#حضرت_رقیه_س_شهادت
به دخترت که غم و غصه بیکران دارد
بگو که چند ستاره در آسمان دارد
تمام دخترکان رفته اند و خوابیدند
رقیه نیمه ی شب تازه میهمان دارد
@hosenih
بغل گرفتمت و از تو بوسه میخواهم
ولی چرا لب تو طعم خیزران دارد
تو تشنه کشته شدی من گرسنه ام امشب
سرت برای چه اینقدر بوی نان دارد
از آن شبی که زمین خوردم از روی ناقه
همیشه دختر تو درد استخوان دارد
بلایی بر سر شیرین زبانت آوردند
برای حرف زدن لکنت زبان دارد
@hosenih
در ازدحام سر کوچه ها مشخص شد
چقدر شام؛ زن و مرد بد دهان دارد
■
و دشمنان تو بابا به خویش میگفتند
مگر که دختر کوچک چقدر جان دارد
شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
ماجرای کوچه چشمان ترم را زخم کرد
آه از دردی که قلب مضطرم را زخم کرد
آتش این زهر، آبی روی آتش بوده است
آتشی دیگر دل شعله ورم را زخم کرد
روضهخوانی میکنم هرروز وشب درخلوتم
روضه ی سنگین مادر حنجرم را زخم کرد
این مصیبتنامه را جز من نمیداند کسی
دست نامردی رسید و باورم را زخم کرد
حوریه حتی نسیمی بر رخش دارد ضرر
باد گلبرگ گل پیغمبرم را زخم کرد
سالها گریان داغ ضربت یک سیلی ام
ضربه ای محکم که رویمادرم را زخم کرد
با شتاب و ناگهانی رد شد از روی سرم
این مصیبت بود از پا تا سرم را زخم کرد
آنقدر گفتم به جای مادرم من را بزن
این تقلا کردنم بال و پرم را زخم کرد
عرش هم آنروز از غصه تلاطم کرده بود
مادرم درکوچه راه خانه را گم کرده بود
شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
#حضرت_عباس_ع_شهادت
به پیکرش نه فقط تیر، بال و پر شده بود
حسین از غم او دست بر کمر شده بود
همینکه گفت اخا خیمه را عزا برداشت
نگاهها نه فقط مات، بلکه تر شده بود
لب ترک ترکش متن روضهی باز است
که مشکپاره از این داغ، نوحهگر شده بود
رشید بودن او کار دست زینب داد
نگاه نافذش از چشمها نظر شده بود
هر آنکه بود کشید و بُرید و زخمی کرد
قد بلند اباالفضل...، مختصر شده بود
دوباره فاصلهی لشکر و حرم کم شد
شکاف بین دو ابروش بیشتر شده بود
گرفت بین دو زانو که تیر را بکشد
اگرچه زخم ِ سه شعبه عمیقتر شده بود
کمی ز ساقهی تیر سه شعبه بیرون بود
کشیدنش چقدر سخت و دردسر شده بود
زمین که خورد، صدا کرد استخوان سرش
پس از عمود و کمان نوبت تبر شده بود
چه طعنهها به من این مردمان پست زدند
کنار دست بریده، چقدر دست زدند
✍ #محمدحسن_بیات_لو
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
بدنت روی خاک صحرا بود
دور تا دور تو پر از نامرد
نه فقط شمر هرکس آنجا بود
از سر حرص زخمیات میکرد
مثل گیسوی درهمت دیدم
ناگهان پیکر تو درهم شد
نانجیبی به قصد کشتن تو
از روی اسب سمت تو خم شد
چشم خود بستهام نبینم تا
چه بلائی سر تو میآید
با دو گوش خودم شنیدم که
نالهی مادر تو میآید
از میان شلوغیِ گودال
چیزی از جسم تو نمیماند
بعد از این غارتی که شد دیگر
از تو جز اسم تو نمیماند
این یکی میکِشد تورا بر خاک
قصد دارد تو را بیازارد
آن یکی آمده در این اوضاع
از سر، عمامهی تو بردارد
میزنم داد بس کنید این قدر
بدنش را به خاک و خون نکشید
با سر نیزه و نوک خنجر
این همه بر دهان او نزنید
✍ #محمدحسن_بیات_لو
اشعار محرمی
https://eitaa.com/fatemi8/484
#امام_سجاد_ع_مدح_و_مناجات
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق
درسها یاد گرفتیم از این منبر عشق
کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق
عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق
عشق با عاشق دلدادهی تو همزاد است
عشق در آینهی مکتب ما ”سجاد” است
مرد شبهای مناجات، علی بن حسین
ای برآوردهی حاجات، علی بن حسین
نوهی مادر سادات، علی بن حسین
ذکر ما درهمه اوقات، علی بن حسین
ای به قربان تو و سفرهی با اکرامت
خورده بر سر در قلب همهی ما نامت
شده شب شیفتهی طرز دعاخوانی تو
اثر خوف خدا هست به پیشانی تو
و زمین تشنهلبِ گونهی بارانی تو
عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو
ای مسیحای همه! هُرم تبت را عشق است
پسر بانوی ایران! نَسَبت را عشق است
تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری
زینت سجده! به سجاده ارادت داری
به روی شانهی خود شال سیادت داری
گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری
مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا
ورنه اندازهی حیدر تو دلیری آقا
قسمتت بود پیامآور قرآن باشی
دور از معرکه و ورطهی میدان باشی
با صحیفه همهی عمر، رجزخوان باشی
سالها گریه کن داغ شهیدان باشی
کربلا بود ولی شام امانت را بُرد
خندههای سر بازار دلت را آزُرد
✍ #محمدحسن_بیات_لو
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi222/6620
#حضرت_زینب_س_مدح
شیعه دارد آبرو، زیرا دلش با زینب است
آبرودار حقیقی در دو دنیا زینب است
راه ما راه حسین و مقصد ما کربلاست
افتخار و اعتبار مکتب ما، زینب است
با وقار و با صلابت کن صدایت را بلند
چون که رمز اقتدار ما دم یا زینب است
چشم او غیر حسین ابن علی چیزی ندید
روشنی "ما رأیت الاّ جمیلا” زینب است
هالهای از نور دورش را همیشه میگرفت
آری آن مستورهی دور از تماشا زینب است
آنکه از حجب و حیا و پاکی و شرم و عفاف
چشم همسایه ندیده سایهاش را زینب است
خم به ابرویش نیاوردهاست درطوفان غم
آنکه صبر از دست او افتاد از پا زینباست
آنکه با آن خطبهی غرّای خود یکباره کرد
مردمان کوفه را گریان و رسوا، زینب است
حجت خلق خدا را با وجودش حفظ کرد
آنکه با احیاگریاش کرده غوغا، زینب است
✍️ #محمدحسن_بیات_لو
https://eitaa.com/fatemi8/100