eitaa logo
اشعار و دلنوشته های (فاطیما)
747 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
52 فایل
ارتباط با ادمین👇 @Fatima8641
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلزار ادبیات
راننده‌ی انیشتین 😂 انیشتین، برای رفتن به سخنرانیها و تدریس در دانشگاه، از راننده‌ی مورد اطمینان خود کمک می‌گرفت. راننده‌ی وی، نه تنها ماشین او را هدایت می‌کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانیها، در میان شنوندگان حضور داشت؛ به طوری که به مباحث انیشتین، تسلط پیدا کرده بود. یک روز انیشتین، در حالی که در راه دانشگاه بود، با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می‌کند. راننده‌اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند؛ چرا که انیشتین، تنها در یک دانشگاه، استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت، کسی او را نمی‌شناخت و طبعاً نمی‌توانستند او را از راننده‌ی اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد؛ اما در مورد این که اگر پس از سخنرانی، سؤالات سختی از وی بپرسند، او چه می‌کند، کمی تردید داشت. به هر حال، سخنرانی راننده، به نحو عالی انجام شد. دانشجویان، در پایان سخنرانی، شروع به مطرح کردن سؤالات خود کردند. در این حین، راننده‌ی باهوش گفت: سؤالات به قدری ساده هستند که حتی راننده‌ی من نیز می‌تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین، از میان حضّار برخاست و به راحتی، به سؤالات پاسخ داد؛ به طوری که باعث شگفتی حضّار شد! پندهای قند پهلو، شکرریز، ص ۷۶ و ۷۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303