eitaa logo
شعر مداحی و مرثیه اهلبیت
2.9هزار دنبال‌کننده
31 عکس
29 ویدیو
31 فایل
فهرست https://eitaa.com/fatemi8/100 محرم https://eitaa.com/fatemi8/484 فهرست روضه ومداحی کانال اصلی https://eitaa.com/fatemi222/6620 اشعارویژه سفر عتبات https://eitaa.com/fatemi414/277
مشاهده در ایتا
دانلود
از آنچه در دو جهان هست، بیشتر دارد فقط خداست که از کار او خبر دارد یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود اگر چه لشکر دشمن چهل نفر دارد عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه‌ای کسی که کفو علی می‌شود، جگر دارد کمر به یاری تنهایی علی بسته میان کوچه اگر دست بر کمر دارد سَر علی به سلامت! چه باک از این سردرد محبت ولی‌الله دردسر دارد کسی که شهر سر سفره‌ی قنوتش بود چگونه دست به نفرینِ قوم بردارد؟! صدا زد: «اَشهَدُ اَنَّ عَلی وَلی‌ُالله» ولی دریغ! که این شهر، گوشِ کر دارد... کنیز بیتِ علی، خاک را طلا می‌کرد سقیفه را بِنِگر فکر سیم و زر دارد اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد گرفت راه زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد... بگو به دشمن مولا، مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد... بگو به شعله: چه وقت دخیل بستن بود؟ هنوز چادر او کار با بشر دارد... دهان تیغِ دو دم را عجیب می‌بندد وصیتی که علی از پیامبر دارد فدای محسن شش ماهه‌اش که زد فریاد: سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد به شعله سوخت پر و بال مادر، اما نه حسین هست، حسن هست، بال و پر دارد اگر خمیده علی، از نماز آیات است در آسمان غمش هاله بر قمر دارد شبانه گشت به دست ستاره‌ها تشییع که ماه، اُلفت دیرینه با سحر دارد میانِ شعله دعایش ظهور مهدی بود که آهِ سوختگان بیشتر اثر دارد ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
بچه ها؛ وقتی جایی شلوغی باشه، مادر گوشه‌ی چادرش و میده دستِ بچه‌اش که گم نشه... این دنیا خیلی شلوغه! گوشه‌ی چادرِ سلام الله علیها رو بگیریم گم‌نشیم
من آن گلم که به ضرب لگد گلاب شدم در آستانۀ در سوختم کباب شدم برای خاطر مظلومی علی، بابا به سان شمع چنان سوختم که آب شدم به بـوسه گاه تو زد بوسه میخ در بابا که از اصابـت آن آشــیان خراب شدم شکست پهلویم از در چو درب خانه شکست الف بودم و چون دال در شباب شدم چنـان به صورت من سیلی آن ستمگر زد که پـیش محَرم خود خسته در حجاب شدم به تازیانه چنــان زد به بازویم قنفذ که هم چو زلف عروسان به پیچ و تاب شدم برای خـاطر یاریِ بوتراب پدر به سان لاله هم آغوش با تراب شدم شعار شاعر «ژولیده» روز و شب این است ز بعد رفتن تو ظلم بی حساب شدم
🌹🌹🌹🌹 فاطمه معنی آیات خدا فاطمه ذکرتمام انبیا فاطمه دلدارومحبوب علی (ع) فاطمه هم سنگرخوب علی (ع) فاطمه الگویی از پروردگار فاطمه مافوق هر آموزگار فاطمه شور و سرور مرتضی (ع) فاطمه اوج غرور مرتضی (ع) فاطمه یافارِجَ الْهمِّ علی (ع) فاطمه تسکین هر غمِّ علی (ع) فاطمه معنای جناتُ النَّعیم فاطمه ناجی مِنَ النّارِالْجَحیم فاطمه ختم کلام شیعیان فاطمه حُسن ختام شیعیان فاطمه گر مقتدای حیدر است فاطخودمرتضایی دیگر است 💠💠💠💠💠💠💠 ثواب سرودن و خواندن این مدح برسد به روح اموات، خصوصا حاج محمد گلشنی، صلوات
🌹🌹🌹 السلام ای دختر بدرالدجا همسروالا مقام مرتضے حضرت انسیه الحورا تویی راضیه، مرضیه وعذراتویی برتوآید نام پاڪ مادری فاطمه هستی ویا پیغمبری مادرمظلومه ای بر زینبین امِّ نیکوی حسن ا‌مُّ الحسین چون تو نَبْوَددرسماوات وزمین لایق مولا امیرالمؤمنین آستان بوست تمام خاڪیان مِدحَتَت وردلب افلاڪیان علت شأنِ نزول ڪوثری کعبه و قبلہ نمای حیدری سینه پاکت بهشت مصطفی (ص) دست تومشکل گشای مرتضی (ع) هردوعالم وام گیرِ خانه ات صدچوعیسی خادم ڪاشانه ات پس چرا برخانه ات آتش زدند بردرگُل خانه ات آتش زدند ای بهشت مصطفی خوردی نظر سینه ات شد اشنا بامیخ در ازچه روبر عارضت سیلی زدند ضربه بر آن هاله ی نیلی زدند ازچه بین شعله ها ماندی و دود ازچه پهلویت چنین گشته ڪبود 💠💠💠1⃣2⃣1⃣💠💠💠 نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
↩️اشعار فاطمیه گر نگاهی به ما كند زهرا https://eitaa.com/fatemi222/6757 با رفتنت خالی مکن دور و برم را https://eitaa.com/fatemi222/736 بابا چه بی وفا شده دنیای بعد تو https://eitaa.com/fatemi222/724 خدا مادرم را کجا می برند؟! https://eitaa.com/fatemi222/730 بعد از رسول حرمت آل عبا شکست https://eitaa.com/fatemi222/720 این صفای سینه هامان از صفای فاطمه https://eitaa.com/fatemi222/718 آهسته اسباب سفر را جمع کردی https://eitaa.com/fatemi222/717 آقا سلام روضه مادر شروع شد https://eitaa.com/fatemi222/716 دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد https://eitaa.com/fatemi222/4151 مقتل-آخرین کلام ها با پیامبر(ص) https://eitaa.com/fatemi222/2206 فقط نه اینکه تو از انبیاء سری زهرا https://eitaa.com/fatemi222/6992 دعوت فاطمه https://eitaa.com/fatemi222/7110
برخیز و روشن کن چراغ آسمان را بیدار کن با مهربانی باغبان را آهسته گلهای وجودت را صدا کن از خواب نازک لاله‌هایت را جدا کن آنگاه مهر مادری‌ات را نشان ده گهواره گلپونه خود را تکان ده حالا ولی ای مادر گلهای پرپر از گوشه خانه کمی گندم بیاور دل را به صاحبخانه دلدار بسپار از چاه دلتنگی کمی هم آب بردار یکبار دیگر همتی کن از دل و جان دستاس را با پاره‌های دل بچرخان وقتی تنور عاشقی دارد زبانه نانی مهیا کن برای اهل خانه عالم به قربان تو و کاشانه تو پایان ندارد کارهای خانه تو همراه کن با خود یکی از یارها را تقسیم کن با «فضه» حجم کارها را بانوی صبر و سادگی و استقامت پل بسته‌ای بین نبوت تا امامت! هرگز نکردی شکوه ای از درد بازو هرگز نگفتی با علی از زخم پهلو در سینه خود شوق بی‌مانند داری از در که می آید علی(ع) لبخند داری ای مخزن الاسرار!‌ ای آیینه راز کم‌کم بیا آن سفره دل را بیانداز بر سفره مهرت برای شام حیدر نان و نمک را با کمی خرما بیاور اینک صدای در می آید؛ از دل و جان تقسیم کن افطار خود را با گدایان ای آنکه اشکت چون اناری دانه دانه شرح دعایت از کران تا بیکرانه هر چند خسته، نیمه‌های شب بپا خیز در جان هستی شورشی دیگر برانگیز پروردگار آسمانها را صدا کن آهسته آهسته به زیر لب دعا کن گل‌های خودرو، تشنه و بی ادعایند همسایه‌ها محتاج دستان دعایند غرق تلاطم مثل امواجند مردم قدری دعا کن سخت محتاجند مردم https://eitaa.com/fatemi8/1712
دلم به یاد مدینه بهانه می‌گیرد https://eitaa.com/fatemi8/502 آتش زدن به خانه مولا بهانه بود https://eitaa.com/fatemi8/503 حالا میان خانه اش کوثر ندارد https://eitaa.com/fatemi8/922 چه روضه‌ای‌ست که هرکس روایتش می‌کرد https://eitaa.com/fatemi8/921 _____ با رفتنت خالی مکن دور و برم را https://eitaa.com/fatemi222/736 بابا چه بی وفا شده دنیای بعد تو https://eitaa.com/fatemi222/724 خدا مادرم را کجا می برند؟! https://eitaa.com/fatemi222/730 بعد از رسول حرمت آل عبا شکست https://eitaa.com/fatemi222/720 این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است https://eitaa.com/fatemi222/718 آهسته اسباب سفر را جمع کردی https://eitaa.com/fatemi222/717 آقا سلام روضه مادر شروع شد https://eitaa.com/fatemi222/716 دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد https://eitaa.com/fatemi222/4151 مقتل-آخرین کلام های پیامبر(ص) با فاطمه(س) https://eitaa.com/fatemi222/2206 فقط نه اینکه تو از انبیاء سری زهرا https://eitaa.com/fatemi222/6992 گر نگاهی به ما كند زهرا https://eitaa.com/fatemi222/6757 دعوت فاطمه https://eitaa.com/fatemi222/7110
ای که خیال رفتن ازاین خانه داری بعد تو زینب می نماید خانه داری نه سال با تو زندگی چیز کمی نیست بعد تو من می مانم و دل بی قراری بعد تو من میمانم و یک شهر دشمن اصلا تو جای من خودت طاقت می آری از گریه های هر شبت خرده گرفتند حتی درون خانه ات بی اختیاری چشم تماشای تو را حتی ندارند با اینکه تو با هیچکس کاری نداری پهلوی مجروحت شده باعث که شبها تا صبح بین بسترت لاله بکاری دیگر خبر دارند حتی بچه هایت با پلک های خسته ات شب زنده داری پا می شوی با زحمت بسیار اما دیدم که دستت را به پهلو میگذاری شد کار من زانو بغل کردن ولی تو کاری نداری جز همین لحظه شماری بعد تو زینب می نماید خانه داری ای آنکه میل رفتن از این خانه داری https://eitaa.com/fatemi8/1714
بانو شکسته بال و پرت میکشد مرا زخم نشسته بر جگرت میکشد مرا وقتی میان بستر خود آه می کشی سوز صدای مختصرت میکشد مرا زهرا به من بگو الف قامتت چه شد؟ دال خمیده ی کمرت میکشد مرا از بسترت که شکر خدا پاشدی ولی خونابه های دور و برت میکشد مر ا قدری قدم بزن که ببیند حسن تو را این اشک و ناله ی پسرت میکشد مرا زهرا ببین که طاقت حیدر سر آمده پهلوی مانده بین درت میکشد مرا حرف از جدایی و غم دوری نزن بمان رفتن بدون همسفرت میکشد مرا https://eitaa.com/fatemi8/1714
بیمار چندین روزۀ این خانه دارد - در پیش چشمان ترم جان می سپارد هر شب کنار بستر او یک فرشته - می آید و زخم تنش را می شمارد پهلو به پهلو می شود وقتی به بستر - امکان ندارد لالۀ سرخی نکارد پرواز مجروح صدایش بی سبب نیست - یک فاصله در استخوانِ سینه دارد می گیرد از دستم لباس زخمی اش را - پیراهنی کهنه به جایش می گذارد خاکسر پروانه ها بر دامن او شام غریبان را برایم می نگارد شعر از علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/fatemi8/1714
دوباره شب شد و سر درد دارد بمیرم باز مادر درد دارد پس از فصل پر از غم یک سخن گفت عزیزم زخم بستر درد دارد نباید دست زد بر عضوهایش که آیه آیه کوثر درد دارد شبی آهی کشید و زیر لب گفت خدایا مرگ کمتر درد دارد من از گودی چشمانش گرفتم که زخم دیده ی تر درد دارد حسن تب دارد و در خواب گوید نزن سیلی ستمگر درد دارد پریشان باش ای گیسو چو بختم که دیگر دست مادر درد دارد (محسن عرب خالقی) https://eitaa.com/fatemi8/1714
مدینه در سکوتی مبهم و حُزن‌آور است، امشب گمانم در وصیّت فاطمه با حیدر است، امشب چنین می‌گفت با مولا، به صد اندوه و غم، زهرا که یابن عمّ مرا با تو، وداع آخر است، امشب دل شب شو مهیّا، غسل و کفن و دفن زهرا را که جانم خسته زآن دو کافر بداختر است، امشب الا ای جان و جانانم! تو و جان یتیمانم که بر طفلان بی‌مادر، دلم در آذر است، امشب به یک‌سو مجتبی در اشک و در یک‌سو حسین‌ او نوای زینبینش، بانگ مادر مادر است، امشب ز داغ بانوی محشر، تو ای "خادم"! مگو دیگر که در جنّت پریشان زین عزا، پیغمبر است امشب https://eitaa.com/fatemi8/1714
گل، بر من و جوانی من گریه می‌کند بلبل به خسته جانی من گریه می‌کند از بس که هست غم به دلم، جای آه نیست مهمان به میزبانی من گریه می‌کند از پا فتاده پا و ز کار اوفتاده دست بازو به ناتوانی من گریه می‌کند گل‌های من هنوز شکوفا نگشته‌اند شبنم به باغبانی من گریه می‌کند در هر قدم نشینم و خیزم میان راه پیری، بر این جوانی من گریه می‌کند گردون، که خود کمان شده، با چشم ابرها بر قامت کمانی من گریه می‌کند این آبشار نیست که ریزد، که چشم کوه بر چهره‌ی خزانی من گریه می‌کند فردا مدینه نشنود آوای گریه‌ام بر مرگ ناگهانی من گریه می‌کند https://eitaa.com/fatemi8/1714
با تو برای من غم عالم نماندنی‌ست با من بمان که با من و تو غم نماندنی‌ست این غم کجا برم که برایم میان شهر یک یار مانده است که آن هم نماندنی‌ست گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی‌ست پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من، با این همه جراحت مبهم نماندنی‌ست مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد با گریه گفت این تن درهم نماندنی‌ست مثل خیال گشته‌ای و گفت بسترت بیهوده است افاقه‌ی مرهم..‌. نماندنی‌ست تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که، بر روی نیزه ماه محرم نماندنی‌ست بوسه بگیر از بدنش که همین بدن زیر هزار ضربه‌ی محکم نماندنی‌ست ✍ *ميسوزم از غمی كه ميان هزار خصم يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندی‌است (استاد حاج علی انسانی) ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
اُمید خاک و خورشید تا ابر و باد، زهراست حاجاتِ هیچْ ما و، لطفِ زیادْ زهراست تنها نه دست ما را پُر کرده است امروز چشم امید ما در روزِ معاد زهراست ما همچو برگ ریزان، چون ابرها گریزان آورد آنکه ما را در اتحاد، زهراست ارث از مکارمِ او  برده است هر امامی آری کریمْ زهرا، آری جوادْ زهراست آن‌کس که وقت فتنه، بازیِ خصم روکرد آن‌کس که فرصتی بر دشمن نداد، زهراست وقت مصافْ مولا می‌رفت با دل قرص می‌دید آنکه پشتش می‌ایستاد زهراست ای شهرِ سرد و سنگی! بی مهری و دو رنگی آنکه تو را درآورد از انجماد، زهراست :: ما را یتیم کرده آن کس که زد به رویش یک عمرْ گریه زهرا، یک عمر دادْ زهراست هیزم به روی هیزم تا دید گفت مقداد اینکه به پشت در هست ای قومِ‌ عاد! زهراست "گردیده بود قنفذ همدست با مغیره" آنکه میان این دو، در خون فتاد زهراست ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
تو در بیت ولایت بعد مادر مادری زینب تو از طفلی امیرالمؤمنین را یاوری زینب به دست کوچک خود پاک کن اشک از رخ بابا عزیزم هرچه باشد تو علی را دختری زینب مبادا تشنه بر بالش گذارد سر، حسین من تو از امشب بر او هم مادری، هم خواهری زینب ببخش این روزها گر در بغل نگرفتمت مادر تو بهتر از همه واقف ز حال مادری زینب من ار تنها شدم بودی تو تنها یاورم اما تو بعد از مادرت از مادرت تنهاتری زینب مدینه سنگر فریاد من گردید و می‌بینم تو در دروازه‌ی کوفه مرا هم‌سنگری زینب حسینم روز عاشورا شود تنها و می‌دانم تو تنها در دل دشمن بر او یک لشکری زینب اگر من خطبه خواندم چون رسول‌الله می‌بینم تو در روز خطابه ذوالفقار حیدری زینب مرا دخت نبوت‌پرور ار گفتند در عالم تو در کرب و بلا دخت ولایت‌پروری زینب اگر با سوز نظمش راه پیدا کرده در دل‌ها تو "میثم" را به هنگام سرودن رهبری زینب ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد ادامه https://eitaa.com/fatemi222/735
دارد زمان آمدنت دیر می شود دارد جوان سینه زنت پیر می شود وقتی به نامه عملم خیره می شوی اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار در دام چشم های تو تسخیر می شود؟ این کشتی شکسته ی طوفان معصیت با ذوق دست توست که تعمیر می شود حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه با حلقه های زلف تو درگیر می شود در قطره های اشک قنوت شب شما عکس ضریح تکثیر می شود ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
قرار من! چه کسی بعد تو قرار علی‌ست؟! پس از تو بانوی خانه! که خانه‌دار علی‌ست؟! تو جسم و جان منی، بین قبر خوابیدی و این مزار، مزار تو نه، مزار علی‌ست دلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقط کمی هم از عرق رویِ شرمسار علی‌ست تو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردند عجیب نیست اسیر خزان، بهار علی‌ست... پس از تو آنچه سپید است، گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است، روزگار علی‌ست غذای دیشب‌مان دست‌پخت زینب بود چنان تو و پدرت، دخترت کنار علی‌ست دری که سوخته، دارد هنوز می‌سوزد چرا که مستمع روضه‌های یار علی‌ست ✍ ✔️اشعارمداحی و مرثیه اهلبیت https://eitaa.com/fatemi8/100
تقدیم به حضرت ام البنین علیه السلام روضه ی کربلاست تقدیرش https://eitaa.com/fatemi8/278 می گویَم از رودی کَز او یَم می شود تامین https://eitaa.com/fatemi8/280 ای که بر دامان مهرت ماه را می پروری https://eitaa.com/fatemi8/281 بــاغ گــل یــاس سـلام علیک https://eitaa.com/fatemi8/282 بی گمان امّ البنین با عشق نسبت داشته https://eitaa.com/fatemi8/272 عباس جان! کنار حسینم بمان و بس https://eitaa.com/fatemi8/273 اي دلت بند امير المومنين https://eitaa.com/fatemi8/274 قربان بانویی که ذات اقدسی دارد https://eitaa.com/fatemi8/275 اول به زینبش دَمِ دَر احترام کرد https://eitaa.com/fatemi8/1006
منم که سایه نشین وجود مولایم کنیز خانه غم ؛ خاک پای زهرایم منم که خانـــه به دوش غــم علی منم که همدم محنت ولی هستم منم که شاهد زخم شکسته ابرویم انیس گریه به یاس شکسته پهلویم منم که در همه جا در تب حسن بودم منم که شاهد خون لب حسن بودم منم که جلوه حق را به عین می دیدم خدای را به جمال حسین می دیددم منم که بوده دلم صبح و شام با زینب منم میان همه ؛ هم کلام با زینب منم که سوگ گلستان و باغبان دارم به سینه زخم غم کربلائیان دارم منم که ظهر عطش را نمی برم از یاد چهار لاله بی سر ز من به خاک افتاد https://eitaa.com/fatemi8/1730