#دورانکوران❗️
همیشه دلم میخواست هر اتفاقی که رقم میخورد
آنجا باشم و از نزدیک نگاه کنم...
خاصیت قلم سید حسام این است که انگار نشسته ام به روی یکی از صندلی های بیمارستان حافظی و شرایط را به چشم میبینم...
سرمای هوا و برف های اسفند ماه و شکه شدن نرگس از وضعیت موجود، برایم بی نهایت آشنا بود، وقتی خستگی ها و دلشوره های پزشکان روایت میشد، به اندازه ده ها سال خستگی به جانم مینشست... 🌪
وقتی فضای بیمارستان سفید، با پتوس و حسن یوسف رنگ سبز به خودش گرفت...
هزاران بار دلتنگ گل هایی شدم که خیلی وقت است به روی برگ هایشان دست نکشیدم و بینمان کلامی رد و بدل نشدست... 🌿
هنگامی که حرف از رنگین کمان هایی میان سفیدی بیمارستان زده شد، یاد آرزوی کودکی و شاید حالم افتادم که کاش شهرم پر بود از رنگ ها و کاش من میشدم شهردار رنگی شهر...
و ای کاش سفیدی بیمارستان ها جایشان را میدادند به امید هایی که کدام در دل رنگ ها جا خوش کرده بودن...🎨
بستری شدن محسن و کیمیا آشوبی در دلم به پا کرد اما نمیدانستم چرا برای کیمیا نگران تر بودم...
ورق ها که زده شد نگرانی ام معلوم شد...
صدای دکتر رازقی که بلند شد حس میکردم قلبم محکم تر از همیشه خود را به سینه ام میزند و بی قرار احوالات کیمیاست...
بغض گلویم هر لحظه بیشتر وبیشتر میشد که با رفتن کیمیا میل به شکسته شدن پیدا کرد...💔
کتاب را بستم و به پوریا فکر کردم، به نرگس ها و اخوان هایی که در همین دنیا تلاش ها میکنند، برای من و مردمم، کتاب رو باز کردم و دوباره خواندم، خواندم و خواندم تا...
[ یا مَن بابُهُ مَفتُوح لِلطَّالِبینَ...✨]
_ پن: آقای رایگانی نفوذ و دخالت بی جای آقایان صاحب منصب رو خیلی قشنگ روایت کردید، جدای از زیبایی بیش از اندازه ی قلم و صدای ذهنتون... :)
_ پن: فکر کنم دیگه دلم نخواد تا شرایط اینجوریه از قرنطینه در بیام...
_ شادی روح شهدای مدافع سلامت، صلوات🍃...
#معرفی_کتاب
@fatemieh14
#معرفی_کتاب
🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩
📚فدک در تاریخ
«فدک در تاریخ» با نوشتاری منصفانه درباره جریان فدک از نظرگاهی بیطرف به روایت و تحلیل رویدادهای مربوط به آن میپردازد. آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر محتوای این کتاب را در دوران نوجوانی خود تدوین کرد و بعدها آن را به درخواست یکی از ناشران نجف به چاپ رساند.
شهید آیت الله صدر رحمه الله، کتاب را در پنج فصل تدوین کرده که عناوین آن به ترتیب به این شرح است: «بر صحنه قیام»، «معنای حقیقی و رمزی فدک»، «رقابت سیاسی خلفا با حضرت علی (ع)»، «گوشههایی از کلام فاطمه الزهرا(س)» و «ارزیابی نهایی ماجرا».
@fatemieh14
dasthaye_napeyda.pdf
1.02M
-رهـبـرفـرزانـه انـقـلاب [ ارواحنالهالفدا ] :
خـوانـدن ڪتـاب مِسـتـر هـمـفـر( دستـهـاۍ ناپیـدا) را بـه جـوانـان توصیـه مؤڪد* میڪنم.🌸↶
این کتاب مجموعهۍ خاطرات جاسوس انگلستان در کشوهاۍ اسلامی : مستر همفر است.
او با سالها تلاش و کوشش ماموریت پنهانی خودرا با موفقیت به انجام رسانیده ....
#معرفی_کتاب
˹@fatemieh14˼🦋•°
📚داستان هایی از زندگانی امام محمد باقر(ع)
💠 پیرامون شخصیت ممتاز معصومین علیهم السلام هرچه گفته شود کم است. طبیعتا ما انسان های قاصر، در بیان شخصیت معصومین علیهم السلام عاجزیم و لکن به عنوان اسوه باید ایشان را در حد توان بشری خود بشناسیم .یکی از بهترین راه ها برای شناسایی شخصیت معصومین علیهم السلام مطالعه سیره عملی آن بزرگواران و تامل در رفتارهای ایشان است.
📝در بخشی از این کتاب می خوانیم:
💠در این هنگام، اسقف بزرگ مسیحیان وارد جمع حاضران شد و همگان به احترام او برخاستند. او بسیار سالخورده بود و لباسی از حریر زرد نیز به تن داشت. آهسته به سمت جایگاه خود گام برداشت و نشست. نگاهی به حاضران کرد و نگاهش بر چهره تابناک امام متوقف شد. پرسید: "آیا شما از مایید یا از این امت که رحمت بر آنها باد (مسلمانان) ؟" امام پاسخ فرمود: "از این امت که مورد رحمت خدا هستند." پرسید: "از دانشمندانشان هستی یا از نادانان؟" فرمود:" از نادانان نیستم." گونه ای تشویش بر اسقف حاکم شد. پرسید: " نخست من سوال کنم. [ یا شما می پرسید؟]" امام فرمود: "شما بپرسید" او گفت شما مسلمانان از کجا می گویید بهشتیان می خورند و می آشامند، ولی نیاز به قضای حاجت ندارند؟ آیا دلیلی یا نمونه ای نظیر آن در این جهان سراغ دارید ؟" امام فرمود: آری نمونه آن، جنینی است که در رحم مادرش تغذیه می کند ولی مدفوعی ندارد و نیاز به قضای حاجت پیدا نمی کند.
#معرفی_کتاب
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀