eitaa logo
🚩 روایت فتاحی 🎙
165 دنبال‌کننده
49 عکس
5 ویدیو
0 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ما در « روایت فتاحی» کتاب های شهید سید مرتضی آوینی را باز خوانی و روایت خود را ارائه خواهیم داد! لینک کانال: https://eitaa.com/fattahyavintp ارتباط با ما: @SMAFATTAHi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 أَلسَّلامُ عَلَیْکْ یا أَباعَبْدِالله الحُسَیْنْ 🏴 آه ای شهید تشنه لبی که از بلندای دیوار های پوشالی جهل بنی‌امیه سقوط کردی. کور دل ها سقوط دیدند و بیداران پرواز تو را. سفیر حسین یک شخص نیست. یک مکتب و وظیفه است. چه بسیار پیام آوران حسین بودند که در محاصره ی تیغ ها تنها شدند. اما روایت کردند. تیغ روی گلویشان بود اما فریاد ایستادگی زدند. این مسلم در قامت نصر الله است دوباره روی دیوار های دارالاماره طلوع کرده. هنوز پیغامی دارد که باید به حسینی ها برساند. می‌خواهد جهل کوفیان را روایت کند. آیا به جز خون، راه دیگری برای بیدار کردن مردم دارد؟ 🖋سید محمد علی فتاحی https://eitaa.com/fattahyavintp
🏴 أَلسَّلامُ عَلَیْکْ یا أَباعَبْدِالله الحُسَیْنْ 🏴 کاروان عشق رسید. حضرت حسین بن علی(علیه السلام) به آوردگاه آخر می‌رسد. نقطه موعود حسین و نقطه عطف تاریخ مقاومت و تشیع ... این غروب عاشوراست که کم کم در افق تاریخ دیده می‌شود غروب سرخی که بوی مقاومت می‌دهد. آنجا که همه‌ی خیر و شر روبه‌روی هم ایستاده‌اند. و ره‌جویان خیمه حق که سخت می‌کوشند علم خیمه خونین عاشورا بر زمین نیفتد چه در کربلا و عصر حسین (علیه السلام)، و چه در تهران و غزه و بیروت و صنعا در عصر مهدی(عجل الله فرجه الشریف) تو که امروز عزادار کربلایی به راستی برای کدام جبهه این نبردِ جان‌سخت میجنگی؟ کدام نبرد؟ همان نبردی که از خاک سرخ کربلا آغاز شد و تا همین امروز ماندگار بوده. اگر به صفحه روزگارِ تو کربلا را ننوشتند، بدان حسین (علیه السلام) امروز بيشتر از دیروز يار مى‌خواهد! چرا که امروز روز انتقام و روز جنگ آخر است، حسین را دریاب! اما چگونه؟ این با توست... 🖋سید محمد علی فتاحی https://eitaa.com/fattahyavintp
زحمت کار گرافیکی ها رو رسانه ی هیئت لبیک تا ظهور میکشه.
بسم الله الرحمن الرحیم 🚩 سریر سرخ...🎙 آن شب که اولین قدم را در جاده عشق میگذاشتم، اگرچه در دل من نوید تلألؤ طلوعی تماشایی بود، آسمان هرچه بیشتر مغلوب شب میشد. طریق العلما را که سوی مقصد و مرکز جهان میپیمایی، همه چیز بوی دیگری دارد. فرات هنوز که هنوز است انتظار بوسه زدن بر لب های اباالفضل (ع) را دارد.این نخل ها هنوز آخرین تکیه گاه علمدار هستند. خاک نم دار این حوالی خیس خون خداست. هوا را استشمام کن. بوی بهشت میرسد؛ از کربلای تو. اما این بهشت، آنکه از مشایه و طریق العلما سوی او سوق پیدا میکنیم چیست؟ بهشت نه ضریح و گل دسته هاست. بهشت، نه گنبد و بین الحرمین حسین (ع) است. بهشت قتلگاه اوست. آن بهشتی که زینب دید. بهشت زینب، آن نقش بی بدیلی که رو به روی چشمان صبورش بر بوم این صحرا با رنگ سرخ کشیده شد، این ها بهشت است. بهشت را میخواهی ببینی، آن بهشتی را ببین، که زینب دید. اما جهاد زینب پس از غروب آغاز شد. و شب می آید تا ما واضح تر طلوع را ببینیم. آری در تاریکی نور را راحت تر میشود جست و جو کرد. چه کنیم که این روز ها بین کرم های شب تاب، دیدن بازتابی از نور ستاره های حقیقی سخت دشوار است. ولی ماه، همان اولین روشنا و فروغی است، که میان تاریکی آن را در مردمک چشمت جای میدهی. تبادر. ماه همه ی مقصود شب است. تمام تمنای شب. اگر خوب گوش تیز کنی شب، در پس هیاهوی فرات، سخن میگوید. شب میگوید که از ظلمات نترس و قدم پیش گذار. هنوز ماه هست. و این ماه خودش بازتاب تجلی حقیقی است که شرط دیدنش، رفتن و رفتن است. برو، آن مسیری را که ماه برایت روشن میکند. چقدر این نشانه ها راوی داستان حقیر ما هستند. ماه مژده ی خورشید میدهد. همان خورشیدی که روز ها از او چشم برمیگردانیم شب ها به امید او ماه را نگاه میکنیم. باز روز که فرا میرسد، ما فرار میکنیم. قمر ما همان اهل بیت علیهم السلام هستند. آری سیاره ی شیعیان دوازده قمر دارد. حالا آنچه گفتم را با خود مرور کن. قمر را ببین و خورشید را تمنا کن. زینب همان قمر پر از نوریست که در ظلمات کاخ کفر، به خورشید روی نیزه اشاره میکرد. از این به بعد شب را اینگونه نگاه کن. شب یعنی انتظار طلوع. کمی که بیشتر فکر کنیم، تمام این دنیا شب است؛ و ما انتظار طلوع را نمیکشیم. هر چه بیشتر سرمان را در برف فرو کرده و بهار را زیر قدوم صاحب الزمان عج نمیبینیم. حالا دوباره دنیای خویش را نظاره کن. غیر از آن معدود لحظه هایی که سر بلند کرده و به ماه خیره شدی. تمامش لالایی تاریکی در گوش ما بوده و خواب ما را سنگین تر کرده است. خداوند یازده روز به ما مهلت داد و شب دوازدهم که رسید خورشید پشت خروار ها بی محلی ما دفن شود. ای سحر هزار ساله، ما منتظرت هستیم. و این انتظار یعنی جهاد. با نفس و با خصم. تمام شب ها منتهی به نبرد است و عروج خورشید خروج شمشیر است. این سربازان امام هستند که خورشید را بر تکیه گاه نیلگون آسمان در هجوم تاریکی حفظ خواهند کرد. کربلا، ای سریر سرخ قدسیان، ما را حّر این درگاه قرار بده. ما زانو زده ایم و منتظریم، و روزی که به قدس میرسیم، دشمن را پیش پای شما به زانو در خواهیم آورد. ان شاء الله 🖋سید محمد علی فتاحی https://eitaa.com/fattahyavintp
🚩 یاسین به نیزه...🎙 بودند در غدیر به عنوان مسلمین ده ها هزار مرد ز مردان مسلمین اما خلیفه گشت کسی غیر مرتضی اسلام ضربه خورد ز نسيان مسلمین یک مرد مست نقشه ی قتل علی کشید خون بود، در پیاله ی مستان مسلمین زهرا که رفت، بر دل او زخم مانده است زخمی که گشت موجب خسران مسلمین زهری که کشت سجده ی آخر امام را قاتل گرفته بود ز دکان مسلمین جریان خون کشید غزل را به کربلا تا رقص تیغ و نیزه ی عریان مسلمین یاسین به نیزه بود هزار آیه بر زمین قرآن غریب گشت به دستان مسلمین آه ای حسین کشته ی جهل و فریب ها خون تو جوهری ست به دیوان مسلمین خورشید عشق،کشته ی دل های شب زده آه ای طلوع اشک به مژگان مسلمین با کار کوفیان همه بی اعتبار گشت امضا و مهر نامه ی پیمان مسلمین این ها گذشت داغ تو ما را نکشت حیف ای خون تو دوام به جانان مسلمین اینجا هنوز یاری تو آرزوی ماست خونخواه توست ملت و ایران مسلمین آخر تمام خصم شود رام خشم ما در روز فتح و در دل طوفان مسلمین اینجا هنوز منتقم خون اصغریم ایران ماست بیشه ی شیران مسلمین 🖋سید محمد علی فتاحی https://eitaa.com/fattahyavintp