eitaa logo
مؤسسہ‌خیریہ‌فرهنگےفاطمیہ‌بانواݩ
161 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
107 فایل
برنامــه هاے کانال: چهـل حـدیث امام خمینے نهـج البلاغهـ..📚 شهــدا...❤🕊 ٺفسیــر قـرآن کلام ائمــه وبزرگـان،📖 انٺظار فـــرج🌱 روابط‌زوجین...📚 ارٺباط با ادمــین👇 @fatemiyeh_admin88
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه اى از آن حضرت (ع) به معاويه: اما بعد، خداى سبحان دنيا را براى آخرت، كه پس از آن مى آيد، آفريده است. و مردمش را مى آزمايد تا معلوم شود كدام يك به عمل نيكوترند. ما براى دنيا آفريده نشده ايم و ما را به كوشش در كار دنيا امر نفرموده اند. ما را به دنيا آورده اند تا بيازمايندمان. خداوند مرا به تو آزموده است و تو را به من. و يكى از ما را حجت آن ديگر قرار داده. پس تو در پى دنيا تاختى و به تأويل قرآن پرداختى و مرا به جنايتى متهم ساختى، كه دست و زبان من در آن دخالتى نداشته اند. تو و مردم شام اين بهتان را برساختيد. عالم شما جاهلتان را برانگيخت و ايستادگانتان، نشستگانتان را. پس در باره خود از خداى بترس و زمام خود از دست شيطان به در كن و روى به آخرت نه كه راه آخرت راه ما و راه توست. و بترس كه بزودى تو را حادثه اى رسد كه ريشه ات را بركند و نسلت را براندازد. براى تو سوگند مى خورم، سوگندى عارى از هر دروغ، كه اگر دست تقدير مرا و تو را به هم رساند، همچنان در برابر تو خواهم بود. «تا خداوند ميان ما داورى كند كه او بهترين داوران است.».   نامه ۵۵ نهج البلاغه 🌿 کانال ایتا @fatemiyeh_banovan پـرداخت‌آنلاین:📲 http://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: http://fatemiyeh-houra.ir
نامه ۵۶ وَصّى بِها شُرَیْحَ بْنَ هانِئ لَمّا جَعَلَهُ عَلى مُقَدَّمَتِهِ إِلَى الشّامِ. از نامه هاى امام(عليه السلام) به شريح بن هانى(1) است در آن زمان که وى را به عنوان فرماندهى مقدمه لشکر به سوى شام فرستاد.(2) نامه در یک نگاه: همان گونه که در طلیعه نامه نمایان است امام این نامه را به دست شریح بن هانى یکى از دوستان مخلصش داد، در آن هنگام که به فرماندهى مقدمه لشکر  به سوى شام اعزام شد. امام(علیه السلام) در این نامه او را به تقواى الهى به طور مؤکد سفارش مى کند و از غلبه هوا و هوس بر حذر مى دارد و نسبت به فریب کارى دنیا و سرکشى هاى نفس هشدار مى دهد و با تعبیرات مختلفى بر آن تأکید مىورزد و شاید این به علت آن است که یکى از شیطنت هاى معروف معاویه این بود که سران سپاه و اصحاب و یاران على(علیه السلام) را با اموال هنگفت و مقام هاى مختلف مى فریفت و به گفته بعضى، در این زمینه شگردهایى داشت که حتى شیطان به گرد او نمى رسید و یا به سبب این بود که اختلافى میان او و فرمانده دیگرى به نام «زیاد بن نضر» احساس مى شد و امام براى رفع این اختلاف این نصایح را بیان فرمود. به هرحال از آنچه در تحف العقول و کتاب تمام نهج البلاغه و مأخذ اصلى این نامه یعنى کتاب صفین نصر بن مزاحم آمده است بر مى آید معلوم مى شود آنچه مرحوم سیّد رضى در اینجا آورده بخش کوچکى از نامه مفصلى است که امام خطاب به دو نفر از فرماندهان خویش به نام زیاد بن نضر و شریح بن هانى نوشته و یا حضوراً توصیه کرده است. 🌸🍃 بر نفس خود مسلط باش: امام(عليه السلام) در اين عبارات کوتاه و بسيار پرمعنا به «شريح بن هانى» چهار اندرز مهم مى دهد: نخست مى فرمايد: «در هر صبح و شام تقواى الهى را پيشه کن»; (اتَّقِ اللهَ فِي کُلِّ صَبَاح وَمَسَاء). تقوا همان چيزى است که طليعه همه نصايح و در برگيرنده کليّه فضايل و بازدارنده از تمام رذايل است. به همين دليل بسيارى از نامه ها و خطبه ها با ياد کردى از تقوا شروع مى شود. 🌸🍃 در دومين اندرز مى فرمايد: «از دنياى فريبنده بر خويشتن خائف باش و در هيچ حال از آن ايمن مشو»; (وَخَفْ عَلَى نَفْسِکَ الدُّنْيَا الْغَرُورَ، وَلاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَال). اين اندرز نيز در بسيارى از نامه ها و خطبه ها آمده است، زيرا طبق آن حديث معروف، سرچشمه تمام گناهان حبّ دنياست: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ کُلِّ خَطِيئَة»(3) و اگر انسان لحظه اى غافل بماند ممکن است زرق و برق دنيا چنان او را بفريبد که بازگشت از آن مشکل باشد. 🌸🍃 در سومين نصيحت مى فرمايد: «بدان که اگر خويشتن را از بسيارى از امورى که آن را دوست مى دارى به علت ترس از ناراحتى هاى ناشى از آن باز ندارى، هوا و هوس ها تو را به سوى زيان هاى فراوانى خواهد کشاند»; (وَاعْلَمْ أَنَّکَ إِنْ لَمْ تَرْدَعْ نَفْسَکَ عَنْ کَثِير مِمَّا تُحِبُّ، مَخَافَةَ مَکْرُوه; سَمَتْ(4) بِکَ الاَْهْوَاءُ إِلَى کَثِير مِنَ الضَّرَرِ). اشاره به اينکه بسيارى از خواسته هاى نفس، خواسته هاى زيان بار است که انسان به هنگام اشتياق به آن، زيان ها را نمى بيند و لذا امام به او هشدار مى دهد که در عاقبت خواسته هاى نفس هميشه انديشه کند مبادا گرفتار زيان هاى فراوان آن شود. مال و مقام و لذات مادى و امثال آن داخل در اين بخش از خواسته هاست و اگر اين خواسته ها تحت قيادت عقل قرار نگيرد ضررهايش جبران ناپذير است. 🌸🍃 در چهارمين توصيه براى نتيجه گيرى مى فرمايد: «بنابراين در مقابل نفس سرکش، مانع و رادع و به هنگام خشم و غضب بر نفس خويش مسلّط و غالب باش و ريشه هاى هوا و هوس را قطع کن»; (فَکُنْ لِنَفْسِکَ مَانِعاً رَادِعاً، وَلِنَزْوَتِکَ(5) عِنْدَ الْحَفِيظَةِ(6) وَاقِماً(7) قَامِعاً(8)). 🌸🍃 پی نوشت: 1. باید توجّه داشت که «شریح بن هانى» غیر از «شریح بن حارث» است که قاضى در کوفه بوده; «شریح بن هانى» از مخلصان امیرمؤمنان على(علیه السلام) بود و در بسیارى از جنگ هاى اسلامى شرکت و داراى عمر طولانى حدود 120 سال بود و براى نبرد به سجستان (سیستان) اعزام شد و در آنجا شربت شهادت نوشید; ولى «شریح بن حارث» از سوى عمر به عنوان قضاوت کوفه منصوب شد و با اینکه چندان صلاحیت این کار را نداشت، امیرمؤمنان على(علیه السلام) براى جلوگیرى از تنش در کوفه او را عزل نکرد; ولى دائماً بر آرایى که مى داد نظارت داشت. 🌸🍃 2. سند نامه: اين نامه را پيش از سيّد رضى «نصر بن مزاحم» در کتاب صفين با اندک تفاوتى نقل کرده است @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
(نامه به شهرهاى دور براى روشن ساختن حوادث صفین) آغاز كار چنين بود كه ما با مردم شام ديدار كرديم، كه در ظاهر پروردگار ما يكى، و پيامبر ما يكى، و دعوت ما در اسلام يكى بود، و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگرى برترى نداشت، و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بر كناريم. پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ، و آرام كردن مردم، به چاره جويى و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود، و به وحدت برسند، و ما براى اجراى عدالت نيرومند شويم. امّا شاميان پاسخ دادند: «چاره اى جز جنگ نداريم» پس (از پيشنهاد حق ما) سرباز زدند، و جنگ در گرفت، و تداوم يافت، و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت، و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما (صلح و گفتگو) گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم، پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم، و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم، و راه عذر خواهى را ببنديم. آنگاه آن كه بر پيمان خود استوار ماند، از هلاكت نجات يافت، و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهى بر جان او كشيد، و بلاى تيره روزى گرد سرش گردانيد. @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
نامه ۵۹ اِلَى الاَْسْوَدِ بْنِ قُطْبَةَ صاحِبِ جُنْدِ حُلْوانَ به اسـوَد پسر قُطبه فرمانده سـپاه حُـلوان اَمّا بَعْدُ، فَاِنَّ الْوالِىَ اِذَا اخْتَلَفَ هَواهُ مَنَعَهُ ذلِكَ كَثيراً مِنَ الْعَدْلِ. اما بعد، هرگاه میل و خواست حکمران گوناگون باشد او را از عدالت بسیار بازمی‌ دارد، فَلْيَكُنْ اَمْرُ النّاسِ عِنْدَكَ فِى الْحَقِّ سَواءً، فَاِنَّهُ لَيْسَ فِى الْجَوْرِ پس باید امور مردم پیش تو یکسان باشد، چرا که در ستم عِوَضٌ مِنَ الْعَدْلِ. فَاجْتَنِبْ ما تُنْكِرُ اَمْثالَهُ، وَابْتَذِلْ نَفْسَكَ فيمَا عوضی‌ از عدل نیست. از اموری‌ که نظائر آن را خوش نداری‌ اجتناب کن، و نفس خود را به آنچه افْتَرَضَ اللّهُ عَلَيْكَ، راجِياً ثوابَهُ، وَ مُتَخَوِّفاً عِقابَهُ. خداوند بر تو واجب نموده به امید ثوابش و ترس از عذابش به کار گیر. وَ اعْلَمْ اَنَّ الدُّنْيا دارُ بَلِيَّة لَمْ يَفْرُغْ صاحِبُها فيها قَطُّ ساعَةً اِلاّ آگاه باش که دنیا خانه آزمایش است و دنیادار ساعتی‌ در آن راحت نمانده مگر كانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَ اَنَّهُ لَنْ يُغْنِيَكَ عَنِ الْحَقِّ آنکه راحتی‌ آن ساعت در روز قیامت مایه حسرتش گردد، و تو را هرگز چیزی‌ از حق شَىْءٌ اَبَداً، وَ مِنَ الْحَقِّ عَلَيْكَ حِفْظُ نَفْسِكَ، وَ الاِْحْتِسابُ عَلَى بی‌ نیاز نگرداند، و از جمله حقوق بر تو پاییدن نفس خویش است، و اینکه به اندازه قدرتت الرَّعِيَّةِ بِجُهْدِكَ، فَاِنَّ الَّذى يَصِلُ اِلَيْكَ مِنْ ذلِكَ اَفْضَلُ مِنَ الَّذى در کار رعیت بکوشی‌، زیرا سودی‌ که از این جهت به تو می‌ رسد بیش از سودی‌ است که از جانب تو يَصِلُ بِكَ. وَالسَّلامُ. به رعیـت می‌ رسد. والسـلام.
نامه اى از آن حضرت (ع) به عاملانى كه لشكر از سرزمينهايشان مى گذرد: از بنده خدا، على امير المؤمنين، به گرد آورندگان خراج و عمال بلاد كه لشكر از سرزمينشان مى گذرد. اما بعد. من لشكرى را گسيل داشتم كه اگر خدا خواهد بر شما خواهد گذشت و آنچه را كه خداوند واجب گردانيده است به آنان سفارش كرده ام، كه به كس آزار نرسانند و گزند خويش از ديگران باز دارند. من، در نزد شما، به سبب بيعتى كه ميان ماست، بيزارم از آسيبى كه سپاهيان به مردم رسانند. مگر آنكه، يكى از آنها گرسنه مانده و براى سير كردن خود، جز آن راهى نداشته باشد. پس كسى را كه دست به ستم مى گشايد در برابر ستمش كيفر دهيد. در عين حال، سفيهانتان را از زيان رسانيدن و تعرض به آنها منع كنيد. من خود در ميان لشكرم. شكايتهاى خود به من رسانيد. و آن سختيها كه از ايشان به شما رسد و توان دفع آن را جز به خدا، يا به من نداريد، با من در ميان نهيد، تا به يارى خدا آن را دگرگون سازم و اصلاح كنم. ان شاء اللّه.   نامه ۶۰ نهج البلاغه @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
شرح نامه ۶۱ نهج البلاغه ـ نكوهش از فرمانده شكست خورده حدیث : و من كتاب له ( عليه السلام ) إلى كميل بن زياد النخعي و هو عامله على هيت ، ينكر عليه تركه دفع من يجتاز به من جيش العدو طالبا الغارة : أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ تَضْيِيعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّيَ وَ تَكَلُّفَهُ مَا كُفِيَ لَعَجْزٌ حَاضِرٌ وَ رَأْيٌ مُتَبَّرٌ وَ إِنَّ تَعَاطِيَكَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِيسِيَا وَ تَعْطِيلَكَ مَسَالِحَكَ الَّتِي وَلَّيْنَاكَ لَيْسَ بِهَا مَنْ يَمْنَعُهَا وَ لَا يَرُدُّ الْجَيْشَ عَنْهَا لَرَأْيٌ شَعَاعٌ فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ الْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِكَ عَلَى أَوْلِيَائِكَ غَيْرَ شَدِيدِ الْمَنْكِبِ وَ لَا مَهِيبِ الْجَانِبِ وَ لَا سَادٍّ ثُغْرَةً وَ لَا كَاسِرٍ لِعَدُوٍّ شَوْكَةً وَ لَا مُغْنٍ عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ وَ لَا مُجْزٍ عَنْ أَمِيرِهِ . ترجمه : (نامه به كميل بن زياد نخعى ، فرماندار «هيت»  و نكوهش او در ترك مقابله با لشكريان مهاجم شام كه در سال ۳۸ هجرى نوشته شد) پس از ياد خدا و درود سستى انسان در انجام كارهايى كه بر عهده اوست، و پافشارى در كارى كه از مسؤوليّت او خارج است، نشانه ناتوانى آشكار، و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم «قرقيسا»  در مقابل رها كردن پاسدارى از مرزهايى كه تو را بر آن گمارده بوديم و كسى در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد، انديشه اى باطل است. تو در آنجا پلى شده اى كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتى دارى كه با تو نبرد كنند، و نه هيبتى دارى كه از تو بترسند و بگريزند، نه مرزى را مى توانى حفظ كنى، و نه شوكت دشمن را مى توانى در هم بشكنى، نه نيازهاى مردم ديارت را كفايت مى كنى، و نه امام خود را راضى نگه مى دارى. @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
 به خدا سوگند، اگر با ايشان روبرو شوم، من تنها باشم و آنها روى زمين را پر كنند، نه باك دارم و نه هراس، زيرا به آن گمراهيى كه آنان در آن غرقه اند و آن هدايتى كه خود بدان آراسته ام، نيك آگاهم. و از جانب پروردگارم با يقين همراهم. من به ديدار خداوند و ثواب نيكويى كه مرا ارزانى دارد، اميد بسته ام و منتظر آن هستم. ولى اندوه من از اين است كه مشتى بيخردان و تبهكاران اين امت حكومت را به دست گيرند و مال خدا را ميان خود دست به دست گردانند و بندگان خدا را به خدمت گيرند و با نيكان در پيكار شوند و فاسقان را ياران خود سازند. از آنان كسى است كه در ميان شما حرام مى نوشد، حتى بر او حد اسلام جارى شده و كسى است كه تا اندك مالى نستد به اسلام نگرويد. اگر نه از حكومت اينان بر شما بيم داشتم، هرگز شما را بر نمى انگيختم و سرزنش نمى كردم و فرا نمى خواندم و تحريضتان نمى نمودم، بلكه تا سر بر مى تافتيد يا سستى به خرج مى داديد، رهايتان مى كردم. آيا نمى بينيد سرزمينهايى را كه در تصرف داشتيد، نقصان يافته و شهرهايتان، يك يك، فتح مى شود و كشورهايتان از دست مى رود و بلادتان مورد حمله و هجوم دشمن قرار گرفته است. روى به رزم دشمنانتان نهيد. خدايتان بيامرزد. در خانه ها درنگ مكنيد كه به ستم گرفتار خواهيد شد و به خوارى خواهيد افتاد و نصيبتان اندك خواهد شد. مردان سلحشور همواره بيدارند كه هر كه خود به خواب رود، دشمنش به خواب نرفته است. والسلام.   نامه ۶۲ نهج البلاغه @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
شرح نامه ۶۳ نهج البلاغه ـ باز داشتن ابو موسى از فتنه انگيزى حدیث : و من كتاب له ( عليه السلام ) إلى أبي موسى الأشعري و هو عامله على الكوفة، و قد بلغه عنه تثبيطه الناس عن الخروج إليه لما ندبهم لحرب أصحاب الجمل : مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَيْسٍ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي عَنْكَ قَوْلٌ هُوَ لَكَ وَ عَلَيْكَ فَإِذَا قَدِمَ رَسُولِي عَلَيْكَ فَارْفَعْ ذَيْلَكَ وَ اشْدُدْ مِئْزَرَكَ وَ اخْرُجْ مِنْ جُحْرِكَ وَ انْدُبْ مَنْ مَعَكَ فَإِنْ حَقَّقْتَ فَانْفُذْ وَ إِنْ تَفَشَّلْتَ فَابْعُدْ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتُؤْتَيَنَّ مِنْ حَيْثُ أَنْتَ وَ لَا تُتْرَكُ حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُكَ بِخَاثِرِكَ وَ ذَائِبُكَ بِجَامِدِكَ وَ حَتَّى تُعْجَلُ عَنْ قِعْدَتِكَ وَ تَحْذَرَ مِنْ أَمَامِكَ كَحَذَرِكَ مِنْ خَلْفِكَ وَ مَا هِيَ بِالْهُوَيْنَى الَّتِي تَرْجُو وَ لَكِنَّهَا الدَّاهِيَةُ الْكُبْرَى يُرْكَبُ جَمَلُهَا وَ يُذَلَّلُّ صَعْبُهَا وَ يُسَهَّلُ جَبَلُهَا فَاعْقِلْ عَقْلَكَ وَ امْلِكْ أَمْرَكَ وَ خُذْ نَصِيبَكَ وَ حَظَّكَ فَإِنْ كَرِهْتَ فَتَنَحَّ إِلَى غَيْرِ رَحْبٍ وَ لَا فِي نَجَاةٍ فَبِالْحَرِيِّ لَتُكْفَيَنَّ وَ أَنْتَ نَائِمٌ حَتَّى لَا يُقَالَ أَيْنَ فُلَانٌ وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مَعَ مُحِقٍّ وَ مَا أُبَالِي مَا صَنَعَ الْمُلْحِدُونَ وَ السَّلَامُ . ترجمه : (در آستانه جنگ جمل، در سال ۳۶ هجرى به امام گزارش رسيد كه ابو موسى اشعرى، فرماندار كوفه مردم را براى پيوستن به امام باز مى دارد، امام اين نامه را به او نوشت) از بنده خدا على امير مؤمنان به عبد اللّه بن قيس (ابو موسى اشعرى) پس از ستايش پروردگار و درود سخنى از تو به من رسيده كه هم به سود، و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد. دامن همّت به كمر زن، كمرت را براى جنگ محكم ببند، و از سوراخ خود بيرون آى، و مردم را براى جنگ بسيج كن. اگر حق را در من ديدى بپذير، و اگر دو دل ماندى كناره گير. به خدا سوگند هر جا كه باشى تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت در هم ريزد، و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روى خود همانگونه بترسى كه از پشت سرت هراسناكى . حوادث جارى كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر مى كنى، بلكه حادثه بسيار بزرگى است كه بايد بر مركبش سوار شد، و سختى هاى آن را هموار كرد، و پيمودن راه هاى سخت و كوهستانى آن را آسان كرد، پس فكرت را به كار گير، و مالك كار خويش باش، و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهى با ما را خوش ندارى كناره گير، بى آن كه مورد ستايش قرار گيرى يا رستگار شوى، كه سزاوار است تو در خواب باشى و ديگران مسئوليّت هاى تو را بر آورند، و از تو نپرسند كه كجا هستى و به كجا رفته اى به خدا سوگند اين راه حق است و به دست مرد حق انجام مى گيرد، و باكى ندارم كه خدا نشناسان چه مى كنند والسلام نهج البلاغه، نامه ۶۳ @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
نامه اى از آن حضرت (ع) نيز به معاويه: اما بعد، وقت آن رسيده كه ديده بصيرت بگشايى و از آنچه عيان است، منتفع شوى. اما تو به همان راهى كه گذشتگانت مى رفتند، قدم نهادى و دعويهاى باطل كردى. مشتى دروغ برساخته اى و در اذهان عوام انداخته اى. مقامى به خود بستى كه از شأن تو بس برتر است و چيزى را كه براى ديگران اندوخته شده بود، بربودى. به جهت فرار از حق، بيعتى را كه از گوشت و خونت بر تو لازمتر است، انكار كردى و آنچه را كه هنوز گوش تو از آن پر و سينه ات از آن انباشته است، ناشنيده انگاشتى. بعد از حق، جز گمراهى آشكار چه تواند بود و بعد از صراحت، جز آميختن حق به باطل چه توان يافت. پس حذر كن از شبهت و از آميختن آن به حق و باطل بپرهيز. كه زمان درازى است كه فتنه پرده هاى خود آويخته و ظلمت آن ديدگان را كور ساخته است. نامه ۶۵ نهج البلاغه @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
نامه ۶۶ و من كتاب له ( عليه السلام ) إلى عبد الله بن العباس و قد تقدم ذكره بخلاف هذه الرواية : أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْمَرْءَ لَيَفْرَحُ بِالشَّيْ‌ءِ الَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيَفُوتَهُ وَ يَحْزَنُ عَلَى الشَّيْ‌ءِ الَّذِي لَمْ يَكُنْ لِيُصِيبَهُ فَلَا يَكُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِكَ مِنْ دُنْيَاكَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ وَ لَكِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْيَاءُ حَقٍّ وَ لْيَكُنْ سُرُورُكَ بِمَا قَدَّمْتَ وَ أَسَفُكَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ وَ هَمُّكَ فِيمَا بَعْدَ الْمَوْتِ . ترجمه : (نامه به عبد الله بن عباس، اين نامه به گونه ديگرى نيز آمده است) پس از ياد خدا و درود همانا انسان از به دست آوردن چيزى خشنود مى شود كه هرگز آن را از دست نخواهد داد، و براى چيزى اندوهناك است كه هرگز به دست نخواهد آورد، پس بهترين چيز نزد تو در دنيا، رسيدن به لذّت ها، يا انتقام گرفتن نباشد، بلكه هدف تو خاموش كردن باطل، يا زنده كردن حق باشد، تنها به توشه اى كه از پيش فرستادى خشنود باش، و بر آنچه به جاى مى گذارى حسرت خور، و همّت و تلاش خود را براى پس از مرگ قرار ده. نهج البلاغه، نامه ۶۶ @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
 نامه 67 نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی و من كتاب له (علیه السلام) إلى قثم بن العباس و هو عاملُه على مكة: (نامه به قثم بن عباس، فرماندار شهر مكّه). أَمَّا بَعْدُ، فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ "وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ" وَ اجْلِسْ لَهُمُ الْعَصْرَيْنِ فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ وَ عَلِّمِ الْجَاهِلَ وَ ذَاكِرِ الْعَالِمَ؛ وَ لَا يَكُنْ لَكَ إِلَى النَّاسِ سَفِيرٌ إِلَّا لِسَانُكَ وَ لَا حَاجِبٌ إِلَّا وَجْهُكَ وَ لَا تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَةٍ عَنْ لِقَائِكَ بِهَا، فَإِنَّهَا إِنْ ذِيدَتْ عَنْ أَبْوَابِكَ فِي أَوَّلِ وِرْدِهَا لَمْ تُحْمَدْ فِيمَا بَعْدُ عَلَى قَضَائِهَا. وَ انْظُرْ إِلَى مَا اجْتَمَعَ عِنْدَكَ مِنْ مَالِ اللَّهِ، فَاصْرِفْهُ إِلَى مَنْ قِبَلَكَ مِنْ ذَوِي الْعِيَالِ وَ الْمَجَاعَةِ مُصِيباً بِهِ مَوَاضِعَ [الْمَفَاقِرِ] الْفَاقَةِ وَ الْخَلَّاتِ، وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِكَ فَاحْمِلْهُ إِلَيْنَا لِنَقْسِمَهُ فِيمَنْ قِبَلَنَا. 1. رسيدگى به امور حاجيان در مراسم حج: پس از ياد خدا و درود، براى مردم حج را به پاى دار، و روزهاى خدا را به يادشان آور. در بامداد و شامگاه در يك مجلس عمومى با مردم بنشين، آنان كه پرسش هاى دينى دارند با فتواها آشنايشان بگردان، و ناآگاه را آموزش ده، و با دانشمندان به گفتگو بپرداز. جز زبانت چيز ديگرى پيام رسانت با مردم، و جز چهره ات دربانى وجود نداشته باشد، و هيچ نيازمندى را از ديدار خود محروم مگردان، زيرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود، گر چه در پايان حاجت او بر آورده شود ديگر تو را نستايد. در مصرف اموال عمومى كه در دست تو جمع شده است انديشه كن، و آن را به عيالمندان و گرسنگان پيرامونت ببخش، و به مستمندان و نيازمندانى كه سخت به كمك مالى تو احتياج دارند برسان، و مازاد را نزد ما بفرست، تا در ميان مردم نيازمندى كه در اين سامان هستند تقسيم گردد. وَ مُرْ أَهْلَ مَكَّةَ أَلَّا يَأْخُذُوا مِنْ سَاكِنٍ أَجْراً، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ "سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ"، فَالْعَاكِفُ الْمُقِيمُ بِهِ وَ الْبَادِي الَّذِي يَحُجُّ إِلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ. وَفَّقَنَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ لِمَحَابِّهِ، وَ السَّلَامُ. 2. سفارش به رفع نيازهاى حجّاج: به مردم مكّه فرمان ده تا از هيچ زائرى در ايّام حج اجرت مسكن نگيرند، كه خداى سبحان فرمود: «عاكف و بادى در مكّه يكسانند» عاكف، يعنى اهل مكه و بادى، يعنى زائرانى كه از ديگر شهرها به حج مى آيند، خدا ما و شما را به آنچه دوست دارد توفيق عنايت فرمايد. با درود. @fatemiyeh_banovan پرداخت آنلاین : https://fatemiyeh-houra.ir/pay-cash/ سایت: https://fatemiyeh-houra.ir
و من كتاب له ( عليه السلام ) إلى سلمان الفارسي رحمه الله قبل أيام خلافته : أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ لَيِّنٌ مَسُّهَا قَاتِلٌ سَمُّهَا فَأَعْرِضْ عَمَّا يُعْجِبُكَ فِيهَا لِقِلَّةِ مَا يَصْحَبُكَ مِنْهَا وَ ضَعْ عَنْكَ هُمُومَهَا لِمَا أَيْقَنْتَ بِهِ مِنْ فِرَاقِهَا وَ تَصَرُّفِ حَالَاتِهَا وَ كُنْ آنَسَ مَا تَكُونُ بِهَا أَحْذَرَ مَا تَكُونُ مِنْهَا فَإِنَّ صَاحِبَهَا كُلَّمَا اطْمَأَنَّ فِيهَا إِلَى سُرُورٍ أَشْخَصَتْهُ عَنْهُ إِلَى مَحْذُورٍ أَوْ إِلَى إِينَاسٍ أَزَالَتْهُ عَنْهُ إِلَى إِيحَاشٍ وَ السَّلَامُ . ترجمه : (نامه به سلمان فارسى، قبل از ايّام خلافت) پس از ياد خدا و درود دنياى حرام چونان مار است، كه پوستى نرم و زهرى كشنده دارد، پس از جاذبه هاى فريبنده آن روى گردان، زيرا زمان كوتاهى در آن خواهى ماند، و اندوه آن را از سر بيرون كن، زيرا كه يقين به جدايى، و دگرگونى حالات آن را دارى، و آنگاه كه به دنيا خو گرفته اى بيشتر بترس، زيرا كه دنيا پرست تا به خوشگذارانى اطمينان كرد زود او را به تلخ كامى كشاند، و هر گاه كه به دنيا انس گرفت و آسوده شد، ناگاه به وحشت دچار مى گردد. نهج البلاغه، نامه ۶۸ شرح نامه ۶۸ نهج البلاغه ـ