eitaa logo
فاطمیون 🏴
74 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3هزار ویدیو
166 فایل
ادمین کانال: @fath31
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که ضد انقلاب‌ها از جسم بی جانش هم وحشت داشتند 🍃🌹🍃 🔻شهید نادر علیزاده که از دوران نوجوانی با اندیشه‌های امام خمینی (ره) آشنا شد و در پیروزی انقلاب در شهر ارومیه نقش بی‌بدیلی داشت، پس از پیروزی انقلاب و زمانی که منطقه از دست ضدانقلاب و در خفقان بود توانست به قلب این تشکیلات نفوذ و ضربه جبران ناپذیری را بر این حزب وارد کند. 🔺همکاری در تهیه و حمل اسلحه های جنگی و رساندن آنها به دست انقلابیون در شهرهای تبریز، تهران و قم، تکثیر و توزیع سخنرانی‌های حضرت امام (ره)، تکثیر و توزیع اعلامیه‌ها و رهنمودهای حضرت امام(ره)، نوشتن شعارهای انقلابی و ضد رژیم پهلوی بر دیوارها، پیشاهنگ بودن در تظاهرات و راهپیمایی‌های ضد رژیم و بالاخره مقابله با عوامل چماق به دست رژیم شاه از جمله کارهایی بود که " شهید نادر علیزاده " به همراه یاران آگاه و شجاعش در این گروه پنج نفره انجام می داد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @fatemie313
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | سرسخت در کشف حقیقت و شجاع در مبارزه 🍃🌹🍃 🔻 محبوبه دانش‌آشتیانی" بارها برای یافتن پاسخ سؤالاتش با شهید مفتح بحث می‌کرد و تا به جواب نمی‌رسید، دست بر نمی‌داشت. همین درایت، ذهن پویا و مطالعه زیاد باعث شد که شهیده از نظر فکری بسیار فراتر از همسالان خود بیندیشد. یکی از همکلاسی‌هایش در این‌باره می‌گوید: «همه کارهایی را که ما تازه در دبیرستان شروع می‌کردیم، او در سال‌های راهنمایی انجام داده بود. واقعاً سنش با تجربه‌ها و به‌خصوص استقلال و قدرت فکری‌اش نمی‌خواند.» 🔺با شدت‌گرفتن فعالیت‌های مبارزاتی معلمان و دانش‌آموزان مدرسه رفاه، این مدرسه توسط دولت تعطیل شد و محبوبه دانش‌آشتیانی و دیگر دانش‌آموزان مبارز این مدرسه مجبور شدند به دبیرستان هشترودی بروند؛ مدرسه‌ای که فضایی غیر دینی و کاملاً متفاوت با مدرسه رفاه داشت و نفوذ ساواک در آن زیاد بود. با این حال آتش مبارزه که در جان محبوبه و دیگر دوستانش روشن شده بود، نه تنها در فضای نامساعد دبیرستان هشترودی خاموش نشد، بلکه شعله‌ورتر هم گردید؛ چراکه آن‌ها با راه‌انداختن انجمن اسلامی، فعالیت‌های مبارزاتی خود را بیش از پیش توسعه دادند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @fatemie313
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که جنازه‌اش بعد از چند روز به سختی از ساواک گرفته شد 🍃🌹🍃 🔻شهید ایوب معادی به جهت فعالیت‌های مبارزاتی خود بارها مورد پیگرد شهربانی و ساواک قرار گرفت که شهریور ۱۳۵۶ به دستگیری دو ماهه و شکنجه و بازجویی مفصل وی در کمیته مشترک ضد خرابکاری در تهران منجر شده بود. 🔹ایّوب معادی که در طرح و اجرای تظاهرات، نقش عمده­‌ای ایفا می­‌نمود، با چند تن از دوستانش از داخل شهر، به طرف کنار دریا گریخت. در آن زمان، آنها مسافت طولانی را می‌دوند و پلیس همچنان به تعقیب آنها می‌پردازد. ایّوب به علّت عارضه‌ای که در پایش بود، خسته شده، به یکی از خانه‌های محل، پناه می­‌برد، امّا صاحبخانه، که از عوامل و مزدوران رژیم بود، با حمله به ایّوب و ایجاد سر و صدا، او را لو می‌دهد و ایّوب به اسارت پلیس و ساواک در می‌آید. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @fatemie313
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | بزرگ مرد اراکی، شهید انقلاب اسلامی 🍃🌹🍃 🔻شهید ذبیح الله دارابی همیشه افراد خانواده خصوصاً فرزندان و همسر خود را به راه راست و اقامه نماز و انجام واجبات توصیه می‌کردند و با آن که بر این امر عقیده داشتند که افراد خانواده‌اش نیز این اعمال را انجام می‌دهند ولیکن تنها به نصیحت و توصیه اکتفا نمی‌کرد. 🔹شهید از اخلاق نیکویی برخوردار بود و هیچ‌گاه خنده از لبانش محو نمی‌شد. برای هر کاری حتی تصمیمات خانوادگی از فرزندان خود مشورت و نظرخواهی می‌کرد. در ضمن علاقه‌ای وافر به صله‌رحم داشت و به تمامی‌ اقوام و دوستان و آشنایان سر می‌زد و جویای حال همه بود. 🔺وی حتی با تمام مشکلات شخصی و مادی که داشت با فرد فرد اعضای فامیل آشنا بود و هم چنین دیگران نیز جهت مشورت و کمک گرفتن نزد وی می‌آمدند و ایشان نیز چه از لحاظ مادی و چه معنوی آن‌ها را راهنمایی و کمک می‌کرد و مکرراً بر صله‌رحم تأکید می‌کرد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @fatemie313
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | ۱۱ سال مشکی پوشی به یاد شهید 🍃🌹🍃 🔻همسر شهید مسعود میرزایی با یادآوری خاطرات همسرش در دوران انقلاب می‌گوید: " در مهرماه ۵۷ پیوند ما سر گرفت و با هم ازدواج کردیم، البته در دوران نامزدی هر دو فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم انجام می‌دادیم. هر دویمان یک دوربین داشتیم که به بهشت‌زهرا می‌رفتیم و از شهدا عکس می‌گرفتیم، مسعود عکس‌های شهدا را چاپ می‌کرد و به بهانه گرفتن دارو در داروخانه‌ها پخش می‌کرد و مردم را از جنایت شاه آگاه می‌ساخت. 🔹همسر مسعود میرزایی با اشاره به این نکته که یاد و خاطره مسعود همچنان در ذهن و یاد وی زنده است، می‌افزاید: " ۱۱ سال به یاد مسعود مشکی پوشیدم و ازدواج نکردم و امروز نیز ادامه دادن راه شهدای ۱۰ دی ۵۷ را وظیفه خود می دانم. " 🔺وی در ادامه خاطراتش بیان می‌کند: " ما در منزل همیشه دو گالن بنزین در حیاط نگهداری می‌کردیم و مسعود می‌گفت اینها باید ذخیره باشد. یکی از روزهای راهپیمایی مسعود زخمی می‌شود و سپس او را به مطب دکتر موسوی از پزشکان قدیمی ورامین بردند و از آنجا با یک آمبولانس به سوی تهران می‌فرستند. درست روبه‌روی خیابان بختیاری (محل سکونت‌مان) بنزین آمبولانس تمام می‌شود و مسعود که هنوز می‌توانسته صحبت کند نشانی منزل را به تکنسین آمبولانس می‌دهد و می‌گوید به در منزل ما برو و بگو بنزین برای مجروحین می‌خواهم تا به شما بنزین بدهند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | @fatemie313