#حضرت_علی_اکبر #مدح_حضرت_علی_اکبر
ندا رسید که امشب شب جوانان است
شب بلند سرور همـه دل و جان است
میان خانـه مـولا گلـی نـمـایـان شد
ز برکت قدمش عالمـی چـراغـان شد
دوبـاره جلـوه نموده جـمـال پیغمبر
به خلق و صورت و سیرت مثال پیغمبر
علی ست نام نکویش بُود علی اکبـر
عـلیِ اکبـر مـولا نگـو بگـو حـیـدر
شباهتی ست علی را به جده اش زهرا
شباهتش بشـود آشـکـار در صحـرا
ستاره ای شده پیدا در آسمان حسین
تمام هستیِ مولا، علی جوان حسین
عمو حسن عمو عباس بیـقـرار توأند
هـزار شاخه گل یـاس بیـقـرار توأند
تـو یاس مـادری و فـاتح دل پدرت
خدا کـشیـد تو را از شمـائـل پدرت
به گرد توست چو پروانه عمه ات زینب
به یاد مادر خود بوسه می زند بر لب
به روی دست تو را ناز میدهد همچين
ز عمه دل تو ربودی چه چیز بهتر ازاین
تو را کشید در آغوش مثل یک قفسی
تو را گرفت و گمانم نمیدهد به کسی
حسین دوم دنیـا تـویـی علی اکبـر
عصـای پـیـری مولا تویی علی اکبـر
به روز کرب و بـلا تکـیـه گـاه بابایی
تو هم شبـیـه عمویت سپــاه بابایی
موذنی تـو به روز دهم به کرب و بـلا
اذان بگو تـو بـرای اهـالــی دنـیــا
بگو خدای ، بزرگ است و بعـدِ الاّ الله
ببر تـو نـام رسـول و علـی ولـی الله
به گوش های کر خلق این خبر برسان
علی ولی خدا هست و مـرد با ایمان
بگو وصی نبی هست جد تـو حیـدر
خلیفه نیسـت وصیِّ به حقِ پیغمبـر
اذان بگو و بـبـر نـام حـیـــدر کـرار
اذان بگو بشـود قلب کافــران بیـدار
اذان بگـو و عـلـی را عـلـم بکـن اکبر
بگو بدون علی شخـص می شـود کافر
بدون ذکر علـی هر اذان، اذان نشـود
بگـو بدون علی یک عمل گران نشـود
منارههای مدینه مناره های حجاز
بدون نام علی میزنند بانگ نماز
موذنان حـرم را بگـو علـی داری؟؟؟؟
به هر اذان تو که گفتی به او بدهکاری
برای این دل محسن اذان بگو اکـبــر
عبادتـی است کـلام علی علی حـیـدر
🔸شاعر:
#سید_محسن_حبیب_الله_پور
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi222/6620
#حضرت_علی_اکبر #مدح_حضرت_علی_اکبر
در شباهت به نظر نفسِ پیمبر شده است
بیجهت نیست که اسمش علی اکبر شده است
چه بگویم من از آن ذات که ممسوسِ خداست
اکبر است و صفت اکبر، مخصوصِ خداست
حرکات و سکنات و وجناتش طاها
مادرش آمنه بودهست مگر یا لیلا؟
با همه، خُلقِ عظیمش سرِ احسان دارد
این پیمبر چقدر تازه مسلمان دارد
ماه عالم شده از دیدن رویش سرمست
«پیرهنچاک و غزلخوان و صراحی در دست»
سنگ در دستش از اعجاز قمر میگردد
گر به خورشید بگوید نرو، برمیگردد
جان علی، جسم نبی، جلوۀ کوثر بوده
سرّ لولاک، از اول علی اکبر بوده
هر زمان عطر حضورش به هوا برمیخواست
نفس پنج تن آل عبا برمیخواست
ذاتش آیینه در آیینه پیمبر گشته
بارها از شب معراجِ خودش برگشته...
بینقاب آمدنش پیش عمو دیدنی است
به اباالفضل قسم قامت او دیدنی است
چه بگویم من از آن سروِ خرامانِ بهشت
حرف حق را قلم خواجۀ شیراز نوشت:
«شاه شمشادقدان، خسرو شیریندهنان
که به مژگان شکند قلب همه صفشکنان»
زلفش آنروز که در دست نسیم افتاده
سمت و سو داده به تحریر مؤذنزاده
کربلا هم عطشش چندبرابر شده بود
تشنۀ صوت اذان علی اکبر شده بود
أشهدُ أنّ... به این مرد ولی باید گفت
اشهدُ أنّ علی بعدِ علی باید گفت
جلوی چشم پدر، رد شدنش را عشق است
أشهدُ أنّ محمّد شدنش را عشق است
باد آورده به همراه، شمیم #صلوات
میوزد بر سر کوی تو نسیم صلوات
ابر رحمت تویی و تشنۀ الطافِ تو دشت
مشک از چشمۀ چشمان تو پر برمیگشت
کیستی ای که پیمبر شدی از کل جهات
باز هم بر گل روی علی اکبر صلوات..
🔸شاعر:
#محمود_یوسف_پور
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi222/6620
#حضرت_علی_اکبر #مدح_حضرت_علی_اکبر
باز هم آسمان این خانه شب پر رفت و آمدی دارد
باز هم کوچهی بنی هاشم بوی عطر محمدی دارد
در شبستان زلف تو ترسا، خال بر گونهی تو هندوکش
طاق زیبای ابرویت محراب، وه که لیلا چه معبدی دارد
کار چشم تو مبتلا کردن، خاک را با نظر طلا کردن
این زلیخای نفس ما یوسف ! عاشق توست هر بدی دارد
خَلق تو خُلق تو تعالی الله!، چه شکوهی است در تو یا الله!
این علی تا که میرسد به خدا صلوات محمدی دارد
***
میآیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو
دستی به رویت میکشد، یک دست بر گیسوی تو
نه بر نمیدارد کسی یک لحظه چشم از روی تو
یک چشم زینب بر حسین آن چشم دیگر سوی تو
هم باده نوش کوثری، هم مست از جام علی
باز، ای محمد! میرسی، این بار با نام علی
یا رب و یارب ساغرت، یا حق و یا حق بادهات
از مستی لبهای تو میخانه شد سجادهات
یک دم علی گل میکند در آن لباس سادهات
یک دم محمد میرسد با زلف تاب افتادهات
میآید از در مصطفی امشب که مستم با علی!
حالا که تو هر دو شدی پس یا محمد! یا علی!
تسبیح زیبایت دل روح الامین را میبرد
آن قد و بالایت دل اهل زمین را میبرد
ناز قدمهایت دل سلطان دین را میبرد
موج نگاهت کشتی اهل یقین را میبرد
غرقند قایقهای ما در بهت اقیانوس تو
بال ملک میسوزد از «یا نور و یا قدوس» تو
وقتی رجز خوان میشوی، انگار حیدر میرسد
یک لافتای دیگر از نسل علی سر میرسد
ای نسخه دوم! ـ که با اصلش برابر میرسد ـ
پیش تو میلرزد زمین، گویی که محشر میرسد
صف میکشد یک شهر تا شاید تماشایت کند
مه میرسد تا یک نظر در صبح سیمایت کند
شهزاده! دل را میبری از شهر با یک گوشه لب
ای مرد! تو یا یوسفی یا احمدی، یا للعجب!
چشم انتظارت کوچهها، ای ماه زیبای عرب!
صبح یتیمان میرسد تا میرسی تو نیمه شب
دستان تو میراثی از دست کریم مجتبی
اصلا تو گلچینی شدی از گلشن آل عبا
تا پردههای خیمه را ماه جوان وا میکنی
هم دشمن و هم دوست را غرق تماشا میکنی
با شرم و خواهش یک نظر در چشم بابا میکنی
از او چه میخواهی؟ چرا این پا و آن پا میکنی؟
ای کربلایی این تو و این لحظهی دلخواه تو
ای شیر مست هاشمی اینجاست جولانگاه تو
میخواستت در خاک و خون اصلا خدای کربلا
اصلا سرشتت از گِلی خونین برای کربلا
تا باز باشی بهترین، در روضههای کربلا
اما در این توفان امان از ناخدای کربلا
با خواهش چشمان تو تا اذن میدان میدهد
با رفتنت آرام جان! دارد پدر جان میدهد
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
فهرست روضه ومداحی
https://eitaa.com/fatemi222/6620