مادرم همیشه آدم بساز و کمتوقعی بود. نه غصهی نداشتن لباس نو در شروع هر سال جدید را میخورد و نه به زیاد شدن چین و چروکهای صورتش که در نبود لوازم آرایشی به چشم میآمد، اهمیتی میداد.
دندانهایش اما حکایت دیگری داشتند… آنها ستونهای درخشان لبخندش بودند! ستونهایی که با وجودشان بیدغدغه و زیبا میخندید و جای خالی لوازم آرایشی یا لباسهای نو را از چشم میانداخت. هر چند عمرشان رفتهرفته به انتها رسید…
با یک پدر کارگر که به دلیل کهولت سن درآمد ناچیزی داشت و چهار فرزند دانشجو و دانشآموز، گاهی حتی در تهیهی نان شبمان هم میماندیم و باید وعدههای غذایی را کم میکردیم. با این اوصاف، نه پولی برای پرداخت ماهانهی ارزانترین حق بیمهها باقی میماند و نه امکان کشیدن دندانهای سیاهی که هر کدام چند صد هزار تومان برایمان آب میخورد!
آنقدر نتوانست دندانهای پوسیدهاش را بکشد تا کمکم دندانهای سالمش هم از بین رفتند. مادرم دیگر نمیخندید! از درد میگفت حاضرم بیدندان بمانم ولی تمام این ریشههای شکسته و خراب را از دهانم بیرون بکشم.
توی قاب تلویزیون گفت ما شهروندان دهکهای پایین را رایگان بیمه میکنند. گفتیم لابد نمایشی برای ارائهی گزارشهای دهنپرکن به مردم و اثبات اجرای عدالت در جامعه است! اما انگار جدیجدی حمایتمان کرده بودند؛ تا جایی که هزینههای معمولی دندانپزشکیمان به یکششم کاهش پیدا کرد!
▫️▫️▫️
مادرم تمام دندانهایش را کشید و حالا هم در آستانهی جایگزین کردن آنها با دندانهایی هر چند مصنوعی ولی سفید بود. و من به این فکر میکنم که اگر مردی آشنا با «فقر» به مسند ریاست جمهوری نرسیده بود، چه کسی میفهمید که ما از غم هزینههای دندانپزشکی هم لبخندهایمان را قورت میدهیم؟!
#رای_عزیز_من
#مینابانو
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اگر به نظرتون اومد کانال اخبار روز فاطمیون مفیده، ما رو به دیگران هم معرفی کنید.
👇👇👇
https://eitaa.com/fatemiioonakhbar