هدایت شده از راويان نور، سربازان ظهور
#تاریخ_تطبیقی
#جلسه_صدوبیست_چهارم
بحث ما در مورد غیبت صغری و اوائل غیبت کبری بود.
صفت صغری و کبری از باب حد رؤيتِ .
به این معنا که حضرت بقیة الله از دید مردم عام همیشه غائب بودن و از هنگام تولد غیبتشون آغاز شد ولی برای برخی خواص ایشون ظهور داشت
در اون ۵ سالی که پدرشون زنده بودن مادرشون ایشون رو میدیدن، بعضی شیعیان خاص ولو نیابت نداشتن موفق میشدن حضرت رو ببینند. بعد از شهادت امام عسگری علیه السلام فقط یک نفر از خواص حضرت رو میدیدن.
غیبت کبری یعنی دورانی که هیچکس نمیتواند حضرت رو ببیند😔😔 و بشناسد و این از نامه ی علی بن محمد سیموری معلوم میشه.😞😒
پس صغری و کبری به اعتبار بینندگان نه به اعتبار زمان . دورانی که خواص میدیدن شد غیبت صغری و بعد اون شد غیبت کبری
غیبت کبری یعنی غیبت عن العامة و الخاصة.
نکته⬅️ غیبت صغری از تولد حساب میشه نه از امامت که میشه حدود ۷۴ سال .
امام در هر مقطعی نماینده خاص داشتند.
اولین عثمان بن سعید عمری بود که از زمان امام هادی شیعه خاص بود و در دستگاه امام هادی. حکومت هم اونو میشناخت ولی نمیدونست شیعه رافضیِ. یه انسان عادی سرکه انداز و سرکه فروش و مورد اعتماد
حدودا تا سال ۲۶۵ ایشون نائب بودن، قبلش پسرش محمد بن عثمان بن سعید عمری اقداماتی داشت
بعد ایشون حسین بن روح نوبختی نیابت میکنن تا سال ۳۲۶ و بعد ایشون علی بن محمد سیموری بمدت سه سال تا سال ۳۲۹
۶ روز قبل مرگش نامه ای دریافت میکنه مبنی براینکه به زودی از دنیا میری وصیت کن.
در دوران نیابت عثمان بن سعید عمری معتمد عباسی هست. درگیری قرامطه و ظهور تولونیها در مصر و درگیریها در شمال ایران. حکومت معتمد از سال ۲۵۵ شروع میشه تا ۲۷۸
محمد بن عثمان بن سعید عمری همزمان میشه با معتمد. در هم ریختگی قدرت مرکزی 😣😣و عیاشی معتمد. داداشش موفق که همه کاره س درگیر شام و مصرِ و بحرینِ.
بنابراین یه فرصت بسیار خوبیست برای محمد بن عثمان 😍😍که علمای شیعه رو عادت بده به دوران غیبت و توجیه شون کنه به انجام تکالیفشون
فعالیت بزرگی که ایشون انجام داد مجهول مانده . باید اساتید شیخ صدوق رو بررسی کنیم تا فعالیت محمدبن عثمان و کار بزرگش برامون معلوم بشه. شیخ صدوق چندتا استاد داشت و از چه کسانی روایت نقل کرد؟
با بررسی رجال حدیثی دوران غیبت، متوجه عمق تلاش های محمد بن عثمان می شویم، که در این دوران چه نیروهایی تربیت میکند و اینها را به نقاط مختلفی می فرستد.
که ایشان از درهم ریختگی😣😣 اوضاع حکومت وقت استفاده می کند.
در ان زمان، معتمد از دنیا می رود و معتزل ( که بچه برادر معتمد) است، جانشین وی می شود.
معتزل با توجه به اینکه حضرت به ایشان می فرماید، وقتی به حکومت می رسی با فرزندان من بدرفتاری نکن.
نگاه مخاصمه جویانه به پیروان حضرت ندارد. بنابراین، این به نفع💪💪 محمد بن عثمان در جهت تربیت نیرو است.
تا می رسد به جانشین معتزل ، که مقتدر عباسی است. مقتدر ۱۳ ساله بوده، پس خود به تنهایی توانایی اداره حکومت را نداشته. پس نقش وزیران او، مهم بوده. در این مدت چند وزیر عوض می کنه.یکی از وزرا ، حسن بن علی بن موسی بن فرات است. با توجه به اینکه ال فرات، در درونشان گرایش شیعی داشتن. لذا ایشان تبدیل به فرصت برای نماینده امام است. ولی با توجه به اینکه، در درون کاخ 🏛افرادی غیر شیعی وجود دارند. نمی گذارند او به وزارت ادامه دهد.
وزیر بعدی مخالف جریان شیعی هستند. در این مقطع همدانی ها در موصل برای خودشان قدرتی بهم می زنند. و حسین بن همدان از همدان می اید ودر کنار مقتدر قرار می گیرد. اما اختلافات در درون کاخ🏛 باعث می شود او به موصل فراری🏃♂🏃♂ شود.
درگیری ها در کاخ ادامه دارد.
مقتدر از سال ۲۹۵ تا ۳۲۰ حکومت می کند.
در سال ۳۰۵ محمد بن عثمان از دنیا می رود و جانشین او حسین بن روح نوبختی می شود.
در زمان حسین بن روح، همچنان در گیری های کاخ بین وزرا ادامه دارد. طوری که جریان سوم، متوجه فعالیت های او می شود. او دستگیر و روانه زندان می شود. ولی با توجه به درگیری های کاخ، حالت وحدت تداوم پیدا نمی کند و در این جریانات حسین بن روح ازاد می شود.
علیه مقتدر دو کودتای نافرجام صورت می گیرد.
در سال ۳۲۰ اختلافات دستگاه بالا می گیرد، معتمد بر اثر بی اعتمادی به اطرافش وزرا و غلامان رایکی پس از دیگری را به قتل می رساند. یکی از غلام ها به مصر فرار می کند. با کمک بربر ها، به بغداد حمله می کند. یکی از بربرها در نبرد گردن مقتدر را میزند.
سال ۳۲۰ قاهر، دو سال حکومت می کند.
سال۳۲۲ تا ۳۲۹محمد بن مقتدر رازی بلله حکومت می کند.
در طول این سالها که حسین بن روح نایب امام است. این فرازها و نشیب های حکومت ، فرصت ایجاد می کند تا نایب امام به تربیت نیروهایش بپردازد.
تا اینکه غیبت صغری تمام می شود.
✅در زمان وجود نواب اربعه، قضیه ای اتفاق می افتد، که نشان می دهد، ان جریان سوم،خیلی مراقب و نگران اوضاع است و حاکمیت