استعارهی انتخاباتی سعید جمهور قالی است؛ هر ایرانی یک نقش پرشکوه در قالی هزاررنگ ایران باید داشته باشد. استعارهی حریف او؟ قفس؛ هر ایرانی یک فرار موفق از قفس خفهقانآور ایران باید داشته باشد...
انتخاب پیش روی ما هماین است که امالقرای ایران را قالی هزارنقش میدانیم یا قفس خفهقانآور...
سال هشتادوهشت، ابطالطلبهای ایرانی در تشکیل دولت تقلب شکست خوردند اما دور بعد دولت تعلیق را تشکیل دادند؛ اکنون پی تشکیل کدام دولتند؟ دولت التقاط...
آن چه حلقههای میانی همبسته با حلقهی حاکمیت خوانده میشود، صف و ستادش در دور نخست انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری کمابیش در دو اردوگاه گسسته بود و تحرک ویژهیی نیافت. نتیجهی پیوست و کنش یکپارچهی آنها در دور دوم انتخابات به نظر دیدنی خواهد بود...
برجام نقشهی راه تعلیق نهضت در ایران و به رسمیت شناختن کیان جعلی اسرائیل است، و فتف آشناترین راهکنش این تطبیع اشغال قدس است...
التقاط هماین است که دیروز سرود سازمانی چریکهای فدائی خلق در مستند پویش انتخاباتیت پخش میشود و فرداش از این میگویی که شهدای جنگ متعلق به همهاند و حریف نباید مصادرهشان کند...
قرآن سر نیزه کردن را هزار سال پیش دیدهییم؛ نهجالبلاغه سر نیزه کردن اتفاق تازهیی برایمان نیست...
به سکولارهای مسلمانتبار اگر بگویی حدیث از مسجد و منبر به دولت و میدان باید امتداد بیابد، ترش میکنند؛ حتا ممکن است آن را اهانت به حدیث و عترت بخوانند...
نفوذ بینهی چپ به پویش انتخابات نامزد خط مقاومت باعث شده است تا شریعت کمابیش از گفتمان-گفتار انتخاباتی آنها بر کنار باشد؛ این اگر پای صندوق رأی کار دست ما ندهد در صحن دولت کار ما را سخت میکند...
تفقه تنزیهی رائج در شورای نگهبان به طور طبیعی به احراز صلاحیتهای سلبی و فردی ختم میشود؛ هماین است که هر چند سال حکومت اسلامی را تا پای پرتگاه سقوط به دست سکولارهای ابطالطلب میبرند...
همبسته شدن با چپها به ما در گرفتن دولت در طهران کمک نکرده است که بخواهیم با آن در فلسطین قدس را پس بگیریم...
دولت آینده معرکهی جهاد شرعیسازها با عرفیسازها است؛ جنگ اسلامطلب با ابطالطلب، درگیری مکتبیها با سکولارها...