eitaa logo
فاطمیون
246 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.6هزار ویدیو
20 فایل
پاسداری از حجاب وعفاف مدافعین چادر زهرایی هرکدام از ما می تواند باتبلیغ شیوه حجاب اسلامی یه مجاهد فی سبیل الله باشیم. @fatemyyon
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌛عاشقی به افق حلب🌜 قطره های خون روی فرش جلوی آشپزخانه ته دلم را خالی کرد. دویدم سمت راه رو... توان حرف زدن نداشتم... نشستم زمین و جیغ زدم ... زندایی فاطمه سراسیمه از پله ها بالا آمد... کنارم نشست و صورتم را بین دست هایش گرفت... _ریحانه چی شده؟ منو نگاه کن...ریحانه؟ +خون...زندایی خون... ناله میکردم و زجه میزدم! _ریحانه نصف جون شدم...بگو چیشده؟ زبانم بند آمده بود.دست زندایی را گرفتم و بردمش کنار فرشی که قطره های خون روی آن بود... زندایی که تازه متوجه ماجرا شده بود ،دستم را گرفت و مرا روی مبل نشاند... رنگ به رخسار نداشتم و دست و پایم به لرزه افتاده بود... _بیا بگیر این آب قند را بخور تا حالت جا بیاید و جریان را برایت تعریف کنم... کمی از آب قند خوردم ،حالم بهتر شد... +زندایی خواهش میکنم بگو...بابا طوریش شده؟ _چیز خاصی نیست نگران نباش...فقط... +فقط چی زندایی؟ بگو! _پدرت طبق معمول از جایش بلند شد و نتوانست خودش را کنترل کند و افتاد،سرش خورد به لبه ی پله آشپزخانه و شکست... +چی؟تو رو خدا زندایی راستشو بگو ...چه بلایی سر بابا اومده؟😭 سیل اشک هایم گونه ام را خیس کرده بود... من دومین و آخرین دختر بابا بودم... به قول خودش ته تقاری شیطون و تخس بابا... عجیب دلبسته بابا بودم... حتی تحمل نداشتم یک خار به پای بابا برود... اما حالا چه میشنیدم ؟! بابای من سرش شکسته؟😭 ادامه دارد... ✍نویسنده: 🌜🌹 https://eitaa.com/fatemyyon