#مهدیشناسی
در جلسات گذشته از نشانههای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ خروج سفیانی، یمانی و خراسانی سخن گفتیم
هم اکنون به جزئیات آن خواهیم پرداخت
با ما همراه باشید.
😊😊😊
خروج سه تن: ۱. خراسانی؛ ۲. سفیانی؛ ۳. یمانی، در یک سال، در یک ماه و در یک روز میباشد.
در این میان پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست، که به سوی حق رهنمون میشود. [خاتون آبادی، کشف الحق، ص ۱۶۹.]
در میان سه پرچم یمانی، سفیانی و خراسانی، پرچم سفیانی پرچم ضلالت و ضد ارزش است، در نتیجه مقایسه بین یمانی و خراسانی میباشد و تصریح بر این که پرچم یمانی هدایت یافته تر است، نوعی تعریض بر خراسانی است.
امام باقر علیه السلام در این رابطه میفرماید:
خُرُوجُ السُّفْیانی وَ الْیَمانی وَ الْخُراسانی، فی سَنَةٍ واحِدَةٍ، فی شَهْرٍ واحِدٍ، فی یَوْمٍ واحِدٍ، نِظامٌ کَنِظامِ الْخَرْزِ، یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً؛
خروج سفیانی، یمانی و خراسانی، در یک سال، در یک ماه و در یک روز، همانند دانههای تسبیح پشت سر یکدیگر قرار میگیرد.
و در پایان فرمود: وَ لَیْسَ فِی الرّایاتِ رایَةٌ أَهْدی مِنْ رایَةِ الْیَمانی، هِیَ رایَةُ هُدیً، لِأَنَّهُ یَدعُو إِلی صاحِبِکُمْ؛
در میان این پرچم ها، پرچمی هدایت یافته از پرچم یمانی نیست، که آن پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما فرا میخواند.[نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۵، ب ۱۴، ح ۱۳.]
در عصر امام صادق علیه السلام که اواخر حکومت بنی امیّه و آغاز فتنههای بنی العباس بود، برخی از شیعیان روایات یمانی را به ابومسلم خراسانی تطبیق کردند و در محضر امام صادق علیه السلام عرضه داشتند که امیدواریم او همان یمانی باشد، امام علیه السلام فرمود:
لا، اَلْیَمانی یُوالی عَلِیّاً وَ هذا یَبْرَأُ مِنْهُ؛
نه، هرگز، زیرا یمانی از علی علیه السلام پیروی میکند، در حالی که او بیزاری میجوید.
[شیخ طوسی، الأمالی، ص ۶۶۱، م ۳۵، ح ۱۹.]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
سومین نشانه از نشانههای حتمی بانگ آسمانی است، که در شب ظهور حضرت رخ میدهد.
گذشته از روایات صحیح و صریح پیرامون علایم حتمی، در مورد حتمی بودن بانگ آسمانی از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:
النِّداءُ مِنَ الْمَحْتُومِ؛
بانگ آسمانی از نشانههای حتمی است. [نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۲، ب ۱۴، ج ۱۱.]
و در حدیث دیگری فرمود:
اِخْتِلافُ بَنِی الْعَبّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّداءُ مِنَ الْمَحْتُومِ؛
اختلاف بنی عباس از امور حتمی و ندای آسمانی از نشانههای حتمی است. [کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۵۸، ح ۴۸۴.]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
بانگ آسمانی در لسان وحی
برخی از آیات نورانی قرآن کریم در لسان روایات به بانگ آسمانی تفسیر شده است که از آن جمله است:
۱. «وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَّکَانٍ قَرِیبٍ یَوْمَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِکَ یَوْمُ الْخُرُوجِ »؛
هنگامی که منادی از جایگاه نزدیکی ندا سر میدهد، گوش فراده. هنگامی که آن بانگ را به حق میشنوند، آن روز، روز خروج است. [سوره ق، آیه ی ۴۱ و ۴۲.]
در تفسیر این آیه ی شریفه آمده است که:
منادی قائم علیه السلام را با نام خود و نام پدرش ندا میکند. [علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج ۲ ص ۳۲۷؛ فیض کاشانی، الصّافی، ج ۶، ص ۵۴۳]
و در تفسیر آیه ی دوم آمده است:
منظور از صیحه بانگ آسمانی مربوط به قائم علیه السلام است. [بحرانی، البرهان، ج ۹، ص ۲۰۴؛ همو، المحجّة فیما نزل فی القائم الحجّة، ص ۲۰۹.]
قندوزی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
در آن روز منادی با نام و نام پدر قائم علیه السلام ندا سر میدهد و منظور از صیحه نیز بانگ آسمانی است و منظور از روز خروج؛ روز خروج قائم علیه السلام میباشد. [قندوزی، ینابیع المودة، ج ۳، ص ۲۵۱، ب ۷۱، ح ۵۰.]
آن گاه از امام رضا علیه السلام روایت کرده که فرمود:
منظور از یوم الخروج ، روز خروج فرزندم مهدی قائم علیه السلام میباشد. [همان، ۲۹۷، ب ۷۸، ح ۸.]
۲. «إِنْ نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِّنْ السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ»؛
اگر بخواهیم از آسمان برای آنها نشانه ای نازل میکنیم که گردن هایشان در برابر آن منقاد میشود. [سوره ی شعراء، آیه ی ۴.]
مولای متقیان در تفسیر این آیه فرمود:
هِیَ آیَةٌ تُخْرِجُ الْفَتاةَ مِنْ خِدْرِها، وَ تُوقِظُ النّائِمَ، وَ تُفْزِعُ الْیَقْظانَ؛
آن نشانه ای است که دوشیزگان را از سرا پردهها بیرون میکند، خفتگان را بیدار مینماید و بیداران را به وحشت میاندازد. [نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۱، ب ۱۴، ح ۸]
امام باقر علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود:
این آیه پیرامون قائم آل محمد، صلوات اللّه علیهم، نازل شده، که به نام او از آسمان ندا میشنوند. [ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۶۳، ب ۳۲، ح ۶۴۲.]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
زبان بانگ آسمانی
در همایشهای بین المللی سخنرانان به یکی از زبانهای رایج سخن میگویند، مترجمهای زبر دست، آن را همزمان به دیگر زبانهای مورد نیاز مستمعان ترجمه میکنند و شرکت کنندگان از گوشیهای تعیین شده با زبان مورد آشنایی خود گوش فرا میدهند.
بانگ آسمانی بدون نیاز به این ابزارها با قدرت پروردگار برای هر فردی با زبان مادری خود القاء میشود و هر کسی آن را با زبان مادری خود میشنود.
امام صادق علیه السلام فرمود:
یُنادی مُنادٍ بِاسْمِ الْقائِمِ؛
منادی به نام قائم علیه السلام ندا سر میدهد.
زراره پرسید: آیا این ندا همگانی است یا اختصاصی؟ امام علیه السلام فرمود:
عامٌّ، یَسْمَعُ کُلُّ قَوْمٍ بِلِسانِهِمْ؛
همگانی است و هر قومی آن را به زبان خودشان میشنوند. [شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۰.]
امام صادق علیه السلام به هنگام شمارش نشانههای حتمی فرمود:
یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ اَوَّلَ النَّهارِ، یَسْمَعُهُ کُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ، أَلا إِنَّ الْحَقَّ فی عَلیٍّ وَ شیعَتِهِ؛
منادی در اول روز از آسمان ندا سر میدهد که حق با علی و شیعیان اوست. این ندا را هر قومی به زبان خود شان میشنوند. [شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۳۵، ح ۴۲۵؛ طبرسی، اعلام الوری، ج ۲، ص ۲۷۹.]
در منابع اهل سنّت نیز تأکید شده که این ندا همه ی اهل زمین را فرا میگیرد و اهل هر زبانی آن را به زبان خود میشنوند. [متقی هندی، البرهان، ص ۷۵، ب ۱، ح ۱۰.]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
در جلسات گذشته گفتیم یکی از نشانههای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بانگ آسمانی در شب ظهور است، در رابطه با محتوا و زبان این بانگ آسمانی و همچنین گسترهی آن سخن گفتیم هم اکنون با ما برای ادامه بحث همراه باشید.
زمان بانگ آسمانی
از بررسی مجموع احادیث وارده استفاده میشود که در آستانه ی ظهور چندین ندای آسمانی شنیده میشود، لیکن آن بانگ آسمانی که از نشانههای حتمی ظهور است، در ماه رمضان، در شب جمعه، شب ۲۳ ماه رمضان خواهد بود.
امام باقر علیه السلام فرمود:
اَلصَّیْحَةُ لا تَکُونُ إلاّ فی شَهْرِ رَمَضانَ، لإَنَّ شَهْرَ رَمَضانَ شَهْرُ اللّه ِ، وَ الصَّیْحَةُ هِیَ صَیْحَةُ جَبْرَئیلَ؛
بانگ آسمانی منحصرا در ماه رمضان خواهد بود، زیرا ماه رمضان ماه خدا است و بانگ آسمانی بانگ جبرئیل امین است.
سپس فرمود:
یَکُونُ الصَّوتُ فی شَهْرِ رَمَضانَ، فی لَیْلَةِ جُمُعَةِ، لَیْلَةَ ثَلاثٍ وَ عِشرینَ، فَلا تَشُکُّوا فی ذلِکَ، وَ اسْمَعُوا وَ أطیعُوا؛
بانگ آسمانی در ماه رمضان، در شب جمعه، شب بیست و سوم خواهد بود، هرگز در آن تردید نکنید، به آن گوش فرا دهید و از آن اطاعت کنید. [شیخ حرّ عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۷۳۵؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۴.]
فضل بن شاذان با سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
یُنادی بِاسْمِ الْقائِمِ علیه السلام فی لَیْلَةِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ، وَ یَقُومُ فی یَوْمِ عاشُوراء؛
در شب بیست و سوم ماه رمضان به نام قائم علیه السلام منادی ندا سر میدهد و در روز عاشورا قیام میکند. [خاتون آبادی، کشف الحق، ص ۱۸۷؛ میرلوحی، کفایة المهتدی، ص ۲۸۶]
از امام رضا علیه السلام نیز به همین مضمون روایت شده است. [شیخ طوسی، الغیبة، ص ۴۵۸؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۴]
در برخی از روایات عامه به جای شب بیست و سوم، شب نیمه ی رمضان ذکر شده است.[نعیم بن حمّاد، الفتن، ص ۱۸۵]
احتمالاً منظور از صیحه در این احادیث بانگ آسمانی نباشد، بلکه یک صدای دلخراش و وحشتناک باشد، چنان که در برخی از آنها آمده است:
در شب جمعه، شب نیمه ی رمضان، صدایی از آسمان شنیده میشود که هفتاد هزار نفر در اثر آن هلاک شده، هفتاد هزار نفر دیگر ناشنوا گردند. [هیثمی، مجمع الزّوائد، ج ۷، ص ۳۱۰]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
گستره ی بانگ آسمانی
امام باقر علیه السلام میفرماید:
یُنادی مُنادٍ مِنَ السَّماءِ بِاسْمِ الْقائِمِ علیه السلام، فَیَسْمَعُ مَنْ بِالْمَشْرِقِ وَ مَنْ بِالْمَغْرِبِ، لا یَبْقی راقِدٌ إلاّ اسْتَیْقَظَ، وَ لا قائِمٌ اِلاّ قَعَدَ، وَ لا قاعِدٌ اِلاّ قامَ عَلی رِجْلَیْهِ، فَزَعاً مِنْ ذلِکَ الصَّوْتِ؛
منادی آسمانی به نام قائم علیه السلام ندا سر میدهد، هر کسی که در شرق یا غرب باشد آن را میشنود، هیچ خفته ای نمی ماند جز این که بیدار میشود، هیچ ایستاده ای نباشد جز این که مینشیند، هیچ نشسته ای نباشد، جز این که از ترس و هراسی که از آن صدا بر او مستولی میشود روی پاهایش بر خیزد. [نعمانی، الغیبة، ص ۲۵۴؛ متقی هندی، البرهان، ۱۰۹]
امام صادق علیه السلام در ضمن یک حدیث طولانی از بانگ آسمانی در شب ۲۳ ماه رمضان سخن گفته در پایان میفرماید:
هیچ موجودی ذی روح از مخلوقات خدا نمی ماند، جز این که آن بانگ را میشنود، خفتگان بیدار شده به صحن خانه روند، دوشیزگان از سراپردهها بیرون زنند، قائم علیه السلامآن را میشنود و خروج میکند، که آن بانگ جبرئیل است. [سلمی، عقد الدّرر، ص ۱۳۷]
بانگ شیطان
در شب بیست و سوم رمضان بانگ جبرئیل امین از دل آسمان شنیده میشود، حق بر همگان روشن میشود، جز این که شیطان آخرین تیری که در ترکش دارد عصر همان روز رها میکند و بانگ بر میآورد:
أَلا إِنَّ الْحَقَّ فِی السُّفْیانی وَ شیعَتِهِ؛
آگاه باشید که حق با سفیانی و پیروان اوست!!
فَیَرْتابُ عِنْدَ ذلِکَ الْمُبْطِلُونَ؛
در آن هنگام اهل باطل به شک و تردید میافتند. [شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۲۵]
این آخرین دامی است که شیطان فرا روی پیروانش میگستراند، ولی حق جویان از این آزمون نیز سر فراز بیرون میآیند؛ زیرا که در احادیث فراوان تأکید شده که امر ما از خورشید روشن تر است. [همان، ص ۶۵۰]
یکی از شاخصههایی که بانگ آسمانی را از بانگ شیطان مشخص میکند، این است که بانگ آسمانی در شب ۲۳ رمضان و بانگ شیطان در پایان روز میباشد. دیگر این که بانگ آسمانی از شش جهت و بانگ شیطان از یک جهت است.
برای تحقیق بیشتر:
۱. تاریخ ما بعد الظهور، تألیف شهید سید محمد صدر
۲. الامام المهدی من المهد الی الظهور، تألیف سید محمد کاظم قزوینی
۳. ندای آسمانی، تألیف سید حسن زمانی
@fatemieh14
#مهدیشناسی
چهارمین نشانه از نشانههای حتمی از نظر تسلسل زمانی، خسف سرزمین بیداست. «بَیْداء» در لغت به معنای دشت هموار و پهناور است و سرزمین خالی از آب و علف و سکنه را گویند. [ابن منظور، لسان العرب، ج ۱، ص ۵۴۸]
در میان مکه و مدینه دشت پهناور شنزاری است که «بیداء» نام دارد. [یاقوت، معجم البلدان، ج ۱، ص ۵۲۳]
هنگامی که سپاه سفیانی مدینه را قتل عام میکنند، به قصد درگیر شدن با حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه، به سوی مکه حرکت میکنند، چون به سرزمین بیداء میرسند، جبرئیل امین به این سرزمین بانگ میزند: ای سرزمین بیداء، قوم ستمگر را نابود کن، پس زمین دهان باز میکند و همه ی آنها را در کام خود فرو میبرد.
از بررسی مجموعه ی روایات ملاحم و فتن به این نتیجه میرسیم که خسف بیداء در حدود یک ماه پس از بانگ آسمانی رخ میدهد.
اگر ظهور حضرت همزمان با بانگ آسمانی باشد، خسف بیداء از نشانههای ظهور نخواهد بود، بلکه از نشانههای قیام خواهد بود.
برخی از محققان از بررسی احادیث مربوط به قیام و ظهور به این نتیجه رسیده اند که در شب ۲۳ رمضان بانگ آسمانی شنیده میشود، مقارن آن حضرت ظهور میکند، به مدت سه ماه و ۱۷ روز اطلاع رسانی میکند، در روز عاشورا قیام جهانی خود را آغاز مینماید.[شهید صدر، تاریخ ما بعد الظّهور، ص ۲۹۸؛ قزوینی، الامام المهدی من المهد الی الظهور، ص ۴۶۳]
فضل بن شاذان با سند صحیح از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود:
یُنادی بِاسْمِ الْقائِمِ علیه السلام فی لَیْلَةِ ثَلاثٍ وَ عِشْرینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ، وَ یَقُومُ فی یَوْمِعاشُوراء؛
در شب ۲۳ رمضان به نام قائم علیه السلام ندا سر داده میشود و در روز عاشورا قیام میکند. [میرلوحی، کفایة المهتدی، ص ۲۸۶؛ خاتون آبادی، کشف الحق، ص ۱۸۷]
بر این اساس خسف بیداء از نشانههای قیام جهانی آن حضرت است که در فاصله ی ظهور و قیام رخ میدهد.
@fatemieh14
#مهدیشناسی
خسف بیداء یکی دیگر از نشانههای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در مورد آیات و روایاتی که در این زمینه وارد شده سخن خواهیم گفت؛ با ما همراه باشید.
در قرآن کریم در دو مورد از خسف بیدا سخن رفته است:
۱. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُمْ مِّنْ قَبْلِ أَنْ نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَی أَدْبَارِهَا»؛
ای کسانی که کتاب داده شده اید، به آنچه فرو فرستادیم و خود تصدیق کننده ی کتابی است که با شماست ایمان بیاورید، پیش از آنکه بر چهرههایی بزنیم و آنها را به پشت سرشان برگرداندیم. [سوره نساء، آیه ی، ۴۷]
خداوند منّان در این آیه ی شریفه اهل کتاب را از روزی بیم میدهد که در آن به چهرههایی زده میشود و صورتشان به پشت سرشان برگردانیده میشود.
مبرّد گوید: این تهدید الهی تاکنون واقع نشده، ولی به حال خود باقی است، تا پیش از رستاخیز با مسخ شدن افرادی و برگشتن صورتشان به عقب سرشان تحقق پیدا کند.[ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۳، ص ۳۲۴]
اما این که این تهدید کی رخ میدهد؟ در احادیث فراوان بیان شده است: امام باقر علیه السلام در یک حدیث طولانی از جنایات سفیانی سخن گفته، در پایان از ورود سپاه سفیانی به سرزمین بیداء گفت و گو نموده، میفرماید: آن گاه منادی آسمانی ندا سر میدهد:
یا بَیْداءُ أَبیدی بِالْقَومِ؛
ای سرزمین بیداء این گروه را نابود کن.
پس زمین دهان باز میکند و آن گروه را در کام خود فرو میبرد، به جز سه تن، که از تیره ی کلب هستند و خداوند صورت آنها را به پشت سرشان بر میگرداند، و آیه ی «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْالْکِتَابَ... » در حق آنها نازل شده است. [عیّاشی، التّفسیر، ج ۱، ص ۴۰۲؛ نعمانی، الغیبة، ص ۲۸۰؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۲۵۶]
این حدیث به همین تعبیر از طریق عامه نیز وارد شده است. [سلمی، عقدالدّرر، ص ۸۹]
۲. «وَلَوْ تَرَی إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَّکَانٍ قَرِیبٍ»؛
اگر آنان را مشاهده کنی هنگامی که دچار وحشت شده اند و رهایی ندارند و از مکان نزدیک گرفتار میشوند. [سوره ی سبأ، آیه ی ۵۱]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تفسیر این آیه فرمودند:
سه شبانه روز مدینه را قتل عام کرده، عازم مکه میشوند، چون به سرزمین بیداء میرسند، خداوند جبرئیل را میفرستد، پس جبرئیل با پای خود ضربتی میزند، خداوند به وسیله ی آن، همه ی آنها را در کام زمین فرو میبرد. این است معنای آیه ی «وَلَوْ تَرَی إِذْ فَزِعُوا» از آنها رهایی نمی یابد به جز دو تن: ۱. بشیر؛ ۲. نذیر، که هر دو از جهینه هستند.
به همین جهت گفته شده: «خبر قطعی در نزد جُهَینه است». [طبری، جامع البیان، ج ۲۲ ص ۷۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۲۲]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
هدف از لشکرکشی سفیانی
در غالب روایات مربوط به خسف بیداء آمده است که هدف از این لشکر کشی سفیانی، پیکار با حجت خدا است، ولی هنگامی که آنها به مدینه میرسند، میبینند که حجت خدا از مدینه رفته است، سه شبانه روز مدینه را قتل عام میکنند، سپس به قصد پیکار با حجت خدا به سوی مکه عزیمت میکنند.[حاکم، المستدرک للصّحیحین، ج ۴، ص ۴۲۹]
به نقلی دیگر: چون سفیانی از کشه شدن فرمانده لشکرش: «زهری» آگاه میشود، ۷۰۰۰۰ نفر به سوی مدینه گسیل میدارد، آنها در سرزمین بیدا لشکر آرایی میکنند و هدف آنها نبرد با حجت خدا و تخریب خانه ی خدا است.[سلمی، عقد الدّرر، ص ۷۹]
در مورد کارکرد سپاه سفیانی آمده است:
لشکر سفیانی مدینه را ویران میکنند، شدیدتر از داستان «حرّه» و چون به بیداء برسند، در کام زمین فرو روند.[نعیم بن حماد، الفتن، ص ۲۵۷؛ سیوطی، الحاوی، ج ۲، ص ۶۷]
داستان حرّه سیاه ترین کارنامه ی سپاه یزید است که یک سال بعد از فاجعه ی کربلا به فرمان یزید در منطقه ی حرّه، از محلات مدینه انجام یافت. [ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۵، ص ۲۵-۳۰]
@fatemieh14
#مهدیشناسی
باسلام و درود خدمت همراهان همیشگی پایگاه فاطمیه ۱۴
در جلسات گذشته که زمان بسیاری میگذرد
در سیر مطالعاتی مهدی شناسی به نشانههای ظهور رسیدیم از سپاه سفیانی گذشتیم تا به خسف بیداء رسیدیم هم اکنون با ما همراه باشید.
هویت سپاه بیداء
بر اساس روایات همه ی سپاه بیداء از سپاهیان سفیانی نیستند، بلکه برخی از آنها از روی اجبار با آنها همراه شده اند و برخی دیگر رهگذر هستند، لیکن هنگامی که زمین دهان باز میکند، همه ی آنها را در کام خود فرو میبرد.
از محضر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این رابطه سؤل شد، حضرت فرمود:
همه ی آنها در آن سرزمین در کام زمین فرو میروند، ولی در روز رستاخیز هر کسی بر اساس اعتقاد درونی خود محشور میشود. [متقّی هندی، البرهان، ص ۱۳۳، ج ۴۴-۴۷؛ سلمی، عقد الدّرر، ص ۶۷-۷۴.]
@fatemieh14
#مهدویت
#مهدیشناسی
زمینهای آمادهتر از همیشه
امروز، هم بشریت بیش از بسیاری از دورانهای تاریخ، دچار ظلم و جور است، هم پیشرفتی که امروز بشریت کرده است، معرفت پیشرفته تر است. ما به زمان ظهور امام زمان (ارواحنافداه) این محبوب قلبی انسانها نزدیک شدهایم زیرا معرفتها پیشرفت کرده است. امروز ذهنیت بشر، آمادهی آن است که بفهمد. بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیر بارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد، همان چیزی که همهی پیغمبران برای آن تلاش کرده اند همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیهی قرآن، وعدهی آن را به مردم داده است «و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهم» دست قدرت الهی به وسیلهی یک انسان عرشی یک انسان خدایی، یک انسان متصل به عالمهای غیبی، معنوی و عوالمی که برای انسانهای کوته نگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست می تواند این آرزو را برای بشریت برآورده کند، لذا دلها، شوقها و عشقها به سمت آن نقطه، متوجه و روز به روز متوجه تر است. ملت ایران، امروز این امتیاز بزرگ را دارد که فضای کشور، فضای امام زمان است. نه فقط شیعه در همهی عالم، بلکه همهی مسلمانها در انتظار مهدی موعودند. امتیاز شیعه این است که این موعود الهی و قطعی همهی طوایف مسلمین بلکه همهی ادیان الهی را با اسم و رسم و خصوصیات و تاریخ ولادت میشناسند.
۱۳۷۸/۰۹/۰۳
@fatemieh14
#مهدیشناسی
از نشانههای حتمی ظهور تا به اکنون در سیر مطالعاتی چهار مورد را بیان نمودیم اکنون از شما همراهان گرامی میخواهیم با ادامه این سیر مطالعاتی باشید. پنجمین و آخرین نشانه از نشانههای حتمی قتل نفس زکیّه در میان رکن و مقام است. در لسان اخبار و آیات، چهارتن در تاریخ به عنوان نفس زکیه شناخته شده اند:
۱. نفس زکیّه معاصر حضرت موسی علیه السلام
در گفتگویی که قرآن کریم از مصاحبت حضرت موسی با حضرت خضر نقل کرده، واژه ی نفس زکیّه مطرح شده است.
حضرت خضر یکی از پیامبران عظیم الشأن بود [مستوفی، تاریخ گزیده، ص ۲۰] که پیش از حضرت ابراهیم علیه السلام متولّد شده [دیار بکری، تاریخ الخمیس، ج ۱، ص ۱۰۶] هم اکنون در قید حیات است و بیش از ۶۰۰۰ سال از عمر شریفش میگذرد. [ کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص ۱۵۷]
بر اساس روایات وارده از پیشوایان معصوم، خداوند منّان از این جهت به آن حضرت عمر طولانی داده است که در دوران غیبت امام عصر علیه السلام با عمر طولانی ایشان به امکان عمر طولانی حضرت ولی عصر ارواحنا فداه استدلال
شود. [شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۷.]
در مسافرت کوتاهی که حضرت موسی علیهالسلام به همراه حضرت خضر علیه السلام سپری کرده اند، حضرت خضر کارهایی انجام داده که مورد اعتراض حضرت موسی قرار گرفته است، از جمله کشتن نوجوانی که در کوچه با همسالان خود مشغول بازی بود.
حضرت موسی به حضرت خضر گفت:
«أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِیَّةً بِغَیْرِ نَفْسٍ»؛
آیا انسان بی گناهی را کشتی که کسی را نکشته بود؟ [سوره ی کهف، آیه ی ۷۴]
این تعبیر حضرت موسی علیه السلام قابل توجیه است، زیرا به صورت پرسش مطرح شده است، ولی فراز بعدی احتیاج به تأمّل دارد که گفت:
«لَّقَدْ جِئْتَ شَیْئًا نُّکْرًا»؛ [همان]
به راستی کار ناپسندی انجام دادی.
سید مرتضی علم الهدی فرموده: این جمله در پاسخ یک شرط محذوف است، یعنی: اگر واقعا او را بدون دلیل کشته باشی، کار بسیار ناپسندی انجام داده ای. [سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص ۱۲۰]
حضرت خضر با وحی الهی میدانست که آن نوجوان فاسد و کافر است [ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۶، ص ۱۸۴، جامع البیان، ج ۱۶، ص ۳ - ۶]
و بیم آن میرود که مادر و پدر با ایمانش را به کفر و طغیان وا دارد.[سوره کهف، آیه ی ۸۰.]
حضرت موسی از پیامبران اولوالعزم بود، ولی خداوند برای مصالحی آنچه را که به حضرت خضر وحی کرده بود، به او وحی نفرموده بود، همان گونه که در آغاز خلقت انسان، خداوند اسماء را به حضرت آدم آموخت، ولی به فرشتهها نیاموخت. [سوره ی بقره، آیه ی ۳۲]
حضرت موسی که از وضع عقیدتی و سلوک رفتاری آن نوجوان آگاه نبود، از او به عنوان: «نفس زکیّه» تعبیر نمود. زیرا ندیده بود که او کسی را کشته باشد و یا تصور میکرد که وی هنوز به سن بلوغ نرسیده، یعنی غیر مکلف میباشد. [شیخ طوسی، التّبیان، ج ۷، ص ۷۵، زمخشری، الکشّاف، ج ۲، ص ۷۳۶]
به کسی که اصلا گناه نکند، یا از گناه توبه کند [ثعلبی، الکشف و البیان، ج ۶، ص ۱۸۴] و یا با تهذیب نفس و کسب فضایل خود را تزکیه نماید، «زکیّه» گفته میشود [راغب، المفردات، ص ۲۱۳]
نوجوانی که حضرت موسی به او نفس زکیّه اطلاق نموده، نه تنها فرد با ایمانی نبود، بلکه کافر و تبهکار بود. [بحرانی، البرهان، ج ۶، ص ۲۵۸، ح ۲۳]
تعبیر نفس زکیّه یا بر اساس پندار حضرت موسی و یا به معنای کسی که خونی برگردنش نباشد (بغیر نفس) به کار رفته است.
@fatemieh14