#گزارش
#بینالملل
#غرب_نو
#تولد_دوباره
♨️"لینزی لوهان" خواننده و بازیگر هالیوود #مسلمان شد
📌"لوهان" ابتدا شروع به خواندن قرآن می کنه و به دین اسلام علاقه مند میشه و تصمیم می گیره #مسلمان بشه
♻️اون همه عکس های #بی_حجابش رو از صفحه اینستاگرامش پاک کرد و به عربی نوشت : "سلام علیکم"
🌐منبع:
https://www.brecorder.com/2017/06/03/352119/lindsay-lohan-talks-about-holy-quran-and-fasting-in-ramadan/amp
فاطمیون
🔸جمع زیادی از تشکل های بانوان سراسر کشور طی نامه ای به رییس قوه قضاییه، ارائه لایحه «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» را نشانه توجه قوه قضاییه به حقوق زنان دانستند. در بخشی از این نامه آمده است:
🔸«از آنجا که استیفای حقوق زنان به دور از افراط و تفریط های فمینیستی و متحجرانه از اهداف راهبردی انقلاب اسلامی به شمار می رود، اهتمام قوه قضاییه نسبت به ایفای مسئولیت خطیر خود در این حوزه، سبب خنثی شدن بسیاری از توطئه هایی خواهد شد که دشمنان این نظام با تحریک نیمی از جمعیت کشور، یعنی زنان، قصد انجام آن را دارند.»
🔸تشکل های بانوان همچنین ابراز امیدواری کرده اند که «سیر قانونی تصویب این لایحه به گونه ای سپری شود تا به دور از جنجال های سیاسی جریان های غربگرا، اهداف والای نظام را در تحقق کرامت انسانی زنان و استیفای حقوق حقه آنان در چارچوب دین مبین اسلام با تاکید بر حفظ جایگاه خانواده، تحقق بخشد.»
مشروحنامه 👇
https://www.farsnews.com/printnews/13980706000884
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی👇
🌸 https://eitaa.com/fatemyyon
#امنیت_زیادی
بعد از مدتها رفتم جیمیلمو چک کنم ببینم چه خبره؟ دنیا دست کیه؟
دیدم پیامهای بیربط و عجیب غریبی اومده!!
لحن یکیشون که از همه عجیبتر بود نظرمو جلب کرد:
«خوشگله چطوری؟» !!😳😳😳
شوهرم تو پیامک زدناشم مراعات میکنه، حالا این کدوم لاقیدیه که به خودش جرأت داده اینطور پیام بده؟
روش زدم. تا باز بشه به خودم گفتم «لابد یکی از دوستامه.»
باز که شد بیشتر جا خوردم.
روی صندلی شل شدم.
خیس عرق شدم.
فقط سکته نکردم.
خیلی وقت پیش دخترم برای یه کاری آدرس ایمیلشو روی موبایل من راهاندازی کرده بود و یادش رفته بود ازش خارج بشه. خودمم یادم رفته بود.
پیاما رو که خوندم دیدم پیغام پسغامای خانوم خانوماست با یه پسری به اسم "مانی" (که الهی مادرش به عزاش بشینه)
یه کم بالاتر دیدم پسرهی بیچشم و رو از دخترم عکس خواسته. اونم بلافاصله عکسیو که خودم توی خونه با لباس خونگی و آرایش کرده ازش گرفته بودم براش فرستاده...!!!!!! (فقط بذار از مدرسه برگرده...سیاه و کبودش میکنم)
مغزم قفل کرده بود. هزارجور فکر و خیال و احتمال و سوال تو سرم میچرخید.
بلند شدم برم یه آبی به صورتم بزنم تا از شوک دربیام که یهو همه چیز دور سرم چرخید و...
ــــــــــــــــــــ□■□ــــــــــــــــــــ
تقصیر خودم بود.
تقصیر منِ به اصطلاح مادر بود.
خودم اجازه داده بودم فضای مجازی رو یاد بگیره.
خودم گذاشته بودم به بهونه سرگرمی و آموزش توش ول بچرخه.
خودم بودم که فکر کردم اگر تو خونه بمونه بهتر از اینه که بره با دخترهای محله بازی کنه!! (با خوباشون)
با تنبلی میگفتم: عوضش جلوی چشم خودمه، خیالم جَمعـه...
ولی حالا میبینم چه اشتباهی کردم.
اونقدر بااغراق از امنیت خونه براش حرف زدم که باعث شد وقتی میپرسم "چرا اون عکس رو فرستادی؟" بگه: «حالا که چیزی نشده! اون اصلا اهل یه شهر دیگه است»
به خیال خودش چون طرف مال یه شهر دیگه است و دستش بهش نمیرسه، میشه براش عکس بیحجاب فرستاد!!
و من چقدر بیسوادم که حجاب رو تو ذهن بچهام صرفا به عنوان یه ابزار تامین امنیت معرفی کردم تا خیال کنه اگه امنیتش از راه دیگهای تامین شد دیگه نیازی بهش نداره... 😭😭😭
#تولیدی https://eitaa.com/fatemyyon
💠امام صادق (علیه السلام):
خوشا بحال كسى كه مادرش #عفیف است.
📚 بحارالانوار.جلد5.ص 285
#نگرانم برای مادران و دختران آینده سرزمینم
مادرانی که هیچ اندوخته ای ندارند که برای دخترکانشان به #ارث بگذارند...
#نگران دخترانی که مادرانش چیزی ندارند به آنها بیاموزند که نتیجه اش فقر است...
فقر قداست حریم خانواده ها
فقر عزت زن
فقر چشیدن طعم نجابت
فقر #حجاب!😔
https://eitaa.com/fatemyyon
فاطمیون
#بسم_رب_النور...
شب تاسوعا بود که من کنار پنجره غمبرک زده بودم و محو صدای روضه ها و ضرباهنگ طبل های هیات دور و اطرافمان بودم...
غم عالم انگار روی دلم نشسته بود...توی جهان فانی نبودم...مدام احساس میکردم این حس غریب هشدار شنیدن خبری غریبانه تر از خودش است!
و طبق معمول؛ احساس من؛ غلط از آب درنیامد!
عزیزترین رفیق کل دوران زندگانی ام برای بار دوم؛ عازم کربلای اباعبدالله بود و من خبر را که شنیدم انگار سنگینی تمام کوه های عالم به روی شانه هایم نشست...
بابت عازم شدن مجددش از شادی روی پا بند نبودم و بابت این اقبال شیرین و بی نظیرش داشتم زیر بار سنگینی کلمه «غبطه» جان میدادم...
هر دو روز عاشورا عازم بودیم؛ او عازم کربلای امام حسین بود و من عازم دیار مادری ام برای کمک به مادربزرگی که تهیه اش نذری پر آوازه اش نیازمند کمک های ما بود...
آن روز آسمان و زمین انگار آوای قلبم را شنیده بودند که احساس میکردم همزمان با من آهنگ فوق العاده «بهش بگو» را میخوانند...
جاده آن روز میخواند...
آسمان و زمین میخواند...
آش نذری میخواند...
و بند بند وجود هم خواه ناخواه دم گرفته بود و میخواند و میخواند و میخواند....
میخواند به نیت دل غصه دار تمام کربلانرفته های ایران زمین...
#آهو_بانو
#به_نیت_دل_تمام_کربلا_نرفته ها...😢
«ترانه بهش بگو»_
یکی از ما دوتا باید بمونه
تو میری و سفر باشه به کامت
دعای من همیشه پشت راته
تو که این قرعه افتاده به نامت
نمی دونم چه فرقی بین ما بود
ولی صبر دلم اندازه داره
تو میری و دل من عاشقونه
تموم لحظه هارو می شماره
بهش بگو دلم می خواد منم مسافرش باشم
تموم دلخوشیم اینه یه روزی زائرش باشم
بهش بگو یکی اینجاست که از این زندگی سیره
اگه راهش ندی آخر از این دلتنگی می میره
کنار گنبدش یاد منم باش
بهش بگو یکی خیلی غریبه
دلش تنگه برای دیدن تو
همش بی تاب عطر بوی سیب
همون دیوونه ای که عاشقت بود
بهش بگو دیگه طاقت نداره
با این که عمرشو پای تو سر کرد
داره از دوری تو کم میاره.... https://eitaa.com/fatemyyon