eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
2.9هزار دنبال‌کننده
31 عکس
29 ویدیو
31 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
یل دریا دل ، یا ابوفاضل گیره قلبم به گیسوی علمدار نفسم عشقم ، جهت قبلم تقریباً سمت ابروی علمدار چقدر شیرین سخن ، داداش حقیقتاً بیخود نیست که میگن قمر قمر قمر تا شمشیر میزنه ، شبیه حسنه اصن ماه منه قمر قمر قمر میگه یا الله چه جیگر داره تیغی که ارث از حیدر داره کاری کرده اِبن سعد بگه لطفاً عباس دست برداره ... ابوفاضل یا اباالفضل ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ زور بازوشو ، خم ابروشو خود ارباب جلوش غرق تماشاست میزنه لبخند ، با همین ترفند عاقلو دیوونش میکنه عباس تورو نمیدونم ، من الآن علقمم دارم داد میزنم قمر قمر قمر خمار ساقی اَم ، یا اَیُّهاالعزیز بازم برام بریز قمر قمر قمر قمری اَم ماه رو زمینی بَه چه علمدار مَه جبینی ادب تو زبون زد شده دست پرورده ی اُم البنینی ... ابوفاضل یا اباالفضل ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9(6).mp3
7.8M
▪️ یل دریا دل ، یا ابوفاضل ــ واحد 🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
پشتم شکست همه کس و کارم پاشو نکن به گریه وادارم بی تو داداش چطور برم خیمه پاشو با هم بریم علمدارم رومو زمین نزن پاشو عباس بعد تو کار خیمه واویلاست چشم انتظار نشسته توو خیمه پاشو بریم که زینبم تنهاست مشکِ تو افتاده فدا سرت اباالفضل مادرم اومد جای مادرت اباالفضل جون تو لشکر دم علقمه گرفته کل تنِ تو بوی فاطمه گرفته ... پاشو داداش بریم به خیمه ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پیش تنت نیزه کم آورده هر کی یه ذره از تنت بُرده جوری زده حرمله با دقت تیر وسط دوتا چشات خورده سقای من تشنه لب افتادی رو خاکا نامرتب افتادی دست تورو بُریده بودن که با صورت از رو مرکب افتادی تیر سه شعبه دوتا چشم تورو بسته بالا سرِ تو کمر حسین شکسته جونی ندارم تیرو از چشات بگیرم کاشکی کنار تو داداش منم بمیرم ... پاشو داداش بریم به خیمه ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اَدرِک اَخا میگی و جون میدی با زحمتی تنو تکون میدی میگی برو که خیمه تنها شد خیمه رو با سرت نشون میدی پاشو ببین حسین زمین گیر شد با خنده و هلهله تحقیر شد پاشو داداش چشمتو دور دیدن شمر واسه ی اهل حرم شیر شد بعد تو دیگه حرم امنیت نداره بی تو رقیه روی خارا پا میذاره پاشو اباالفضل داره خیمه میشه غارت آه حرم آماده شده برا اسارت ... پاشو داداش بریم به خیمه ... شاعر : ➖➖➖➖➖➖
AudioCutter_shab 9.mp3
22.48M
▪️ پشتم شکست همه کس و کارم ــ زمینه 🔘 شب تاسوعای محرم الحرام 1402
واحد سنتی تاسوعا ای ساقی لب تشنگان ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا
واحد سنتی عاشورا ای ساقی لب تشنگان ... ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا از این همه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
سنتی ابوالفضل ع #‍ توسل _به_ حضرت_ ابوالفضل_ العباس _علیه السلام امشب گشودم لب به ذکر یا ابالفضل تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل با دستِ خود ، از دوستانش دست گیرد محشر کند ، در محشرِ کبری ابالفضل هر کس که گردد نوکرِ او ، رستگار است پرونده اش را گر کند امضا ابالفضل ای زاده ی اُمّ البنین ! دردم دوا کن من بی کسم ، دارم تو را تنها ابالفضل از کودکی در روضه هایت گریه کردم هر جا که رفتم ، آمدم اینجا ابالفضل راضی مشُو نومید از این در باز گردم چون شاد می گردند دشمن ها ابالفضل افتاده ام از پا بگیر ای دوست ، دستم ای دستگیرِ مردمِ دنیا ابالفضل آقا ! یکی از هیئتی هامان ، مریض است بهر شفای او دعا فرما ابالفضل بی خانمانم ، خانه ای خواهم که در آن دَه شب نمایم روضه ات بر پا ابالفضل دیشب میانِ هیئتِ ما عالمی بود نام تو را بردیم و شد غوغا ابالفضل دیدم یکی از سینه زن ها ، وقت روضه می گفت : از کارم گره بگشا ابالفضل انگار عزّ و آبرویش در خطر بود بر او نظر کن ، حُرمتِ زهرا ابالفضل آن دیگری می گفت : فرزندی عطا کن تا سفره اندازم به عاشورا ابالفضل مولای محبوبم ، دل ما تنگ گشته کن کربلایی مجمعِ ما را ابالفضل ای ناخدایِ کشتیِ رحمت ، مدد کن من مانده ام در موجِ مشکل ها ابالفضل گر چه گنه کارم ، شما را دوست دارم بر بابِ احسانت دخیلم یا ابالفضل حاجت روایم کن ، که بهر هیئتِ تو قربانی آرم روزِ تاسوعا ابالفضل سوزد دلم ز این غم که با لب های عطشان جان باختی در ساحلِ دریا ابالفضل شد قطعه قطعه پیکر پاکت به شمشیر شد لاله زار از خونِ تو صحرا ابالفضل وقتی که بر چشم تو ، دشمن تیرِ کین زد هفت آسمان گفتند : واویلا ! ابالفضل فریاد از این غم کز عمودِ آهنین شد نقشِ زمین ، آن قامتِ رعنا ابالفضل پشت حسین از داغِ جانسوزِ تو ، خم گشت شد بسته راهِ چاره ی مولا ، ابالفضل وقتی حسین از جا عمودِ خیمه ات کَند کردند شادی ، لشگرِ اعدا ابالفضل هر جا که باشد (( ایزدی )) با فخر گوید : من نوکرت هستم ، تویی آقا ابالفضل اقای حاج حیدرازتهران سبک سنتی
الله اکبر چه شکوهی الله اکبر چه جلالی الله اکبر چه جمیلی الله اکبر چه جمالی الله اکبر چه وفایی الله اکبر چه مرامی الله اکبر چه شهیدی الله اکبر چه مقامی برازندته علمداریِ سپاه حسین تو دادی دل و سر و دست و جان به راه حسین ای علمدار جانم ابالفضل **** الله اکبر چه عروجی الله اکبر چه هبوتی الله اکبر چه نمازی الله اکبر چه قنوتی الله اکبر چه قیامی الله اکبر چه قعودی الله اکبر چه رکوعی الله اکبر چه سجودی سلامِ خدا به هر سجده ی سحرگاه تو تویی آنکه عشق پناه آورد به درگاه تو ای علمدار جانم ابالفضل **** الله اکبر چه عمویی الله اکبر چه رشیدی الله اکبر چه پناهی الله اکبر چه امیدی الله اکبر چه نَبَردی الله اکبر چه دلیری الله اکبر چه سپاهی الله اکبر چه امیری پناه حرم پناه حسین علمدار مدد سپاه حرم سپاه حسین سپهدار مدد دنیا میدونه تویی دست کرم حسین ما رو برسون آقا کنج حرم حسین ای علمدار جانم ابالفضل ➖➖➖➖➖➖
4_5945020102498846168.mp3
944.8K
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول ای امیرکربلا اسم تو رمز شفا تونوردلهایی جان به فدای تو سینه زنی دارم اندرعزای عزای مرغ قلبم پرزند تاحریمت یاحسین(ع) گشته بازم این دلم یاکریمت حسین(ع) یاحسین و یا حسین 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندوم پادشاه علقمه مقتدای ماهمه از دوریت اقا کارم شده گریه بنما براین سائل یک کربلا هدیه 🔘 چشمه های معرفت جوشد از چشمان تو جان بقربان تو و قدرت دستان تو یا ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مدد 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم دل به عشقت منجلی یاحسین بن علی کی میدهی ارباب بر این گدا توشه بهشته دودنیاست ضریح شش گوشه سیدو سالار دین یا عزیز مرتضی جان زهرا مادرت کربلاییم نما یاحسین و یا حسین(ع) 💠💠💠8⃣4⃣2⃣💠💠💠
طاهری- شب تاسوعا-1445.pdf
296.6K
روضه مکتوب حضرت عباس 🎙حجت الاسلام طاهری مخصوص تلفن همراه 📱 سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
طاهری - روضه حضرت عباس - محرم ۱۴۴۵.mp3
19.5M
صوت روضه حضرت عباس 🎙حجت الاسلام طاهری محرم ۱۴۴۵ سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
🔸ای وعده ی خدا ز چه تاخیر کرده ای یابن الحسن... آقا جان... 🔸دیگر برای آمدنت دیر کرده ای آقا چرا نمیای پسر فاطمه ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن ای خورشید پشت ابرها... امام زمان ... 🔸خورشید اهل بیت طلوعی دوباره کن 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای شاید حرف دل خیلی از این پیر غلامان ابی عبدالله این باشه... امام زمان... یوسف فاطمه... محرم های ما یکی یکی اومدند و رفتند... عمر ما داره تمام میشه اما شما نیامدید آقاجانم ... 🔸عمرم به آخر آمده و دیر کرده ای 🔸هر خیمه ای که روضه ی عباس خوانده شد آقا بیا ببین امشب مجلس ما روضه آقا ابالفضل العباس خونده میشه... مگه خودتون نفرمودین هرکجا روضه ی عمو جانم اباالفضل باشه من اونجا حضور دارم... میام میشینم توی مجلس آقا اباالفضل العباس.... یه گوشه ای زار زار برا عمو جانم اشک میریزم... امشب اینجا هم عزا خانه ی عباس علمدار آقا... هر کجای عالم هستی... پسر فاطمه ... یک عنایتی هم به مجلس ما... 🔸هرخیمه ای که روضه عباس خوانده شد 🔸گریه برای دست علم گیر کرده ای هرکجا نشستی از همین اول مجلس... آقات رو صدا بزن ... امشب باید با امام زمان هم ناله بشیم... برا آقامون اباالفضل العباس اشک بریزیم... صداش بزن یابن الحسن... - سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
متن روضه 1 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد یا ابوالفضل العباس 🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد 🔸سقای حرم سید و سالار نیامد یاابوالفضل العباس باب الحوائج... اقا جان.... امشب اومدیم در خونه شما اقای من... آقا امشب کلیمی ها... امشب مسیحی ها میان در خونتون... دست خالی ردشون نمیکنی آقا... من که یه عمره گدای در خونه شمام.... میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا.... خدا ميدونه ... اینها همشون عاشق شما هستند... امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا... به یه امیدی اومدند آقا... خیلی ها مریض دارند... گرفتارند...حاجت دارند... 🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد... ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر... صدازد ‌آقا جانم... قَدْ ضَاقَ صَدْرِي دیگه سینه ام تنگ شده... دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم... ‌ اجازه میدان بده ... ابی عبدالله فرمودند.. برادرم... يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي تو علمدار منی .‌.. تو پرچمدار منی .. عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری... تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم... این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند... هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند... فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم... صدا زد سمعا و طاعتا مولای... عباس علمدار مشک و گرفت... حرکت کرد... اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده... هی بچها میگن االعطش العطش... خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس... رفت به سمت شریعه ی فرات... دیدن مشک رو پر از آب کرد ... دست برد زیر آب... میخواد آب بنوشه اما... ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته یادش اومد از لب تشنه ی حسین... یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله... آی عباس تو میخای آب بنوشی... درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند... صداشون به ناله بلنده... هی میگن العطش... برگشت به سمت خیمه ها... یه نانجیبی خدا لعنتش کنه... دست راست حضرت رو قطع کرد... صدا زد... وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم... یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد... (یارب مکن امید کسی را تو ناامید) همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه... 🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن 🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن 🔸من وعده آب تو به اصغر دادم 🔸یک جرعه برای او نگهداری کن چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند... هرکسی تیری از کمان رها میکنه... یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد... آب روی زمین ریخت..‌. ‌یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد... آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا... فَوَقَف متحیرا متحیر ایستاد... دیگه دست دربدن نداره... آب هم نداره... با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها... در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک.... ای وای... ای وای... هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد... سر رو خم‌ کرد... ‌‌ نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد... صدای ناله اش بلند شد... (یا اخا ادرک اخاک) برادر حسین به فریادم برس یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا... هر کسی از بلندی بر زمین میخوره... اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه... عباس که دست در بدن نداشت... بمیرم باصورت به زمین افتاد... تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید... خودش رو سریع رساند کنار برادر... خدایا چکار کردن با برادرم... اومد کنار بدن عباسش نشست... صدا زد... 🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم 🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است آی برادر خوبم... بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم... بگید عموجانمون عباس برگرده... 🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید‌ برادر ببین دیگه قدم خمیده... 🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است نگاه کرد به بدن عباسش... دید دستهای برادر رو قطع کردن... تیر به چشم عباسش زدند... عمود آهنین به فرقش زدند... بدن رو قطعه قطعه کردند... طاقت نیاورد... دستهاش رو گذاشت روی کمر... صدا زد... اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی الان کمرم رو شکستند... بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده... 🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود 🔸دشمنم در کربلا ناکام بود 🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود 🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود 🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند 🔸دستها آماده سیلی شدند -سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
به نام آب، به نام فرات نام شما من آفريده شدم كه كنم سلام شما نوشته‌اند به روي جبين ما دو نفر شما غلام حسين و منم غلام شما خوشا به حال پروبال اين كبوترها گهي به بام حسين و گهي به بام شما تو آن هميشه امامي و ما همان مأموم به قامتي كه گرفتيم با قيام شما تو ماه بودي و نزديك آب‌ها كه شدي تمام علقمه پا شد به احترام شما هزار باده، هزاران پياله می‌روئید همین‌که تير رسيد و شكست جام شما همین‌که ناله‌ي ادراك اخايتان پيچيد شكست قامت طوبائي امام شما مسير علقمه را بوي انكسار گرفت چه حس بی‌رمقی بود در كلام شما به حال‌وروز بلنداي تو چه آوردند تمام علقمه پر گشته از تمامِ شما ✍️ سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
مشک برداشت که سیراب کند دریا را رفت تا تشنگی‌اش آب کـند دریا را آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب ماه می‌خواست که مهتاب کند دریا را تشنه می‌خواست ببیند لـب او را دریا پس ننوشید که سیراب کند دریا را کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید ماه افتاد که محراب کند دریا را تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره‌ی آب زخم می‌خورد که خوناب کند دریا را ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس تا در آغوش خودش خواب کند دریا را آب مهریّه‌ی گل بود والّا خـورشید در توان داشت که مرداب کند دریا را روی دست تو ندیده است کسی دریا را چون خدا خواست که نایاب کند دریا را ✍️ سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
بر لب آبم و از داغ لبت می‌میرم هر دم از غصه‌ی جان‌سوز تو آتش گیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم گاه سردار علمدارم و گاهی سقا گه به‌پاس حرمت گشت زنان، چون شیرم بوته‌ی عشق تو کرده است مرا، چون زر ناب دیگر این آتش غم‌ها ندهد تغییرم گر مرا شور و جوانی و بهار عمر است از خزان تو دگر ای گل زهرا پیرم غیرتم گاه نهیبم زند از جا برخیز لیک فرمان مطاع تو شود پاگیرم تا که مأمور شدم علقمه را فتح کنم آیت قهر بیان شد ز لب شمشیرم سایه‌ی پرچم تو کرد سرافراز مرا عشق تو کرد عطا دولت عالم‌گیرم کربلا کعبه‌ی عشق است و من اندر احرام شد در این قبله‌ی عشاق دو تا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم زین جهت دست به‌پای تو فشاندم بر خاک تا کنم دیده فدا، چشم‌به‌راه تیرم‌ ای قد و قامت تو معنی «قد قامت» من‌ ای که الهام عبادت ز وجودت گیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی رکوع است نماز من و این تکبیرم جسدم را به‌سوی خیمه‌ی اصغر نبرید که خجالت‌زده زان تشنه‌لب بی شیرم ✍️مرحوم سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
دلی به وسعت پهنای عرش بالا داشت لبی به وسعت مهریه‌های زهرا داشت کنار علقمه در سجده‌گاه چشمانش نداشت هیچ‌کسی را فقط خدا را داشت اگرچه قطره آبی میان مشک نبود ولی کرانه‌ی چشمش هزار دریا داشت هدر نرفت ز پرتاب چله‌ها، تیری امیر علقمه ازبس‌که قدّ و بالا داشت همین‌که در وسط گیرودار، گیر افتاد عمودی آمد و فرقش شکست تا جا داشت درست وقت نزولش، همه نگاه شدند رشید بود و زمین خوردنش تماشا داشت حسین بود و علی‌اصغر شهید شده کنار علقمه اما هنوز سقا، داشت... ✍️ سایر روضه؛حضرت عباس علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/587
نماهنگ پریشونم-AudioConverter.mp3
3.01M
🎙مداحی ویژه شب دهم محرم (امام حسین ع) ➕بهمراه سبک مداحی پریشونم یه جورایی من شبیه مجنونم من از کی عاشق شدم نمیدونم بدون تو زندگی نمیتونم حسین جونم درگیر فراقم درمونم وصاله دوری از تو سخته یک لحظه اش یه ساله رویاهام گرفت همش رنگ کربلا دلم برات تنگه کربلا آدم اگه تو مسیر تو بمیره قشنگه کربلا ۳ دلگیرم از همه الا خود حسین دلم برات تنگ شده حسین ۳ گرفتارم خبر داری از تموم اسرارم طبیبم میشی حالا که بیمارم مگه من کی جز ام البنین دارم دوست دارم احوالم غمینه بارم رو زمینه ذکر بی قراری یا ام البنینه خیلی دوست داری منو باور منه ام البنین مادر منه هر کی برات گریه میکنه انگاری برادر منه سایه اش توی زندگی رو سر منه ام البنین مادر منه ✓احکام،روضه،منبر ویژه محرم ۱۴۰۳ https://eitaa.com/fatemi222/14309
✅روضه دهه محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 ↩️شب اول +حضرت مسلم https://eitaa.com/fatemi8/340 ↩️شب دوم -روضه و اشعار شب دوم https://eitaa.com/fatemi8/461 ↩️شب سوم (حضرت رقیه) https://eitaa.com/fatemi8/217 ↩️شب چهارم حر https://eitaa.com/fatemi8/506 ↩️شب پنجم https://eitaa.com/fatemi8/515 ↩️شب ششم (حضرت قاسم) https://eitaa.com/fatemi8/546 ↩️شب هفتم _حضرت علی اصغر) https://eitaa.com/fatemi8/498 ↩️شب هشتم حضرت علی اکبر https://eitaa.com/fatemi8/564 ↩️شب نهم(حضرت عباس) https://eitaa.com/fatemi8/587 ◾️شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579 ◾️امام حسین علیه السلام https://eitaa.com/fatemi8/628 ◾️شام غریبان https://eitaa.com/fatemi8/636
🔷《اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ابا عبدالله الحسین 🔷🔹 ✅امام حسین(ع) در شب عاشورا یاران را درون خیمه ای بزرگ جمع نمود تا آنهایی که آمده اند برای پست و مقام، برای مال و غنیمت و برای دنیا، آنها را مرخّص کند و غربال نماید و دانه درشت ها را برچیند. پس در خطاب به یارانش فرمود : 📜《اَلَا و اِنّی لَا اظُنُّ یَومَاً لَنَا مِن هَولاءِ، اَلَا و اِنّی قَد اَذَنتُ لَکُم فَانطَلَقُوا جَمیعَاً فِی حِلِّ لَیسَ عَلَیکُم مِنِّی ذَمَامُ!》 ♦️آگاه باشيد که يک روز بیشتر از عمر ما نمانده است. من امشب شما را مرخص کردم و بيعت خود را از گردن شما برداشتم، بر شما حرجی نيست و شما را به اختیار خودتان گذاشتم. 📜《تَفَرَّقُوا في سَوادِ هذا اللَيلِ، وَ ذَروُني و هؤلاء القومَ، فانَّهُم لا يُريدُون غَيری!》ّریبِ》🔷🔹 وقتی امام حسین(ع) بدن‌هاى پاك و پاره پاره یارانش را دید كه بر روى خاك كربلا افتاده است و دیگر كسى نمانده است كه از او حمایت كند و نیز بی‌تابى اهل‌بیت(ع) را مشاهده فرمود، در مقابل سپاه دشمن ایستاد و آنان را مورد خطاب قرار داد و فرمود : 📜《هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص)؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا؟ هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا؟ هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا؟》 ♦️آیا یارى کننده‌اى هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟ آیا کسى هست که از حرم رسول خدا(ص) دفاع کند؟ آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ در این هنگام که امام حسین(ع) استنصار می‌کرد. 📜《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَا♦️وقتی نداى استغاثه امام حسین(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست.(۱) این استغانه ی امام(ع) در دل دشمن اثرى نگذاشت. از همین رو امام(ع) مقابل اجساد مطهر یارانش آمد و فرمود : اى حبیب بن مظاهر! و اى زهیر بن قین! و اى مسلم بن عوسجه! اى دلیران و اى پا در ركابان روز كارزار! 📜《فَلا تُجیبُونِی وَادْعُوکُم فَلا تَسمَعُونِی! وَ اَدعُوكُم فَلَا تُجيِبُونَ؟! وَ اَنتُم نِيَامُ اَرجُوُكُم تَنتَبِهُونَ؟ فَهذِهِ نِساءُ الرَّسُولِ(ص) فَقَدْ عَلاهُنَّ مِن بَعدِکُم النُّحُولُ! فَقُومُوا عَنْ نَوْمَکم، أَیُّهَا الْکِرامُ، وَ ادْفَعُوا عَنْ آل الرَّسُولِ(ص) الطُغَاةَ اللّئامَ》 ♦️چرا شما را ندا مى كنم ولى كلام مرا نمى‌شنوید؟! شما را فرا مى خوانم، ولى مرا اجابت نمى‌كنید؟! پس اینان زنان آل رسولند که پس از شما یاوری ندارند. شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
🔹🔷《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ》🔷🔹 ✅در روز عاشورا سپاهیان شمر به خاطر تقرّب نزد ابن زياد و يزيد بن معاويه از هيچ نوع هتك حرمتی خـوددارى نكردند، و از ارتكاب هيچ گناهى كوتاهى ننمودند. بعد از جدا كردن سر مبارک امام حسین(ع) از بدن مطهّرشان، توسط شمر لعین، عـُمر بن سعد به جهت امـتـثـالِ دستـور ابن زياد كه فرمان داده بود، بدن حسين(ع) را پس از كشتن زير سم ستوران قرار دهد، صدا زد : 《مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ(ع) فَيُوطِئَ الخَيلَ ظَهرَهُ؟!》 ♦️كيست كه دواطلب باشد و بر پيكر حسين(ع) اسب بتازد تا زير سم اسبان سينه و پشت حسين(ع) خُرد گردد؟ شمر خبيث پيشقـدم شد و مـنتظر كسى نماند و اسب بر بدن حضرت تاخت و در این لحظه ده نفر از فرزندان زنان ناپاك از او تبعيت كردند و بر فرزند پيغمبر خدا(ص) با اسبانشان لگدمال نمودند.(۱) اين ارازل نه تـنها از اين عمل شرمنده نشدند بلكه افتخار هم مى كردند. وقتی اینان وارد مجلس ابن زياد شدند، ابن زیاد پرسيد شما كيستيد و چه كرديد؟ اسد بن مالك در برابر ابن زياد چنين گفت : 《نَحنُ رَضَضنَا الصَدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبُوبَ شَديدِ الاَسرِ》 ♦️ما کسانی هستیم که با اسبان قـوى هيكل سينه حسين(ع) را شكستـيم و آن را خـُرد كرديم، بعـد از آنكه پشت او را لگدمال نموديم. 《نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ》 ♦️ما كسانى هستیم كه بر پشت حسين(ع)، اسب دوانديم تا آن كه سينه و گلوى حسين(ع) را آسياب كرديم.(۲) 📝شعر : زینت دوش نبی، روی زمین جای تو نیست، خار و خاشاکِ زمین، منزل و ماوای تو نیست، خاک عالم به سرم، کز اثرِ تیغ و سنان، جای یک بوسه ی من، بر همه اعضای تو نیست، سایه ی خویش مگیر از سرم ای سرو بلند، که مرا هیچ به سر، غیر تماشای تو نیسـت! 👤صغیر اصفهانی 📚منبع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۳ ۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۸۲ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579
🔹🔷《أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاْدْعِیآءِ》🔷🔹 ✅لحظات آخر حیات امام حسین(ع) بود و امام(ع) یکّه و تنها مشغول جنگ کردن بود. 📜《فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ》 ♦️امام(ع) در حالى که ضعف از جنگ بر وى عارض گردیده بود، لحظه اى براى استراحت توقّف نمود. 📜《فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ》 ♦️در همان حال سنگى از دشمن آمد و به پیشانى حضرت اصابت نمود، امام(ع) پیراهن را بالا زد تا خون پیشانى را باز دارد که تیرى سه شاخه و زهر آلود آمد و بر قلب مقدس امام(ع) نشست. سپس فرمود : 📜《بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ(ص》 سپس دستها را به سمت آسمان بالا برد و فرمود : 📜《إِلَهِی! أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ بِنْتِ نَبِیٍّ غَیْرُهُ》 ♦️خداوندا! تو مى دانى که اینان مردى را مى کشند که بر گستره ی زمین جز او فرزند دختر پیامبر(ص) نیست! سپس تیر را از پشت سر درآورد. 📜《فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ》 ♦️در حالی که خون مانند ناودان از بدنش فوران می کرد.(۱) حضرت(ع) دیگر توان جنگ نداشت و به زحمت خود را ایستاده نگه داشته بود، که ناگهان نگاهشان به لشکر انبوهی افتاددر آمد و گفت : «به دين جدّم محمّد(ص)، درآى». راهب گفت : گواهى مى دهم كه خدايى جز خداوند نيست و گواهى مى دهم كه محمّد(ص) پيامبر خداست. آن گاه سر مبارک حسين(ع) پذيرفت كه شفاعتش كند. 《ثُمَّ خَرَجَ عَنِ الدَّيرِ وما فيهِ، وصارَ يَخدِمُ أهلَ البَيت(ع)》 ♦️آن گاه راهب، از دِير (عبادتگاه) و راه و عقيده اى كه در آن بود، خارج شد و خادم اهل بيت(ع) گرديد.(۱) 📝شعر : رأس تو را به روی نی، هرچه نظاره می کنم، سیر نمی شود دلم، نگه دوباره می کنم، ز اشک و آه سینه ام، میان آب و آتشم، چو با توام از این میان، کجا کناره می کنم؟ هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی، گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می کنم! 👤علی انسانی 📚منبع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۶۰ شب عاشورا https://eitaa.com/fatemi8/579