eitaa logo
مقتل‌الشهداء فاطمیه سلام‌الله‌علیها
118 دنبال‌کننده
222 عکس
28 ویدیو
0 فایل
مکان برگزاری مجالس هیئت محبین اهل‌بیت علیهم‌السلام @mohebbin_net
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پیروان عترت محبین
🏴عزاداری ایام شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام(به روایتی) و حضرت رقیه سلام الله علیها ▪️و دومین سالگرد ارتحال عالم جلیل القدر «حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد مومنی» روضه خوان مقتل الشهدای فاطمیه قم در بمباران سال ۶۵ 🔻جمعه ۳ شهریور مقتل الشهداء فاطمیه سلام الله علیها 💠 پیروان عترت هیئت محبین اهل بیت علیهم‌السلام @mohebbin_etrat
هدایت شده از پیروان عترت محبین
🏴🏴🏴🏴 🏴مجلس عزای شهادت رسول‌اعظم صلوات الله علیه و آله و سبطین گرامیش امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم‌السلام (ویژه خواهران) 🎙با سخنرانی استاد عزیز سرکارخانم ملکان 🎙و مداحی خادمه اهلبیت سرکارخانم محسن زاده 💠به مدت ۳ روز - پنجشنبه تا شنبه، ۲۳تا ۲۵ شهریور - ساعت ۱۶ الی ۱۸ 🔹آدرس: خیابان سمیه، کوچه ۴۴، پلاک۲۶، مقتل الشهدای فاطمیه واحد پیروان عترت (خواهران) هیئت‌ محبین‌ اهل‌بیت علیهم‌السلام @mohebbin_etrat
🏴 🏴 سلام‌الله‌علیها 🔻 دوشنبه ۶ آذرماه ۱۴۰۲، ساعت ۹ صبح 🌹مقتل‌الشهداء فاطمیه سلام‌الله‌علیها ختم قرآن، زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها و حرکت به سمت حرم مطهر 💠هیئت‌محبین‌اهل‌بیت علیهم‌السلام @mohebbin_net
۱۶:۳۰ 🥀ساعت به وقت شهادت شهدای روضه ی فاطمیه قم در عصر روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
🏴 امروز در سالروز شهادت شهدای روضه فاطمیه بعد از مراسم هیئت خیلی ناگهانی بهمون زنگ زدن و گفتند مادر شهیدان مومنی داره میاد روضه النور... دسته‌ی عزا از حرم برگشته بود و سفره ناهار هم جمع شده بود و ما پیش خودمون فکر میکردیم دیگه وقت مناسبی نیست برای پذیرایی از مادر شهیدان مومنی ولی در حقیقت ما هیچ کاره بودیم... شاید سید جلال ( شهید سه ساله) دلتنگ مادر شده بود و از مادرش دعوت کرده بود که خودت بیا روضه بخون ... همه خدام دست از کار کشیدند و مثل پروانه حلقه زدند دور مادر شهیدان مومنی؛ همه میخواستند دختری کنند برای مادر طیبه سادات و طاهره سادات ... مادر امروز خودش حدیث کسا خواند و ذکر گرفت و از همه خواست در مصیبت مادر به سر و سینه بزنند . امروز در سالروز شهادت شون وقتی بدون دخالت ما همه کارها پیش میرفت ؛ دیدم درست وقتی که کار برای شهدای فاطمیه برامون عادی میشه و یا کم کاری می کنیم از این اتفاق ها میفته و شهدا خودشان میان پای کار و به ما تلنگر میزنن، الان کاملا مطمئن شدیم شهدای مقتل خودشون میخواستند نزدیک ساعت شهادتشان و در قتلگاهشان دوباره مجلس عزای مادر پهلو شکسته برپا شود؛ اما اینبار با منبر و روضه خوانی همسر حاج آقا مومنی ؛ همان بانویی که سال ۶۵ طبق رسم هر ساله برای روضه فاطمیه از همسایه ها و اقوام دعوت کرد و باقی ماجرا ... @fatemiyyeh_ir
و ما چه میدانیم در دل کودک هفت ماه و نیمه که هنوز یک بهار هم از عمرش نگذشته چه میگذرد، آن گاه که صدای بلند سوت هواپیما را شنید! آن گاه که هجمه ای از آوار بر سر و پیکر کوچک او ریخت... و چه میدانیم چه بر مادر او گذشت!!! آن گاه که جسم بی جان فرزندش را روی دستان امداد گر دید... آن گاه که کودکش را طلب کرد برای این که شیرش بدهد... گمانم این روز ها وقتی تصاویر غزه را ببیند،این صحنه ها به چشمش آشناست... کودکی از زیر آوار جسم بی جانش در آمده... مقابل دیدگان مادر و پدر... به راستی چه بر روی لب های آن هاست؟! گله؟ شکایت؟ سوال که چرا...؟! نه!!! آنها جان و مال و فرزندان را می‌دهند تا رضایت خداوند نصیبشان شود چه خوب تجارتی میکنند با خدایشان. فاطمه سادات حسینی هرندی @fatemiyyeh_ir
🌷شهیده فاطمه سادات حسینی @fatemiyyeh_ir
عجب خواب شیرینی... کاش بیدار نمی شدم و لذت دیدار به پایان نمیرسید... حتما این خواب یک نشانه است... نشانه ای برای مقبولیت و نظر ویژه ی مادر بر این مراسم... باید برخیزم و رسالتم را انجام دهم چادر بر سر کردم و یک به یک سراغ همسایه ها رفتم و اصرار بر حضور میکردم، علت را که جویا میشدند خواب را تعریف میکردم: پیش از نماز حضرت زهرا(س) با سه تن از زنان بهشتی با جمال و جبروت و هیبت بسیار زیادی وارد کوچه ما شده اند. ایشان به همراه سه تن از زنان بهشتی مستقیم وارد منزل سید علی مومنی شدند. زنان زیادی مهمان منزل سیدعلی بودند. عده ای پشت سر حضرت وارد منزل شدند،وقتی حضرت به این مکان رسیده ،سجاده خود را پهن کرده و مشغول نماز شده اند و تعدادی زنان به او اقتدا کردند. پس از اتمام نماز زنان عزادار دست او را بوسیدند و حضرت با احترام فرمودند: «این مجلس مورد رضایت ماست.» سپس حضرت زهرا با عظمت و شوکت خانه را ترک کردند و رفتند. به راستی لعیا سادات رسالت خود را انجام داد و سر انجام عصر آن روز با نوای یا وجیه عند الله لشکری از فرشتگان دنباله رو سیده نساء العالمین روحشان به پرواز در آمد و به شبیه ترین نوع شهادت با صورت های نیلی و پهلو های شکسته به مادر سادات ملحق شدند. سادات طباطبایی @fatemiyyeh_ir
وقتی زندگی نامه شهدای مقتل را می خوانی،از حضورشان مبهوت می شوی... هرکدام اعتقادات منحصر به فردی داشتند و هر کدام نظر خاص به صدیقه ی طاهره(س) و به راستی که هر کدام دعوت شده ی ویژه بودند،،، مثلا همین مرضیه سادات اصلا قصد شرکت در مجلس را نداشت چون حالش مساعد نبود اما بی تابی عجیبی داشت با تنی تب دار و بیمار به روضه آمد... وقتی به مجلس رسید از بی تابی خود گفت و برای حضورش و آرامشی که بدست آورده بود شکر خداوند را بر زبان داشت... مشغول خواندن دعای توسل که شدند به نام مبارک حضرت زهرا(س) که رسیدند فضا دگرگون شد،شاید علت خواب لعیاسادات بود... اما نه! علت تعبیر شدن خواب لعیا سادات بود و حضور خود حضرت در آن مکان... صدایی آمد... همه جا تیره و تار شد... بوی عطر یاس در فضا پیچید... هجده یاس پر پر شدند... مرضیه سادات قائم مقامی @fatemiyyeh_ir
حضرت زهرا را الگو و سرمشق زندگی خود گذاشته بود... به معنای واقعی کلمه.... هم خیلی به حجاب اهمیت ویژه ای میداد به طوری که اصلا اجازه نمیداد عکسی ازش ثبت بشه... هم بسیار اهل خدمت به مردم بود... دل دریایی و بزرگی داشت و بسیار بخشنده بود.... به شدت عشق به شهادت داشت... همسرش رزمنده بود... اما همیشه میگفت دوست دارم شهید شوم...نه همسر شهید... مانند بی بی جان دو عالم... اول شهادت خودش را می‌خواست.... نقل از همسرشون هست که میگن: «خیلی حساس بود در مسئله همسر شهید شدن و من هم گاهی سربه سرش مي گذاشتم. اول از آن جا شروع شد که يک روز با هم نشسته بوديم و صحبت مي کرديم، من از ايشان پرسيدم:نظر شما در مورد اين هواپيماهايي که مي آيند چيست؟ممکن است در اين بمباران ها مسأله اي پيش بيايد.گفت: من اصلا ناراحت نيستم. گفتم: شما که بله! بادمجون بم آفت نداره. هيچ اتفاقي براي شما نمي افتد. ان شاءالله ما مي رويم جبهه شهيد مي شويم و شما مي شويد همسر شهيد. و خدا افتخار همسر شهيد شدن را نصيبتان مي کند. قيافه اش گرفته و درهم شده بود. سکوت کرد و بعد گفت: نه من اصلا راضي نيستم شما برويد شهيد شويد. دوست دارم خودم به شهادت برسم و همان جا براي شهادتش دعا کرد.» چيزي که به نظر حساسیت ساده بود، اما آمال و آرزوی قلبی ایشان بود و انقدر به صاحب اسمش توسل کرد تا خود حضرت دست ایشان را گرفت و در خیل صف شهدا جا پیدا کرد و به مادر شهیدش پیوست... صمصامی @fatemiyyeh_ir