هدایت شده از رادیو پلاک
( radio P E L A K ) نسیم جانفزا.mp3
3M
📻 #رادیو_پلاک
🎧 شب کربلای ۵
🌘شب کربلای پنج
🌹یاد امام سرجدا
🌹یا حسین حسین می گیم
🌹فقط به عشق شهدا🌹🌹
-{ نوای زیبای #شهید_حسن_حسن_اردستانی در شب #عملیات_کربلای_۵ ، ساعتی قبل از شهادت }-
#۱۹_دیماه_۱۳۶۵
رادیو پلاک👇
🆔 @Radiopelak
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
#شبهای_جمعه هر کسی شهدا را یاد کند شهدا او را نزد اباعبدالله یاد خواهند کرد.
شهید #زین_الدين
به ياد حاج محمد #صباغیان که هر شب جمعه این پیام را میفرستاد و شهدا صلوات.🌷
هدایت شده از فتح الفتوح لحظه های یاد شهدا در راه شهدا
Kumayl-halawaji.mp3
30.32M
دعای #کمیل به یاد شهدا
شادی روح شهدا صلوات.🌷
@fatholfotooh
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
Misaq-Haftegi971011[04].mp3
2.8M
#زمینه ( بیداری من دید خواب حرمت را )
با نوای حاج میثم مطیعی
متن شعر :
http://meysammotiee.ir/post/1829
سهشنبه ٩٧/۱۰/۱۱
☑ @meysammotiee
قاصدکها از مزارتان هزاران خبر دارند و نسیم وقتی می وزد همه را خبر می کند که زائر دارید.
زائران اربعین حالا زیارت می کنند مزار خادم الحسين. خادم اربعین را
قاصدک ها خبر ببرید برایشان که ما سخت احساس جاماندگی داریم در فراقشان
🌷🌷🌷🌷
از ما سلامی هم به ثارالله رسانید /
این بیعت خونین به روح الله رسانید /
حسین بنما نظر /
آقا ما را بخر/ آقا ما را بخر
هدایت شده از شبهای با شهدا
یاد شهید مدافع حرم #بابک_نوری_هریس بخیر؛
یک روز مانده به پیروزی جبهه مقاومت اسلامی، به شکسته شدن آخرین سنگر داعش در منطقه البوکمال، کانال های تلگرامی و صفحه های پرطرفدار در اینستاگرام ، پر از تصاویری متفاوت از یک جوان مدافع حرم دهه هفتادی شد؛ جوانی با ظاهری شبیه مدل های سینمایی که می گفتند در سوریه شهید شده؛ شهید مدافع حرمی به اسم بابک نوری هریس.
قصه شهید بابک نوری هریس، از همین جا شروع شد، از وقتی عکس هایش یکی یکی در فضای مجازی منتشر شدند و روی قضاوت خیلی ها خط کشیدند، قضاوتی که معیار و اندازه اش چشم آدم ها بود؛ خط کشی که نمی توانست عکس آخرین سلفی بابک در سوریه را کنار عکس های قبل از اعزامش بگذارد و بپذیرد که قهرمان هر دو عکس یک نفر است.
ما در جریان بودیم که می خواهد به سوریه اعزام شود. روزی که می خواست برود، من داشتم تلویزیون نگاه می کردم که بابک آمد خانه رفت اتاقش و بعد با یک کوله پشتی رفت بیرون و چند دقیقه بعد بی کوله پشتی برگشت. بعد هم به مادرش گفت که با اعزامم موافقت شده. او هم از روی احساسات مادرانه خیلی گریه کرد شاید که بابک منصرف بشود اما بابک تصمیمش را گرفته بود، گفت من #حضرت_زینب(س) را خواب دیدم دیگر نمی توانم اینجا بمانم باید بروم سوریه. این قضیه رفتنم هم مال امروز و دیروز نیست ، من چند ماه است که تصمیمم را گرفته ام. حتی شنیدم که به او گفته اند که چطور می خواهی مادرت را تنها بگذاری و بروی،بابک هم گفته مادر همه ما آنجا در سوریه است، #من_بروم_سوریه_که_بی_مادر_نمی_مانم، می روم پیش مادر اصلی مان #حضرت_زینب سلام الله علیها.
شادی روحش #صلوات
@shabhayeshahid