جلوتر کشیدم تا کسی با من کاری نداشته باشد.
روضهای که سرآغاز تحول شد
در آن لحظه سرم را روی پایم گذاشتم و فقط گریه کردم نه برای غم و غصه خاصی، فقط برای حضرت ابوالفضل و مصیبتشان؛ طریقه شهادت ایشان غم خاصی را به من داده بود و دقایقی طولانی به شدت گریه میکردم و حتی زمانی که سرم را بالا آوردم مورد تمسخر عدهای هم قرار گرفتم چراکه به ظاهرم نمیخورد که در این شب بخواهم برای عزاداری گریه کنم.
خانوادهام علاقه خاصی به حضرت ابوالفضل(ع) داشتند و دارند و من نیز این موضوع را میدانستم اما تا آن زمان توجهی که باید را به آن نداشتم.
صبح روز تاسوعا به همراه خانواده به حسینیه امام رضا(ع) رفتیم، دخترخاله کوچکی داشتم که خواست بلندش کنم و در همان لحظه شالی که تنها بخشی از موهایم را پوشانده بود از سرم افتاد و پس از آن خانمی به سمتم آمد و گفت: دخترم میدانی که این مجلس پسر حضرت زهرا(س) است و ایشان در این مجلس حضور دارند و تو با پوشش نادرست خودت باعث ناراحتی ایشان میشوی؟ زمانی که این سخن را شنیدم با خانم برخورد نامناسبی داشتم و سرو صدا به راه انداختم که چرا به بقیه گیر نمیدهید و پس از دقایقی صحبتهای مادرم با آن خانم باعث رفتنش شد.
تذکری که با بقیه تذکرها متفاوت بود!
با اینکه برخورد بدی با آن خانم داشتم اما لحن تذکرش در ذهنم بود چراکه برخوردش برای تذکر خوب بود و با همه تذکرهای قبلی فرق داشت و حرفهایش به دلم نشسته بود اما اصلاً به روی خودم نیاوردم.
صبح روز عاشورا زمانی که خواستم از خانه بیرون بیایم حرفهای آن خانم در ذهنم تکرار میشد و با خودم گفتم میترا امروز فقط به خاطر امام حسین(ع) شالت رو جلوتر بیار و موهایت دیده نشود، فقط همین امروز ولی از فردا دوباره همان آدمی باش که بودی.
آن روز در مراسم عزاداری حتی یک تار مو از من دیده نشد و حسی پر از امنیت به سراغم آمده بوده و با خودم میگفتم حالا که موهایت دیده نشده پس حتماً حضرت زهرا(س) به تو لبخند میزنند و از من ناراحت نیستند.
حس خوب یک تجربه
تجربه آرامشی که روز عاشورا داشتم باعث شد که از فردای آن روز دیگر دلم نیاید که بیحجاب باشم چراکه یک حس امنیت خاصی را تجربه کرده بود و با این پوششم از نگاههای بد و یا حاشیههایی که یک دختر بیحجاب دارد در امان بودم و این حجاب حتی استقبال پدر و مادرم را هم به دنبال داشت.
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
👇
۳ دی ۱۴۰۲
مدتها از آن روز گذشت تا اینکه یک روز در خانه یکی از دوستانم از سر شوخی چادر یکی از بچهها را برداشتم و پوشیدم و مورد توجه بقیه قرار گرفتم و همه به من میگفتند که چادر خیلی به چهرهام میآید، ماجرا را برای مادرم تعریف کردم که گفت اگر دوست داری برایت چادر میخرم که با پاسخ مثبتم دو هفته پس از آن صاحب یک چادر مشکی شدم.
میگفتند جوگیر شده است
نمیدانستم وارد چه مسیری شدهام اما انگار عنایتی به من شده بود و حال و هوایم برایم دوستداشتنی بود، از طرفی مورد پذیرش و تأیید برخی از دوستانم قرار گرفته بودم و از طرفی عدهای من را مسخره میکردند و میگفتند «افسانه» تحت تأثیر یک جو است و به زودی این حال و هوایش از بین میرود و چادر از سرش میافتد.
مدتی بود که از باحجاب شدنم میگذشت و عکسالعملهای متفاوتی را شاهد بودم اما نسبت به همه آن رفتارها بیتفاوت بودم و انگار وارد دنیای دیگری شده بودم و تنها به آرامشی فکر میکردم که با حجابم به دست آورده بودم.
حالا نوبت نماز خواندن بود
بعد از مدتها به فکر نماز خواندن افتادم، قبل از آن نماز میخواندم اما فقط در ماه رمضان و یا گاه و بیگاه، هیچ وقت نماز خواندنم مرتب و به موقع نبود؛ به سراغ مادرم رفتم و میدیدم که همیشه نمازش سر موقع است و حتماً باید بعد از نماز صبح زیارت عاشورا و دعای عهد بخواند.
ناخواسته رفتارهای مادرم من را به سمت خودش جذب کرد، به سراغ کتاب مفاتیح رفتم و معنای دعای عهد را خواندم و از همان موقع این دعا به دلم نشست و خواندم که اگر چهل صبح این دعا را بخوانیم از یاران امام زمان(عج) میشویم، دوست داشتم این دعا را بخوانم و به این مفهوم برسم و از همان موقع و شروع خواندن دعای عهد بود که نماز خواندنم هم درست شد و با نماز انس گرفتم و اکنون موقع اذان هر جایی که باشم باید ابتدا نمازم را بخوانم.
در همان روزها یک روز در مدرسه سخنران داشتیم، تصویر زمینه صفحه لپتاپ سخنران که عکس یک پسر بود توجهم را جلب کرد که دوستم گفت عکس یک شهید است تا آن زمانی هیچ شناختی از شهدا نداشتم و تنها میدانستم در جنگ عدهای شهید شدهاند، تعریف آن روز دوستم از آن شهید برایم جالب بود که میگفت این شهید باعث تحول خیلیها شده و گفت اگر میخواهی کتابش را برایت بیاورم.
سلام بر ابراهیم...
یک هفته بعد به واسطه دوستم کتاب سلام بر ابراهیم را خواندم و مظلومیت شهدای کانال کمیل و آشنایی با ابراهیم هادی آغازی شد برای آشنایی من با دیگر شهدا و رفاقتم با کسی که در و دیوار اتاقم اکنون پر از عکسهایش است و داداش ابراهیم صدایش میزنم.
بعد از آن سطح مطالعه و کتاب خواندنم از سیره شهدا و ائمه(ع) را به واسطه دوستان خوبی که داشتم در حد توانم بالا بردم و طی این دو سال حتی چند نفری از دوستانم در کلاس با خواندن کتابهایی که به آنها معرفی کردم جذب حجاب شدند.
خود را مدیون عزای امام حسین(ع) میدانم
خودم را مدیون و نجاتیافته به واسطه مجلس عزای امام حسین(ع) میدانم و عنایت حضرت زهرا(س) و فرزندانشان به خودم را حس میکنم و همیشه دعاگوی خانمی هستم که به من تذکر دادند، تذکری که آن روز به من دادند سرآغازی برایم شد تا به دنبال حقیقت و اصل خودم بروم و کسی که زمانی اصلاً به چادر فکر نمیکرد تا این زمان یکبار هم چادرش را تحت هیچ عنوانی کنار نگذاشته است و روی چادرش حساسیت خاصی دارد.
در این مسیر سخنان طعنهدار زیادی را از خیلیها شنیدم و اوایل برخورد میکردم اما اکنون با رفتار درستم دیگران را متوجه اشتباهشان میکنم و تنها به همه ناملایمات لبخند میزنم و از همه حرفها رد میشوم چراکه چادر و حجابم برایم تبدیل به ارزشی شده که گاهی میگویم اگر سرم برود دیگر چادر از سرم نمیرود.
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
۳ دی ۱۴۰۲
تکلیف بزرگ
ماجرای یک تحول | یک تذکر متفاوت زندگی «افسانه» را تغییر داد به برکت این روزها گوش شنوایی برای روایتی
ماجرای یک تحول |
یک تذکر متفاوت زندگی «افسانه» را تغییر داد
https://eitaa.com/fatemi5/3706
۳ دی ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم
به یاد آنانی که کاری کردند حسینی، و ما کاری نکردیم زینبی 😢😢😢😭😭😭
۳ دی ۱۴۰۲
سلام علیکم با عرض خدا قوت جلسه گفتمان امر به معروف ونهی از منکر فرداشب (دوشنبه)همزمان بانماز مغرب و عشاء در محل مصلی شهرستان برگزار می گردد شایسته ضمن حضور اطلاع رسانی فرمائید
۳ دی ۱۴۰۲
🔶برگزاری گفتمان امر به معروف و نهی از منکر به کلام حجت الاسلام فاطمی ویژه طلایه داران امربه معروف ونهی ازمنکر
🔹زمان: فرداشب همزمان با نماز مغرب و عشاء مورخه 10/4 دوشنبه شب
🔹مکان: مسجد جامع و مصلی شهرستان گناباد
🔰کانال ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان گناباد
🆔 @abm_gonabad
۳ دی ۱۴۰۲
۳ دی ۱۴۰۲
عرض سلام و احترام
بیایید برای نماز باران ،مردم را دعوت کنیم به محل نماز و بجای نماز باران بخواهیم به ازای هر رکعت ،یک تذکر ساده در مقابل گناهان آشکار جامعه دهند،حتما باران خواهد آمد.
۴ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از تبیان گناباد
🔺جلسه اخلاق طلاب با حضور حجت الاسلام فاطمی در محل حوزه علمیه گناباد برگزار شد .
🔺در این جلسه فاطمی به ابعاد مختلف رشد و بیان الگوهای عملی از روحانیون موفق در حوزه عملی خصوصاً امر معروف و نهی از منکر اشاره نمود و گفت : افرادی مثل شهید نواب صفوی علاوه بر امر به معروف و نهی از منکر در حوزه میدانی الگوی موفقی بوده است.
🔺وی به زندگی جهانگیر قشقایی اشاره نمود و گفت تذکر لسانی در وجود افراد زمینه تحول را فراهم میکند.
صوت جلسه 👇
https://eitaa.com/fatemi222/11621
۴ دی ۱۴۰۲
↩️پاسخ کوتاه به مخالفتها
🔸مخالفت با تذکر،از گناهان کبیره است زیرا مخالفت با یک اصل قرآنی و مسلم دینی است که از ضروریات اسلام به شمار می رود البته اگر کسی اصل امر به معروف را قبول نداشته باشد مخالف ضروری دین مسلمان نیست و ضروری دین چیزی است که همه می دانند جزء اسلام است .
🔸اما اگر اصل امر و نهی دینی را قبول داشته باشد و در مواردی با آن مخالفت ورزد کافر نیست بلکه فاسق می باشد و ما در اینجا به مخالفتها پاسخ می دهیم تا گنهکاران بدانند که مخالفت آنها صحیح نیست و پاسخ دارد و ما با سکوت خود آنها را تایید نمی کنیم .اما مهم ترین مخالفتها و پاسخ ها عبارتند از :
1. آزادم
ج( بله آزادی که گناه می کنی ,اگر بنده خدا بودی گناه نمیکردی .
2 . به شما مربوط نیست .
ج( به خدا که مربوط است من دستور خدا را بیان کردم .
3 . دخالت نکن .
ج( امر به معروف دخالت من نیست دخالت خداست
4. شما چه کاره هستید ؟
ج( فرمانبردار خدا
5 . مزاحم نشو .
ج( مزاحم نیستم امر خدا را اجرا می کنم .
6 . برو به کار خود برس .
ج( کارمن همین است که خداوند به آن امر کرده است.
7. به خودم مربوط می شود .
ج( به خدا مربوط نمیشود ؟
8 . لازم نیست ما را امر به معروف کنید
ج( ولی خداوند لازم می داند.
9 . مملکت صاحب دارد
ج( صاحب مملکت امر به معروف را واجب کرده است .
10 . گناه من یک مسئله شخصی است
ج( گناه شخصی هم مخالفت با خداست و باید ترک شود
11 . دوست دارم چنین کنم
ج( پس دین خدایی که تو را آفرید چه می شود ؟
12 . ما را در یک قبر میگذارند و شما را در قبر دیگر .
ج( بله قبر ها جداست اما ما نسبت به یکدیگر مسئولیم.
13 . عیسی به دین خود موسی به دین خود .
ج( ولی این شعار اسلام نیست اسلام همه را مسئول یکدیگر می داند
14 . خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت باش .
ج( ولی رسوایی گناه بیشتر است
15 . قلبت پاک باشد
ج( گنهکار قلب پاکی ندارد .
16 . از کی تا به حال متدین شدی ؟
ج( از خدا می خواهم متدین باش .
17. نیازی به نصیحت ندارم .
ج( کسی که خطا می کند نیازمند نصیحت است
18 . من مسلمان نیستم .
ج( بنده ی خدا که هستی , من دستور خدا را به شما گفتم .
19 . دیگران بدتر از ما هستند.
ج( بدتری دیگران مجوز گناه شما نیست .
20 . خشک نباش
ج( رعایت احکام اسلام خشکی نیست .
21 . گناه زیادی نکردم .
ج( چون گناه مخالفت با خداست کم آن هم زیاد است .
22 . تعصب نداشته باش
ج( چرا به دین خدا تعصب نداشته باشم
23 . تعصب خشک نداشته باش .
ج( پایبندی به اسلام تعصب خشک نیست ، یک ارزش متعالی است .
24 . ما گرفتار شده ایم .
ج( ولی همیشه امکان بازگشت وجود دارد و اراده ات آزاد است .
25 . همه مشکلات برطرف شده و تنها همین کار من مانده است ؟
ج( هر گناهی شعله ای از آتش است که باید خاموش شود
📚فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
✔️در ثواب احیای واجب فراموش شده شریک شوید👆
۵ دی ۱۴۰۲
۵ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از الهی وربی من لی غیرک
280.7K
⚠️هشدار
یا محجبههای اطرافتون و آمربهمعروف کنید؛
یا به زودی همهشون بیحجاب میشن.😱
قابل انتشار 🌪
۵ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از تبیان گناباد
🔶برگزاری جلسه شورای امر به معروف و نهی از منکر مسجد ابوالفضلی روستای گردشگری ریاب گناباد
🔸حجت الاسلام فاطمی در این جلسه نسبت به اهمیت امر به معروف و نهی از منکر و شیوههای آن مباحثی را ارائه نمود
🔸در ادامه آقای ابراهیمزاده دبیر امر به معروف و نهی از منکر شهرستان گناباد نیز قوانین امر معروف و نهی از منکر را تبیین نمود.
🇮🇷@Tebyangonabad 🇵🇸
۶ دی ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #موشن_گرافی
🔰واقعا چرا با توجه به اشتباهات دیگران بهشون تذکر نمیدیم؟؟
#امر_به_معروف
#بی_تفاوت_نباشیم
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
۶ دی ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨؛
🔰 چرا حواست بهم نبود
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف
#نهی_از_منکر
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
۶ دی ۱۴۰۲
۶ دی ۱۴۰۲
✳️ ویژگی های #لفظ_تذکر
از ویژگی های لفظ تذکر لسانی برای شما:
↩️"اُمیدوار کننده بودن" است
✅ الفاظی استفاده کنیم که اُمید بِده به اون گناهکار
🍀امیدِ به اِصلاح
🍀امیدِ به اینکه می تواند بهتر شود، می تواند اصلاح شود
⛔️ نه الفاظِ سرزنش کننده و تو سر زننده و برچسب های بد چسبوندن به او که بدتر نااُمید بشه!
♨️از همینی هم که هست نااُمید بشه که دیگه من امکان بازگشت و بهبود نخواهم داشت!!
**مثالش این هست که:
❌آقا خودتو بدبخت کردی، بدبخت شدی رفت، چه کاری بود کردی!
**ببین همینو میشه گفت:
✅ پسر خوب این چه کاری بود شما انجام دادی؟
👌"پسر خوب"= برچسبتو زدی؛
این چه کاری بود شما انجام دادی؟
👈 نهیِ، بارِ نهیی هم داره، بارِ سوالی داره، اِستفهامه، اما دیگه نمیگی "بدبخت"!
🔻حالا بدبختم شده با این کاره ها!
ولی نمی گیم، به رُخِش نمی کشیم
❌ یا مثلاً فرض بفرمایید میگیم که:
بیچاره! تو میدونی با خودت چیکار کردی؟
🍂 می دونی با آینده زندگیت چیکار کردی؟
✅ همینو میشه طوری دیگه گفت:
آقای فلانی، میدونی این پول شُبهه ناکه؟
🍃این ممکنه خطر داشته باشه برای آینده تو، خانواده تو!
⏪ حواسمون باشه
حالا شما قطعاً فکر کنید از این الفاظ خیلی بهتر، زیباتر و در واقع حائزِ این صفات تر می تونید
پیدا کنید و استخدام کنید برای تذکر لسانی
#آداب
#ویژگی_های_لفظ_تذکر
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
فهرست امر به معروف و نهی از منکر
https://eitaa.com/fatemi5/2772
۷ دی ۱۴۰۲
۷ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از جملات آموزشی امر بمعروف
#بخش_اول
(۱۹ آبان ۱۴۰۲)
#خاطرات_جذاب_امر_به_معروف
از خونه زدم بیرون برای رفتن به یک جلسه مهم و دوست داشتنی،
سوار ون شدم
و رسیدم نزدیکای مقصد اما کمی باید پیادهروی میکردم.
طبق معمول توی راه بعضی از بد حجابها رو(نه کشف حجاب) تذکر میدادم
به یک جایی رسیدم و یک خانم کشف حجاب دیدم که یک آقاهم همراهشون بود،
اول با ملایمت و آروم بهشون تذکر دادم که حجاب رو رعایت کنن اما گوش ندادن و دختره گفت بتوچه و... قدمهاشونو تندتر کردن (منم چون نزدیک حرم بودبیشتر پیگیر شدم آقا رو صدا زدم و گفتم پس صبر کنین تا پلیس بیاد
اما صبر نکردن
و بازم جالب انگیزناک فرار کردن😂
اما در همین حین بود که سه تا خانم محجبه که بیتفاوت از کنارشون رد شده بود برگشتن و به من گفتن بهشون چیکار داری
چرا دخالت میکنی!
من متعجب شدم اصلا😳
توقع داشتم از من حمایت کنن اما😅😂
منم همونجا برگشتم و گفتم شما از سر فهم محجبه نیستید و...(با صدای بلند،مثل خودشون)
خلاصه
این دختر و پسر که واقعا دویدن و فرارکردن
اما اتفاقی دیدم این سه تا خانم محجبه که مانع امر به معروف من شدن سر راهم هستند...
امان از مذهبی های بی تفاوت 😔
ادامه دارد...
پست بعدی👇
✍ #میرمهدی
https://eitaa.com/httpsamrbmarofnahyazmonkar
۷ دی ۱۴۰۲
هدایت شده از سطح عمومی درجه۳
4_5873029166353353439.pdf
1.04M
✍🏻.. فایل سیاه و سفید کل دوره
❗️انسان مصلح❗️
به صورت یکجا و فشرده جهت پرینت و انتشار در فضای مجازی
۷ دی ۱۴۰۲