eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
4.1هزار دنبال‌کننده
74 عکس
70 ویدیو
36 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
بر شانه های زخمی خود کوه غم دارم من در محرم بیشتر میل حرم دارم @hosenih عشق به شش گوشه مرا از زندگی انداخت از دوری اش یک کربلا در سینه غم دارم این اشک را از لقمه های سفره ی بابا این مهر را از شیر پاک مادرم دارم گفتند کل الخیر فی باب الحسین آری من هرچه که دارم از این باب الکرم دارم با خلوت بارانی خود هر شب جمعه در سر هوای شعرهای محتشم دارم دلتنگی ام چندین برابر شد در این شب ها مهدی زهرا را میان روضه کم دارم @hosenih درد فراق کربلا بی خانمان ام کرد شبهای جمعه رهسپار جمکرانم کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر میرسد باطناً اما علی اکبر به نظر میرسد خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است آینه ی حُسن برادر به نظر میرسد می چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور کودک شش ماهه پیمبر به نظر میرسد وقت جلوسش به سر دست امام زمان حجت حق بر روی منبر به نظر میرسد چشم زمین محو شکوه اسداللهی اش در دل قنداقه چو حیدر به نظر میرسد کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین یک نفر اما دو سه لشگر به نظر میرسد در قد و بالا نه ولی در دل و جرات چرا با عمو عباس برابر به نظر میرسد بعد علمدار علمدار حرم میشود بسکه ابوالفضل دلاور به نظر میرسد با قدمش با جنمش با نفسش با دمش محسن صدیقه ی اطهر به نظر میرسد مشک ،عمو ، آب ،عطش ،خیمه و اشک رباب روضه از اینها که فراتر به نظر میرسد حرمله گر تیر سه پر را نزند هم ؛ علی با لب خشکش گل پرپر به نظر می رسد شاعر:
گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر میرسد باطناً اما علی اکبر به نظر میرسد خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است آینه ی حُسن برادر به نظر میرسد می چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور کودک شش ماهه پیمبر به نظر میرسد وقت جلوسش به سر دست امام زمان حجت حق بر روی منبر به نظر میرسد چشم زمین محو شکوه اسداللهی اش در دل قنداقه چو حیدر به نظر میرسد کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین یک نفر اما دو سه لشگر به نظر میرسد در قد و بالا نه ولی در دل و جرات چرا با عمو عباس برابر به نظر میرسد بعد علمدار علمدار حرم میشود بسکه ابوالفضل دلاور به نظر میرسد با قدمش با جنمش با نفسش با دمش محسن صدیقه ی اطهر به نظر میرسد مشک ،عمو ، آب ،عطش ،خیمه و اشک رباب روضه از اینها که فراتر به نظر میرسد حرمله گر تیر سه پر را نزند هم ؛ علی با لب خشکش گل پرپر به نظر می رسد شاعر:
مبدأ که باشد طوس، مقصد کاظمین است در آسمان‌ها هم زبانزد کاظمین است هر جا که بوی تو می‌آید کاظمین است با این حساب امروز مشهد کاظمین است وقتی که محو دیدن باب الجوادیم انگار اصلاً زائر باب المرادیم مهر و محبت، حلم و بخشش، جود و رحمت در جان تو کرده تجلی بی نهایت شاعر می‌افتد پای توصیفت به زحمت داری به سر عمامه‌ی سبز امامت پاکی، زلالی، مهربانی و عطوفی ای معدن الرحمه! رئوف بن رئوفی بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده دل می‌بری‌ با چشم و ابروی گشاده ای تالی شمس الشموس! ای شاهزاده! از کودکی هستی بزرگ خانواده وقتی علیِ اکبرِ مولای مایی یعنی تو هم خَلقاً و خُلقاً مصطفایی علم الیقین و مظهر توحید بودی در ناامیدی مایه‌ی امید بودی راه نجات از ورطه‌ی تردید بودی نه ساله اما مرجع تقلید بودی خورشیدزاده! ماه، پیشت رخ گرفته هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته نُه ساله بودی رهبری کردی جهان را در آستین داری جواب حاضران را داری به دست خود زمام آسمان را دادی به ما از صُلب خود، صاحب زمان را عمری مسلمان‌های اسلام تو هستیم چشم انتظار مغز بادام تو هستیم معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت حکمت همیشه می‌گذارد احترامت یحی بن اکثم مات و حیران کلامت جای سخن‌های تو بنویسم قیامت با احتجاجت فتح خیبر کردی آن روز با تیغ نطقت کار حیدر کردی آن روز چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی یا سیدالسادات! اباجعفر! نگاهی تا حال و روز من شود بهتر نگاهی کی می‌کنی بر جانب نوکر نگاهی؟ با یک نگاه تو "موفق" می‌شوم من بر جمع اصحاب تو ملحق می‌شوم من سرچشمه‌ی مهر و عطوفت! کوه احساس! بیرون زند از حجره‌ات عطر گل یاس بر روضه‌های فاطمه همواره حساس غیرت به مادر داری آقا مثل عباس مشتاق انجام امور ناتمامیم ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم با سفره‌هایت هرکسی که آشنا شد بیرون نرفت از روضه‌ات حاجت‌روا شد هرجا که آمد نام تو دارالشفا شد با ذکر تو آجیل‌مان مشکل‌گشا شد عطری دگر بر هفته داده چارشنبه ماییم و ختم یا جوادِ چارشنبه... ✍ فهرست روضه ومداحی https://eitaa.com/fatemi222/6620
در آرزوی غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه‌کس بال زدم پر پرواز به درگاه شما نیست مرا معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست لذتی در سحر نافله‌ها نیست مرا من از این تیرگی باطن خود دلگیرم روشنی بخش دل و دیده چرا نیست مرا؟ دست من خالی و هر بار تظاهر کردم کوله‌باری به جز از کبر و ریا نیست مرا چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله بارالها به گمانم که بنا نیست مرا... به حسین تو قسم قافیه را باخته‌ام اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا روزی‌ام کن سحری گوشه‌ی بین الحرمین هوسی جز سفر کرببلا نیست مرا ✍️
عطر تو زینت فزای روضه‌ها، مهدی بیا هجر تو از پا می‌اندازد مرا، مهدی بیا مهربان‌تر از پدر مادر به فرزندان تویی العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا ندبه باید کرد از درد فراق روی تو اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا به تقاص خون جدت یالثارات الحسین! زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا ای فدای قد و بالای پیمبر گونه‌ات وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا مادرت زهرای مرضیه صدایت می‌زند روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم عمر من طی شد فقط با ذکر یا مهدی بیا صبح عاشورا نشد، پس وعده‌ی ما اربعین در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا شیرخواری با گلوی خشک و با چشمان تر از دل گهواره می‌خوانَد تو را مهدی بیا ✍️ 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
ی هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده‌هاست جای من هم در میان هیئت جامانده‌هاست دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم "از حرم جا مانده‌ای " هم صحبت جامانده‌هاست یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین گوشه‌ی صحن و سرایت، حسرت جامانده‌هاست کربلا روزیِ هر کس شد گوارای وجود آرزو ماندن به دل هم، قسمت جامانده‌هاست در خیالم بارها شش‌گوشه را بوسیده‌ام عشق‌بازی با تو کارِ خلوتِ جامانده‌هاست گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده‌هاست من یقین دارم به او اجر زیارت می‌دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده‌هاست بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده‌هاست دست‌مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب! از غربت جامانده‌هاست تکیه‌ها را شعبه‌ای از کربلا خواهیم کرد تکیه‌ها چشم انتظار همت جامانده‌هاست مادرت حتماً به هر جامانده‌ای سر می‌زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده‌هاست حال و روزم را رقیه خوب می‌فهمد حسین! حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده‌هاست "صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سه ساله، سنت جامانده‌هاست :: طفلِ از روی شتر افتاده را سیلی زدند از حرم جامانده‌ای را بی هوا سیلی زدند ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
گل خانه‌ی خیرالنسا را عطر و بو دادند وقتی گلی مانند زینب را به او دادند تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت فخر امیرالمؤمنین زینب تولد یافت زینب نگو حوریه‌ی انسیة الحوراست زینب همان سیب دو نیم حضرت زهراست مادر نزاید تا قیامت این چنین دختر عالم به زهرا نازد و زهرا به این دختر در جان خود دارد شمیم پنج تن قطعاً او دست و دلباز است مانند حسن قطعاً روح دو پهلوی علمدار حنین است او بهتر بگویم قرة العین حسین است او در باطن خود نوری از جدش محمد داشت زینب یگانه‌ست؛ المثنایی نخواهد داشت در جشن میلاد عقیله مثل من امشب نذر قدم‌هایش مکرر کف بزن امشب با جان و دل دار و ندارت را فدایش کن هر جا گره افتاد در کارت صدایش کن پیچیده در گوش فلک فریاد یا زینب گلبانگ هر مرد و زن آزاده یا زینب ذکر عقیله معجزه ساز است ای مردم! می‌پروراند لشگری آماده "یا زینب" قصد زیارت کن بگو از راه دور امشب مانند مرحوم موذن زاده یا زینب با یاری‌اش سمت راه می‌افتیم ذکر بسیجی‌ها میان جاده یا زینب تبیین تو یعنی جهاد اکبر ای بانو! جانم به ان تحلیل فوق العاده یا زینب ای دختر مشکل‌گشا! مشکل گشایی کن در کارمان کلی گره افتاده یا زینب از ظلم بیزار است و قطعأ یار مظلوم است هر کس به آیین شما دل داده یا زینب عمری به راه راست دعوت کرده‌ای ما را با فعل و تقریرت هدایت کرده‌ای ما را از اجر جانبازی برای حفظ دین گفتی هر روز مشتاق شهادت کرده‌ای ما را منزل به منزل رفتی از حق ولی گفتی اینگونه سرباز ولایت کرده‌ای ما را "والله لا تمحو..." ی تو ما را مصمم کرد حرف دلم را باز هم تکرار خواهم کرد نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست مانند زینب هیچ کس مغنیه پرور نیست از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی تا زاهدی؛ سیدرضی؛ قاسم سلیمانی تسبیح شیعه ما رأیت الاجمیلا بود آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود نسل بهشتی وارثانی باهنر دارد فریاد ما در جبهه‌ی تبیین اثر دارد پیچیده است آوازه‌ی ایمان نصرالله قربان خاک زینبیه جان نصرالله سید که خار چشم دشمن‌های غاصب بود شاگرد درس مکتب ام المصائب بود سید اشداء علی الکفار را فهمید آموزه‌های حیدر کرار را فهمید غیر از خدا از هیچ کس اصلاً نمی‌ترسید از زوزه‌های گله‌ی دشمن نمی‌ترسید مانند شیر شرزه‌ای همواره غران بود از روز اول ذوالفقار شیعه بران بود میراث سید لشگری در اوج باورهاست الگوی حزب الله لبنان زینب کبری‌ست فتح الفتوح زینبیون دیدنی باشد احوال اسرائیل اکنون دیدنی باشد امروزه احوالی شبیه محتضر دارد گفتیم با ایران در افتادن خطر دارد وقتی به فکر هتک شأن مرجعیت بود قصد تعرض کردنش اوج خریّت بود سید علیِ سیستانی را هواداریم ما وارثان مالک و مقداد و عماریم ما در مصاف دشمن بیگانه می‌مانیم زیر زمین نه! پشت بام خانه می‌مانیم سیدعلی لب تر کند هنگام طوفان است طوفان‌مان از جنس طوفان‌های چمران است کوری چشم شور عمال یهود آن روز خاورمیانه زیر پای نسل سلمان است نامی از اسرائیل در جایی نمی‌بینید آن روز روز شادی اطفال لبنان است آن روزها با چشم خود زوار می‌بینند از سوریه تا مسجدالاقصی اتوبان است بی شک مسیر کوه پیمایی آقامان آن روزها دیگر بلندی‌های جولان است ✍ https://eitaa.com/fatemi8/1689
دل رمیده حوالی آستانه‌ی اوست تمام دلخوشی‌ام جشن شادیانه‌ی اوست ترانه‌ی لب من از غزل ترانه‌ی اوست "رواق منظر چشم من آشیانه‌ی اوست " "اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی‌ست زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی‌ست " ستاره‌های درخشان، به جلوه آمده‌اند شبیه ماهِ فروزان، به جلوه آمده‌اند بسانِ یوسف کنعان، به جلوه آمده‌اند "اگر چه حُسن‌فروشان به جلوه آمده‌اند" " کسی به حُسن و ملاحت، به یار ما نرسد به دلپذیری نقش نگار ما نرسد" پیمبران اولوالعزم، بی گمان جمع‌اند کنار اهل زمین، اهل آسمان جمع‌اند به شوق آمدن صاحب الزمان جمع‌اند "حضور خلوت اُنس است و دوستان جمع‌اند" "وان یکاد بخوانید و در فراز کنید معاشران! گره از زلف یار باز کنید" برای عرض ارادت به ساحت نرگس رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس عزیز عسکری و جان حضرت نرگس نظر به چهره‌ی ماهش عبادت نرگس حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات به شادی دل مهدی و مادرش وقار و شأنِ سلیمان، شرافت یعقوب نگاه رحمت نوح و تحمل ایّوب مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب تمام نور محمد به چهره اش پیداست چکیده‌ای ز تمام پیمبران خداست شبیه پرچم در حالِ اهتزاز آمد امیر مُطلَقِ از خَلق بی نیاز آمد علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد قسم به تیغ دو دم، فارس الحجاز آمد ز نسل احمد مختار و رونوشت علی‌ست سرشتِ مهدی کرار از سرشت علی‌ست نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند به خوبی‌اش همه‌ی شهر اعتراف کند به زیر سایه‌ی الطافش اعتکاف کند میان عرش، مَلَک دور او طواف کند همیشه از سر دلتنگی‌اند محتاجش فرشته‌ها همه چشم انتظار معراجش قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست "سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می‌رود ارادت اوست" دمی که صحبت یار است، صحبت از "من" نیست سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست خدا کند که بیابم نشانِ مهدی را نشان دهم به همه دوستانِ مهدی را به عالمی ندهم قُرص نان مهدی را دوباره زنده کنم گفتمانِ مهدی را ز جور جعفر کذاب‌هایمان فریاد که سال‌های پیاپی ظهور عقب افتاد نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود بیان محکم گفتارمان عوض نشود مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود نظام و نحوه‌ی پیکارمان عوض نشود به غیر میل شهادت نبوده در دل‌مان مسیر ماست مسیر امام راحل‌مان قسم به کرببلا، "حریّت" فروشی نیست "وفا و غیرت و انسانیت" فروشی نیست "ولایت و شرف و امنیت" فروشی نیست به خونْ نوشته شد: این مملکت فروشی نیست هنوز مشی شهیدان‌مان به خاطر هست بقای نهضت ایران، گران تمام شده‌ست یگانه منجی عالم که حق ضمیمه‌ی اوست و شیعه تشنه‌ی یک نَظرَةً رَحیمه‌ی اوست وجبْ وجبْ وطن ما هماره بیمه‌ی اوست زمانه منتظر دولت کریمه‌ی اوست گره‌گشایی در مشکلات با مهدی‌ست نوای شیعه‌ی مظلوم، ذکر یا مهدی‌ست 📍اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi222/6620
کلامش نور، فعلش خیر، نامش دلنشین باشد دلیل عالم ایجاد باید اینچنین باشد یکی از معجزات حضرت موسی بن جعفر اوست علیِ سوم و دست خدا در آستین باشد هوالاول، هوالاخر، هوالظاهر، هوالباطن رضا آئینه‌ی فضل امیرالمؤمنین باشد "رضی الله عنهم و رضوا عنه است" شأن او به قرآن بهترین مصداق آیات مبین باشد حدیث سلسله پای دلم را قرص و محکم کرد ولای حضرتش تنها مرا حصن حصین باشد شبیه تک تک اجداد خود باب نجاتم شد نخی از ریشه‌ی سجاده‌اش حبل المتین باشد به جز او چه کسی با حُسن رفتار و صمیمیت سر هر سفره با جمع غلامان همنشین باشد؟! کجا رد می‌کند از محضر خود سائلانش را کسی که دامنش باب الحوائج آفرین باشد ادب شرط قدم برداشتن در نزد آقایی‌ست که دربان حریمش حضرت روح الامین باشد شکوه بارگاهش را که دیدم با خودم گفتم بهشتی هم اگر روی زمین باشد همین باشد از اینجا دل به سوی آسمان‌ها راه پیدا کرد حریمش مهبط الوحی و به نوعی مهد دین باشد تلاقی می‌کند اینجا نگاه سائل و سلطان چرا که آستان‌اش نقطه‌ی عطف زمین باشد گره وا می‌شود از کارها با یک "امین الله" به قدر یک سر سوزن اگر در دل یقین باشد اگر مولا سراغم را نگیرد روز وانفسا بدون شک حسابم با کرام الکاتبین باشد منِ بد را ضمانت می‌کند جای تعجب نیست تعجب می‌کنم روزی اگر که غیر از این باشد همیشه وقت پابوسی تمام ترسم از این است مبادا این زیارت... این سلامِ آخرین باشد کسی از عهده‌ی مدح و ثنایش بر نمی‌آید همیشه سهم بیت آخر من نقطه چین باشد... ✍️ https://eitaa.com/fatemi8/2013